eitaa logo
روضه ومدح اهلبیت رحمتی پور
78 دنبال‌کننده
28 عکس
43 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در اول ذیحجّه پیمبر شاد است گلبانگ فرشتگان مبارکباد است هدیه به علی نثار احمد صلوات زهراست عروس و مرتضا داماد است 🌟🌟🌟🌟🌟🌟 بر اوج محبت علی اوجی نیست دربحر، بجزکرامتش موجی نیست در کل ممالک و مذاهب به جهان مانند علی و فاطمه زوجی نیست ♦️♦️♦️♦️♦️ مظهر احسان و جود خالق یکتا علیست نور بخش ماه و خورشید جهان آرا علیست در میان کل مردان ز ابتدا تا انتها در مقام همسری، زیبنده ی زهرا علیست ❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/mjnonraza
امشب خدا لطف نهان خود هویدا می‌کند امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا می‌کند امشب دو تا را جفت هم، از صنع یکتا می‌کند یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا می‌کند با چشم دل در صورت او سیر معنا می‌کند امشب حسد بر خاکیان، بی حد برند افلاکیان خندان چمن؛ رقصان دمن؛ خوش دل زمین؛ خرم زمان در دست اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل با نور، دعوت نامه بفرستاده هادیّ سُبُل امضا، ز ختم المرسلین؛ گیرندگان، خیل رُسل هر کس که آید همرهش نی دسته گل؛ یک باغ گل در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا ای غصّه و ای غم برو؛ ای شوق و ای شادی بیا از بهر این ساعت زمان لحظه شماری کرده است وز بهر این وصلت زمین نابردباری کرده است چشم فلک شب تا سحر اختر شماری کرده است ایوب دهر از شوق امشب، بی قراری کرده است دست خدا ، وجه خدا را خواستگاری کرده است امشب علی ،آن عدل کل بر عقل کل داماد شد شاگرد ممتاز نَبی، داماد بر استاد شد خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند وز طور موسی آمده تا آن که دربانی کند آید خلیل، آرد ذبیحِ خود که قربانی کند یوسف گرفته مِجمر و اسپند گردانی کند کرّوبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه امشب به ملک اهل دل، مولی الموالی والی است بر سینه‌ی غم دست رد، شب موسم خوشحالی است شام سیه بختی شد و روز همایون فالی است کوثر کنار ساقی کوثر علیّ عالی است زهرا به خانه بخت شد، جای خدیجه خالی است امشب به روی مرتضی، لب‌های زهرا خنده کرد آن دل گر از غم مرده بود، از خنده‌ی خود زنده کرد میخانه باز و هر کسی جام مکیّف می‌زند ناهید پا می‌کوبد و تندر به کف دف می‌زند رنگین‌کمان چون مشتری خود را در این صف می‌زند لبخند وصل امشب چه خوش کوثر به مصحف می‌زند آری نه تنها خاکیان، هر آسمان کف می‌زند منشین غمین امشب دلا، شادی دل کن بر ملا خیز و مِس خود کن طلا، آیینه‌ات را ده جلا عقد علی و فاطمه در آسمان‌ها بسته شد در آسمان ها بسته شد، در کهکشان‌ها بسته شد زین نرگس و سوسن دگر چشم و زبان‌ها بسته شد راه یقین‌ها باز شد، پای گمان‌ها بسته شد بازاریانِ حُسن را، دیگر دکان‌ها بسته شد خورشید و ماه و آسمان، آیینه‌گردانی کنند چون در زمین خورشید و ماهی نورافشانی کنند بزمی که حق آراسته، الحق تماشایی بُوَد جبریل مأمورست و فکر مجلس‌آرایی بود میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود درشهر یثرب لاجرم، خوش گِرد هم‌آیی بُوَد خیل مَلک از عرش سوی فرش، فرش آورده‌اند بهر جلوس انبیا پَرهای خود گسترده‌اند امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم می‌کند گردون تماشای زمین با چشم اَنجُم می‌کند دریای لطف سرمدی، بی حد تلاطم می‌کند اهل زمین را آسمان غرق تَنَعُّم می‌کند هر غنچه بهر وا شدن چون گل تبسم می‌کند امشب که گاهِ شادی بی حدّ و بی اندازه شد با دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه شد امشب صدف، بر گوهری، یک بحر گوهر می‌دهد یک گوهر اما از دو عالم پُر بهاتر می‌دهد صرّاف کل، دردانه‌ای بر دُرج حیدر می‌دهد خود دست دختر را پدر بر دست شوهر می‌دهد نی نِی، فلک خورشید را بر ماه انور می‌دهد تبریک گو بر مصطفی، جبریل از دادار شد زهرا امانت باشد و حیدر امانت‌دار شد امشب علی در خانه‌ی خود شمع محفل می‌برد کشتی عصمت ناخدا را سوی ساحل می‌برد مشکل گشای عالمی، حل مسائل می‌برد انسان کامل را ببین، با خود مکمل می‌برد هم آن به این دل می‌دهد؛ هم این از آن دل می‌برد با نغمه‌ی جادویی‌اش، داوود مداحی کند با خامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند؟ چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان شیعه مبارک باد گو، بر یازده فرزندشان ای شیعه، دست افشان شو و تبریک بر دل ها بگو بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو ای ساقی کوثر کنار خود بهشتی رو ببین قامت قیامت را نگر طوبا ببین مینو ببین زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو ببین هم روز را در چهره او، هم شب در آن گیسو ببین هم لاله زارِ رُو ببین، هم نافه بارِ مو ببین هر چند ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان کند روزی رسد کز چشم تو رُخسار خود پنهان کند ✍استاد https://eitaa.com/mjnonraza
. خاطره های کربلا یادم نمی ره اون همه غصه و بلا یادم نمی ره سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر ای وای ... قصه ی غربت حرم یادم نمی ره داغ مصیبت حرم یادم نمی ره لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه ای وای ... خاطره های شهر شام یادم نمی ره سنگای روی پشت بام یادم نمی ره غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو ای وای ... وحید_محمدی https://eitaa.com/mjnonraza
روضه‌شهاد‌ت‌امام‌باقر.pdf
1.04M
﷽ 🔖🔖 تقدیم به روضه‌خونای عزیز ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ 📜فیش روضه امام‌محمدباقر(ع)📜 مناجات و روضه ✍مـؤلــف و نویسنده : علــی_حاجیــان_فر https://eitaa.com/mjnonraza
السلام عليك يا باقر العلوم (ع)  » بين نماز ، وقت دعا گريه مي كني با هر بهانه در همه جا گريه مي كني در التهاب آهِ خودت آب مي شوي مي سوزي و بدون صدا گريه مي كني هر چند زهر قلب تو را پاره پاره كرد اما به ياد كرب و بلا گريه مي كني اصلاً خود تو كرب و بلاي مجسمي وقتي براي خون خدا گريه مي كني آب خوش از گلوي تو پايين نمي رود با ناله هاي وا عطشا گريه مي كني با ياد روزهاي اسارت چه مي كشي ؟ هر شب بدون چون و چرا گريه مي كني با ياد زلفِ خوني سرهای ني سوار هر صبح با نسيم صبا گريه مي كني هم پاي نيزه ها همه جا گريه كرده اي هم با تمام مرثيه ها گريه مي كني ديگر بس است « چشم ترت درد مي كند ! »   از بس كه غرق اشك عزا گريه مي كني يوسف ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈ روضه شهادت امام باقر(ع) من ذاکر انا الیه راجعونم من خاطرات جانگداز دشت خونم در کربلا بودم صغیری پنج ساله همراه بابایم مرا بردند اسیری دیدم پرستوهای دین را پر بریدند در قتلگه جدم حسین را سر بریدند آقا امام باقر همه صحنه های دلخراش کربلا را شاهد بود ، عاشورا را دیده ، قتلگاه را دیده امام باقر ، کوفه را دیده امام باقر، اما امروز مدینه یک پارچه غوغا بود ، مردم با سر و پای برهنه عقب جنازه امام باقر راه می رفتند آقا امام صادق شال عزا به گردن انداخته ، بدن امام باقر را آوردند کنار قبر عزیزانش دفن کردند ، مردم تجلیل و احترام کردند پسر فاطمه را ، اما دلهای آماده: ولی از شما می پرسم بدن پسر اینطور برداشته می شود احترام می شود اما بدن مادرش چند نفربیشتر نبودند غریبانه بدن زهرا را تشییع کردند غریبانه دفن کردند با همین حال صدا بزنید یا زهرا . روز شهادت امام باقر است ، امروز بقیع خلوتِ ، فدای آن آقائی که امروز عزاداری ندارد اما مثل چنین روزی وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه وماتم شد .دوستان و شیعیان حضرت آمدند . شاگردان امام باقر عقب جنازه وا اماما می گفتند . امام صادق بر بدن بابا نماز خواند ، بدن مطهر امام باقر را بردند داخل بقیع کنار قبر پدرش زین العابدین دفن کردند، احترام کردند . عرضه بدارم آقا بدن شما را شیعیان و دوستان بردند داخل بقیع دفن کردنداما کربلا به فدای آن بدنی که سه شبانه روز روی خاک گرم کربلا بود . بنی اسد بدن را نشناختند تا اینکه امام سجاد آمد بدنها رایک یک معرفی کرد فرمود : بنی اسد یک قطعه حصیر بیاورید ، بدن بابا را در میان حصیر گذاشت همینکه بدن را گذاشت داخل قبر دیدند بالا نیامد بین اسد نزدیک شدند دیدند آقا لبها را بر آن رگهای بریده گذاشته هی می گوید :بابای غریبم حسین . https://eitaa.com/mjnonraza
روضه شهادت امام باقر(ع) دل دیوانه من گشته گریزان امشب شده در وادی غم بی سر و سامان امشب به امیدی که برد ره به بیابان بقیع سر نهاده است به هر کوی و بیابان امشب می رود تا که ببیند به کجا دردل خاک پیکر حضرت باقر شده پنهان امشب بشتابید در آن مدفن بی شمع و چراغ کند از آتش دل شمع فروزان امشب سبط سبطین نبی با تن مجروح ز کین شده بر جده خود فاطمه مهمان امشب اثر زهر به زین تعبیه بر پیکر او داده بر زندگی اش یکسره پایان امشب امشب دلت را راهی مدینه کن ، با چشم دل نگاه کن ببین بقیع زائر ندارد . امام باقر عزاداری ندارد ، قربان قبر بی شمع و چراغ تو امشب دل شیعیان مدینه است ، امشب هم ناله شوید باامام صادق امشب امام صادق کنار بستر بابا اشک می ریزد امام باقر (ع) فرمود : من امشب ازدنیا میروم چون پدرم زین العابدین شربت آبی آورد و مرا به لقای حق تعالی بشارت داد آی دلهای کربلائی ، امام باقر در لحظات آخر بدست حجت خدا آب می آشامد اما فدای جد مظلومش حسین ، با لب تشنه میان گودی قتلگاه ، همه با هم صدا بزن حسین .... . مداحی شهادت امام باقرع تو ز کودکی دائم محنت و بلا دیدی با دو چشم معصومت ظلم بر ملا دیدی راه شام طی کردی دشت کربلا دیدی اهلبیت عصمت را زار و مبتلا دیدی هر که این قصه شنیده است ولی من دیدم خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم هستی ما همه در کرببلا رفت به باد چه به روز دل زینب که نیامد ای وای گریز روضه رو بزنم،امشب تحویل بگیری،امشب بریم كربلا،اینقده،آقا رو این سم اذیت كرد،اما به هر سختی بود،حضرت رو اسبش تا جلوی منزل رسوند،خود حضرت به هر سختی بود پیاده شد،بچه ها ریختند دور بابا،بابا رو پیاده كردند،وارد خونه شد،آی مردم،اینجا اسب آقا صاحبش رو صحیح و سالم رسوند تا كنار خونه،دلت رفت آره،قربون این دل ها برم كه با یه اشاره جلوجلو میرن،ولی من یه اسب دیگه سراغ دارم روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاد از حرکت ذوالجناح از جولان نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طا قت داشت هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد غلط نکنم عرش بر زمین افتاد حسین............ حالا که دلت آماده شد بزار روضه کربلا رو بخونم- روضه ای که امام زمان می خونه – کفت اکه تمام مصیبتها یادم بره –یادم نمیره اون لحضه ای که ذوالجناح برگشت اما بی حسین برکشت ...همه از هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد غلط نکنم عرش بر زمین افتاد حسین............ حالا که دلت آماده شد بزار روضه کربلا رو بخونم- روضه ای که امام زمان می خونه – کفت اکه تمام مصیبتها یادم بره –یادم نمیره اون لحضه ای که ذوالجناح برگشت اما بی حسین برکشت ... https://eitaa.com/mjnonraza
نوحه شهادت امام باقر ع کریمی من باقربنِ ~ زین العبادم دست خدایم ~ کز پا فتادم یادم نرفته، لبهای عطشان بر خاک صحرا، سلطان خوبان * از گوشه مقتل زنی میگفت حسین جان واویلا ، ( حسین یا جدا ۳ ....... بر خاک غربت~ سر می‌گذارم با کام عطشان ~ جان می‌سپارم * گرچه فتاده بینِ حجره پیکر من غارت نرفته اِی خدا انگشتر من واویلا ،( حسین یا جدا من باقر ابن، زین العبادم دست خدایم ، کز پا فتادم یادم نرفته، لبهای عطشان بر خاک صحرا، سلطان خوبان * از گوشه مقتل زنی میگفت حسین جان۳ واویلا ( حسین یا جدا ۳ **** از زهر کینه ~ از پا فتادم داغ اسیری ~ آمد به یادم * من یادگار کربلای پر بلایم ۲ مرثیه خوانِ روضه‌های کربلایم در خیمه بودم ، محزون و عطشان با اهل خیمه، غمگین و گریان * دیدم که محبوب خدا را سر بریدن اهل حرم در بینِ آتش می‌دویدن واویلا، ( حسین یا جدا من باقر ابن، زین العبادم دست خدایم ، کز پا فتادم یادم نرفته، لبهای عطشان بر خاک صحرا، سلطان خوبان * از گوشه مقتل زنی میگفت حسین جان واویلا ( حسین یا جدا ۳ **** ....... یادم نرفته ، تیر و سنان را اشک یتیم و ، قدِ کمان را *دیدم که خورشید خدا شد پر ستاره دیدم لب خشک و گلوی پاره پاره * دیدم که می‌سوزد میان باغ لاله دامان زینب گیسوی طفل سه سال واویلا رضا باقریان https://eitaa.com/mjnonraza
علیه السلام علیه السلام علیه السلام از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیدا که شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم زجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم   پیداکه  شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم قاسم_نعمتی https://eitaa.com/mjnonraza
❁﷽❁ :سلام آقا که الان روبروتونم... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سلام آقا ، سلام ای حضــرت باقر سلامی بر بقیـــع و قبــر بی زائر سلام آقا،سلام آقا سـلامی بر مـزار بی چـــراغ تو دل زهــرا شده خونیــن ز داغ تو سلام آقا،سلام آقا سلامی بر بقیــــع و تـربت پاکش سلامی بر امام خفتـــه در خاکش سلام آقا،سلام آقا بقیـــع امشب هوای کربلا دارد عـــزای راویِ دشت بلا دارد سلام آقا،سلام آقا سلام ای یـادگار روز عــاشـــورا سلام ای روضه خوان کربلایی ها تو خود دیدی شهید خفته در گودال چگونه پیکــری بی ســر شده پامال سلام آقا،سلام آقا تو دیدی پیـــکر فــرزند لیــلا را علـــی اکبـــر ، جــوان ارباً اربا را تو دیدی مشک پاره،پیکری بی دست کنار نهــر علقــم ، تشنـــه سقّـــا را سلام آقا،سلام آقا حرم می سازد آخر، شیعه در خاکت الهــــی من فــــدای تــربت پــاکت سلام آقا،سلام آقا ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
44489500366942.mp3
1.24M
ای دستگیر مردم بی‌دست‌و‌پا حسین ✍مارو کسی گردن نمیگیره ... ای با غریبه‌ های جهان آشنا حسین با یک نفس تمام جهنم شود بهشت گویند اگر جهنمیان یکصدا حسین https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor