نگاه رحمتت بر ماست؛ میدانم که میآیی
ز اشک دوستان پیداست؛ میدانم که میآیی
گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا
تو تنها و علی تنهاست میدانم که میآیی
به گوش شیعه از پشتِ در آتشزده گویی
صدای نالۀ زهراست میدانم که میآیی
به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان
زمان، هر روز عاشوراست، میدانم که میآیی
هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی
به گوش زینب کبراست، میدانم که میآیی
به یاد آب آب تشنگان، چشم محبانت
ز اشک و خون دل دریاست، میدانم که میآیی
هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد
به چشم خونفشان ماست میدانم که میآیی
تماشای خیالیِّ سر اصغر به نوک نی
شرار آتش دلهاست میدانم که میآیی
به خون پاک مظلومانِ عالم میخورم سوگند
که مهدی مصلح دنیاست میدانم که میآیی
اگر چه غایبی «میثم» بهچشم خویش میبیند
لوای دولتت برپاست میدانم که میآیی
#شعر حاج غلامرضا سازگار
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟
مسیح عاطفه پا در رکاب خواهد شد
کدام جمعه، ز عطر بهشتیِ گل یاس
بهار، غرق شمیم گلاب خواهد شد
کدام جمعه، شود بخت عاشقان بیدار
و چشم فتنۀ عالم، به خواب خواهد شد
کدام جمعه، خدایا ز فیض گریۀ شوق
بهار و باغ و چمن، کامیاب خواهد شد
کدام جمعه، بگو یا "مُحوّل الاَحوال"!
در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد
جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پردۀ غیب
کدام جمعه، برون از حجاب خواهد شد
کدام جمعه، به خورشید میخورد پیوند
و بعد از این همه ابر، آفتاب خواهد شد
هزار جمعه دعای فرج به لب داریم
کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد
#شعر محمدجواد غفورزاده
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
◼️ #صلی_الله_علیك_یا_أباعبدالله| #آجرك_الله_يا_بقیة_الله
بالاترین گناه، دعایت نکردن است
در غیبت تو ندبه برایت نکردن است
تو منجی زمانه ای و بی سعادتی...
در زیر بار درد، صدایت نکردن است
بالاترین ضمانت خوشبختی و نجات
تا لحظه ی وفات، رهایت نکردن است
شخص تو اصل دینی و اصلی ترین خطا
این خلق را به سوت هدایت نکردن است
حسرت کشیّ اصلی و افسوس حشر، از
خود را در این دو روزه فدایت نکردن است
ارض و سما به دست تو و بی سعادتی
خود را فقیر محض و گدایت نکردن است
در پیش روست ماه عزا، غفلت از دعا
حق تو را به روضه، رعایت نکردن است
وقتی تو قرن هاست غریبی و غائبی
بالاترین گناه، دعایت نکردن است
#شعر محمدعلی نوری
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
اشعار مناجاتی مهدوی.pdf
حجم:
1.2M
✨مجموعه #شعر مناجات با امام زمان علیه السلام
مناسب برای مجالس سیدالشهدا علیه السلام
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
صلی الله علیک یا مولانا یااباصالح المهدی
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را
ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای
دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا
از هیچکس به جز تو نداریم انتظار
بر دستهای توست فقط چشم ما بیا
هفته به هفته می گذرد با خیال تو
پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا
#شعر
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
ای وای من
از چه شده عمری غریب آقای من
نداره غمخوار و حبیب آقای من
ای وای من
توو کوه و دشت سرگردونه آقای من
صبح و مساء روضه خونه آقای من
ای وای من
زخمی شده پلک چشاش آقای من
از چه شده خاکی عباش آقای من
ای وای من
خون می چکه از چشمای آقای من
پایان نداره دردای آقای من
ای وای من
از بچه هاش گشته جدا آقای من
عیدش شده عین عزا آقای من
ای وای من
در فکر داغ زینبه آقای من
لطمه زنان، روز و شبه آقای من
ای وای من
فکر سر رو نیزه هاس آقای من
یادغریب کربلاس آقای من
خدای من
رحمی نما مضطر شده آقای من
از خون دوچشمش تر شده آقای من
خدای من
رحمی نما شده شرید آقای من
رحمی نما شده وحید آقای من
خدای من
غضب نما بر دشمن آقای من
امضا نما برگشتن آقای من
#شعر علی مهدوی نسب (عبدالمحسن)
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
◼️ اَلسّـــلامُ علیـــكَ یـــا ابا عبـــدالله
به اشک و ندبهی پیوستهی ولیّ خدا
ز عصر عاشورا تا هنوز، تا حالا
به زخمهای تنش که هنوز میجوشد
به آن سری که نشسته هنوز بر نیها
هنوز می رسد آوای نالههای حسین
به غصهاش به کنار تن گل لیلا
هنوز روی زمین، مشک پاره افتاده
به لحظهای که زمین خورْد حضرت سقّـا
هنوز هم برسد « دَعهُ یا حسین » به گوش
به ماجرای حسین و رضیع و کربوبلا
به کام تشنه و زخمیّ دختران حسین
که هست تشنه، هماکنون، نه عصر عاشورا
به آنچه گشته رَوا با عقیله و سجّاد
به آنچه دیده از اندوه، زینب کبـریٰ
هنوز هم که هنوز است کربلا جاری ست
هنوز هم بوَد ارباب، یکّه و تنـــــها
هنوز، اهل حرم در عذاب و سختیّ اند
چرا که نآمده از راه، انتقام خدا
به روضههای حسین و کتیبههای حسین
ز کار منتقمش ای خدا! گِره بُگشا
به حالِ هر شب مهدی، کنار قبر حسین
شتاب کن به ظهور ولیّ عصرِ ما
شتاب کن به همان وعدهای که خود دادی
به گریـههای جهانسوز سیّــدالشّهدا
#شعر محمدعلی نوری ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟
حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟
سعی عشاق تو، ای کاش به جایی برسد
ای صفای حرم یار، کجای حرمی؟
عطر جان بخش تو در حِلّ و حرم پیچیده ست
وارث عترت اطهار، کجای حرمی؟
ای شده زمزمۀ منتظرانت لبیک
مظهر عصمت و ایثار، کجای حرمی؟
خواب غفلت ندهد فرصت دیدار به ما
آه ای دیدۀ بیدار، کجای حرمی؟
«همه جای حرم از پرتو حُسن تو پر است
ای به صد جلوه پدیدار، کجای حرمی؟»
تا شود چشم و دل عالم و آدم روشن
پرده از آینه بردار، کجای حرمی؟
حج اکبر شود آن روز، که هنگام طواف
برسد مژدۀ دیدار، کجای حرمی؟
رازدارِ دل زهرا و علی، غیر تو کیست
آخر ای محرم اسرار، کجای حرمی؟
#شعر محمدجواد غفورزاده
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
◼️ یاصاحب الزّمان! منظومه "طعم خوش ِ حيات"
تکْیه به کعبه میزنی حضرت حقّ منتظَر
دور تو حلقه میزند سیصد و سیزده نفر
دیدهی مردمان شود محو تو و جمال تو
روضهی " انّ جدّي... "اَت در دلشان کند اثر
نَفْس ِ زکیّه، مُسلم و مكّه چو کوفه میشود
خطبه به لب میآوری، شام ستم شود سحر
بیعتِ با تو با خدا در برِ تو فرشته ها
صبح قریب می رسد وقت رهایی و ظفر
پس تو خروج می کنی همرهِ ده هزار تن
بدرقه می کند تو را بیت خدا در این سفر
بر سر دست های تو بیرق مصطفی بلند
بر تن نازنین تو پیرُهن پیامبر
چوب کلیم ،دست تو جامهی یوسفت به تن
با دم ذوالفقار تو بر دل دشمنان، شرر
سوی عراق می روی بعد مدینةُ النّبی
مسجد کوفه می شود بر تو و دولتت مقر
دولت تو بنا شود شوکت تو عیان شود
لب به سخنگشایی و میچکد از عُیون، گهر
نوبت جنگ می رسد با همه ی ستمگران
ظلم و شقاق را کنی با سِپَهَت تو در به در
هست مسیح، خادمت، خضر، غلام درگهت
با تو دهد به اوج خود، نهضت انبیا ثمر
بَرْکت خویش را زمین میدمد از دلش برون
میچکد از سحاب هم لحظهبهلحظه سربهسر
گستره ی زمین شود امن به زیر سایه ات
نیست غمی در آدم و نیست بَهیمه در خطر
پرچم حق در اهتزار، آیه به آیه، مُنجلی
نیست به زیر سایهی مُلك تو غصه و ضرر
خاك کند به آسمان، ناز به زیر پای تو
صُلح، صفا، صمیمیت، موج زند ز هر نظر
چشم و چراغ انبیا، چشم و چراغ اولیا
فاطمه می زدت صدا بینِ شرر به پشت در
هر دم تو بُوَد قرين با غم زينب حزين
پیش تو کُلّ لحظه ها هست محرم و صفر
برْکتِ زندگی! بیا... معنیِ بندگی! بیا
بیتو زمان شده هدر، بیتو زمین شده سَقَر
حضرت عشق! اَلْعَجَل، روح بهشت! اَلْعَجَل
طعم خوش حیات را پیش تو میچِشَد بشر
#شعر محمدعلی_نوری
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
آقا بیا و پای خودت در رکاب کن
ای منتقم برای ظهورت شتاب کن
مادر تو را صدا زده در بین شعله ها
دیگر دعای فاطمه را مستجاب کن
شایسته نیستم که شوم نوکرت، درست
من را ز لطف، جزء سپاهت حساب کن
رد می شوم، اگر که مرا امتحان کنی
بی امتحان بیا و مرا انتخاب کن
وقتی گدای خانه ی تو شاه عالم است
من را گدای خیمه ی سبزت خطاب کن
وقت مرور روضه ی آب است العجل
فکری برای اصغر و قحطی آب کن
آقا ببین که جدّ تو با خواهش آمده
فکری برای داغ گل بوتراب کن
با کینه گفت حرمله را؛ ابن سعد پست
با یک سه شعبه، خون خدا را جواب کن
تیری بزن به حنجر شش ماهه ی حسین
قلب تمام اهل حرم را کباب کن
در بین قتلگاه و حرم مانده جدّ تو
فکری برای شرم حسین از رباب کن
#شعر علی مهدوی نسب (عبدالمحسن)
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
درد مرا درمان بده
کار مرا سامان بده
بگشا گره از کار من
یابنالحسن یابنالحسن
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پروت
ما مرانی از درت
یابن الحسن
شاها امان از بی کسی
ای کاش به داد ما رسی
بنگر زمانه پر فتن
یابنالحسن یابنالحسن
تا کی بگوییم ای خدا
این معز الاولیا
بازآ عزیز قلب من
یابنالحسن یابنالحسن
دور از تو ام... شاه فلک
بیزارم از ...باغ و چمن
دل شد ز هجرت پر شرر
یابنالحسن یابنالحسن
ای مهدی ...زهرا بیا
ای صاحب عزا بیا
امید قلب ما بیا
بادا فدایت جان من
یابنالحسن یابنالحسن
#شعر
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75
◼️ بحق الحسن عجل لولیك الفرج
آقای ما یک عمر، هر آن گریه کردی
پیوسته چون ابر بهاران گریه کردی
دیدی پریشان حالی هر منتظر را
هر لحظه با قلب پریشان گریه کردی
گاهی میان جمع ما مثل غریبان
گاهی تو تنها در بیابان گریه کردی
بابای امّت هستی و با مهربانی
بر دردهای هر مسلمان گریه کردی
دائم صبوری کرده ای مانند ایّوب
دائم چو یوسف بین زندان گریه کردی
رفتی دوباره در بقیع و با دل خون
بر غربت قبر عموجان گریه کردی
یاد جگرهای درون طشت با آه
یاد لب خونی، فراوان گریه کردی
شد تازه زخم داغ آن تشییع خونین
با روضه های تیرباران، گریه کردی
وقتی که جدّت می کشید آن تیرها را
دیدی تو خون روی پیکان، گریه کردی
دیدی کفن خونی شده امّا برای
گودال و داغ جسم عریان گریه کردی
یاد تنی که رفته زیر نعل تازه
مانند عمّه، موپریشان، گریه کردی
#شعر علی مهدوی نسب (عبدالمحسن)
#منتظران_منجی
https://eitaa.com/joinchat/1398538984C3a0a45dd75