eitaa logo
موج خروشان
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
47 فایل
کانون فرهنگی تبلیغی موج خروشان شناسه سازمان تبلیغات: ۳۲۶۰۱۰۰۶۳ #همسرداری #حاج_قاسم #تربیت_فرزند #مبانی_فرایند_انقلاب پشتیبانی: ۰۹۱۰۷۷۴۷۵۲۱ https://rubika.ir/mjkh_ir ثبت نام و نوبت مشاوره دینی @mjkhir مدیر: @ehfakh
مشاهده در ایتا
دانلود
جان شیعه با برخاستن صدای اذان، وضو گرفتم و به اتاقم رفتم. چادر نمازم را که گشودم، باز بغضم شکست و اشکم جاری شد. طوری که لحظه‌ای در نماز، جریان اشکم قطع نشد اما در عوض دلم قدری قرار گرفت. نمازم که تمام شد، همچنانکه رو به قبله نشسته بودم، سرم را بالا گرفتم و با چشمانی که از سنگینی لایه اشک همه جا را شبیه سراب می‌دید، به سقف اتاق که حالا آسمانِ من شده بود، نگاه می‌کردم. آنچنان دلم در هوای مناجات با خدا پرَ پرَ می‌زد که حضورش را در برابرم احساس می‌کردم و می‌دانستم که به دردِ دلم گوش می‌کند. نمی‌دانم این حال شیرین چقدر طول کشید، اما به قدری فراخ بود که هر آنچه بر دلم سنگینی می‌کرد، در پیشگاهش بازگو کرده و از قدرت بی‌منتهایش بخواهم تا دیگر خواستگاری درِ خانه‌مان را نزند مگر آن کسی که حضورش مایه آرامش قلبم باشد! آرزویی که احساس می‌کردم نه از ذهنم به زبانم که از آسمان به قلبم جاری شده است! ادامه دارد ... 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
❇️برآورده کردن درخواست‌های کودک 🔸هر چه به خواسته های کودک بیشتر پاسخ دهیم... 🔺ظرفیت تحمل سختی در او کمتر و دامنه درخواست های او بیشتر می‌شود 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جان شیعه ساعتی از اذان گذشته بود که محمد و عطیه هم رسیدند و فضای خانه حسابی شلوغ شد. پدر و ابراهیم و محمد از اوضاع انبار خرما می‌گفتند و عبدالله فقط گوش می‌کرد و گاهی هم به ساجده تمرین نقاشی می‌داد. جمع زن‌ها هم در آشپزخانه مشغول مهیا کردن شام بودند و البته صحبت‌هایی درِگوشی که در مورد خواستگار امروز، بین لعیا و عطیه رد و بدل می‌شد و از ترس اینکه مبادا پدر بشنود و باز آشوبی به پا شود، در همان حد باقی می‌ماند. بوی مطبوع غذای دستپخت مادر در اتاق پیچیده و اشتهای میهمانان را تحریک می‌کرد که با آماده شدن ماهی کباب‌ها، سفره را پهن کردم. ترشی و ظرف رطب را در سفره چیدم که لعیا دیس غذا را آورد. با آمدن مادر و عطیه که سبد نان را سر سفره می‌گذاشت، همه دور سفره جمع شدند و هنوز چند لقمه‌ای نخورده بودیم که کسی به درِ اتاق زد. ادامه دارد ... 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
هر دل كه شكست ره به جايي دارد هر اهل دلي قبله نمايي دارد با آنكه بُود قبلة ما كعبه ولي ايوان نجف عَجب صفايي دارد ولادت امام علی علیه السلام و‌ مبارک باد 🆔 @mjkh_ir موج خروشان برای رشد تفکر
حقّا كه حقيقتاً علي حق باشد حق است علي ز حق كه بر حق باشد ديديم خطي به دفتر لم يزلي حق با علي و علي مع الحق باشد 🆔 @mjkh_ir موج خروشان برای رشد تفکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلفیق سه حرف است: پ: پشتیبانی د: دوستی ر: رحمت روزت مبارک ای رحمت الهی که با مهر و دوستی،در تمام زندگی پشت و پناهم بودی مبارك 🌹 علیه‌السلام 🆔 @mjkh_ir موج خروشان برای رشد تفکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جان شیعه نگاه‌ها به سمت در چرخید که عبدالله چابک از جا پرید تا در را باز کند و لحظاتی بعد بازگشت و یکسر به سمت کمد دیواری رفت که مادر پرسید: «چی شده؟» عبدالله همچنانکه در طبقات کمد به دنبال چیزی می‌گشت، پاسخ داد: «آقا مجیده! آچار می‌خواد. میگه شیر دستشویی خراب شده.» که مادر با ناراحتی سؤال کرد: «اونوقت تو این بنده خدا رو دمِ در نگه داشتی که براش آچار ببری؟» عبدالله دست از جستجو برداشت و متعجب پرسید: «خُب چی کار کنم؟» مادر از جا بلند شد و در حالیکه به سمت چوب لباسی می‌رفت تا چادرش را سر کند، اعتراض کرد: «بوی غذا تو خونه پیچیده، تعارف کن بیاد تو!» ادامه دارد ... 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
💑 نکته‌های ناب ✅ همسر خود را همانطور که هست بپذیرید. ⚠️هیچ وقت با هدف تغییر فرد مقابل، وارد رابطه و ازدواج نشوید. 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍃سلام امام مهربانم🍃 فِي مَشَارِقِ الأَْرْضِ‌ وَمَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَجَبَلِهَا وَبَرِّهَا وَبَحْرِهَا من‌درمیان‌تمام‌عالم‌پِی تو میگردم .. وبرای‌همه‌ازدلتنگی‌فراغت،میگویم ... فی ارضه 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر