هر کاری دلتون میخواد با زندگیتون بکنین فقط توقعات و از خودتون بالا نبرین. مخصوصا توقعات بقیه رو
قبلنا بعد از حضور تو یه جمع به این نتیجه میرسیدم با فلان آدما نمیتونم حتی حرف بزنم
الان وقتی وارد جمع میشم وقتی میتونم با یکی حرف بزنم تعجب میکنم. به معنای واقعی.
دارم تو چرخه ی باطل "تایپ کردن، فکر کردن به اینکه فایده گفتنش چیه، و پاک کردن" گیر میفتم.
+دلم میخواد وسط این همه ندونستن
وسط این همه ناآگاهی
بدونم دنبال چیم، چی میخوام
میدونی
دلم میخواد بدونم دلم دقیقا چی میخواد
بعد از هر باری که میشنوم یکی داره میره کربلا، دوباره یه نگاه به خودم میندازم و میگم "نباید امسالم اینطوری میشد!".