eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
153 دنبال‌کننده
828 عکس
170 ویدیو
3 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مشعر قزوین
🚩اطلاعیه: 💠 برنامه زنده تلویزیوتی اینجا بهشت با موضوع دفاع مقدس 🔺 با حضور حجت الاسلام سیدمهدی خضری دبیر محترم جبهه فرهنگی قزوین 🔸ساعت ۲۱:۳۰ از شبکه قزوین @mashareqazvin
هدایت شده از شعر هیأت
🔹صبر و بصیرت🔹 عمری‌ست بی‌قرار، به سر می‌بریم ما بر این قرار تا نفس آخریم ما همراز روضه‌ها و نواخوان نوحه‌ها دمساز سوز سینه و چشم تریم ما ما را به سر هوای شهیدان بی سر است از سر گذشته‌ایم چو بر این سریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماست جان دادگان زندۀ این محشریم ما محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین امروز لشکر شه بی‌لشکریم ما ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است با عشق و شور همدم و همسنگریم ما ما امّت نه دی و اهل حماسه‌ایم مرد جهاد و همقدم حیدریم ما حرف ولیّ ماست که «من انقلابی‌ام» در راه انقلاب ز جان بگذریم ما با طلحه و زبیر بگویید تا ابد عمّار وار همنفس رهبریم ما «اَلفتنةُ أشدُّ مِن القتل» خوانده‌ایم هرگز ز جرم فتنه‌گران نگذریم ما با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو امروز رهسپار دژ خیبریم ما چشم انتظار منتقم آل مصطفی چشم انتظار معرکۀ آخریم ما 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1118@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹دو امانت🔹 نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابد الدهر در کنار هم‌اند به حق که این دو همانند نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم.. سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشت وحی محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!.. چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟ جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟ عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5747@ShereHeyat
هدایت شده از مشعر قزوین
الهی اشکوا علیک... ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المومنین لاتبرد ابدا متاسفانه باخبر شدیم که در یکی از میادین اصلی شهر تابلوی مزین به نام سیدالشهداء حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام توسط اراذل و اوباش در قزوین به آتش کشیده است. این ضایعه دردناک و این حرکت شنیع در شهر ولایت مدار قزوین که توسط جمعی از جوانان فریب خورده به سرکردگی دشمنان قسم خورده ی ایران اسلامی است و توسط عناصر خبیث داخلی به اجرا گذارده شده را به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و محضر رهبر انقلاب انقلاب و مردم شریف و متدین و دیندار استان قزوین تسلیت عرض می نماییم. از ریاست محترم دادگستری استان و دادستان معزز و از کلیه ی نیروهای جان بر کف امنیتی و انتظامی شهر عزیزمان درخواست داریم تا ضمن شناسایی مسببین این امر؛ ضمن دستگیری عوامل اصلی این حرکت شنیع و اشد مجازات مرتکبین؛ آلامی بر قلوب داغدار مردم شهر دین و ولایت باشند. همچنین جامعه ی دینی و هیئات مذهبی استان قزوین ضمن حمایت قاطع از سربازان امنیت این مرز و بوم و همچنین با تاکید بر استفاده از ظرفیت های قانونی جهت پاسخگویی به ابهامات مردم عزیزمان؛ برخورد قاطع و سریع با کلیه ی برهم‌زنندگان نظم عمومی را امری لازم و قطعی دانسته تا درس عبرتی باشد برای آنانکه دندان طمع بر آب و خاک این مرز و بوم داشته و از هیچ حرکتی ؛ اعم از به شهادت رساندن جوانان این مرز و بوم و فریب دادن ایشان مضایقه ننموده و حتی در اقدامی ناجوانمردانه و باضرب گلوله در شهر عزیزمان شهید عباس خالقی را به خاک و خون کشیده و اوج رذالت و زبونی خویش را به تصویر کشیدند. نهال به یادگار مانده از بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در حال حاضر در اوج عزت و قدرت و توانایی است و ان شاءالله بزودی پرچم این انقلاب با دستان رهبر معظم انقلاب به دستان شریف ولی نعمت و صاحب الامر عجل الله فرجه الشریف تحویل خواهد شد و به توفیق الهی آرزوی انبیاء و اولیاء و صالحین و شهدا به وقوع خواهد پیوست. ان شاءالله @mashareqazvin
هدایت شده از مشعر قزوین
🏴راهپیمایی بزرگ هیآت مذهبی و عزاداران قزوین 🚩در محکومیت اهانت به ساحت قرآن کریم ،مساجد و پرچم عزای سیدالشهدا(ع) 🔹زمان: یکشنبه ۳ مهر، ساعت ۹:۳۰ صبح 🔹مسیر حرکت : از میدان میرعماد به سمت خیابان‌شهدا 🆔 @mashareqazvin
هدایت شده از شعر هیأت
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹رحمةٌ للعالمین🔹 تا نگردیده‌ست خورشید قیامت آشکار مشتِ آبی زن به روی خود، ز چشمِ اشک‌بار در بیابان عدم، بی‌توشه رفتن مشکل است در زمین چهرۀ خود دانۀ اشکی بکار.. دیدۀ بیدار می‌باید رهِ خوابیده را تا نگردیده‌ست صبح، از خوابِ غفلت سر برآر.. رشتۀ طول امل را باز کن از پای دل از گریبان فلک، مانند عیسی سر برآر شبنم از روشن‌دلی، آیینۀ خورشید شد ای کم از شبنم! تو هم آیینه را کن بی‌غبار!.. شمعِ پشت سر نمی‌آید به کارِ پیش رو هر چه داری پیش‌تر از مرگ، بر خود کن نثار.. آنچه بر خود می‌پسندی، بر کسان آن را پسند آنچه از خود چشم داری، آن ز مردم چشم دار زخمِ دندانِ ندامت، در کمین فرصت است بر زبان، حرفی که نتوان گفت آن را برمیار تا نگیرد خوشۀ اشک ندامت دامنت در قیامت، آنچه نتوانی دِرو کردن، مَکار.. تیره‌روزان را در این منزل به شمعی دست گیر تا پس از مُردن تو را باشد چراغی بر مزار چون سبک‌باران ز صحرای قیامت بگذرد هر که از دوش ضعیفان بیشتر برداشت بار بر حریر گل گذارد پای در صحرای حشر هر سبک‌دستی که بردارد ز راه خلق، خار هر که کار اهل حاجت را به فردا نفکند روز محشر داخل جنت شود بی‌انتظار.. چشمۀ کوثر که آبش می‌دهد عمر اَبد دارد از چشم گهربار تو نم در جویبار.. نفس کافر‌کیش را در زندگی در گور کن تا بمانی زندۀ جاوید در «دارالقرار» «ربّنا اِنّا ظَلَمنا» وِرد خود کن سال‌ها تا چو آدم، توبه‌ات گردد قبول کردگار وِرد خود کن «لا تَذَر» یک عمر چون نوح نبی تا ز کفّار وجود خود برانگیزی دمار.. صبر کن مانند اسماعیل زیر تیغ تیز تا فدا آرد برایت جبرئیل از کردگار دامن از دست زلیخای هوس، بیرون بکش تا شوی چون ماه کنعان در عزیزی نام‌دار.. از صراط‌المستقیم شرع، پا بیرون منه تا توانی کرد فردا از صراط آسان گذار دست زن بر دامن شرع رسول هاشمی زان ‌که بی آن بادبان، کشتی نیاری بر کنار باعث ایجاد عالم، احمد مرسل که هست آفرینش را به ذات بی‌مثالش افتخار.. محو گردیدند از نور تو یک سر انبیا ریزد انجم، چون شود خورشید تابان آشکار.. رحمت عام تو جُرم خاکیان را شد شفیع موج دریا سیل را از چهره می‌شوید غبار در رهِ دین باختی، دندانِ گوهربار را رخنۀ این حصن را کردی به گوهر، استوار از جهان قانع به نانِ خشک گشتی، وز کرم نعمتِ روی زمین بر اُمّتان کردی نثار ماه را کردی به انگشتِ هلال‌آسا دو نیم مُلکِ بالا را مُسخّر ساختی زین ذوالفقار کردی اندر گامِ اول، سایۀ خود را وداع چون سبک‌باران برون رفتی از این نیلی‌حصار.. چون سلیمان است کَز خاتم جدا افتاده است کعبه تا داده‌ست از کف دامنت بی‌اختیار چون بهار از خُلقِ خوش، کردی معطر خاک را «رحمةٌ للعالمین» خواندت از آن، پروردگار با شفیع المذنبین! «صائب» فدای نامِ توست از سرِ لطف و کرم، تقصیرِ او را در گذار 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5244@ShereHeyat
بسم‌الله الرحمن الرحیم از ابتدا به گمانم که قسمت این بوده حرم برای حسین و کفن برای حسن شده‌است روضه‌ی سر نیزه‌ها برای حسین شده‌است روضه‌ی دست بزن برای حسن نمی‌شود که بگوید چه دیده در کوچه... نشسته است بگرید حسن برای حسن نرفته از نظرش سیلی و شده کابوس صدای خنده‌ی آن بد دهن برای حسن به قتلگاه حسین آمد از مدینه ولی... شبیه گودی گودال شد وطن برای حسن  چقدر روضه و غمهای مشترک دارند ولی نبود غمِ پیرهن برای حسن ببین کدام یک از روضه‌ها جگر سوز است نزن برای حسین و نزن برای حسن صدای زینبش آمد نزن به دندانش نزن که مادرم اینجاست با یتیمانش (حسن لطفی ۴۰۱/۰۷/۰۳) @yashobeyr_hassan_lotfi
هدایت شده از شعر هیأت
اینجا هر کس حال و هوایی دارد هر خسته‌دلی شور و نوایی دارد غم‌های نگفته را بیاور با خود این پنجره گوش شنوایی دارد 📝 @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
شهری که مثل کعبه نظر کردۀ خداست نامش به افتخارِ علی «مشهد الرضا»ست این شهر با بهشت تفاوت نمی‌کند اینجا که پایتختِ غریبانِ آشناست.. این، کارِ دست و آجر و کاشی و سنگ نیست این شاهکار، سازۀ دل‌های بی‌ریاست درها گشاده‌روی و ستون‌ها نمازخوان گلدسته‌ها قنوتِ سرافرازِ دست‌هاست فولادِ سردِ پنجره‌اش محکم است و سخت اما اگر زلال شوی، چشمۀ شفاست وقتی دلت شکست، نمازت درست‌تر گیرم که جانمازِ تو آلودۀ خطاست.. ای قطرۀ رسیده به دریا! سلام کن بر پهنۀ محبت مولا، سلام کن :: مردی کنار پنجره‌فولاد، ایستاد با دخترش به ضامن آهو سلام داد.. خود را دخیل بست و دعا کرد و ضجّه زد آورد آن تصادفِ بی‌رحم را به یاد با چشم‌های باز به خوابی زلال رفت کم‌کم شکفت در دلِ تنگش، گلِ مراد عطری وزید عین گلاب محمدی نوری رسید و آن گرهِ بسته را گشاد ناگاه داد زد که «شِفا یافتم... شِفا» دنیا پرید، زلزله شد، ساعت ایستاد.. نقاره‌خانه بود و طنینِ «رضا... رضا...» صحن عتیق بود و شبی مثل بامداد.. دختر به روی دوش پدر، مقصدش ضریح زوار هم سلام‌کنان: «یا اباالجواد».. سلطانِ سربلند شفاعت که روحِ‌ ماست یک چشمه از کرامت دریایی‌اش شِفاست :: در بارگاه روشنِ مولا، زلال باش ای رودِ سر نهاده به دریا! زلال باش با تیرگی به نور ولایت نمی‌رسی یا ادعای عشق نکن یا زلال باش.. دیروز در هوای حرم می‌گریستی امروز در حریم تولا زلال باش.. این کاروان به کشورِ خورشید می‌رود با زائران کعبۀ فردا، زلال باش