اینقدر وجوه و ابعاد مختلفی داره روحم، اینقدر آدمها و موقعیتای زیادی رو تجربه کرده م و واکنشای خاص داده م، اینقدر نسبت به یه اتفاق مشخص میتونم واکنشای متفاوت (از زمین تا آسمونی) داشته باشم؛
که گاهی نمیتونم تشخیص بدم که کدومش خود واقعی منه..
یه جا نوشته بود برای پیشرفت تو کار هاتون باید حداقل یک بار سخت عصبانی بشید. الان من چهار ماهه عصبانیم.
کل دنیا، عدهای از یهودی ها، عدهای از اسرائیلی ها، اروپایی ها، مسلمون ها، مسیحی ها، شهروندان آمریکا، دانشجو ها و دانش آموزا و بلاگرا و... همه دارن اسرائیل رو محکوم میکنن؛ همه بهجز ایرانی های بعضا مخالف و بعضا موافق جمهوری اسلامی که "نه به خشونت" ان و موقع بیرون اومدن فیلم گشت ارشاد، داد میزنن "پس شرفتون کجاست" و دینشون انسانیت و شعارشون "زن زندگی آزادی" و "مرد میهن آبادی" و هدفشون جلو گیری از وجود حکومتی ظالمه که نمیذاره درست "زندگی" کنن، و ترور رو تمسخر میکنن و به وقت کشته شدن مردم شادی. هیچ ننگی از این بالا تر نیست!
یه سر به توییتر بزنید.
کافیه یه آدم انگلیسی زبان، فرضا آمریکایی یا اروپایی فرقی نداره، توییت بزنه که دلم برای اسرائیل میسوزه یا طرفدار اسرائیلم. از هر ۱۰۰ کامت زیرش ممکنه یکیش در تایید حرفش باشه و بقیه دارن میگن این چه مزخرفی بود گفتی. بعد هموطن ایرانی کنار اسم اکانتش پرچم اسرائیل و آمریکا رو میذاره و زیر اکانت "اسرائیل به فارسی" از نتانیاهو بابت ترکوندن پیجر دست یه دختر بچه، تشکر میکنه.
جدی اگه یکی بود میتونستم همه سوالامو ازش بپرسم قطعا اول ازش میپرسیدم چرا آدمای خوب اول میمیرن؟ اصلا اول مبتلا میشن؟ اول سرطان میگیرن، اول بیمار میشن، از پا در میان..