اضطراب اجتماعی اینجوریه که به یه نفر که کاملاً غریبهست پیام دادم و الان ضربان قلبمو کامل حس میکنم.
یه وقتایی عمیقاً نیاز دارم حرفایی رو بشنوم که هر روز برای دیگران تکرارشون میکنم.
این چند وقته کلا مودم این شکلی بود که من الان خدایی خستهام، ولی نباید/به نظر نمیرسه که خسته باشم، پس ادامه میدم
من الان واقعا حوصله ندارم کارامو بکنم ولی وقت ندارم حوصله نداشته باشم متاسفانه