ما نائب‌الزیارۀ دل‌های عاشقیم عشق است این پیام که «با ما زلال باش» هر کس به قدر روشنی‌اش بهره می‌برد هر قدر ممکن است در اینجا زلال باش گردن بزن برای براندازی ستم اما برای اهل مدارا زلال باش مثل گلاب قمصر کاشان که عطر آن پیچیده در سراسرِ دنیا، زلال باش با چلچراغ‌های تمام رواق‌ها همرنگ باش و مثل دعاها زلال باش وقت دلت گرفت به این آستان بیا از خاکدان به روشنی آسمان بیا 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5766@ShereHeyat
نوحه؛ بمان با حسین.mp3
1.01M
علیه‌السلام 🔹بهشت من🔹 به عشقت عجین، سرشت من است اگر مشهدت، بهشت من است «اجازه می‌دهی آقا که زائرَت باشم؟ که با تو صاحب دنیا و آخِرَت باشم» دل برده از بهشت، صحن تو یا رضا من هستم سربلند، با تو روز جزا «یا مولا یا رضا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تپش‌های دل، شده یا رضا که چشمان تو، خریده مرا «خدا مرا به فراق تو مبتلا نكند من و جدایی از این آستان خدا نكند» من عمری دلخوشم، در این صحن و حرم در کویت سائلم، در صحنت خادمم «یا مولا یا رضا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فدای تو و، غمِ بی‌حدت که خاکی غریب، شده مشهدت «مگر که شام غریبان سحر نمی‌گردد؟ مگر کسی که سفر رفت برنمی‌گردد؟» از شهر جدّ خود، رفته با چشم تر نه دیگر برنگشت، خورشید از این سفر «یا مولا یا رضا» شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5762@ShereHeyat_Nohe
علیه‌السلام 🔹پناهِ همه🔹 کعبۀ اهل ولاست صحن و سرای رضا شهر خراسان بُوَد کرب‌وبلای رضا در صف محشر خدا مشتری اشک اوست هر که در اینجا کند گریه برای رضا کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟ چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟ بر سر دستش برند هدیه برای خدا ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا.. نغمۀ قدّوسیان بود به آمین بلند حیف که خاموش شد صوت دعای رضا یاد کند گر دَمی، زآن جگرِ چاک چاک خون جگر جوشد از خشت طلای رضا از در باب الجواد می‌شنوم دم به دم یا ابتای پسر، وا ولدای رضا بوسه به قبرش زدم، تازه ز طوس آمدم باز دلم در وطن کرده هوای رضا گر برود در جنان یا برود در جحیم بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا 📝 @ShereHeyat_Nohe
هوادار مسیر حاج قاسم با قامت سبز تو ایران، سرفراز است در مرزها،رخش رشیدت یکه تاز است دارد وطن با قدرت تو، انتظامی آشفتگی را می دهی نظم و نظامی آوازه ی امنیت از هر جا بلند است چتر نجات از جانب ناجا بلند است تو پاسبان خلوت پروانه هایی تو حافظ سرسبزی گلخانه هایی دریا دلی و در سرت شور حماسی وقت سلحشوری،خدا را می شناسی دارد حصار امنیت این خاک از تو دشمن ندارد خواب،دارد باک از تو در وقت حمله، غیرت عباس داری در برق چشمت،تیغه ی الماس داری آشفته شد بازار اوباشان به دستت تو پوریای قهرمانی،ناز شستت! فرمانده ی کل قوا را یاوری تو چون مالک اشتر برای رهبری تو هستی هوادار مسیر حاج قاسم تو مرد میدانی، نظیر حاج قاسم در سایه ی سرو ولایت،استواری عشق علی را در میان سینه داری ایران ما سرخ است با آلاله هایت گل می کند ایثار از حال و هوایت مدیون جان افشانی ات هستیم هرجا بر سینه ایران درخشد نام ناجا سید محمد حسین ابوترابی @mkomeit