انا قتیل العبرات
آید از هر طرف ندا با اشک
کیست یاری کند مرا با اشک؟
کشته ی اشکهایتان هستم
حق من میشود ادا با اشک
سنگ اگر شد دلت، مشو غمگین
می شود نرم، منتها با اشک
هیچ چیزی در آن مشخص نیست
بده آیینه را جلا با اشک
می کند هر کسی صفا یک جور
عاشقت می کند صفا با اشک
کاش می شد تنم سراسر چشم
تا شوم بیشتر فدا با اشک
می کند پُر به نزد این ارباب
کاسه ی چشم را گدا با اشک
در حسینیه ات گلاب مپاش
عطر پیچیده در فضا با اشک
گر چه دور است کربلا اما
می شود رفت راه را با اشک
می توان دید روز واقعه را
چشم دل باز کن! بیا! با اشک
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#شعر_عاشورا
#قتیل_العبرات
#اشک
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit