🍁شهید مدافع حرم امیر سیاوشی 🌹
📌زمانی که در دمشق بودیم نیروهای فاتحین به شوخی به شهید سیاوشی گفتند محاسنت را کوتاه کن اگر دست داعش اسیر شوی
محاسنت را میگیرند سرت را میبرند ❗️
📌شهید سیاوشی گفت این اشک هایی که برای امام حسین گریه کردم به محاسن من ریخته شده من محاسنم رانمیزنم وخود ارباب نمیگذارد این سرمن دست داعشی ها بیوفتد.
#راوی_مشاور_حاج_قاسم
🆔️ @misagallah313
من کمتر #عطر خریده ام، هر بار میخواستم معطّر شوم،
از ته دل میگفتم:«حسین جان» آنگاه فضا معطر میشد‼️:)
🌱قسمتی از وصیت نامه📝 #شهید_علی_حیدری
🌱با #خودمان رو راست باشیم، کدام یک از ما همچین #ایمانی را سراغ دارد...☘️
#شهید_علی_حیدری🌱
#شبتون_شهدایی🌙
🆔️ @misagallah313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ملت ما قدر مجالس عزاداری را بداند
🔹امام خمینی(ره): اگر بُعد سیاسی اینها را اینها بفهمند، همان غربزدهها هم مجلس بپا میکنند و عزاداری میکنند
🆔️ @misagallah313
📖 #آموختن_زبان_گربه
شخصی خدمت سلیمان نبی آمد و عرض کرد ای پیامبر خدا میخواهم زبان یکی از حیوانات را به من یاد بدهی. سلیمان فرمود تحمل نداری. ولی مرد اصرار کرد. سلیمان پرسید کدام زبان را؟ جواب داد زبان گربه ها. حضرت سلیمان نبی در گوش او دمید و او زبان گربه ها را آموخت. روزی دید دو گربه با هم سخن می گفتند. یکی گفت غذا نداری؟ دارم از گرسنگی می میرم. دومی گفت نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا می میرد ، آنگاه آن را می خوریم. مرد شنید و گفت به خدا نمی گذارم خروسم را بخورید، آن را فروخت. گربه آمد و از دیگری پرسید آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید گوسفند مرد؟ گفت نه صاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُرد و برای تسلی دهندگان غذایی فراهم خواهند کرد. ما از آن غذاها خواهیم خورد. مرد شنید و به شدت ناراحت شد. نزد سلیمان نبی رفت و گفت گربه ها می گویند من خواهم مرد خواهش می کنم کاری بکن. حضرت پاسخ داد خداوند خواست خروس را فدای تو کند اما آن را فروختی، سپس می خواست گوسفند را فدای تو کند آن را هم فروختی ، پس خود را برای وصیت و کَفن و دَفن آماده کن
🆔️ @misagallah313
ششم ماه #محرّم_الحرام:
💠-یاری طلبیدن حبیب بن مظاهر از بنی سعد
در شب ششم جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین علیه السلام برای آوردن یاور وکمک ، به قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند وحرکت کردند، ولی جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده ای را فرستاد تا مانع آنها شوند.لذا درگیری رخ داد که در این میان جمعی از بنی اسد شهید و زخمی وبقیه ناگزیر به فرار شدند و حبیب به خدمت حضرت آمد و جریان را عرض کرد.(۱)
💠- اولین محاصره فرات در #کربلا
به نقلی عمر سعد ،شبث بن ربعی خبیث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبیدن طبل و دهل کنار #فرات فرستاد که اطراف آن را به محاصره در آوردند.(۲
💠- تراکم لشکر یزید در کربلا
در این روز لشکرزیادی برای جنگ با حضرت اباعبدالله علیه السلام جمع شدند.(۳)
۱.الوقایع الحوادث:ج۲ ص۱۴۹٫از مدینه تا مدینه:ص۳۶۸-۳۷۰٫
۲.از مدینه تا مدینه:ص۳۶۰٫
۳.الوقایع الحوادث:ج۲ ص۱۵۳٫
🆔️ @misagallah313
⭕️ هر جا سخن...؛
زِ کودک و گهواره میشود...!
بر گریه های...؛
اصغرِ تو گریه میکنم...!
#باب_الحوائج_علی_اصغر
👤 مامان امیر محمد
🆔️ @misagallah313