موج خروشان
🔸ابراهیم افشاری 🔴 از سلسله مباحث معارف مهدوی، بحث وظایف منتظران است که ان شاءالله سعی می کنیم عم
🔰چند راه کار ساده:
۱. از آیت الله بهجت پرسیدند برای تزکیه نفس چکار کنیم؟
فرمود: «انجام واجبات و ترک محرمات» و همچنین فرمود: «به دانسته های خودتان عمل کنید.»
۲.جواب دوم آیت الله این بود که روزی یک صفحه از کتاب «معراج سعاده» آقای نراقی را بخوانید. این کتاب در بحث خودسازی موثر است.
۳. مطالعه کتاب سه دقیقه در قیامت، که مربوط به خاطره جانباز مدافع حرمی است که در اتاق عمل علائم حیاتی اش با این دنیا قطع می شود و با عزرائیل می رود و .... و در نهایت به این دنیا بر می گردد و آنچه که در عالم برزخ و آخرت دیده را در قالب این کتاب توضیح می دهد.
✅این کتاب چون بر مبنای واقعیت است، در تهذیب نفس و ترک گناه بسیار موثر و مفید است.
🔰چند ذکر برای کسانی که می خواهند در بحث تزکیه نفس کار کنند:
بحث اول:
حدیث معروفی از معصوم داریم که خودتان هر روز به حساب و کتاب خودتان برسید.
✅در یک دفتری یادداشتی داشته باشیم و به خاطر گناهانمان، یک نظام تنبیهی برای خودمان قرار دهیم، تا بفهمیم که مسیر را درست می رویم یا نه ؟
بحث دوم:
هر کس هر روز بعد از نماز صبح یازده مرتبه سوره توحید بخواند، خداوند در آن روز، راه تسلط و نفوذ شیطان را بر او می بندد، چون ما با خواندن ۱۱ مرتبه سوره توحید حصاری دور خودمان درست می کنیم.
بحث سوم:
در روایت هست کسی که هر روز سوره نجم بخواند؛ خداوند او را موفق به تهذیب نفس می کند.
و معرفی ارزشمندترین دعایی که در مفاتیح برای تزکیه نفس وجود دارد مداومت به خواندن دعای «مکارم الاخلاق» است، از این دعا هم غافل نشویم.
👈ان شاءالله با انجام این کارها، در زمره یاران حضرت باشیم؛ که اگر گناهکار باشیم در سپاهیان حضرت، جایگاهی نداریم و مشمول این شعر می شویم:
❌از کثرت گناه و خطاهای بی شمار
راه وصال من به سرایت بعید شد
✅ ان شاءالله که ما مشمول این شعر نباشیم
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_اول
پدر بی آنکه چیزی بگوید، کنترل را برداشت و تلویزیون را روشن کرد و این به معنای رضایتش به حرف مادر بود که عبدالله فکری کرد و رو به مادر گفت: «مامان نمیخوای یه مشورتی هم با ابراهیم و محمد بکنی؟» که مادر سری جنباند و گفت: «آخه مادر جون هنوز که چیزی معلوم نیس. بذار حالا یه جلسه با هم صحبت کنیم، تا ببینیم چی میشه.» و با این حرف مادر، این بحث سخت و سنگین تمام شد و بلاخره نفسم بالا آمد که از جا بلند شدم و به سمت اتاقم رفتم. وارد اتاق شدم و خواستم روی تختم دراز بکشم که عبدالله صدایم کرد: «الهه!» برگشتم و دیدم در چهارچوب درِ اتاق ایستاده و نگاهش همچنان سرد و سنگین است. لب تختم نشستم و او بیمقدمه پرسید: «چرا به من چیزی نگفتی؟» نگاهش کردم و با صدایی که از عمق صداقتم بر میآمد، جواب دادم: «به خدا من از چیزی خبر نداشتم.»
قدم به اتاق گذاشت و همچنانکه به سمتم میآمد، با لحنی گرفته بازخواستم کرد: «یعنی تو از نگاهش هیچی حس نمیکردی؟» و آفتاب نگاه نجیبش با همان پرده حیای همیشگی در برابر چشمانم درخشید تا صادقانه شهادت بدهم: «خودش نیس، ولی خداش هست! هیچ وقت تو نگاهش هیچی ندیدم!» و شاید لحنم به قدری صادقانه بود که بلاخره حصار سرد رفتارش شکست، کنارم نشست و زیر لب زمزمه کرد: «من بهش خیلی نزدیک بودم، هر روز میدیدمش، ولی هیچ وقت فکرش هم نمیکردم!» سپس نگاهش را به عمق چشمانم دوخت و با تردیدی که در صدایش موج میزد، سؤال کرد: «الهه! مطمئنی که میخوای اجازه بدی بیان خواستگاری؟!!!» و در مقابل نگاه پرسشگرم، لبخندی زد و با لحنی برادرانه نصیحتم کرد: «الهه جان! مجید مثل بقیه خواستگارات نیس! اون داره تو این خونه زندگی میکنه! خوب فکر کن! اگه یه بار به عنوان خواستگار بیاد تو این خونه و بعد تو جواب رَد بدی، دیگه رفت و آمدِ هر دوتون توی این خونه خیلی سخت میشه! اگه مطمئنی که قبولش داری، اجازه بده!»
#قسمت_صدـوـبیستـوـدو
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی_تعادلی
اینم یه بازی دو نفره که دوتا چوب می خواد و یه توپ و البته چندتا هم آجر😍
═༅🎡برای بچه ها بازی یعنی زندگی🎡༅═
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
✅#جملات_ممنوعه_تربیتی
پارت 1️⃣
🦋 «بگذار من خودم این کار را انجام میدهم»
طبیعی است که میخواهید کنترل کارهای کودکتان را به عهده بگیرید. به عنوان مثال رختخواب او را جمع کنید یا اتاقاش را مرتب کنید اما با این کار او هیچ گاه نمی تواند (یا نمیخواهد) کارهایش را خودش انجام دهد.
💜🌸💜🌸💜
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_اول
از شنیدن این حرف، پشتم لرزید. تصور اینکه خواستگارم، در طبقه بالای همین خانه حضور دارد و نتیجه هر چه شود، باز هم او همینجا خواهد بود، ترسی عجیب در دلم انداخت.
عبدالله نفس بلندی کشید و گفت: «البته حتماً مجید هم به این قضیه فکر کرده! حتماً اونم میدونه که اگه این خواستگاری به هر دلیلی به هم بخوره، زندگیاش تو این خونه دیگه مثل قبل نیس! پس حتماً پای حرفی که زده تا آخر میمونه! ولی تو هم باید تکلیفت رو با خودت روشن کنی!» چشمانم غمگین به زیر افتاد و عبدالله با گفتن «تو رو خدا خوب فکر کن!» از کنارم بلند شد و از اتاق بیرون رفت.
با رفتن او، حجم سنگینی از احساسات بر دلم آوار شد. از محبتی که داشت بی سر و صدا در گوشههای قلبم جوانه میزد تا ترسی که از حضور نزدیک او آن هم در هر شرایطی، در دلم افتاده بود و آنچه بیش از همه بر دیوار شیشهای قلبم ناخن میکشید، تشیع او بود که خاطرم را آشفته میکرد. احساس میکردم در ابتدای راهی طولانی و البته پُر جذبه ایستادهام که از پیمودنش ترسی شیرین در دلم میدوید و دلم آنچنان به پشتیبانی خدای خودم گرم بود که ایمان داشتم در انتهای این مسیر سخت، آسمانی نورانی انتظارم را میکشد. آینده روشنی که آرزوی قلبیام را برآورده خواهد کرد! آیندهای که این جوان شیعه را به یاری خدا و با همراهی من، به سوی مذهب اهل تسنن متمایل میکند و این همان اطمینانی بود که عبدالله از من طلب میکرد!
#قسمت_صدـوـبیستـوـسه
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
کاری که کودک باید انجام دهد را برایش توصیف کنید.
وقتی بزرگترها مسئله رو توصیف می کنند کودکان فرصتی می یابند تا بدانند چه باید بکنند و گیج و سردرگم نمی شوند.
❌ چند بار بهت بگم چراغ دستشویی رو بعد از اینکه بیرون اومدی خاموش کن.
✅ پسرم چراغ دستشویی هنوز روشنه.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#دقت #تمرکز #مارپیچ
بازی مار پیچ یکی از بازی های افزایش دقت و تمرکز هست که شما خط هایی رو روی کاغذ با رنگ های مختلف میکشید و از کوچولوتون میخوایین که هم رنگ ، رنگ های شما دایره بکشه.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر