💞❣️💞﷽💓
ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
🔘فعالیتهای حضرت علیه السلام در راستای حفظ اسلام
امام حسن عسکری علیه السلام با همۀ فشارها و پی جوییهای پیوستۀ حکومت عباسی، یک سلسله فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و علمی، در راستای حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام میدادند. گوشهای از این فعالیتها به شرح زیر است:
1️⃣کوشش علمی
▫️امام عسکری (علیهالسّلام) به دلیل شرایط نامساعد و تنگناهای شدید حکومت عباسی، در گسترش دانش بیکران خود در همۀ جامعه پیروزی چندانی به دست نیاورد، اما شاگردانی تربیت کرد که هر کدام در گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثر و ارزندهای داشتند.
▫️شیخ طوسی، شمار شاگردان آن حضرت را افزون بر یک صد نفر ثبت کرده است. میان آنان چهرهها و شخصیتهای برجسته و وارستهای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفار به چشم میخورند.
2️⃣ایجاد شبکه ارتباطی وکالت
▫️از جمله فعالیتهای امام حسن عسکری علیه السلام گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان است. در پی تلاشهای فراوان امامان پیشین (علیهمالسلام)، در زمان امام عسکری (علیهالسّلام) تشیع در مناطق و شهرهای مختلف، گسترده شده و شیعیان در گسترۀ وسیعی زندگی میکردند.
▫️گستردگی و پراکندگی مراکز شیعی، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب میکرد، تا پیوند شیعیان را با حوزۀ امامت و نیز ارتباط آنان را با همدیگر برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کند.
این نیاز، از زمان امام نهم (علیهالسّلام) احساس میشد و چنانکه در روش آن حضرت و امام دهم (علیهالسّلام) آمده، شبکۀ ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، از آن زمان وجود داشته است.
▫️این برنامه، زمان امام عسکری (علیهالسّلام) نیز پیگیری شد. بنا بر یافتهها و شواهد تاریخی، آن حضرت نمایندگانی از میان شخصیتهای برجستۀ شیعه، در مناطق فراوان نصب کرده و با آنان در ارتباط بود و از این راه، شیعیان را در همۀ مناطق زیر نگاه داشت.
یکی از نمایندگان امام «احمد بن اسحاق بن عبدالله قمی اشعری»، از یاران ویژۀ امام و از شخصیتهای بزرگ شیعی در قم بود. برخی از دانشمندان علم رجال، از او به عنوان رابط بین قمیها و امام و از جمله اصحاب خاص آن حضرت یاد کردهاند. اما دانشمندان دیگر، او را وکیل و نماینده امام دانستهاند.
▫️در راس وکیلهای امام، «محمد بن عثمان عمری» قرار داشت و وکیلهای دیگر، به وسیلۀ او با امام در ارتباط بودند. آنان نوعا اموال و وجوهات جمعآوری شده را به وی تحویل میدادند و او آنها را به امام (علیهالسّلام) میرساند.
▫️افزون بر شبکه ارتباطی وکالت، امام از طریق فرستادن پیک، با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار میساخت و مشکلات آنان را برطرف میکرد.
▫️امام، گذشته از پیکها، از طریق نامهنگاری نیز با شیعیان ارتباط داشت و آنان را در موقعیتهای حساس راهنمایی میکرد.
#میلاد_امام_حسن_عسکری
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ تصویری| زندگینامه امام حسن عسکری علیه السلام
👈مخاطب : دبستان
💠 با اجرای عمو غزالی
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
4_5798616195070430042.mp3
زمان:
حجم:
4.73M
💐سرود
تلالو نور خدایی حسن
#میلاد_امام_حسن_عسکری(علیهالسلام)
حسین_طاهری
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
963K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باکاغذ رنگی
لاکپشت زیبا بسازید
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
⚠️ دوران ابتدایی برای دانشمند شدن کودکان نیست، بلکه برای چشیدن طعم لذت باسواد شدن است.
⭕️ با سخت گیری و ایجاد استرس این لذت بزرگ را از فرزند خود نگیرید.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
12.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌🏻👌🏻 نقدی بر اپلیکیشن پاپایو
⁉️ فریب والدین یا اغفال کودکان
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_دوم
از سخنان پدر به شدت ناراحت شده بودم و چشمم به مجید بود و میدیدم در سکوتی سنگین، خیره به پدر شده که مادر طاقتش را از دست داد و با ناراحتی به میان حرف پدر آمد: «عبدالرحمن! خُب لابد آقا مجید کار خودش رو دوست داره!»
و بلاخره مجید زبان گشود: «خیلی ممنون که به فکر من هستید! ولی خُب من از کارم راضیام! چون رشته تحصیلیام هم مهندسی نفت بوده، خیلی به کارم علاقه دارم!»
پدر لبی پیچ داد و با لحنی که حالا بیشتر رنگ غرور گرفته بود تا خیرخواهی، جواب داد: «هر جور میل خودته! آخه من دارم با یه تاجر خوب قرارداد میبندم و دیگه از امسال سود نخلستونهام چند برابر میشه! گفتم زیر پر و بال تو هم بگیرم که دیگه برای چندرغاز پول انقدر عذاب نکشی!»
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
مجید سرش را پایین انداخت تا دلخوریاش را کسی نبیند، سپس لبخندی زد و با متانت همیشگیاش پاسخ داد: «دست شما درد نکنه! ولی من دیگه تو این کار جا افتادم.»
و پاسخش آنقدر قاطع بود که پدر اخم کرد و با حالتی پُر غیظ و غضب، لقمه بعدی را در دهانش گذاشت. حالا میفهمیدم مشتری جدیدی که نارضایتی ابراهیم و محمد را برانگیخته، همین تاجری است که پدر را به سودی چند برابر امیدوار کرده و به او اجازه میدهد تا همچون ارباب و رعیت با مجید صحبت کند.
#قسمت_صدـو_هفتادـوـچهار
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر