مطمئنم یه رازی تو "تنهایی" و "سکوت" هست
یه چیزی که میتونه حالمو از این رو به اون رو کنه:)
بعضی وقتا انقدر حست نسبت به یه چیزی مزخرفه که برا خودتم نمی تونی تشریحش کنی دیگران که جای خود دارن.
دوستیام این شکلین که همزمان تو یه روز در حد مرگ باهم بحث میکنیم و هیچ کس با اون یکی موافق نیست و کم مونده کتک کاری کنیم و دو دیقه بعدش داریم عین دیوونه ها میخندیم :]
و سوال اصلی اینجاست که
چجوری میشه به چشم خودت از دست دادن چیزی رو ببینی و بدونی براش حسرت میخوری ولی نتونی کاری بکنی؟
Mind Palace.!
و سوال اصلی اینجاست که چجوری میشه به چشم خودت از دست دادن چیزی رو ببینی و بدونی براش حسرت میخوری ولی
مثل اینه که پیش یه ادم باشی و بدونی موندنی نیست و دلت براش تنگ میشه ولی هنوزم کنارش باشی
دیوانگی محض.