هدایت شده از یاشبیر(اشعار دکتر حسن لطفی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
یا امام رضاع
هرچه ما داریم داریم از رضا جانِ نجف
ای به قربان خراسان ای به قربانِ نجف
ما نمکگیرِ ضیافت خانهی زهرا شدیم
از تنورِ فاطمه خوردیم تا نان نجف
خاکِ ما خاکِ عزیز بچههای فاطمه است
ما از ایرانِ رضائیم و از ایران نجف
وای بر کاهی که بر مشهد نگاهی بد کند
دودمانش میرود با تیغِ سلطان نجف
بارها نادِعلی خواندیم در ایوان طلا
بارها رفتیم از این ایوان به ایوان نجف
ایلِ زهرائیم یعنی غیرت ما یا رضاست
آی دنیا گوش کن حیثیت ما یا رضاست
لحظه لحظه از حریمِ تو خبرها میرسد
هرچه میخواهیم بی اما اگرها میرسد
از ملائک دسته دسته میرسند و میبَرند
لطف پایِ زائران تو به پرها میرسد
کربلا با اکبر است و مشهدت هم با جواد
زود الطاف پدرها با پسرها میرسد
کار وقتی که گره خورده است نیمه شب بیا
دیدنِ آقایِ ما مادر سحرها میرسد
گریههای ما براتِ کربلای ما نوشت
از سخنها زودتر آهِ جگرها میرسد
هرکه خوشبخت است تنها مرغ بختش مشهد است
کشورِ ما تا قیامت پایتختش مشهد است
ما به این صحن و در و دیوار عادت کردهایم
بر شفای اینهمه بیمار عادت کردهایم
بر همین آئینهکاریها به کاشیها به حوض و طاقها
یا به این فیروزهها انگار عادت کردهایم
حق بده وقتی که میبینم بقیع را دِق کنم
ما به این جمعیتِ زوار عادت کردهایم
کاش تنها ما تو را از تو بخواهیم و نه هیچ...
ما به این حاجاتِ بی مقدار عادت کردهایم
دور یا نزدیک آقاجان چه فرقی میکند
ما به این دیدار این دیدار عادت کردهایم
هر زمانی که در این دنیا مردد میشویم
با قطاری باز هم راهیِ مشهد میشویم
دور تا دورِ ضریحت دیدم اقیانوس را
ای خدا از ما نگیر این قبلهی مأنوس را
چند بیمار التماسم کردهاند از راه دور
میبرم از کفشداریَت غبارِ طوس را
عرش هم قدری ندارد پیش این پایینِ پا
جبرئیل اینجا چشیده لذتِ پابوس را
هرچه میگردد نمیبیند نگاهِ جبرئیل
ناامیدی ، بی پناهی ، زائری مایوس را
بیشتر از جمع بیماران طبیبان آمدند
دیدهام در پنجرهفولاد جالینوس را
هیچ چیزی که ندارم یک نگاه آوردهام
- بر امام مهربان خود پناه آوردهام-
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۳/۲۰)
#یاشبیر
#کانال_اشعار_حسن_لطفی
@yashobeyr_hassan_lotfi
هدایت شده از یاشبیر(اشعار دکتر حسن لطفی)
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
از ابتدا به گمانم که قسمت این بوده
حرم برای حسین و کفن برای حسن
شدهاست روضهی سر نیزهها برای حسین
شدهاست روضهی دست بزن برای حسن
نمیشود که بگوید چه دیده در کوچه...
نشسته است بگرید حسن برای حسن
نرفته از نظرش سیلی و شده کابوس
صدای خندهی آن بد دهن برای حسن
به قتلگاه حسین آمد از مدینه ولی...
شبیه گودی گودال شد وطن برای حسن
چقدر روضه و غمهای مشترک دارند
ولی نبود غمِ پیرهن برای حسن
ببین کدام یک از روضهها جگر سوز است
نزن برای حسین و نزن برای حسن
صدای زینبش آمد نزن به دندانش
نزن که مادرم اینجاست با یتیمانش
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۷/۰۳)
#یاشبیر
#کانال_اشعار_دکتر_حسن_لطفی
@yashobeyr_hassan_lotfi