مداحی آنلاین - ای عشق شیرین دادی به بادم - طاهری.mp3
9.5M
#امام_جواد_علیه_السلام
#شهادت
سینه زن گریه کن گوشه کاظمین
ذکر دل یا جواد یا رضا یا حسین
حسین_طاهری
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
#
#امام_جواد_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
می رسد بوی رحیلش اندک اندک بر مشام
می شود خاموش ،شمعِ عمرِ کوتاهِ امام
نورِ چشمانِ رضا را سوی مقتل می برند
پس چه شد ای قومِ بیدین حرمت شهرُ الحرام؟
در میان پایکوبی، در میان هلهله
سوزِ بانگ العطش از حجره می آید مدام
کاسهی آبی کنارش هست، امّا وایِ من...
مثل ارباب غریبش می دهد جان، تشنهکام
یاد شد از هلهله ناگه دلم آتش گرفت
رد نشد صد شکر جسمش از دل بازار شام
او که خود پشت و پناه شیعهی مظلوم بود
جسم بی جانش کنون افتاده روی پشت بام
گرچه با جود و سخایش خلق را شرمنده کرد
وقتِ رفتن اینچنین کردند او را احترام
شب، شبِ روضهست زهرا آمده تا کاظمین
روضه ی مکشوف لازم نیست دیگر والسلام
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم
گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم
مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را
تا که شایداین شب جمعه ملاقاتت کنم
هر سحر با یاد تو در گریه ام می خوانمت
تا به کی از سوز دل ناله زهجرانت کنم
بی قرارم مهدیا از بهر دیدار رخت
تا به کی از مادرت زهرا تمنایت کنم
https://eitaa.com/mjnonraza
هدایت شده از کانال زروند،ملکان کدکن
حلول ماه ذی الحجه و سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه ( س) مبارک
هدایت شده از کانال زروند،ملکان کدکن
دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست
برپا گر این بزم شعف ذات خداست
گفتم به خرد چه اتفاق افتاده
گفتا که عروسی علی و زهرا است
هدایت شده از روضه ومدح اهلبیت رحمتی پور
#رباعی
#صلواتی
در اول ذیحجّه پیمبر شاد است
گلبانگ فرشتگان مبارکباد است
هدیه به علی نثار احمد صلوات
زهراست عروس و مرتضا داماد است
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
بر اوج محبت علی اوجی نیست
دربحر، بجزکرامتش موجی نیست
در کل ممالک و مذاهب به جهان
مانند علی و فاطمه زوجی نیست
♦️♦️♦️♦️♦️
مظهر احسان و جود خالق یکتا علیست
نور بخش ماه و خورشید جهان آرا علیست
در میان کل مردان ز ابتدا تا انتها
در مقام همسری، زیبنده ی زهرا علیست
❤️❤️❤️❤️❤️
https://eitaa.com/mjnonraza
هدایت شده از روضه ومدح اهلبیت رحمتی پور
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
امشب خدا لطف نهان خود هویدا میکند
امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا میکند
امشب دو تا را جفت هم، از صنع یکتا میکند
یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا میکند
با چشم دل در صورت او سیر معنا میکند
امشب حسد بر خاکیان، بی حد برند افلاکیان
خندان چمن؛ رقصان دمن؛ خوش دل زمین؛ خرم زمان
در دست اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل
با نور، دعوت نامه بفرستاده هادیّ سُبُل
امضا، ز ختم المرسلین؛ گیرندگان، خیل رُسل
هر کس که آید همرهش نی دسته گل؛ یک باغ گل
در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا
ای غصّه و ای غم برو؛ ای شوق و ای شادی بیا
از بهر این ساعت زمان لحظه شماری کرده است
وز بهر این وصلت زمین نابردباری کرده است
چشم فلک شب تا سحر اختر شماری کرده است
ایوب دهر از شوق امشب، بی قراری کرده است
دست خدا ، وجه خدا را خواستگاری کرده است
امشب علی ،آن عدل کل بر عقل کل داماد شد
شاگرد ممتاز نَبی، داماد بر استاد شد
خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند
صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند
وز طور موسی آمده تا آن که دربانی کند
آید خلیل، آرد ذبیحِ خود که قربانی کند
یوسف گرفته مِجمر و اسپند گردانی کند
کرّوبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه
عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه
امشب به ملک اهل دل، مولی الموالی والی است
بر سینهی غم دست رد، شب موسم خوشحالی است
شام سیه بختی شد و روز همایون فالی است
کوثر کنار ساقی کوثر علیّ عالی است
زهرا به خانه بخت شد، جای خدیجه خالی است
امشب به روی مرتضی، لبهای زهرا خنده کرد
آن دل گر از غم مرده بود، از خندهی خود زنده کرد
میخانه باز و هر کسی جام مکیّف میزند
ناهید پا میکوبد و تندر به کف دف میزند
رنگینکمان چون مشتری خود را در این صف میزند
لبخند وصل امشب چه خوش کوثر به مصحف میزند
آری نه تنها خاکیان، هر آسمان کف میزند
منشین غمین امشب دلا، شادی دل کن بر ملا
خیز و مِس خود کن طلا، آیینهات را ده جلا
عقد علی و فاطمه در آسمانها بسته شد
در آسمان ها بسته شد، در کهکشانها بسته شد
زین نرگس و سوسن دگر چشم و زبانها بسته شد
راه یقینها باز شد، پای گمانها بسته شد
بازاریانِ حُسن را، دیگر دکانها بسته شد
خورشید و ماه و آسمان، آیینهگردانی کنند
چون در زمین خورشید و ماهی نورافشانی کنند
بزمی که حق آراسته، الحق تماشایی بُوَد
جبریل مأمورست و فکر مجلسآرایی بود
میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود
چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود
درشهر یثرب لاجرم، خوش گِرد همآیی بُوَد
خیل مَلک از عرش سوی فرش، فرش آوردهاند
بهر جلوس انبیا پَرهای خود گستردهاند
امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم میکند
گردون تماشای زمین با چشم اَنجُم میکند
دریای لطف سرمدی، بی حد تلاطم میکند
اهل زمین را آسمان غرق تَنَعُّم میکند
هر غنچه بهر وا شدن چون گل تبسم میکند
امشب که گاهِ شادی بی حدّ و بی اندازه شد
با دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه شد
امشب صدف، بر گوهری، یک بحر گوهر میدهد
یک گوهر اما از دو عالم پُر بهاتر میدهد
صرّاف کل، دردانهای بر دُرج حیدر میدهد
خود دست دختر را پدر بر دست شوهر میدهد
نی نِی، فلک خورشید را بر ماه انور میدهد
تبریک گو بر مصطفی، جبریل از دادار شد
زهرا امانت باشد و حیدر امانتدار شد
امشب علی در خانهی خود شمع محفل میبرد
کشتی عصمت ناخدا را سوی ساحل میبرد
مشکل گشای عالمی، حل مسائل میبرد
انسان کامل را ببین، با خود مکمل میبرد
هم آن به این دل میدهد؛ هم این از آن دل میبرد
با نغمهی جادوییاش، داوود مداحی کند
با خامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند؟
چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان
خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان
شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان
لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان
شیعه مبارک باد گو، بر یازده فرزندشان
ای شیعه، دست افشان شو و تبریک بر دل ها بگو
بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو
ای ساقی کوثر کنار خود بهشتی رو ببین
قامت قیامت را نگر طوبا ببین مینو ببین
زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو ببین
هم روز را در چهره او، هم شب در آن گیسو ببین
هم لاله زارِ رُو ببین، هم نافه بارِ مو ببین
هر چند ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان کند
روزی رسد کز چشم تو رُخسار خود پنهان کند
✍استاد #علی_انسانی
https://eitaa.com/mjnonraza
.
#شهادت_امام_باقر
#امام_باقر_زمینه
#زمینه
خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره
یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش
یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش
مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر
مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر
مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر
ای وای ...
قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
داغ مصیبت حرم یادم نمی ره
لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره
یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم
مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه
مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه
مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه
ای وای ...
خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره
یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو
یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو
مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو
مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو
مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو
ای وای ...
وحید_محمدی
https://eitaa.com/mjnonraza
روضهشهادتامامباقر.pdf
1.04M
﷽
🔖#پی_دی_اف_روضه🔖
تقدیم به روضهخونای عزیز
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
📜فیش روضه اماممحمدباقر(ع)📜
مناجات و روضه
✍مـؤلــف و نویسنده :
علــی_حاجیــان_فر
https://eitaa.com/mjnonraza
السلام عليك يا باقر العلوم (ع) »
بين نماز ، وقت دعا گريه مي كني
با هر بهانه در همه جا گريه مي كني
در التهاب آهِ خودت آب مي شوي
مي سوزي و بدون صدا گريه مي كني
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره كرد
اما به ياد كرب و بلا گريه مي كني
اصلاً خود تو كرب و بلاي مجسمي
وقتي براي خون خدا گريه مي كني
آب خوش از گلوي تو پايين نمي رود
با ناله هاي وا عطشا گريه مي كني
با ياد روزهاي اسارت چه مي كشي ؟
هر شب بدون چون و چرا گريه مي كني
با ياد زلفِ خوني سرهای ني سوار
هر صبح با نسيم صبا گريه مي كني
هم پاي نيزه ها همه جا گريه كرده اي
هم با تمام مرثيه ها گريه مي كني
ديگر بس است « چشم ترت درد مي كند ! »
از بس كه غرق اشك عزا گريه مي كني
يوسف
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈
روضه شهادت امام باقر(ع)
من ذاکر انا الیه راجعونم
من خاطرات جانگداز دشت خونم
در کربلا بودم صغیری پنج ساله
همراه بابایم مرا بردند اسیری
دیدم پرستوهای دین را پر بریدند
در قتلگه جدم حسین را سر بریدند
آقا امام باقر همه صحنه های دلخراش کربلا را شاهد بود ، عاشورا را دیده ، قتلگاه را دیده امام باقر ، کوفه را دیده امام باقر، اما امروز مدینه یک پارچه غوغا بود ، مردم با سر و پای برهنه عقب جنازه امام باقر راه می رفتند آقا امام صادق شال عزا به گردن انداخته ، بدن امام باقر را آوردند کنار قبر عزیزانش دفن کردند ، مردم تجلیل و احترام کردند پسر فاطمه را ، اما دلهای آماده: ولی از شما می پرسم بدن پسر اینطور برداشته می شود احترام می شود اما بدن مادرش چند نفربیشتر نبودند غریبانه بدن زهرا را تشییع کردند غریبانه دفن کردند با همین حال صدا بزنید یا زهرا .
روز شهادت امام باقر است ، امروز بقیع خلوتِ ، فدای آن آقائی که امروز عزاداری ندارد اما مثل چنین روزی وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه وماتم شد .دوستان و شیعیان حضرت آمدند . شاگردان امام باقر عقب جنازه وا اماما می گفتند . امام صادق بر بدن بابا نماز خواند ، بدن مطهر امام باقر را بردند داخل بقیع کنار قبر پدرش زین العابدین دفن کردند، احترام کردند .
عرضه بدارم آقا بدن شما را شیعیان و دوستان بردند داخل بقیع دفن کردنداما کربلا به فدای آن بدنی که سه شبانه روز روی خاک گرم کربلا بود . بنی اسد بدن را نشناختند تا اینکه امام سجاد آمد بدنها رایک یک معرفی کرد فرمود : بنی اسد یک قطعه حصیر بیاورید ، بدن بابا را در میان حصیر گذاشت همینکه بدن را گذاشت داخل قبر دیدند بالا نیامد بین اسد نزدیک شدند دیدند آقا لبها را بر آن رگهای بریده گذاشته هی می گوید :بابای غریبم حسین .
https://eitaa.com/mjnonraza
روضه شهادت امام باقر(ع)
دل دیوانه من گشته گریزان امشب
شده در وادی غم بی سر و سامان امشب
به امیدی که برد ره به بیابان بقیع
سر نهاده است به هر کوی و بیابان امشب
می رود تا که ببیند به کجا دردل خاک
پیکر حضرت باقر شده پنهان امشب
بشتابید در آن مدفن بی شمع و چراغ
کند از آتش دل شمع فروزان امشب
سبط سبطین نبی با تن مجروح ز کین
شده بر جده خود فاطمه مهمان امشب
اثر زهر به زین تعبیه بر پیکر او
داده بر زندگی اش یکسره پایان امشب
امشب دلت را راهی مدینه کن ، با چشم دل نگاه کن ببین بقیع زائر ندارد . امام باقر عزاداری ندارد ، قربان قبر بی شمع و چراغ تو امشب دل شیعیان مدینه است ، امشب هم ناله شوید باامام صادق امشب امام صادق کنار بستر بابا اشک می ریزد امام باقر (ع) فرمود : من امشب ازدنیا میروم چون پدرم زین العابدین شربت آبی آورد و مرا به لقای حق تعالی بشارت داد
آی دلهای کربلائی ، امام باقر در لحظات آخر بدست حجت خدا آب می آشامد اما فدای جد مظلومش حسین ، با لب تشنه میان گودی قتلگاه ، همه با هم صدا بزن حسین .... .
مداحی شهادت امام باقرع
تو ز کودکی دائم محنت و بلا دیدی
با دو چشم معصومت ظلم بر ملا دیدی
راه شام طی کردی دشت کربلا دیدی
اهلبیت عصمت را زار و مبتلا دیدی
هر که این قصه شنیده است ولی من دیدم
خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم
هستی ما همه در کرببلا رفت به باد
چه به روز دل زینب که نیامد ای وای
گریز روضه رو بزنم،امشب تحویل بگیری،امشب بریم كربلا،اینقده،آقا رو این سم اذیت كرد،اما به هر سختی بود،حضرت رو اسبش تا جلوی منزل رسوند،خود حضرت به هر سختی بود پیاده شد،بچه ها ریختند دور بابا،بابا رو پیاده كردند،وارد خونه شد،آی مردم،اینجا اسب آقا صاحبش رو صحیح و سالم رسوند تا كنار خونه،دلت رفت آره،قربون این دل ها برم كه با یه اشاره جلوجلو میرن،ولی من یه اسب دیگه سراغ دارم
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
فتاد از حرکت ذوالجناح از جولان
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهدا بر جدال طا قت داشت
هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
غلط نکنم عرش بر زمین افتاد حسین............
حالا که دلت آماده شد بزار روضه کربلا رو بخونم- روضه ای که امام زمان می خونه – کفت اکه تمام مصیبتها یادم بره –یادم نمیره اون لحضه ای که ذوالجناح برگشت اما بی حسین برکشت ...همه از هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
غلط نکنم عرش بر زمین افتاد حسین............
حالا که دلت آماده شد بزار روضه کربلا رو بخونم- روضه ای که امام زمان می خونه – کفت اکه تمام مصیبتها یادم بره –یادم نمیره اون لحضه ای که ذوالجناح برگشت اما بی حسین برکشت ...
https://eitaa.com/mjnonraza