eitaa logo
Mind Palace.!
88 دنبال‌کننده
784 عکس
121 ویدیو
6 فایل
قصر ذهن؛ مکانی انتزاعی در ذهن، و عاری از هرگونه مزاحمت... اینجا تا حد ممکن آزادی. https://harfeto.timefriend.net/17322146661596 https://daigo.ir/secret/89262301
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از در این گوشه از دنیا
قاب بیست‌وپنجم [صحن خالی سازمان ملل هنگام سخنرانی نتانیاهو ۱۴۰۴/۰۷/۰۴]
Mind Palace.!
قاب بیست‌وپنجم [صحن خالی سازمان ملل هنگام سخنرانی نتانیاهو ۱۴۰۴/۰۷/۰۴]
کاشکی با آدم‌هایی که این صحن رو ترک کردن هموطن بودم، نه با کسایی که از این لجن حمایت می‌کنن.
زندگی با گلوی "یه جوری" خیلی سخته
بابت هر روزی که گلوتون یه جوری نیست برید قربونی کنید
به تازگی دارم به این نتیجه می‌رسم؛ که به عنوان افرادی خارج از فلسطین که تنها می‌تونن از طریق تصاویر بفهمن چه فاجعه‌ای اونجا اتفاق افتاده، و دائما به این فکر می‌کنن که "چیکار می‌شد بکنم"، چیزی که به ذهنمون می‌رسه که اینه که اون‌ها رو به یاد داشته باشیم. از دیدن تصاویر رومون رو برنگردونیم. روایت کنیم و چیزهایی که انسان‌ها رو به یاد غزه بندازه رو همراهمون داشته باشیم. گاهی در سطح عملی فراتر می‌ریم و می‌گیم که باید با طرفدار اسرائیل مقابله کرد و اون‌ها رو سرجای خودشون نشوند. خلاصه چیزهایی که به صورت mentally ما رو همراه این قضیه می‌کنه. با اینکه تنها راهیه که به نظرم میاد، اما همچنان دردی رو دوا نمی‌کنه. مثال واضحش، صمودِ عزیز. اینکه بتونی طرفداران فلسطین رو دورهم جمع کنی و آدم‌ها رو قلبا با خودت همراه کنی حرکت ارزشمندیه، اما هممون می‌دونیم که اسرائیل مال این کارا نیست و قطعا به عده‌ای که غیرمسلحن رحم نمی‌کنه. سگ هار رو چه به صحبت مسالمت‌آمیز.
و حس می‌کنم فقط یک جا هست که می‌تونم ثابت کنم طرفدار فلسطینم، اونم زمان هزینه دادنه. به نظرم "من از اسرائیل متنفرم" با "حاضر نیستم برای از بین رفتنش هزینه بدم" باهم جمع نمی‌شن. حرف رادیکالی به نظر میاد و نیاز به هزاران مقدمه‌چینی داره که بتونم بگم چرا چنین چیزیو میگم که حالا فرصتش رو ندارم، اما به نظرم اینجوری جواب نمی‌ده. روایت تا کجا ما رو می‌بره؟ روایت مال بعد از حادثه و برای شناخت حادثه‌ست. ما رو به کجا هدایت می‌کنه؟
شاید خیلی قضیه پیچیده‌تر از این حرف‌ها باشه و من خیلی ناقص دارم حقیقت رو می‌بینم که گریزی ازش نیست، اما سوالم همیشه اینه؛ تا کجا؟ تا کجا جواب میده؟ تا کجا قراره این شکلی بمونه؟ تا کجا مبارزه با اسرائیل در حد هشتگ و پوشیدن چفیه و فحش دادن بهش باشه وقتی خودم، خودِ خودم، ممکنه از جنگ بترسم و فکر کنم اصلا چرا انقدر هزینه باید بدیم؟
و حس می‌کنم حالا، الانا، دیگه خیلی گولِ "با روایت و حرف زدن درباره‌ش حل می‌شه" رو خوردیم، درباره همه‌چی.
مشکلات جامعه ایران با حرف زدن درباره‌ش حل نمی‌شه، اسرائیل با حرف زدن از روی نقشه پاک نمی‌شه، گودال تبدیل به شکاف نمی‌شه، هیچی نمی‌شه کلا.
الان می‌دونم با یه آدم اهل نوشتن صحبت کنم کلی جواب داره برای حرفام که به همه‌شون می‌گم آره درست می‌گی و من دارم اشتباه می‌گم، ولی حقیقتش خسته شدم‌. از خوندن خسته شدم و از نوشتن. از اینکه فکر می‌کنم اگه درباره فلسطین بنویسم دیگه عالیه و کارمو انجام دادم.
صبح شنبه بخیر.
اغلب اوقات، جواب "بقیه چه فکری می‌کنن"، اینه که آدما اصلا فکر نمی‌کنن.