eitaa logo
روضه ومدح اهلبیت رحمتی پور
78 دنبال‌کننده
28 عکس
43 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه شهادت فاطمیه بند اول پیرهن مشکیم همه دار و ندارم فاطمیه که می شه ابر بهارم تا دلم آروم بگیره روضه میرم پا به پای سینه زن ها دم می گیرم وای من و وای من و وای من میخ در و سینه ی زهرای من ۲ عرش خدا هم می خونه با آه حضرت حیدر آجرک الله یا زهرا ... بنددوم وای من آتش گرفته درب خانه وارد خانه شدن با تازیانه محشری بر پا شده در آن هیاهو ناله ها زد فاطمه از درد پهلو وای من و وای من و وای من کشته شده محسن زهرای من رسیده تا عرش فریاد حیدر خدا برسد به داد حیدر یا زهرا ... بند سوم روضه ای که تا ابد غم آفرین شد : بین کوچه مادرم نقش زمین شد روضه ای که قلب مادر را شکسته : مرتضی را می برند با دست بسته وای من و وای من و وای من کشته شده حضرت زهرای من۲ داره وصیت بانوی خانه به دست حیدر دفن شبانه یا زهرا ... به قلم : یاسرمحمدی https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
nariman-panahi-madare-mazloom(128).mp3
6.67M
سبک:بادمخالف وزید(حاج محمودکریمی) این مداحی را حاج نریمان پناهی خوندن: مادر مظلومه ام♫៛◉৳ شدی به غم مبتلا♫៛◉৳ روی تو گشته کبود♫៛◉৳ در وسط کوچه ها♫៛◉৳ خونابه میریزه از پهلوی تو رو زمین♫៛◉৳ از اثر اون لگد♫៛◉৳ محسن تو شد فدا♫៛◉৳ حال و روزت خیلی ناخوشه♫៛◉৳ رفتنت زینبو میکشه♫៛◉৳ وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳ وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳ تو را قسم دیدمت♫៛◉৳ به اشک بابا نرو♫៛◉৳ این سفر آخرو بیا و تنها نرو♫៛◉৳ زلف پریشونمو بیا و شونه بزن♫៛◉৳ اگه بری بعد تو میمیره دیگه حسن♫៛◉৳ این روزا میسوزه بین تل♫៛◉৳ میگه نزن نامرد زیر لب♫៛◉৳ وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳ وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳ شدی به غم مبتلا♫៛◉৳ روی تو گشته کبود♫៛◉৳ در وسط کوچه ها♫៛◉৳ خونابه میریزه از پهلوی تو رو زمین♫៛◉৳ از اثر اون لگد♫៛◉৳ محسن تو شد فدا♫៛◉৳ حال و روزت خیلی ناخوشه♫៛◉৳ رفتنت زینبو میکشه♫៛◉৳ وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳ وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳ و را قسم دیدمت♫៛◉৳ به اشک بابا نرو♫៛◉৳ این سفر آخرو بیا و تنها نرو♫៛◉৳ زلف پریشونمو بیا و شونه بزن♫៛◉৳ اگه بری بعد تو میمیره دیگه حسن♫៛◉৳ این روزا میسوزه بین تل♫៛◉৳ میگه نزن نامرد زیر لب♫៛◉৳ وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳ وای مادرم وای مادرم♫៛◉৳ همایون سبک @nahttps://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
4_5922612807144047722.mp3
6.94M
‍ 🎤 سبـک : واحــد # فاطمیه بر مشامم میرسد بوی عزای فاطمه میشوم آماده ی گریه برای فاطمه ... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ... هاتفی از آسمان میدهد امشب ندا فاطمیه آمده ، فاطمیه آمده ماه عزای فاطمه میشوم آماده ی گریه برای فاطمه ... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ... فاطمیه آمده اِی فاطمیون غیور خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری این لباس مشکی اَم باشد عطای فاطمه ... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ... من کجا و گریه در بزم عزای او کجا اشک چشمانم بُوَد لطف خدای فاطمه بر جراحات عمیق فاطمه مَرهَم نهد هر کسی گِریَد میان روضه های فاطمه ... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ... هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند میشود ایمن زِغم تحت لوای فاطمه مِهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه ... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ... در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا بار الها جان من گردد فدای فاطمه ... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ... یاری زهرا نمودن با زبان است و عمل ای که هستی در پِی رضای فاطمه میرسد آوای یا مهدی هنوز از پشت در ذکر تعجیل فرج باشد دعای فاطمه کِی می آیی تا بگیری انتقام مادرت مهدی زهرا بیا ای دلربای فاطمه مِهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه ... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ... https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
1_14811383602.mp3
14.98M
|شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) مداح سید مجید بنی فاطمه - روضه وزمزمه میون شعله و هیزم  چه غوغایی به پا میشه  تموم هستی باباست  اونی که بین اتیشه کی فکر میکرد یه روز مردم  بریزن توی این خونه خدایا چی میبینم من  در و دیوار پر از خونه چی دیواری چه مسماری  چه کرده میخ با سینه میون شعله ها بابا  داره زهراش و میبینه دیگه افتاده از پا و  به روی خاک میشینه نمیشکست پهلوی مادر  اگه درب و نمیشکستن پاشو مادر پاشو مادر  که دست حیدر و بستن یکی با ضربه پایی  دره این خونه رو میزد خدایا رحم کن ای وای  که قنفذ با غلاف اومد بیا فضه برس  دیگه به فریادش داری میری از این خونه  دیگه بار سفر بستی چی میشد که بگی بانو  یه شب دیگه پیشم هستی  با سختی جمع کردی تو  یه بستر که پر از خونه ولی اونی که جمع میشه  بساط زندگیمونه بمون خانوم منم مظلوم  نگاهی تو به حالم کن تو رو جون علی دیگه  نگو انقدر حلالم کن سه ماه که نمیذاری  ببینم زخم بازوتو  بیا و این شب اخر  دیگه از من نگیر روتو به جای کار تو خونه  بشین پیش من امشب رو ببین حال حسینت رو  ببین اشکای زینب رو نرو مادر بری این خونه ویرونه  حسن زانو بغل کرده بازم حالش پریشونه با بازوی ورم کرده نزن موی من وشانه https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor التماس دعا
6_144246032270923782.mp3
3.69M
🏴 🎤•| |• آتیش زدن به در تا مادر بسوزه هم زهرا بسوزه هم حیدر بسوزه مادر مجتبی پاشو ببین چقدر مضطره مجتبی پاشو ببین گذشت دست حرومی از رو سر مجتبی گم میکنی چرا راه خونمونو مادر توی راهه دیدم رد خونو حقه توئه فدک به زخم کهنه تو میزنن نمک حقه توئه فدک ولی جلو حسن میزدنت کتک ای مادر حسین مظلومه حسینت از مهریه تو محرومه حسینت بین دو نهر آب تشنگی حسین میده تو رو عذاب بین دو نهر آب داغ علی تو موند رو دل رباب سر لباس کهنه اش هم دعوا گرفتن سر بریده شو جلو زن ها گرفتن https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
روضه ي کوتاه حضرت زهرا بيامهدي که مادرپشت درمانده بيامهدي که مادرفضه راخوانده بيامهدي که پهلويش شکسته که ميخه درب دستش راشکسته بيامهدي که دلهامان غمينه به يادمادري که درمدينه دله اولادزهراگشته چون زار شده زينب چندروزي پرستار الهي دختري درزندگاني نبيندداغه مادرجواني بيامهدي که دلهامان غمينه غم بي مادري خيلي حزينه بيامهدي رويم اندرمدينه زنيم برسر،کنيم ناله زسينه امام زمانم کي ميشه بياي باهم بريم مدينه.کي ميشه که ديگه نگيم مادرحرم نداره.نگيم قبرمادرمون بي نشونه. ان شاالله بياي وبرامادربي حرممون حرم بسازيم. آي گريه کناي روضه ي مادر.بلندبلندگريه کنيد.مدينه بچه هاي علي نتونستن شب تشييع جنازه ي مادربلندگريه کنن. صداي نالتوآزادکن.اون شب زينب نتونست بلندبگه واي مادرم.ولي من وشماميتونيم هم بلندگريه کنيم.هم بلندبگيم واي مادرم اوناييکه داغه مادرديدن بلندترميگن واي مادرم.چون طعم بي مادري روچشيدن.چون ديگه نميتونن سرشون روي زانوي مادربزارن.چون ديگه نميتونن بامادردردودل کنن مادرسنگ صبوره. مادربرابچه ها مرحم درده، ولي اين روزامادرمون حضرت زهراديگه خيلي سخت ميتونه کاراي خونه روانجام بده.چندروزيه که نتونسته موهاي زينبشوشونه بزنه آي مادرفداي پهلوي شکستت ،آي مادرقربون دله شکستت،مادراگه مريض باشه.همه ي افرادخانواده انگاري يه جورايي مريضن.الهي مادرمريضه توخونه نداشته باشي.اگرم داري الهي بتونه دستشوتکون بده.الهي بتونه ازاين پهلوبه اون پهلوبشه...الهي بتونه بچه هاشونوازش کنه ...اگه دلت شکسته دست جمع بريم کناربسترنيمه جون مادرمون زهرا.اگه مادرمريض بشه.من ميگم اگه بچه هابزرگ باشن ميتونن کاراي خونه روانجام بدن.ولي خدانکنه بچه هاقدونيم قدباشن بچه هاکناره بسترمادرن. هرکدوم بامادردردودل ميکنن،ولي دردودلاي زينب بابقيه فرق ميکنه مثل قديمادوست دارم دست بکشي روي سرم روسريموگره بزن بادست زخميت مادرم چطورپرستاريت کنم بندنميادخونابه هات پهلوبه پهلوکه ميشي امون نمي مونه برات واي مادرم واي مادرم واي مادرم يافاطمه به من بگواين وقت شب مادرچرابيداري باز چرامث ابربهار آروم آروم ميباري باز داداش حسن چي ديده که اينجوري گوشه گيرشده ازوقتي رفتيدتوکوچه انگاري خيلي پيرشده توي بهارزندگي مادرچراخزون شدي بااينکه هجده سالته شکستي قدکمون شدي بنددلم پاره شداز وقتي بهم کفن دادي چراواسه داداش حسين بهم يه پيرهن دادي اين کربلاکجاست مادر دائم براش ميزني زار وقتي ازش برام ميگي نداري آروم وقرار واي مادرم.واي مادرم واي مادرم.يافاطمه صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسوالله https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
روضه ....... مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد سیلی محکم او چشم مرا تار نمود مادر از من دوسه تا سیلی محکمتر خورد حسن ازغصه سرش را به زمین زد، غش کرد باز زینب غم یک مرثیه ی دیگر خورد قصه ی کوچه عجیب است (مهاجر ) اما وای از آن لحظه که زهرا لگدی از در خورد ( یه وقت دیدن مادر رو زمین افتاد ، فضه رو صدا زد ) از شاخه جدا شد ثمرم فضه خزینی کشتند مرا با پسرم فضه خزینی تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... ناله دوم صدا زد... فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... از فضه غم ، مادر و فرزند بپرسيد کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد هر طوری بود از جاش بلند شد حالا میخوام تصور کنید...مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته.. یه دست به دیوارگرفته دنبال حیدر میدوید از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین..دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ...چرا آروم نشستی...بزنید زهرا رو... زبانم لال بشه...دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا...دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد...یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد...انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد...روی زمین افتاد... قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد...عمه جانتون زینب کبری رو بزنه.دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده...هی صدا میزنه بابا. بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... با همان دستی كه زهرا را زدند در كنار پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین.. https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
فاطمیه آمد اما مونس وهمدم کجاست شمع می پرسد زپروانه گل نرگس کجاست در عزاي مادرت یبن الحسن یگدم بیا تا نپرسند این جماعت بانی مجلس کجاست ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈ فاطمیه ماه ... فاطمیه ماه غم ، ماه عزای فاطمه ست قلب عشاق علی ، صحن وسرای فاطمه ست خرجی یکساله را ، زینب مقدر میکند شرط اول این بود ، هرکس گدای فاطمه ست بخشش اهل گنه ، درروزحشرنزد خدا ازوفا و معرفت ، ازهردعای فاطمه ست گرکه خواهی عاقبت ، خیردودنیارادهند بی برو برگرد ، فقط این ازرضای فاطمه ست هرکسی گردد ، سپربهربلای دین خویش درقیامت درصراط ، زیرلوای فاطمه ست گرکه جاخواهی کنار ، قصرشاه عالمین جا دهنداما ، هرآنکس که فدای فاطمه ست ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈ زمزمه : یا زهرا به دردما دوا بده یا زهرا برات .... یا زهرا مریضا را... https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
مداحی امام زمان عج برای حضرت زهرا مجلس بدون اشک تو ، آقا نمیشود اصلا بساط روضه ، مهیا نمیشود آقا ، تو روضه خوان غم ، مادرت بشو هر کس که روضه خوان ، زهرا نمیشود از کوچه نه، میخ نه، از لحظه ای بخوان که چشمها از غم آن ،وا نمیشود آقا بیا و روضه ی مادرو، خودت بخوان این روضه بی صدای تو ، زیبا نمیشود؛ یبن الحسن ببخش مراکه هیچ واجبی چون انتقام سیلی زهرا نمیشود انشاالله یه روز آقامون بیادانتقام خون مادرش فاطمه رو بگیره ،بگیم آقاجان کی میخوای بیای هنوز مادرت فاطمه با پهلوی شکسته منتظره، هنوز بابات علی با دست های بسته منتظره هنوز بدن تیر خورده جدت غریبت حسین منظره انشالله یه روز بیاد تکیه به دیوار کعبه بزنه بگه انا المهدی، انا سمسام المنتقم ، من مهدیم ومنم شمشیر انتقام گیرنده دوای درد بی درمان کجایی ندا آید که مهدی جان کجایی آقاجان : توباید شیعه رااز غم رهانی توباید دادمظلومان ستانی اثر در جان صاحب درد باشد توباید روضه مادربخوانی خداوندا ببین چشم ترم را شرارسینه ی غم پرورم را نه چشم است این که برروی منه خانه نشین بستی ( نشست کناربستر خانم امیرالمومنین ، فرمود زهرا جان چشم تو برا علی می بندی علی رو نگاه نمی کنی) نه چشم است این که برروی منه خانه نشین بستی بهشت خانه ام ، در برمن در خلد برین هستی تو که نه سال برمشگل گشام مشکل کشابودی ( هرکسی تواین عالم کره تو کارشه درخونه ی علی میاد هرکسی مشگل داره یا علی میگه ببین مشگل گشا مشکل داره) توکه نه سال برمشگل کشام ، مشکل کشابودی چرا آغوش خود برکودکان نازنین بستی ( چرا هروقت زینب میاد زینبُ در آغوش نمی گیری) تمام حرف ها تواین خطِ به مادرمادر زینب قسم بی مادری سخت است نیاد باورم راه سفر را این چنین بستی زمزمه: مادردنیایی تو ....... میگن یه روز یه آقایی که خیلی هم مهربونه ..... هرکجا نشستی صدا بزن یبن الحسن . https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
امام_زمان_فاطمیه یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری آه، آقای غریبم به دلت غم داری دردِ بی مادری ای کاش دوایی می داشت فاطمیه شده و اشک دمادم داری صاحبِ مجلس روضه، غم مادر دیدی بر درِ خانه ی خود، بیرق ماتم داری دردِ دل کن که نگویند غریبی آقا بین این سینه زنان، مونس و محرَم داری دلِ یعقوبیِ مادر ز فراقت خون است یوسف مصر بقا، قصد سفر هم داری؟ دل، حسینیه ی چشمان شما شد مولا باز هم وقت عزا شد دل پر غم داری گاه در کوچه و گه کرب و بلا می گریی داغ یک پهلو و انگشتر خاتم داری ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈ روضه_امام_زمان_فاطمیه آقا اجازه هست از مادر بگویم از مادرت از لشگر حیدر بگویم از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره از دختری با چشم های تر بگویم آقا زبانم لال دستی رفت بالا خون می چکد از گوش اگر بهتر بگویم آقا نمی آیی؟ ببین در شعله ور شد از آتش و موی سر و معجر بگویم آقا زبانم سوخت، مادر سوخت آقا می خواستم در پشت در مادر بگویم از ازدحام و چل نفر نامرد و مادر از سینه ی زهرا و میخ در بگویم https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
مداحی حضرت زهرا س گرنکاهی به ما کند زهرا دردها را دوا کند زهرا بردل وجان ما صفا بخشد گوشه ی چشمی به ما کند زهرا کم مخواه از عطای بسیارش کانچه خواهی عطا کند زهرا نه عجب به شان او گویند خاک را کمیا کندزهرا ست این مقام کنیز او باشد تا دگر خود چه ها کند زهرا روز محشر که از شفاعت خویش حشر دیگر به پا کند زهرا همچو مرغی که دانه برچیند دوستان را جدا کند زهرا https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
سلام برزهرا س ای دختری که پیش توبابا کندسلام تو کوثرهستی وبه توطوباکنـد سلام درگاه توست قبله ی دلها وبا ادب هرزنده دل به قبله ی دلها کند سلام به خانه ای تو همچوآفتاب هر صبح و شام سیدبطحا کند سلام برفضه ی تو مائده می آید از بهشت به مادر تو حی تعالی کند سلام فرمود مصطفی که جایش بود بهشت هرکس سه روز برمن وزهراکند سلام ای قبربی نشان تو، برقربت گواه مهدی کنارقبرتوتنها کند سلام هردم سلام باد موید بر او چنان شرمنده بنده ای که به مولا کند سلام السلام علیک یا ام ابیها یا فاطمه الزهرا ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈ روضه ۱ دوران هجرم....... دوران هجرم رو به پایان است امشب خورشید عمرم برلب بام است امشب بیرون برید ازخانه زینب را که حاشا مادر دهد جان کند دختر تماشا چون روزآخربود کارخانه کردم گیسوی فرزندان خود شانه کردم چه حالی در نمازم بود اسماء این آخرین رازونیازم بود اسما خجلت زده از روی فرزندان خویشم اسما تو تنها وقت مردن باش پیشم آخر نگاه خویش را سویم بیفکن وقتی بخوابم پرده بر رویم بیفکن دیدی اگرخاموش به بسترخفته ام من غمگین مشو نزد پیمبررفته ام من حالا دلت رو ببر خونه ای امیرالمومنین ع همون خونه ای که فاطمه توبستر افتاده اسماء میگه وقتی توخونه ای فاطمه اومدم فاطمه گفت این خونه با خونه های دیگه فرق داره،تا اینکه اتفاق کوچه افتاد دیگه زهرا نمی تونست کارهارو انجام بده ، هروقت پا می شد می گفت کمرم ، می گفت دستم اما روز آخر فاطمه خودش کارهای خونه راانجام دادبچه هارااستحمام کرد سرفرزندان خودش رو شانه کرد سپس فرمود اسماء من می خوابم بعداز چند دقیقه ای منو صدا بزن اگه صدایی نیومد بدون به پدرم ملحق شدم بدون جدایی منو پدرم تموم شده ، اسماء ساعتی صبر کرد بعداز چند دقیقه ای حضرت رو صدا کرد،صدایی نشنید تا جامه از روی مبارکش برداشت دید مرغ روحش به ریاض جنات پرواز کرده ، هی صدا میزد: چرابانوي من ، امروزازجا برنمي خيزي زاشك فضه و، افغان اسماء برنمي خيزي به هنگامي که خوابیدی توخودگفتی صدایم کن صدايت مي كنم آهسته اما برنمي خيزي پس ازیک چندبیخوابی مکردرخواب خوش رفتی كه با فرياد زينب نيز از جا برنمي خيزي چنان هرروزحاضركرده ام آب وضويت را شده وقت نماز ظهر آيا برنمي خيزي حسن بالاي سرگريد چرا سر برنمي داري حسين افتاده برپايت كه برپا برنمي خيزي صداي كوبه درمي رسد گويا علي آمد نه بهر من چرا از بهر مولابر نمي خيزي ابی عبدلله دوان دوان اومدتومسجد امیرالمومنین نشسته بودند صدازد پدر عجله کنید به خانه بیایید کمان نمی کنم مادرم رو زنده ببینی ، وقتی حسینش اینگونه خبر داد چنان با اظطراب ازجا بلند شدکه عبااز دوشش افتاد و بر نداشت کفش به پا نکرد با پای برهنه به طرف خانه دوید جملاتی رو در راه می گفت مضمونش این بود:حسین جان من هنوز مرگ پیعمبر رو فراموش نکردم تو خبراز مرگ فاطمه دادی ، وقتی درب خانه رو باز کرد دید بچه هاش دور بستر مادر نشستند حسینش صورت به کف پاگذاشته ، هرچی بچه ها می زنند صدایی نمی شنوند اسماء میگه ندیده بودم حسین جلو تر از برادرش حرکت کنه اما اینجا تاب وقرارش رو از دست داد خودش روانداخت روی مادر ، هیچ کجا زانوی علی نلرزید اما ا ینجا لرزید ، آروم آروم کنار زهرا نشست پوشش رو از روی زهرا برداشت صدا زد فاطمه جان من علی ام ( کلمینی ) یه کلمه بامن حرف بزن علی کنار زهرا زمین گیرشد ، آخه زهرا علمدار علیّ ، زهرا سپهدار علیّ ، زهرا پشت و پناه حیدر علی بغیر فاطمه محرم رازی نداشت میومد می گفت فاطمه جان این مردم دیگه جواب سلامم را نمیدن یه جاهم کربلا حسین کنار برادر زمین گیرشد صدا زد پاشو دادش ببین لشگر به خیمه ها حمله ور شده .... هی حسین https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor