💑 نکتههای ناب #همسرداری
🔻برخی صاحب نظران هدف از ازدواج را فرزند آوری و استمرار نسل بشر میدانند
❌ اما این تنها هدف از ادواج نیست، بلکه اهداف و ثمرات بسیاری در ازدواج وجود دارد
✅ مهمترین هدف ازدواج براساس قرآن کریم رسیدن به «آرامش» است.
آرامشی که تنها در سایه ازدواج حاصل میشود.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_اول
🥺 بغض سنگینی که گلویم را گرفته بود، توان سخن گفتنم را ربوده و بدن سُستم، پای رفتنم را بسته بود.
🙏🏼 با نگاهی که از پشت پرده شیشهای اشکم میگذشت، به مادر التماس میکردم که از چنگ زخم زبانهای پدر نجاتم دهد که چند قدم جلو آمد و با لبخندی ملیح رو به پدر کرد: «عبدالرحمن! شما آقای این خونهاید! حرف، حرفِ شماس! اختیار من و این بچههام دستِ شماس.»
🤗 سپس صدایش را آهسته کرد و با لحنی مهربانتر ادامه داد: «خُب اینم دختره! دوست داره یخورده ناز کنه! من به شما قول میدم ایندفعه درست تصمیم بگیره!»
😌 و پدر میخواست باز اوقات تلخی کند که مادر با زیرکی زنانهاش مانع شد: «شما حرص نخور! حیفه بخدا! چرا انقدر خودتو اذیت میکنی؟»
😉 و ابراهیم هم به کمک مادر آمد و پرسید: «مامان! حالا ما بریم خونه یا برا شام وایسیم؟»
☺️ و لعیا دنبالش را گرفت: «مامان! دیشب ساجده میگفت ماهی کباب میخوام. بهش گفتم برات درست میکنم، میگفت نمیخوام! ماهی کباب مامان سمانه رو میخوام.»
😄 مادر که خیالش از بابت پدر راحت شده بود، با خوشحالی ساجده را در آغوش کشید و گفت: «قربونت برم! چَشم! امشب برای دختر خوشگلم ماهی کباب درست میکنم!»
🎈 سپس روی سخنش را به سمت عبدالله کرد و ادامه داد: «عبدالله! یه زنگ بزن به محمد و عطیه برای شام بیان دور هم باشیم!»
😍 از آرامش نسبی که با همکاری همه به دست آمده بود، استفاده کرده و به خلوت اتاقم پناه بردم.
#قسمت_هفتاد_و_پنج
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
🚫به رخ کشیدن سایر بچه ها 🚫
✴️ برای تذکر به فرزند، پیشرفت سایر بچه ها را به رخ او نکشید.❌
❎ اثرات این کار اشتباه:
🔺 ناامیدی
🔺 حس حسادت
🔺 عدم ثبات شخصیت
🔺 جستجوی خود در دیگران
🔺 القای ناتوانی و ضعف به کودک
⚠️ تذکر: معرفی الگو به فرزند ظرافتهای خاصی دارد (در دوره تربیت فرزند بیان شده) و با مقایسه کردن فرزند با دیگران تفاوت دارد.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
💑نکته های ناب #همسرداری
از هر گونه رفتاری که به مردسالاری یا زن سالاری می انجامد، بپرهیزید.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_اول
😢کنج اتاق چمباته زده و دل شکسته از تلخ زبانیهای پدر، بیصدا گریه میکردم و میان گریههای تلخم، هر آنچه نتوانسته بودم به پدر بگویم، با دلم نجوا میکردم.
😐 فرصت نداد تا بگویم من از همنشینی با کسی که در معرفی خودش فقط از شغل و تحصیلاتش میگوید، لذت نمیبرم و به کسی که به جای افکار و عقایدش از حسابهای بانکیاش میگوید، علاقهای ندارم که درِ اتاق با چند ضربه باز شد و گریهام را در گلو خفه کرد.
👨🏻🦱 عبدالله در چهارچوبِ در ایستاده بود و با چشمانی سرشار از محبت و نگرانی، نگاهم میکرد. صورتم را که انگار با اشک شسته بودم، با آستین لباسم خشک کردم و در حالی که هنوز از شدت گریه نفسهایم بُریده بالا میآمد، با لحنی پر از دلشکستگی سر به شِکوه نهادم: «من نمیخوام! من این آدم رو نمیخوام! اصلاً من هیچ کس رو نمیخوام! اصلاً من نمیخوام ازدواج کنم!»
😞 عبدالله نگران از اینکه پدر صدایم را بشنود، به سمتم آمد و با گفتن «یواشتر الهه جان!» کنارم نشست. با صدایی آهسته و بریده گفتم: «عبدالله! به خدا خسته شدم! از این رفت و آمدها دیگه خسته شدم!» و باز گریه امانم نداد.
😔 چشمانش غمگین به زیر افتاد و من میان گریه ادامه دادم: «گناه من چیه؟ گناه من چیه که تا حالا یکی نیومده که به دلم بشینه؟ مگه تقصیر منه؟ خب منم دلم میخواد کسی بیاد که ازش خوشم بیاد!»
#قسمت_هفتاد_و_شش
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
3.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گرچه دیشب #لیله_الرغائب بود و این کلیپ دیر به دست ما رسید ولی دیدنش خالی از لطف نیست و چه بسا برای ادامه #ماه_رجب مفید باشه🌹
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
👩❤️👩 نکته های ناب #همسرداری
💠پذیرش سهم خود در ایجاد مشکل
❇️وقتی شما در مییابید كه در ایجاد مشكلات زندگی خود سهم داشتهاید و آن را به همسرتان بگویید، عشق و محبت بار دیگر در زندگیتان شكوفا میشود.
🔺زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را میپذیرد و با كمك شما درصدد رفع مشكل بر میآید.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_اول
😥با سر انگشتانم قطرات اشک را از روی صورتم پاک کردم و با لحنی حق به جانب گفتم: «عبدالله! تو میدونی، من نه دنبال پولم، نه دنبال خوشگلیام، نه دنبال تحصیلات، من یکی رو میخوام که وقتی نگاش میکنم، آرومم کنه! این پسره امروز فکر میکرد اومده خونه بخره! خیلی مغرور پاشو رو پاش انداخته بود و از اوضاع کار و کاسبی و سود حسابهای بانکیش حرف میزد. عبدالله! من از همچین آدمی بدم میاد!»
😌 نگاهش را به چشمان پر از اشکم دوخت و گفت: «الهه! تو رو خدا اینجوری گریه نکن! تو که بابا رو میشناسی. الآن عصبانی شد، یه چیزی گفت. ولی خودشم میدونه که تو خودت باید تصمیم بگیری!»
😊 سپس لبخندی زد و ادامه داد: «خُب تو هم یه کم راحتتر بگیر! یه کم بیشتر فکر کن...»
🤨 که به میان حرفش آمدم و با دلخوری اعتراض کردم: «تو دیگه این حرفو نزن! هر کی میاد یا بابا رَد میکنه یا اونا خودشون نمیپسندن...»
😉 و این بار او حرفم را قطع کرد: «بقیه رو هم تو نمیپسندی!»
#قسمت_هفتاد_و_هفت
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
🔰پیاده کردن مشاهدات🔰
♨️کودکان در تصویربرداری بسیار پر قدرت هستند و در ذهن خود با خیال پردازی آن را پرورش میدهند.
⭕️سپس به دنبال فرصتی هستند تا آنچه دیدند را با بی باکی عملی سازند و #تجربه کنند....📛
#تربیت_جنسی
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر