eitaa logo
مجهولات
193 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
466 ویدیو
17 فایل
- باشد که غم خجل شود از صبرِ قلبِ ما . 😂✌️ محل انتشار واگویه‌های شخصی و اندکی روزمرگی! تخلصاً تأویل هستم سناً +18 از قدیمی‌های ایتا! @ha_jafarii ناشناس. https://daigo.ir/secret/192696131 محل save ناشناسا: @mjholat_gap *فقط بحثای طولانی و جذاب
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی هنوز خدمتت تموم نشده میری زن می‌گیری:
براتون میم ساختم🙂😂
این دعوتنامه فقط برای شماست🤫💖 - منظومه یعنی آنچه به نظم در آمده. و این‌جا جایی است که من نثری را که به نظم در آمده، شعر هایم را، گرد هم آوردم. پس این‌جا "منظومه من" است. منظومه‌ای که شمس‌اش من و اقمار و کرّاتش لغات اند. و آن چه به تمام ما وجود می‌بخشد، نور است... (ح.جعفری) https://eitaa.com/manzome_man •خوش‌حال میشم در کنار ما باشید😌🌿•
سلام بر شما از طرف کسی که گلوش از سوزش پاره است!
مجهولات
سلام بر شما از طرف کسی که گلوش از سوزش پاره است!
یکی نیست به من بگه دخترم کاه از خودت نیست کاهدون که از خودته! درسته بساط مولودی به پاست و رفقای خل و چلت هم هستن تو چرا دیگه این‌قدر حنجره‌تو پاره می‌کنی؟!!
✍🏻: tavil مایکل گلویش را صاف کرد. - داستان ژان‌والژان رو که حتما خوندی؟ درسته؟ اسپنسر که شگفت‌زده شده بود ناگهان خنده‌ای کرد. یک‌تای ابرویش را بالا انداخت و تایید کرد. مایکل بر دستش تکیه کرد و نیم‌خیز شد. - به نظرم اون مثال مناسبیه تا متوجه منظورم بشی. هوگو در اون رمان این سقوط و صعود رو حقیقتا عالی به تصویر کشیده! مایکل که حالا کاملا نشسته بود، دست اسپنسر را از روی پیشانی‌اش در دست گرفت و محکم فشرد. اسپنسر چشمش را باز کرد و در چشمان مشکی و نافذ او خیره شد. مردد پرسید: - به نظرت، شصت و چهار سالگی برای شروع تغییر کمی دیر نیست؟ مایکل با نگاهی دیگر به او یک تای ابرویش را بالا انداخت. خنده‌ای کوتاه کرد و گفت: - من یکی که تا قسم نخوری باورم نمیشه بیش‌تر از ۴۰،۵۰ سال داشته باشی پسر! صدای خنده اسپنسر هم به تبعش بلند شد. چند لحظه بعد برخاست و در جای خود نشست. به نقطه‌ای نامعلوم در روبه‌رویش خیره شد. مایکل چند ثانیه به او چشم دوخت و سپس از جای خود بلند شد. کتش را مرتب کرد و سمت صندلی چرمی رفت که ابتدا روی آن نشسته بود. کیفش را از صندلی کناری برداشت و سمت در قدم تند کرد. دستش را روی دستگیره گذاشت. قبل از آن‌که بچرخاندش رو به اسپنسر کرد و گفت: - اگر حالا اون‌قدری نمی‌دونم که نباید زنده باشم، باید بگم که حالا من میرم و تا هر وقت که لازم باشه منتظر جواب قطعی تو می‌مونم. تو آخرین ایمیلت گفتی زمان ملاقات‌مون خیلی دیر شد و از وقتی که تو می‌خواستی تغییر کنی تا حالا کلی اتفاقات جدید افتاده که احتمالا منصرفت کرده! ولی، بازم اگر با صحبتای امروزمون نظرت تغییر کرد، من منتظر جواب می‌مونم اسپنسر! اسپنسر همان‌طور که وسط اتاق مثل پسربچه‌های شش ساله زانوهایش را در بغلش گرفته بود و دیوار روبه‌رویش را می‌کاوید زمزمه کرد: - فعلا؛ لبخندی روی لب‌های مایکل نشست. دستگیره را چرخاند و آرام گفت‌: - به امید دیدار مجدد.
مجهولات
#می‌خواهم_تغییر_کنم #پارت3 ✍🏻: tavil مایکل گلویش را صاف کرد. - داستان ژان‌والژان رو که حتما خوندی؟
خب تموم شد🙂 حتما نظرتونو بگید و ادامه بدم یا نه؟ یا مثل مامانم اصلا نفهمیدید چی شد؟😂💔
✖️امروز سالروز مردیست که.. 🔺تا قبل ار ۱۰ سالگی ۳ کتاب ارزشمند نوشت!! 🔺در سن ۱۴ سالگی شد!! 🔺کسی که اولین کتاب مدوّن در طول تاریخ شیعه را نوشت 🔺کسی که امام(رحمت الله علیه) دستور مطالعه ی کتابهاش را داد 🔺کسی که رهبری او را و شهادتش را «ضربه ی سهمگین» عنوان کرد 🌹 ۱۹ فروردین سالروز شهادت، آیت الله سید محمد باقر صدر(شاگرد افتخاری امام راحل در نجف) و خواهر فاضله اش، شهیده بنت الهدی صدر گرامی باد🌹 ♦️امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) ایشان مغز متفکر اسلامی بود و امید این بود که اسلام از او بهره‌برداری‌های زیادتری بکند و من امیدوارم که کتابهای این مرد بزرگ مورد مطالعه مسلمین قرار بگیرد و ان شاءالله خداوند متعال او را با اجداد بزرگش محشور فرماید و خواهر بزرگوار مظلومۀ او را هم با جده‌اش محشور کند. ۶۰/۱/۲۰ کتاب فاتحان قله های عاشقی، ناصرکاوه https://eitaa.com/joinchat/1707213048C5e93ec3d35
خدایا مگه قرار نبود هرکس روز اول ماه رمضان بر سر و صورت خود گلاب پاشد تا آخر آن سال رنگ بیماری نبیند؟ چرا انقضاش این‌قدر زود تموم شد؟ احیانا یه تبصره نداشت که سال کنکور از این قاعده مستثناست؟!
چــــــــه خــــبــــره امروز!
هیچی بدتر از این نیست که برای یه امتحان کلی بخونی و بعد خرابش کنی :) حداقل نخونی دردش کمتره . و دردناک‌ترش اون‌جاست، همین درسو ترم قبل که نصف اینم نخونده بودم خیلی بهتر امتحان دادم🤌 بعد این‌بار که تو مطب دکترم کتاب دستم بود این‌جور خراب شد :)))) ان‌شاءالله که سنت ابتلا‌ست و ان‌شاءالله‌تر سربلند بیرون بیایم🙄