🔻 مرحوم سید مرتضی رحمة الله عليه در کتاب گرانسنگ "امالی" در بیان وجوه اعرابی آیهی شریفهی"قُلْ تَعََالَوْا أَتْلُ مََا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاََّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً" . انعام، ۱۵۱، چنین میفرماید:
...ويمكن فى الآية وجه غير مذكور فيها، والكلام يحتمله؛ وهو أن يكون الكلام قد انقطع عند قوله تعالى: "أَتْلُ مََا حَرَّمَ رَبُّكُمْ" والوقف هاهنا، ثم ابتدأ "عَلَيْكُمْ أَلاََّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً"
وإذا كانت على هذا الوجه احتمل "عَلَيْكُمْ أَلاََّ تُشْرِكُوا" وجهين:
أحدهما أن يراد به: يلزمكم وواجب عليكم ذلك؛ كما يقال: عليك درهم، وعليك أن تفعل كذا....
والوجه الآخر أن يريد الإغراء؛ كما تقول: عليك زيدا، وعليك كذا إذا أمرت بأخذه والبدار إليه.
📜 أمالي المرتضى، (المكتبة العصرية) ج ٢، ص ٢٩٨
🔶 قاری شهیر مصری استاد محمّد عبد العزیز حصّان در تلاوت مشهور و زیبای خود از همین آیات یک بار بر روی "عَلَیکُم" وقف کرده و از "ألّا تُشرِكوا" شروع میکند و در برگشت این بار، بر کلمهی "رَبُّکم" وقف کرده و از "عَلَیکُم ألا تُشرِكوا" ابتدا میکند.
💽 فایل تلاوت استاد حصّان👇👇
دقیقهی ۴:۱۰ حدودا
@mir_hamedhoseyn_110
بر ساحل عبقات
جلال الدين سيوطی محدث شهیر اهل سنّت کتابی با موضوع تبریک های موجود در احادیث و آثار با نام «وصول الأمانی بأصول التهاني» تصنیف نموده است.
از جمله مطالبی که سيوطی در این کتاب نقل کرده، تبریک خلیفه دوم به امیرالمؤمنین _علیه السلام_ در غدیر خم میباشد.
علی رغم وجود این مطلب در نسخه های متعدد خطی و چاپی این کتاب، اما متأسفانه از آنجایی که همواره در طول تاریخ دست تحریف افرادی مانع بیان حقیقت بوده است، این مطلب در نسخه کتابخانه «ازهریه مصر» توسط ناسخ کتاب حذف شده است.
👈👈 نسخه سمت چپ، در مدینه منوره و در کتابخانه «عارف حکمت» نگهداری میشود و سیوطی در آن، دو روایت نقل میکند که خلیفه دوم به امیرالمؤمنين _علیه السلام_ عرض كرد:
(روايت اول): هنيئا لك يا علي أمسَيتَ وَليّ كلِ مؤمن ومؤمنة
(روایت دوم): هنیئا یابنَ أبي طالب أصبَحتَ وأمسَيتَ وليّ كلِّ مؤمن ومؤمنة.
همانطور که مشاهده میکنید این دو روایت در نسخه سمت راست که در مکتبه «ازهریه مصر» به شماره ۳۱۳۴۰۹ نگه داری میشود، توسط ناسخ کتاب حذف شده است.
@kashani1395
🔘 چندی پیش عکس نوشتهای (پست بالا👆) در کانال استاد "حامد کاشانی" منتشر شد که به خیانتی علمی توسّط یکی از ناسخان کتاب "وصول الأماني بأصول التهاني" تألیف "جلال الدین سیوطی" اشاره داشت.
⛔️ مطلب بالا با دقت مطالعه شود.
💢 امشب هنگام تورّق یکی از نسخ دیگر این کتاب دیدم متأسّفانه خبر مذکور از این نسخه نیز ساقط شده است.
🔷 این نسخه در کانال "جامع المخطوطات" وجود دارد ولی متأسفانه از محلّ نگه داری آن فعلاً اطلاعی ندارم.
🔆 علاوه بر تصویر نسخهی محرّف، به عنوان نمونه تصویری از نسخهی ملّی کتبخانه (ترکیه) – شماره:
06 Mil Yz FB 113
نیز میآید که تهنیت خلیفه دوم به امیر مؤمنان سلام الله علیه در آن موجود است.
