870.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خشم اژدها
عجب دادی زد😂🤦♂
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
هدایت شده از کانال خصوصی دوره تربیت فرزند
سلام خدمت تمامی عزیزان شرکت کننده در دوره های تربیت فرزند کانون موج خروشان
به امید خدا قصد داریم مجددا دوره های تربیت فرزند رو با تغییرات و اصلاحاتی شروع کنیم
همه عزیزانی که شرکت کردید لطف بفرمایید اگر نقد و نظری نسبت به دوره داشتید (محتوای دوره، اجرا، ارائه دهنده و...) هر پیشنهاد یا انتقادی دارید برای تکمیل دوره لطفا به بنده اطلاع دهید
با تشکر🙏🌹
آیدی بنده
@ehfakh @ehfakh @ehfakh
@ehfakh @ehfakh @ehfakh
موج خروشان
سلام خدمت تمامی عزیزان شرکت کننده در دوره های تربیت فرزند کانون موج خروشان به امید خدا قصد داریم م
قابل توجه شرکت کنندگان دوره های تربیت فرزند👆👆
همچنین سایر اعضای بزرگوار کانال اگر نظری درباره دوره های تربیت فرزند دارید حتما به بنده اطلاع دهید🙏🌹
به یاری خدا قصد داریم دوره های جدید و غنی تری رو شروع کنیم انشالله✌️🤲
موج خروشان
قابل توجه شرکت کنندگان دوره های تربیت فرزند👆👆 همچنین سایر اعضای بزرگوار کانال اگر نظری درباره دوره
سلام، خدا قوت خدمت استاد محترم و تمامی اعضای محترم کانال🌷
🎆شخصا در دوره تربیت فرزند کانال موج خروشان شرکت نمودم بسیار مفید وقابل فهم وکاربردی بود
وپیشنهاد میکنم کسانی که هنوز فرزند ندارند با این مطالب آشنا بشن وآن دسته از بزرگوارانی که فرزند کوچک دارن یا والدینی که به نوعی دغدغه تربیت فرزندرا دارد در این دوره شرکت نماید
وجا دارد صمیمانه از متانت وتسلطی که استاد محترم در آموزش داشتند که قطعا
در گیرایی مطالب موثر بود ،تشکر وسپاسگزاری نماییم 🌻🌷🌻🌷🌻
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_دوم
در را گشودم و با دیدن محمد و عطیه وجودم غرق شادی شد. عطیه با شکم برآمده و دستی که به کمر گرفته بود، با گامهایی کوتاه و سنگین قدم به حیاط گذاشت و اعتراض پُر مهر و محبت مادر را برای خودش خرید: «عطیه جان! مادر تو چرا با این وضعت راه افتادی اومدی؟» صورت سبزه عطیه به خندهای مهربان باز شد و همچنانکه با مادر روبوسی میکرد، پاسخ داد: «خوبم مامان! جلو در خونه سوار ماشین شدم و اینجا هم پیاده شدم!» محمد هم به جمعمان اضافه شد و برای اینکه خیال مادر را راحت کند، توضیح داد: «مامان! غصه نخور! نمیذارم آب تو دلش تکون بخوره! این مدت بنده کلیه امور خونهداری رو به عهده گرفتم که یه وقت پسرمون ناراحت نشه!»
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
بالشت مخملی را برای تکیه عطیه آماده کردم و تعارفش کردم تا بنشیند و پرسیدم: «عطیه براش اسم انتخاب کردی؟» به سختی روی تخت نشست، تکیهاش را به بالشت داد و با لبخندی پاسخ داد: «چند تا اسم تو ذهنم هست! حالا نمیدونم کدومش رو بذاریم، ولی بیشتر دلم میخواد یوسف بذارم!» که محمد با صدای بلند خندید و گفت: «خدا رحم کنه! از وقتی این آقا تشریف اُوردن، کسی دیگه ما رو آدم حساب نمیکنه! حالا اگه یوسف هم باشه که دیگه هیچی، کلاً من به دست فراموشی سپرده میشم!» و باز صدای خندههای شاد و شیرینش فضای حیاط را پُر کرد.
#قسمت_صدـو_هفتادـوـنه
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
🔹دلایل لجبازی کودکان ونوجوانان
#بخش_اول
تثبیت استقلال: گاهی کودک دوست دارد به گونهای باشد که خودش میخواهد، نه آنگونه که شما میخواهید زیرا احساس استقلال میکند، بنابراین جایی برای نگرانی نیست.
انتقامجویی: گاهی کودک برای انتقامجویی از پدر و مادری که دائم با هم درگیری و اختلاف دارند، چنین برخورد میکند.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
عمریست به میخانه رُخِ یار ندیدیم
دل داده ولی حضرتِ دلدار ندیدیم
#امام_زمان
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر