💥 #حکمت، پرسشهای فلسفی را با روش #فقاهت پاسخ میدهد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«دانش بالادستیِ فقه، «حكمت دینی» است كه همان حلوفصل مسائل كلانی است كه فیلسوفان ما به آن میپردازند، منتها با نگاه قاعدهمند و مستند به وحی (روش فقاهت)».
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#حکمت
#فقاهت
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 «قرآن و عرفان و برهان» يکی هستند؛ به این معنا که عرفان و برهان باید برگرفته از قرآن باشد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«در فرهنگ اسلام، "قرآن و عرفان و برهان" يکی هستند؛ نه به معناي اينکه آنچه در خارج _ از عرفان و برهان _ محقق شده است کاملاً عرفان و برهانِ قرآنی است، بلکه به معنای اينکه قرآن میتواند سرچشمهٔ عرفان و سرچشمهٔ برهان باشد.
برهان قرآنی همان #حکمت است و عرفان قرآنی همان شهود حق است.»
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#حکمت
☑️ @mirbaqeri
⚡️ #تکامل_فلسفه به این است که هم #دینیتر شود و هم #کارآمدتر.
⚡️ همانطور که #استدلال به خطا میرود، #شهود هم به خطا میرود. ما بايد شهود و استدلال را در زیر چتر وحی قرار دهیم.
⚡️ تولی به نبی اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«ما بهشدت بايد فلسفه و عرفان را، در عين اينکه بسط ميدهيم، آن را متأثر از #شهود_نبي اکرم(ص) و #عقلانيت_نبي اکرم(ص) قرار بدهيم. يعني تولي به نبي اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد. يعني خشوع و عبوديت و تسليم که حقيقت ايمان است، در قوه فاهمه ما و مکاشفات روحي ما هم جاري بشود. و الا دستگاه شيطان هم مکاشفه دارد، مکاشفات قوياي هم دارند منتها مکاشفات ظلماني است.
چه خوب بود سهروردي به جاي اينکه آيه نور را مبناي تفسير هستي قرار بدهد، يک نظريه معرفتشناسانه از آن استخراج ميکرد که رسيدن به مقام ذکر و رسيدن به مقام معرفت، جز از اين بيوت ممکن نيست؛ در مقابل، ميشود در وادي ديگر سير کرد؛ آنجا وادياي است که «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ». آنجا هم دستگاه معرفتي و دستگاه شهود هست.
بنابراين، اگر ما يک منبع اضافه کنيم به منابع معرفتي خودمان به نام شهود، باب گسترش فلسفه را گشودهايم ولي اين براي حقانيت فلسفه کافي نيست. چون همينطوري که استدلال به خطا ميرود، شهود هم به خطا ميرود. ما بايد شهود و استدلال را تسليم به وحي کنيم.
از طرف دیگر، #حکمت معطوف به #نيازمندي_اجتماعي باشد. ما باید بتوانيم حکمت را معطوف به #عمل بکنيم ـ يعني فلسفه و عرفان بشود #حکمت... . و بعد هم #جاري_در_علوم بشود، يعني بتوانيد حکمت و فلسفه را به عمل اجتماعي تبديل کنيد.
کاري که غرب کرده اين است که فلسفههاي سکولار را تبديل کرده به #فلسفه_زندگي، از دلش #دانش در آورده. يعني نظام دانشي غرب، مبتني بر فلسفه غرب است.
اگر ما بتوانيم اين #فلسفه را #کاربردي کنيم و به #حوزه_دانش تسري بدهيم و آن را هم مبتني بر قرآن و فرهنگ اهل بيت(ع) بنا بگذاريم، آنگاه ميتوانيم دانشي داشته باشيم که دانشمندش هرچه بيشتر ميخواند، بيشتر متأله بشود. ولي اگر روش تحقيق، روش پوزيتيويستي شد و مبتني بر فلسفههاي حسي، خب، طبيعي است اين دانش، هرچه بيشتر با او آشنا ميشوي، انسان را به استغناء عالم ميرساند. طبيعي است از نظريه تکاملِ داروين، استغناء عالم پيدا ميشود. پيداست شما نميتوانيد با تکيه به نظريه داروين، اثبات توحيد بر اساس حيات بکنيد! او حيات را به ماده و تکامل ذاتي ماده برميگرداند و در يک فرايند علمي هم به اثبات ميرساند. حالا اثباتش در محل ديگری باید انجام شود.»
#حکمت
#رابطۀ_حکمت_و_دانش
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 #حکمت، ذیل #مکتب قرار دارد. «مکتب» شاملِ «عرفان، حکمت و فقه» است. / علم دینی و برنامهریزی اسلامی، مبتنی بر #مکتب شکل میگیرد. / روش تحقیق، بین «مکتب» و «علم» و «برنامه» هماهنگی ایجاد میکند.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
"ما اگر بخواهیم «تمدن دینی» داشته باشیم، قاعدتاً باید معارف پیشینیای که در #علوم و بعد در #برنامهریزی به کار بسته میشوند، معارف مستنبَط از دین باشند. این معارف پیشینی، اعم از حکمت هستند که میشود از آنها تعبیر به #مکتب شود و بگوییم ما «مکتب، علم و اجرا» داریم (نه صرفاً «حکمت، علم، اجرا»). مکتب یعنی همۀ معارف فرادستیِ دینی که در علم و اجرا دخالت میکنند و جاری میشوند.
مقصود از مکتب، صرفاً احکام تکلیفیِ یا توصیفیِ ناظر به موضوعات علم نیست، بلکه اعم از احکامِ «ارزشی و توصیفی و تکلیفی» است؛ یعنی مکتب مضاف به علم (نه صرفاً حکمت مضاف به علم)، مثل مکتب اقتصادی اسلام، جایگزین فلسفۀ علم میشود و این مکتب، اعم از احکامِ «ارزشی و توصیفی و تکلیفی»ای است که فرادست علم اقتصاد قرار میگیرند و علم اقتصاد باید بهنحوی در تأثیر و تأثر با این مکتب، تولید شود.
وقتی این مکتب میخواهد در حوزه علوم و در حوزه اجرا جاری شود، اگر بهلحاظ روش، جایگاه این معارف و نحوۀ حضور این معارف را در فرایند تولید دانش و تولید مدلهای اجرایی و برنامهریزی ملاحظه نکنید، امکان حضور این معارف در علوم و در برنامهریزیها فراهم نمیشود؛ بلکه حداکثر یک معارفی خواهند بود که به دانشها ضمیمه میشوند؛ درست مثل اینکه شما یک کتاب علم اقتصاد با گرایشهای مختلف داشته باشید و یک کتاب هم به نام «مکتب اقتصادی اسلام» بنویسید و این دو را در کنار هم چاپ کنید! بنابراین ما باید بتوانیم مسیری را تعریف کنیم که از طریق آن، استنباطهایی که تحت عنوان مکتب یا #مفاهیم_فرادستی علم اقتصاد تولید میکنیم، در دانش راه پیدا کنند؛ این حضورِ مکتب در #دانشهای_فرودستی، حضور در فرایند_تولید_دانش است، نه یک حضور تهذیبی که در آن بخواهیم معارف دینی را در خروجیِ علم دخالت دهیم؛ الآن، کار ما در کشور، به یک معنا این است که فقه را صرفاً در خروجی برنامهریزی، دخالت میدهیم.
#حکمت_و_مکتب
#مکتب_و_علم_و_برنامه
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
در محضر آیتالله میرباقری
💥 #مکتب_هنری مجموعه آموزههای اخلاقی، حکمی و فقهی است که شما ميتوانيد از منابع دینی در موضوع هنر اس
💥 «مکتب» پیشفرضهای «علوم» را تحویل میدهد.
◀️ علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی:
➖ «هرگاه اصول استنباط احکام حکومتی بتواند نسبت بين احکام را ببيند، يعني نظام احکام را ببيند، ولي نظام مستند به وحي، نه نظام برخاسته از قياس و استحسان _ يعنی نظامي که استنادش را قاعدهمند کند و بتواند تعبد قاعدهمند را به تفاهم اجتماعي بکشاند _ در این صورت، طبيعي است كه ميتوانيم #پيشفرضهاي_علومِ انسانيِ متناسب با اداره نظام را به دانشگاه بدهيم» (۱۳۷۴/۶/۳).
➖ «اگر #دانشگاه در توليد علوم همان راهي را برود كه #حوزه، پايههاي تعريفي آن را در احكام توصيفي، تكليفي و ارزشي استنباط ميكند، در اين صورت، رابطه بين حوزه و دانشگاه ديگر يك رابطه صوری نخواهد بود» (۱۳۷۹/۱۰/۶).
➖ «#پيشفرضهاي_علوم انساني حتماً ميبايست از وحي اخذ شود و از احكام توصيفي و ارزشي و تكليفي گرفته شود» (۱۳۷۴/۴/۲۰).
➖ «#مكتب عبارت است از كلیه احكام توصیفی، دستوری، ارزشی». (۱۳۷۸/۳/۱۱)
➖ «در #مکتب، یک دور کلام جدید دارید و یک دور هم فقه جدید دارید [و یک دور هم اخلاق جدید]؛ یعنی #حکمت حکومتی و #فقه حکومتی [و #اخلاق حکومتی] در مکتب هست». (۱۳۷۸/۳/۱۸)
➖ «منطق استنباط» است پيشفرضهاي بخش دوم را ارائه ميدهد كه همان «منطق معادلات يا متدولوژي علوم» است و بخش سوم كه همان «مدل اداره» است محصول دو بخش ديگر است كه در قالب يك مدل اجرايی به دستگاه اجرايی ارائه میشود» (۱۳۷۹/۱۰/۶).
#مکتب_و_حکمت
#مکتب_و_علم_و_برنامه
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 بدون تولید #مکتبهای_مضاف، تولید #علوم_دینی ممکن نیست.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«علم دینی وقتی محقق میشود که اولاً شما #مکتب ـ بهعنوان منظومه معارفِ «توصیفی، ارزشی، تکلیفی» ـ و #معادله و #برنامهریزی عینی را در یک راستا و در یک مسیرِ منسجم قرار دهید و ثانیاً، مدیریت تحقیقات را به عهده بگیرید و رشد تحقیقات را بر مدار ولایت حقه سرپرستی کنید و طبیعتاً یک شبکه تحقیقات ایجاد کنید.
چگونه میشود نسبت بین مکتب و معادله و برنامهریزی عینی را برقرار کرد بهگونهای که مکتب، حاکم بر معادله و برنامهریزی شود و متغیر اصلیِ منظومه معرفتی قرار بگیرد؟ اینجا احتیاج به روش داریم.
روش ما در اینجا صرفاً روش تهذیبی نیست که بگوییم گزارههای علمی را به گزارههای دینی عرضه کنید. روش ما روش مبناگرایی هم نیست که صرفاً بخواهد مبانی فلسفی را بر علم حاکم کند و فلسفههای مضاف را ذیل فلسفه اولیٰ ایجاد کند. روشمان، روش فلسفی_اجتهادی هم نیست که بخشی را از اجتهاد بگیریم و بخشی را از فلسفه بگیریم.
روش ما اجمالاً این است که باید ابتدا نظام معرفت دینی یا نظام معارف استنباطی، اعم از «معارف تکلیفی و معارف توصیفی و معارف ارزشی» و در مقیاس «فرد، جامعه و سرپرستی جامعه»، را استنباط کنیم و بعد باید اینها را در تولید معادله و مدلهای اجرایی فرآوری کنیم. این فرآوری بهمعنای انضمام نیست که ما یک جلد کتاب به نام معارف بنویسیم و آن را کنار کتاب علوم بگذاریم بهگونهای که علم راه خود را برود و معارف دینی هم راه خود را برود! این چیزی را حل نمیکند. فرآوری بهمعنای تکرار کلیات هم نیست.
مکتبهای مضاف یعنی فرآوریشدنِ معارف دینی در عرصه موضوعات مختلف و نه تکرار آن کلیاتِ حاکم بر همه آن شرایط. مثل اینکه ما الان یک مبانی کلی داریم که آن را، هم در تولید نظام تربیتی و هم در اقتصاد و جامعهشناسی به کار میبریم. پیداست که اینها به یک معنا نه مبانی خاص جامعهشناسی هستند و نه مبانی خاص علوم تربیتی یا مبانی خاص اقتصاد؛ بلکه مبانی کلی عام هستند.
ما نیازمند به مکتبهای مضاف هستیم که در آن، مبانی عام در حوزههای خاص فرآوری شوند [و به علم نزدیک شوند] و بعد از فرآوری شدن، باید نحوه تعامل بین این معارف با فرایند تولید معادله و نحوه تعامل این معارف با فرایند تحقق عینی و اجرا تعریف شود. این، همان مسیری است که باید طی شود و الا ما به علم دینی نخواهیم رسید.
باید منظومه معارف، استنباطی باشد و حتی #فلسفه هم باید تبدیل به #حکمت شود؛ یعنی حکمت باید در تبعیت عقل از وحی تولید شود، نه مستقل از وحی. فلسفه باید از [هرگونه] سکولاریسمِ منطقی نجات پیدا کند. لذا همینگونه که فلسفه، استنادش به دین، ناکافی است، فلسفه مضاف هم به طریق اولی، اماواگرهایی دارد. ما باید حکمت مضاف را تولید کنیم که ذیل مکتب قرار دارد. خود فلسفه هم باید بیش از آنچه که الان هست، متعبد به دین شود. تنها از این طریق است که امکانِ فیالجمله دستیابی به #علم_دینی فراهم میآید.»
#مکتب_و_حکمت
#مکتبهای_مضاف
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
استاد میرباقریطرح حکمت.mp3
زمان:
حجم:
2.08M
📢 ما اگر در وادی دین خدا حرکت کنیم، دائماً در وادیِ حکمت حرکت میکنیم و براساس حکمتِ الهی شکوفا میشویم.
در این صورت، خودمان هم آرامآرام حکیم میشویم و طرح خودمان هم در عالَم، #طرح_حکمت میشود.
🔵 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
◀️ دو طرح در عالم وجود دارد: یکی «طرح شیطان و اولیای طاغوت» و دیگری «طرح و برنامه وجود مقدس نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)» که همان برنامه الهی است.
◀️ ما اگر از مدار پرستش خدای متعال و وادی ولایتالله خارج شویم و خودمان شروع به طراحی کردن برای زندگانی خودمان و بقای خودمان کنیم، این طرح مستقل نمیماند، بلکه به ذیل طرح بزرگ اولیای طاغوت و شیاطین میرود و منحل میشود (وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ).
◀️ طرح نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) براساس #حکمت_الهی است؛ یعنی همان حکمت الهی را در حیات ما جاری میکند. دامنه وجودی ایشان دامنه حکمت است و بیت ایشان هم #بیتالحکمة است (أَنَا بَيْتُ اَلْحِكْمَةِ).
◀️ اگر ما ذیل دین حضرت و ولایت حضرت حرکت کردیم، همه ما را #حکیم میکند و زندگیمان را بر مدار #حکمت شکل میدهد (يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ).
ما اگر در وادی دین خدا حرکت کنیم دائماً در #وادی_حکمت حرکت میکنیم و براساس حکمت الهی شکوفا میشویم؛ در این صورت، خودمان هم آرامآرام حکیم میشویم و طرح خودمان هم در عالَم، #طرح_حکمت میشود.
🖇منبع: جلسۀ ۱۹ شرح اصول کافی
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 شهید مطهری #معلم_حکمت بود.
"««وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً»». حکمت را به چه کسی میدهند؟ «مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ». اول حکيم میشود و #حکمت در قلبش میجوشد؛ بعد بر #زبانش جاری میشود.
انسان تا خودش حکيم نشود، معلم حکمت نمیشود. حکيم شدن به اين است که انسان برای خدا کار کند و خالص بشود.
تلقیام این است که اولين خصوصیت مرحوم شهيد مطهری همین بود و همين اندازه هم آثار ايشان جاودانه و اثربخش و نافذ شده است، آدم وقتی میخواند، میفهمد يک نوری و حکمتی در اين کلام هست. آهنگ ادبيات ايشان را ديدهايد؛ يک مطلبی را که ايشان گفتهاند و همان را ديگران هم گفتهاند، انسان در آهنگ ايشان و در ادبيات ايشان، نور و حکمت میبيند."
#استاد_میرباقری
☑ @mirbaqeri_ir
در محضر آیتالله میرباقری
🔰 آیتالله میرباقری: ⚡️ کاری که تمدّن غرب انجام داده، اين است که فلسفههای سکولار را به فلسفۀ زندگی
🔻 تفقّه جامع، «حکمت» و «عرفان» را نیز تحت پوشش قرار میدهد.
🔰 آیتالله میرباقری:
⚡️ تفقّه در احکام، بهتنهایی کافی نیست. مگر دین فقط در احکام خلاصه میشود؟ آن هم احکام عمدتاً فردی که واحد مطالعه و موضوع آن تنها فرد است و جامعه را در برنمیگیرد.
⚡️ ما نیاز به تفقّهِ در دین داریم، نه صرفاً تفقّه در احکام. اگر تفقّه فقیه فراتر رود و وارد فضای تفقّه در حوزۀ ارزشها و بینشها نیز بشود، تفقّه او تبدیل به #تفقّه_جامع خواهد شد.
⚡️ تفقّه باید از یک جهت، وارد عرصۀ #حکمت و #عرفان شود و از جهت دیگر وارد عرصۀ جامعه بشود و واحد مطالعۀ آن از فرد به جامعه ارتقا پیدا کند. این سطح از تفقّه است که میتواند مبنای اداره جامعه باشد و محور گسترش عقلانیت گردد و رهبری #دانش را نیز بر عهده بگیرد. (۱۳۸۹)
#تکامل_فلسفه
☑️ @mirbaqeri_ir
در محضر آیتالله میرباقری
🔻 هیچ شکی نیست که فلسفۀ ما و عرفان ما، در مسیر پیشرفت و استضائۀ از نور وحی بوده است. ولی اینکه فرهنگ
🔻حکمت، دانش بالادستیِ فقه است.
🔰 آیتالله میرباقری:
⚡️ دانش بالادستیِ فقه، حكمت است. #حکمت همان حلوفصل مسائل كلانی است كه فیلسوفان به آن میپردازند، منتها با نگاه قاعدهمندتر و مستند به وحی.
#تکامل_فلسفه
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️حکمت را باید کاربردی کنيم و به حوزۀ دانش تسرّی بدهيم.
🔰 #استاد_میرباقری:
«کاری که تمدّن غرب انجام داده، اين است که فلسفههای سکولار را به فلسفۀ زندگی تبديل کرده و از دل آن، دانش تولید کرده است. درواقع، نظام دانشی غرب مبتنی بر فلسفۀ غرب است.
ما هم باید بتوانيم #حکمت را کاربردی کنيم و به حوزۀ #دانش تسرّی بدهيم. حکمت بايد معطوف به نيازمندیهای اجتماعی باشد.»
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 #توکّل بر خدا، منشأ نزول امداد الهی و منشأ ظهور #قدرت است و در موازنۀ قدرت نقش دارد. با توکّل، اتفاقی در جهان میافتد. اینگونه نیست که ما توکّل میکنیم و هیچ اتفاقی نمیافتد؛ اینگونه نیست که قدرتی ایجاد نکند و ما متوهّم به قدرت باشیم!
اما از طرف دیگر، کسانی که به خدا توکّل میکنند، نباید فکر کنند که نصرتهای الهی، بیقاعده و هروقت که ما بخواهیم نازل میشود!
نزول #نصرت الهی بر مدار #حکمت الهی است.
🔰 آیتالله میرباقری:
◀️ اقتضاء دستگاه محاسباتی منافقین این است که دربارۀ مؤمنین میگویند: «غَرَّ هؤُلاءِ دينُهُمْ» (آنها را دینشان مغرورشان کرده و خیال میکنند که چون ما مؤمن هستیم، پیروز میشویم!).
در حالی که [در منطق محاسباتی مؤمنین:] «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ».
اگر شما توانستید به خدای نفوذناپذیر و شکستناپذیر توکل کنید و راه خدا را بروید و در نقطههای سخت، در جایی که کار به بنبست میرسد، به خدا تکیه کنید، قدرتی برای شما ایجاد میشود. یعنی این توکل، منشأ ظهور یک قدرت برای شماست.
◀️ توکل بر خدا واقعاً در موازنۀ قدرت نقش دارد. با توکل، اتفاقی در جهان میافتد. اینگونه نیست که ما توکل میکنیم و هیچ اتفاقی نمیافتد؛ اینگونه نیست که قدرتی دست ما نباشد و متوهم به قدرت باشیم! شما (قدرتهای مادی) که به فقط توپ و تانک و امکانات مادی و فناوری خودتان تکیه میکنید، متوهم نیستید و ما متوهم هستیم؟!
وقتی حضرت ابراهیم خلیل بتکده را ویران کرد، گفتند تو از این خدایان نمیترسی که با آنها میجنگی؟ گفت شما از خدای من نمیترسید، من از بتهای شما بترسم؟! شما که به این اسباببازیها تکیه میکنید، متوهم و غَرّه نیستید و ما مغرور هستیم؟!
◀️ البته کسانی که به خدا توکل میکنند، نباید فکر کنند که نصرتهای خدای متعال بیقاعده نازل میشود!
نمیتوانیم بگوییم ما توکل کردهایم، پس تو هم کار را تمام کن و هماکنون ظهور را بر پا کن! خیر، الآن وقت ظهور نیست! باید مسیری طی بشود که فراز و فرود دارد.
به تعبیر دیگر، نزول نصرت خدا و امداد الهی، براساس حکمت است. «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ».
ما به قدرت خدا متصل میشویم، اما قدرتی که براساس حکمت و بهنفع شما، در عالَم جاری میشود. باید صبر کنید تا فتوحات بر مدار حکمت الهی، برای شما حاصل شود.
◀️ حضرت موسی به خدا عرض کرد، اینها تمام امکاناتی را که به ایشان دادهای، خرج فساد در عالم میکنند؛ «رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ»، این اموال را از بین ببر. خدا فرمود دعای شما مستجاب شد، صبر و استقامت کنید. «قَدْ أُجيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقيما». [در روایت] آمده که چهل سال طول کشید تا این اجابت، محقق شود.
[پس] اینگونه نیست که ما بگوییم خدایا امداد کن! و امداد بیحساب و کتاب جاری شود و خدا بساط دشمنان را ناگهان جمع کند! اگر بنا بود بساط آنها را زود جمع کند، روز اول به آنها امکانات نمیداد. خدا به آنها امکانات میدهد و آنها را امداد میکند و نعمتی به آنها میدهد؛ این نعمت با یک سری قواعد، قبض و بسط پیدا میکند و از دست آنها میرود.
☑️ @mirbaqeri_ir