(همانطور که در پست بالا گفته شد، این مطلب در نسخ خطی و چاپی متعددی از این کتاب موجود است)
@mir_hamedhoseyn_110
السلام عليكم يا خزّان علم الله
السلام عليكم يا تراجمة وحي الله
۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام تسلیت باد
@mir_hamedhoseyn_110
@algod1992
🔶 قريش، هرگاه اميرمؤمنان علیه السلام را در جمع جنگجويان مىديدند، از ترس او به يكديگر وصيّت مى كردند.
كسى او را در حالى كه سپاه را مى شكافت، ديد و گفت:
فهميدم كه مَلَک الموت در همان سمتى است كه على در آن سمت است!
🔶 كانَت قُرَيشٌ إذا رَأَوا أميرَ المُؤمِنينَ عَليّـ[اً] عَلَیهِ السَّلامُ في كَتيبَةٍ تَواصَت؛ خَوفا مِنهُ.
ونَظَرَ إلَيهِ رَجُلٌ ـ وقَد شَقَّ العَسكَرَ ـ فَقالَ :
قَد عَلِمتُ أنَّ مَلَكَ المَوتِ فِي الجانِبِ الَّذي فيهِ عَلِيٌّ
📜 محاضرات الأدباء، راغب اصفهاني (۵۰۲ هـ)، نسخه خطی کتابخانه فاتح_ ترکیه_شماره ۴۰۶۴
@mir_hamedhoseyn_110
♦️ "فخر رازی" در کتاب "نهایة العقول في دراية الأصول" در ردّ حدیث متواتر "من کنت مولاه فعلیّ مولاه" به ادلّهای متمسّک شده که از جملهی آنها این است:
"این حدیث را بخاری و مسلم در صحیحین نقل نکردهاند ! " (نهاية العقول، ٤/٤٨١)
⭐️ "مرحوم میرحامد حسین" رضوان الله علیه نیز در "مجلّد غدیر_قسمت سند" از کتاب شریف "عبقات الأنوار" به طور مفصل فخر و ادلهاش را مورد انتقاد شدید قرار داده و آنجا از مصادر عامی به تبیین این مهم پرداختند که عدم وجود حدیثی در بخاری و مسلم، موجب قدح حدیث نیست!
🔶 جملات زیر از "حافظ عبد الله بن محمد بن الصدیق الغماری (١٣٢٨ – ١٤١٣ هـ .)" محدث برجستهی مغربی معاصر است در نقد برخی از مدعیان علم حدیث که برای زیر سؤال بردن صحّت روایات به عدم وجود آنها در صحیحین یا یکی از کتب ستّه متمسّک میشوند:
...ثانیها: أنَّ الكتبَ الستَّة لم تجمع كلَّ الأحاديث و لا نصفَها ، ففي الاقتصار عليها و الحالة هذه قضاءٌ علی كثيرٍ من السنّة، وَردٌ لجمهرة من الأحاديث بدون مسوّغٍ يسوّغ ذلك ،اللّهم إلّا الهوى و التعصُّب.
ثالثها: أنّه لا معنى لهذا التّخصيص؛ لأنّه إن كان المراد به أنّ هذه الكتب اشتهرت و صحَّت نسبتها إلى أصحابها حتّى وُثِق بما فيها، فسائر كتب السنّة كذلك ك"الموطّأ"، و"المسند"، وسنن الدّارميّ"، و"سنن الدارقطنيّ" والمستدرك"و"سنن البيهقيّ"، و معاجم الطبراني و غيرها.
رابعتها: إجماع علماء الحديث و غيرهم على أنّ الحديث إذا استوفى شروط القبول وجب العمل به سواء كان في الكتب الستة أو غيرها، و لو كان في سيرة البكريّ مثلا، وعلى هذا عمل المحدّثين قاطبةً في كتبهم واستدلالهم و مناظراتهم.
وبالجملة فالقول بتخصيص بعض كتب الحديث بالاحتجاج دون بعضٍ من البدع التي أحدثها هؤلاء المتنطِّعون ليتوصّلوا بذلك إلى ردِّ الأحاديث التي تردُّ نِحلتهم وتقضي عليها وهيهات أن يصلوا إلى ذلك ما دام لهذا العلم في كلِّ خلفٍ حَملةٌ عدولٌ، ينفون عنه تحريف الغالين، وانتحال المُبطلين، وتأويل الجاهلين.
📜 الردّ المحکم المتین علی کتاب القول المبين، (ضمن موسوعة عبد الله الغماري)، ج ١٤، ص ١٣
@mir_hamedhoseyn_110