eitaa logo
مداحان قرآنی ولایی
39 دنبال‌کننده
410 عکس
525 ویدیو
3 فایل
لطفاً در مناسبت های مربوطه اشعار و روضه ها خود را بارگذاری بفرمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
مردى مجوز مهاجرت از آلمان به روسیه را کسب کرد. هنگام خروج از آلمان در فرودگاه مامور وسائل او را چک کرد یک مجسمه دید از او پرسید: این چیه؟ مرد گفت: شکل سوالت اشتباهه آقا؟ بپرس این کیه، این مجسمه هیتلر مرد بزرگ آلمان است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد. من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمه‌اش همیشه همراهمه... مامور گمرک گفت: درسته آقا، بفرمایید. در فرودگاه روسیه مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید و از مرد پرسید: این چیه ؟ مرد گفت: بگو این کیه؟ گفت: این مجسمه مرد منفور و دیوانه‌ای است که مرا مجبور کرد از آلمان برم بیرون. مجسمه‌اش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم. مامور گمرک گفت: بله درسته آقا، بفرمایید چند روز بعد که آن مرد توی خونه‌اش همه فامیل را دعوت کرد، پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید وپرسید: این کیه؟ مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه، بپرس این چیه؟؟ این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از آلمان به اینجا آوردم..!!! «سیاست یعنی اینکه یک حرف را به مردم به صورتهای مختلف بیان کنی»‌!!! 🌍•➣ @AjayeboAlarz [📡]
محمود تاری: در عظمت حضرت زینب کبری (س) ----------- ای گل خوشنام سلامٌ علیک بانوی اسلام سلامٌ علیک ای که تو رهپوی ره مکتبی دختر زهرا و علی زینبی « چار امامی که تو را دیده اند » بهر قداست ز تو کوشیده اند ای ز تو نابود صف اشقیا زینبی و شیر زن کربلا کاخ ستمگر ز تو ویرانه شد هر دل عاشق ز تو گلخانه شد ای حرمت قبله ی والای من از تو همین است تمنای من جان به طلب تا که دهم جان خود جان بدهم بر سر پیمان خود این من و این جلوه ی ایثار ها گفته ام ای دخت علی بار ها بهر دفاع حرمت جان دهم هستی خود در دل توفان دهم عزت تو عزت دین خداست حُرمت تو حُرمت آل عباست هر که علیه تو خباثت کند از شرر خویش حکایت کند ای دل یاران همه غمخوار تو خار شود دشمن بد کار تو ای تو همه حُسن و سراپا نکو خصم تو کافر بود و کفر گو هر که علیه تو قدی بر فروخت وارد دوزخ شده یعنی بسوخت ای که به هر آینه پیدا تویی زینبی و نایب زهرا تویی زینبی و زینت مولا علی عرصه ی ایثار ز تو منجلی در غم تو سینه پُر از ناله هاست داغ تو داغ همه ی لاله هاست بانوی ایثار سلامٌ علیک شعله به گلزار سلامٌ علیک قلب تو را آتش غم سوخته شعله به شعله شرر افروخته داغ تو شد آتش و بر جان نشست قامت هر نخل ز هجرت شکست ای نفسَت آینه ی هر بلا سوخته از داغ غمت کربلا سرخ ترین ترجمه ی اشک و آه کرب و بلا دیده ای و قتلگاه ماه تو گلگون شده بر روی نی راه تو را خون و خطر کرده طی پنجه ی ماتم به دلت چنگ زد ماهِ تو را دست ستم سنگ زد یوسف چشمان تو در خون تپید پیرُهن عشق به دستت رسید داد به تو جان دگر عالَمِیْن پیرُهن غرقِ به خون حسین تا دم آخر که تو جان داشتی نام برادر به زبان داشتی داشتی ای شعله ی آتش فشان نام حسین بن علی بر زبان ** محمود تاری «یاسر»
بانوی شهیده ای نخل ز غم خمیده زینب ای جانِ به لب رسیده زینب از بهر علی نسیم رحمت بر فاطمه نور دیده زینب بر صفحه ی عشق دست گردون تصویر تو را کشیده زینب ای داشته از غم حسین ات چشمان به خون تپیده زینب جامی ز بلا و درد و اندوه در کرب و بلا چشیده زینب ای کوه وقار جبهه ی عشق در سنگر حق شهیده زینب خورشید صلابت و کرامت از چهره ی تو دمیده زینب دیدی تو مصائب فراوان در گسترش عقیده زینب تو فصل بهار و ابر بودی بانوی حجاب و صبر بودی ------- احیاگر دین و مکتبی تو آئينه ی عشق زینبی تو هم زینت دامن پیمبر هم زینت مادر و اَبی تو تابنده تر از نگاه خورشید رویشگر ماه در شبی تو ای ماه فلک به دامن شب روشنگر روی کوکبی تو در مصحف لاله ها نوشتند قربانی راه مذهبی تو در دفتر صبر و استقامت ارزنده ترینِ مطلبی تو چون اشک چکیده از دو دیده چون آه نشسته بر لبی تو هم شعله ز داغ قتلگاهی هم سوخته زآتش تبی تو ای آن که ز اشک لاله چیدی مانند برادرت شهیدی -------- داغ تو و کربلا یکی بود آه تو و نینوا یکی بود با مادر خویش ناله کردی آنجا که فقط صدا یکی بود تو پیکر پاره پاره دیدی چون مقصد نیزه ها یکی بود سر گرم شهادتش هزاران ای وای که سر جدا یکی بود گلهای خزان به خیمه بودند خونین تنِ مبتلا یکی بود ای وای که قامتت دو تا شد آنجا که به خون رها یکی بود بر نیزه سری ز قتلگه رفت بر روی زمین بجا یکی بود با تو تنِ بی سری سخن گفت چون همنفس شما یکی بود صدها غم و درد شد پدیدار بانوی غم و عزا یکی بود در وادی اشک بی محابا برخاست نوای وا حسینا -------- محمود تاری «یاسر»
نوحه / در آتش غم ------------ دلم در موج خون افتاده می خواند به روی خاک رخ بنهاده می خواند به یاد زینب کبری بخواند همانی که مؤذن زاده می خواند ------------- زینب زینب زینب قامت کمان زینب نخل خزان زینب زینب زینب زینب داغ عیان زینب اشک روان زینب بانوی خسته ، رنج پیوسته ای غرقه در توفان ، جانم تو را قربان یا زینب کبری ... زینب زینب زینب خونین جبین زینب با غم قرین زینب زینب زینب زینب ای بی معین زینب گشته حزین زینب یک جهان ماتم ، خسته در عالم ای چشم خون افشان ، جانم تو را قربان یا زینب کبری ... زینب زینب زینب خونین جگر زینب غم را سپر زینب زینب زینب زینب ای نوحه گر زینب غرقِ شرر زینب جان پیغمبر ، دختر حیدر ای بر دلم سامان ، جانم تو را قربان یا زینب کبری ... زینب زینب زینب گلگون عِذار زینب بی غمگسار زینب زینب زینب زینب گل در بهار زینب دل بی قرار زینب ای دلت دریا ، لاله در صحرا دل از غمت ویران ، جانم تو را قربان یا زینب کبری ... oo محمود تاری "یاسر"
منظومه ی پیروزی بیست و دو بهمن پنجاه و هفت عشق ز ره آمد و ابلیس رفت صبح ظفر گشت برون با شکوه چشمه ی خورشید بر آمد ز کوه ماه به دامان فلک آمده دیو برون گشته ، ملک آمده روح خدا ، روح امید آفرید بر شب ما صبح سپید آفرید مشت گره کرده ی ما وا شده غنچه ی ایثار شکوفا شده عطر گل عشق به جان‌ها نشست کاخ شیاطین همه درهَم شکست جلوه گر آمد به فراز و نشیب نَصرُ منَ الله وَ فَتح قَریب چهره ی خورشید پُر از ژاله شد دشت و دَمَن غرق گل و لاله شد هر دل بشکسته به سامان رسید صبح بهاران به زمستان رسید شاخه ی سرمای زمستان شکست گرمی جانبخش به دلها نشست خاک وطن بوی شقایق گرفت مشعل ایمان دل عاشق گرفت بر دل ما عطر شقایق شکفت عطر خدا بر دل عاشق شکفت کاخ ستمگر همه چون کوخ شد هرچه بجز آینه منسوخ شد دولت طاغوت که درهم شکست جلوه ی صد آینه آمد بدست فاتح دل گشت قیامی سترگ بیشه ی شیران نبود جای گرگ بیشه ی شیران شده ایران زمین خاک دلیران شده ایران زمین بر قُلَل این وطن سرفراز پرچم عزت شده در اهتزاز عشق به دل جلوه ی جانبخش بست نهضت اسلامی ما نقش بست همنفس گلشن صبح مبین خون شهیدان شده فجر آفرین بر افق روشن این انقلاب آیه ی « والفجر » بود آفتاب دل ز افق شمع هدایت گرفت تابشی از نور ولایت گرفت دفتر «یاسر» همه چون گوهر است شعر ظفر خیز درین دفتر است ** محمود تاری «یاسر»
محمود تاری: محمود تاری: بسمه تعالی اصلاح طلبان ، براندازان منافق گروهک اصلاح طلب که در فتنه ٨٨ برای براندازی نظام جمهوری اسلامی تمام قد مقابل نظام که مؤسس اش حضرت امام خمینی بود ایستادند و از آمریکا برای سرنگونی جمهوری اسلامی کمک خواستند ، اما امروز در کمال بی شرمی و نفاق به حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی رفتند تا تجدید میثاق کنند ، کدام میثاق ، معلوم نیست . سید حسن مصطفوی ( یادگار یادگار امام ) که در طیف اصلاح طلبان باغی و یاغی جا خوش کرده است ، درب اصلی مرقد را به روی براندازان نظام باز کرده ، شاید هم آنها را به امام راحل معرفی کرده ، که ای امام برخیز و ببین اینها هستند که می خواستند حکومتی که شما بنا کردید از بیخ و بُن آن را بَِکَنند. بالاترین نوع نفاق همین است. که برانداز نظام باشی بعد به زیارت مرقد بنیانگذار نظام بروی و عکس یادگاری بگیری. آنان که ره نفاق را بگْزیدند بر گرد مدار دشمنان گردیدند این طایفه ی جدا شده از نهضت اصلاح طلب شدند و خود پوسیدند والسلام
مستحکم باد ارکان ایران اسلامی ------------- ای ناب ترین ماه درخشان جمهوری اسلامی ایران ای صبح و سحر ، جلوه ی تابان جمهوری اسلامی ایران ای کشور مردان شهادت مردان پُر از شور رشادت روید ز تو گلهای سعادت ای کاخ ستمگر ز تو ویران جمهوری اسلامی ایران ای نخل شجاعت ز تو پیدا ای نور نجابت ز تو پیدا ای روح صلابت ز تو پیدا ای بیشه ی شیران و دلیران جمهوری اسلامی ایران ای کشور زیبا و دلاور ای گلشن از لاله معطر برخاسته بر ضد ستمگر آتش زده بر پیکر عصیان جمهوری اسلامی ایران ای پرچم تو پرچم اسلام خوار از تو شده دشمن بد نام ای اَمن ترین ساحل آرام دریای پُر از جوشش توفان جمهوری اسلامی ایران تو مَهد دلیران شهیدی تو تابش هر نور امیدی تو مبدأ هر صبح سپیدی ای تاخته بر ظلمت طغیان جمهوری اسلامی ایران ای کشور لبریز ولایت ای آینه ی صبح هدایت ای از تو شده عشق روایت ای خاک تو سرشار ز احسان جمهوری اسلامی ایران ای مشعل ایمان ز تو روشن ای گشته وطن از تو چو گلشن بشکسته ز تو هیبت دشمن ای قدرت تو قدرت ایمان جمهوری اسلامی ایران ای نهضت تو نهضت پویا دل در همه جا عشق تو جویا در وصف تو «یاسر» شده گویا گویای تو شد منطق و برهان جمهوری اسلامی ایران ** محمود تاری «یاسر»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی حاج عابدی در امامزاده حسن علیه السلام هم اکنون
من و دل تا مشهد الرّضا (ع) *** در حرم لطف خدا می رود هر که به درگاه رضا می رود دستِ تهی باز نگردد دمی جانب سلطان که گدا می رود باز مسافر شده دلداده ای با دلِ لبریز رجا می رود بار سفر بسته و امّیدوار بهر مناجات و دعا می رود تا که هوایی بشود عاشقی مرغ دل او به هوا می رود هر که به پابوس رضا می رسد از تن او درد و بلا می رود پنجره فولاد به بَر گیردش آن که به دنبال شِفا می رود غرقِ نیاز آمده هر کس ولی از حرمش غرقِ عطا می رود تا برسد پای ضریحش به مهر دیده جدا ، قلب جدا می رود هر که به مشهد برود تشنه لب بر لب او آب بقا می رود تا حرم اَمنِ رضا بُردَمَش این دل من باز خطا می رود لطف رضا داشته این دل ولی در عجبم باز کجا می رود تا که شود مسّ وجودم طلا جانب ایوان طلا می رود مرقد او قبله ی دل ها و دل هَروَله کن سوی صفا می رود گاه رود سمت خراسان ولی گاه دلم کرب و بلا می رود "یاسرِ " بی پشت و پناه از شعف نزد مُعینُ الضُّعَفا می رود ooo محمود تاری "یاسر"
قطره و دریا مهر تو جویا شده ام یا رضا سايه ی طوبا شده ام یا رضا قطره ام و در حرم پاک تو وصل به دریا شده ام یا رضا گم شده بودم منِ بی خانمان پیش تو پیدا شده ام یا رضا تا که شوی ضامن این خسته دل آهوی صحرا شده ام یا رضا با نظر لطف تو ای آفتاب عرش معلا شده ام یا رضا بنده ی بیچاره که بودم ولی خادم مولا شده ام یا رضا می روم از کوی تو سمت بهشت راهی فردا شده ام یا رضا خیمه زدم در حرمت ای رئوف سائل اینجا شده ام یا رضا پنجره فولاد تو را دیده ام واله و شیدا شده ام یا رضا صحن و سرای تو بهشت است و من غرق تماشا شده ام یا رضا ای تو مسیحای منِ مرده دل زنده و احیا شده ام یا رضا چشم تو سقّای همه تشنگان تشنه ی سقّا شده ام یا رضا گرچه پُر از تیرگی ام ، با تو لیک آینه معنا شده ام یا رضا خوارتر از خار ولی در حرم باغ مصفا شده ام یا رضا «یاسرم» و خاک نشین کز دمت ساکن بالا شده ام یا رضا ** محمود تاری «یاسر» مشهد مقدس - ٢٠ / ١١ / ١۴٠١
🔆 خدا صلی الله عليه و آله: 💠 اَلرَّغبَةُ فِي الدُّنيا تُكثِرُ الْهَمَّ وَالْحُزنَ؛ ❇️ گرايش به دنيا، غم و اندوه را زياد مى‌‏كند. 📚 الخصال، ص ۷۳
سید تقی موسوی: 🔴 توصیف واقع‌بینانه و جالب ایران از زبان یک غیر ایرانی فهوی حسین روزنامه نگار مصری که گرایش ناسیونالیستی عربی دارد و اتفاقا مشی ضد ایرانی هم دارد در یک مقاله مفصل در مقام مقایسه مصر و ایران چنین مینویسد: ما و ایرانی ها بیش از سی سال پیش در فضای بین المللی در یک سطح بودیم .🙌 ایرانی ها راه مبارزه و مقاومت در برابر ابر قدرتها، بخصوص آمریکا را انتخاب کردند 💪🏻و ما مسیر سازش را برگزیدیم. ما هر سال مزد خیانت مان به اعراب را از طرف آمریکا در قالب 4 میلیارد دلار کمک بلاعوض میگرفتیم🙄 و ایرانی ها از همان اول فشار سیاسی، اقتصادی و تحریم و جنگ داخلی و جنگ نا برابر را تجربه کردند😓 …. امروز ایران از یک قدرت منطقه ای به یک قدرت جهانی تبدیل شده که هیچ مشکلی در سطح منطقه و جهان بدون جلب نظر ایران قابل حل نیست.💪🏻 و کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا 64 بار هر کدام عبارت ایران را در مناظره تلوزیونی خود بکار میبرند. گویی حریفی جز ایران در سطح جهان ندارند ✓… و دیگر اینکه ایرانی ها در تمام علوم استراتژیک، از هسته ای تا فضایی و تا نانو و شبیه سازی و پزشکی و .. جز ده کشور برتر جهان میباشند✌️🏻 و در صنایع موشکی چهارمین قدرت دنیا و از نظر دقت و سرعت موشکهایش شاید اولین کشور دنیاست.🚀 و در منطقه ،جزیره امن و ثبات است و ما علیرغم حمایت آمریکا و اخذ کمک های سالیانه دغدغه تهیه یک وعده قرص نان برای اکثر مردم مان داریم و …..!!!؟؟؟ وقتی در مملکتی رهبر درست و حسابی نباشد، خب! وضعیت میشود مصر”😒 وقتی در جامعه ای وحدت نباشد میشود عراق”🤨 وقتی در کشوری فرمانده ی استواری نداشته باشد میشود پاکستان😕 وقتی درکشوری به ظاهر مسلمان رهبر و رئیس آن مملکت، خود فروخته به شرق وغرب باشد میشود ترکیه”😣 اما وقتی در کشوری شیعه، رهبر باج به زمین و زمان ندهد، با همه ی فشارها، سلیقه ها، تندرو، کندرو، جنگ 8 ساله، 30 سال تحریم سیاسی و اقتصادی، جایی برای نفس کشیدن دشمن باقی نمی ماند.😃 خوب آن وقت می شود ایران🇮🇷 در میان حصاری از آتش جنگ های منطقه که گرگهای زخمی پشت مرزهایشان بی قرار زوزه می کشند … کسی جرات ندارد به خاکشان چپ نگاه کند …‌ حتی مگس هایشان( پهبادها ). منبع: روزنامه الشرق‌ الاوسط. استاد مسعود قندی کـانـال‌رسمے 🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طلوع آیه های نور ، ولادت امام حسین (ع) --------- می رسد بر گوشِ دل گلبانگ رَحْمانِ الرَّحیم می وزد بوی خدا ، بوی صِراطَ الْمُستَقیم در قرائت می شوم آئینه های عشق را می نویسم اوّل سطر اینکه ذُوالْفَضْلِ الْعَظیم در کنار نور بودن مثل اَصْحابُ الْیَمین دوری از خورشید یعنی رو به اَصْحابُ الْجَحیم امتداد هر افق در بیت زهرا می رسد این همان تفسیر گل ، تفسیر جَنّاتُ النَّعیم بیت وحی است این _ وَ یا میعادگاه یاس ها طور سَیْنا جلوه کرده یا که موسای کلیم عصمت عیسی بن مریم می درخشد در زمین یا ز دامان ولایت عشق را آمد زعیم در میانِ پرنیان آمد حسین بن علی می شکوفد غنچه ی لبهای او با هر نسیم این من و این نغمه سبز اِلَیْهِ تُحْشَرون این من و این مهر و ماه و تابش فَوْزَ الْعَظیم بوی عطرِ عرش می آید ز چشمان حسین گوییا جبریل گردیده ست در کویش مقیم از حریمش در تراوش آیه ی اَللّهُ نور رفت و آمد می کنند اهل سما در آن حریم مهر او آورده ما را در اِلَی اللّٰهِ الْمَصیر عشق او ما را کشاند سوی تَوّابٌ حَکیم پاسخی روشن تر از این نیست "یاسر" پیش عقل عشق آمد بر زبان ، فریاد زد اَجْرٌ کَریم oo محمود تاری "یاسر"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نذر مولایم امام حسین (ع) ........ وقتش رسید آینه دریا بیاورد در یک طلوع گوهر رخشا بیاورد باید که عشق جلوه به عالم چنین کند بر روی خاک باغ شکوفا بیاورد کوثر که بود خیرِ کثیر محمّدی در جام نور چشمه ی صهبا بیاورد شعبان رسید شمس و قمر را خبر کنید خورشید عشق ، ماه دل آرا بیاورد جنّت گشود پنجره ها را که فاطمه در لاله زار سایه ی طوبا بیاورد هر کس که داشت آیه ی تطهیر روی لب در این بهار رو به تماشا بیاورد در بر گرفت زهره ی زهرا سپیده را باید که نور زهره ی زهرا بیاورد فرزند اوست آینه دارِ سپیده ها از وی نوید عرش معلّا بیاورد آمد حسین ، دیده بخواند وَ اِنْ یَکاد باید که چشم آید و معنا بیاورد پیراهن از حریر رساند به او مَلک گهواره نیز جنّت اعلا بیاورد گلبرگ یاس می رسد از گلشن بهشت روبندِ نور بر رخ زیبا بیاورد می ریزد آب از دلِ زمزم _ وَ بعد ازآن با خود نسیم شهد مصفّا بیاورد دارد هنوز خنده در آغوش مصطفی طفلی که ماه در شبِ رؤیا بیاورد حیدر گرفت از لب طفلش پیام عشق گلخنده باز بر لب مولا بیاورد باور کنید این که ندارد توان بهشت در پیش سرو قامت رعنا بیاورد هر کس که عشق دارد و گل را طلب کند بر لعل خویش لفظ تمنّا بیاورد در این حریم سنجش تقوا بود مِلاک عاشق بجاست گوهر تقوا بیاورد سوّم امام ، سوّم شعبان طلوع کرد نامش قرار بر دل شیدا بیاورد آری شکفت جلوه ی گلگون کربلا حالا براه عاشق پویا بیاورد طفلی که داغ از دل عیسیٰ برون بَرد طفلی که نور در یَدِ موسیٰ بیاورد طفلی که نوح کشتی و لنگر بِدو سپرد در بزم عشق حضرت یحییٰ بیاورد معنای عشق این که تَبرّا بود تو را از این طریق نور تولّا بیاورد دارم امید این که چو "یاسر" ز آفتاب بر لوح سینه تابد و امضا بیاورد oo محمود تاری "یاسر"
با امام زمان (عج) در ولادت امام حسین ( ع) ،،،،،،،،،،،،، طی شده گرچه عمر من در پی آرزوی تو آمده ام شکسته دل باز به جستجوی تو داغ فِراق می کُشد عاشقِ بی قرار را این منم ای امیدِ دل خسته ز هجرِ روی تو حلقه به حلقه می زند بندِ بلا به دستِ من کرده اسیر خود مرا سلسله دارِ موی تو وقتِ نماز ناگهان یادِ تو می کند دلم عطرِ بهشت بی گمان می چکد از وضوی تو تا که به شوق وصلِ تو ، نامِ تو می برد دلم قلبِ شکسته می شود زنده ز گفتگوی تو از همه جا رها شده مرغِ دلِ شکسته ام آمده در حریم حق ، خیمه زده به کوی تو شوقِ وصالِ تو مرا آبِ حیات می دهد آبِ روانِ زندگی هست روان به جوی تو ای که مدینه رفته ای در شبِ عشق و اشتیاق جاده به جاده می رسد قافله ام به سوی تو آمده ، ای امید دل وقت ولادتِ حسین شکفته مثلِ غنچه ها لعلِ لبِ نکوی تو از نفسِ شقایقش فاطمه بوی گل گرفت همره عطر فاطمه ، عطرِ تو هست و بوی تو بوی تو می وزد کنون از پر و بالِ قدسیان عرش گرفته از وفا آینه روبروی تو هر که بساطِ خویش را باز کند به های و هو "یاسرِ" بی قرار هم داشته های و هوی تو oo محمود تاری "یاسر"