❤️ #فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
#پدر و #مادرم ؛ من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم.
علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم.
#شهادت در قاموس اسلام كاريترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور، شرك و الحاد ميزند و خواهد زد.
🌷 #شهیدمحمدابراهیم_همت🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
🌷 #برگےازخاطرات_افلاڪیان
دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش #مادر، از او خواست که فردا بیاید مدرسه ، #مادر هم با عصبانیت فرستادش پیش #پدر و گفت : این دفعه رو با #پدرت برو ، چقدر من بیام #ضمانت تو رو بکنم .
#پدر دستهای کبود #مهدی را در دستش گرفت و گفت : دوباره به #معلمات گیر دادی ، مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش ، #بی_حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون ، ببین چطوری کتکت زدند .
#مهدی که هشت سال بیشتر نداشت گفت : برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها #مسلمون نیستند؟ مگه تو #قرآن نیومده باید #حجاب داشته باشند؟
در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتابهایش میکند و میگفت : دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز میکنم، چشمم به اینها بیفته! زمانی که کسی جرأت نمیکرد اسمی از خاندان #سلطنت بیاورد، که در این صورت سروکارش به #ساواک و شهربانی میافتاد .
ایستاده بود کنار در #مسجد مردم میخواستند بعد از یک اعتراض آرام، از #مسجد خارج شوند ، ناگهان #مهدی عکس #امام را بالای سر گرفت و فریاد زد : #یا_مرگ #یا_خمینی
🌷 #شهیدمهدی_کازرونی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
🕊 #روایت_عشق
🌿 #شھیدۍ ڪھ از بـےڪسے بࢪاۍ آب نامھ مےنوشـټ..
⚘شهید_یوسف_قربانی؛ در خانوادهای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی #پدر خود را از دست داد.
در سن شش سالگی #مادر یوسف در اثر حادثهای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنجهایشان تنها گذاشت.
بعد همراه #برادرش به تهران رفت. با پیروزی انقلاب و سپری شدن دوران ستمشاهی، #حمزه_سیدالشهدا یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب گذاشت. در همین سالها #برادر یوسف در حادثهای درگذشت.
⚘#همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد. با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد، برای چه کسی #نامه مینویسد؟ آن هم هر روز...
⚘یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، داخل آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم. کسی را ندارم که!!!😭
⚘او سرانجام در عملیات کربلای۵، در #شلمچه به شهادت رسید.
چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! #غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی #مرغابی_امام زمان(عج)
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
💠 #پای_درس_شهدا 💠
بعضی از قوم و خویشها یمان
که از #شهرستان میآمدند،
رسیده و نرسیده گله میکردند:
«آخه این درسته که #علی آقا ماشین و راننده داشته باشه،
اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم ⁉️
ما که #تهران رو خوب بلد نیستیم!»
اما گوش #پدر به این حرفها بدهکار نبود؛ میگفت:
«طوری نیست؛ فوقش #دلخور میشن. اونا که نمیخوان جواب بدن، منم که باید جواب بدم.
باید جواب بدم با #ماشین_بیت_المال چیکار کردم»
#سپهبدشهیدعلی_صیادشیرازی 🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
✨ می خوام چراغ باشم
✨ بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟!
✨ بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل خانواده بده، حتما #پدر خوبی می شی و بچه های خوبی تربیت می کنی، مثل خودت.
✨ بهم گفت:
می دونی چیه دایی؟!
#شهدا_چراغ_اند. چراغ راه تو تاریکی امروز.
✨ دایی من می خوام چراغ باشم.
✍ راوی: دایی شهید
#شهید_حسین_ولایتی_فر
💠 @miadgahe_deylam
🌸 #آیه_روز
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ لقمان-33
🔸ای مردم! #تقوای_الهی پیشه کنید و بترسید از روزی که نه #پدر کیفر اعمال فرزندش را تحمّل میکند، و نه #فرزند چیزی از کیفر (اعمال) پدرش را؛ به یقین #وعده_الهی حقّ است؛ پس مبادا زندگانی دنیا شما را بفریبد، و مبادا #شیطانِ فریبکار شما را به #کَرَم خدا مغرور سازد!
💠 @miadgahe_deylam