" به پیشگاه حضرت بابالحوائج(ع)"
کجای جاده گم کردم "دم"ِ آن "خضرِ" وافی را؟
که دیدم شهرِ دیوستان و راهِ انحرافی را
کجا از جان من کوچید تاثیرِ غزلخیزت؟
که آویزانِ خود کردم ردایِ شعربافی را
تو حرفی بر لبم بگذار و مضمون سرودن شو
که باید بُرد تا دوزخ غمِ مضمون_شکافی را
کجای سینهام بگذارم این داغ مسلسل را؟
کجای دل ببندم این همه ننگ و خلافی را؟
*
تو در زندان "هارون" ذکرِ غربت را دعا کردی
من اینجا مینگارم، شرحِ غمهای اضافی را
تو در بغدادِ عصمت دجلهدجله زهر نوشیدی
من اینجا جرعهجرعه، میچشم ایامِ جافی را
*
طبیب ِ "موسوی"! روحم دچار درد "عمرانی" است
بیار از جانبِ "میقات" آن داروی شافی را
تو تفسیر حقیقت باش و دانش، "سامری" تا چند؟
طلاکاری کند تزویرِ این گاوِ خرافی را
میان سینهات دریای اندوهی است طوفانی
به یاران هم بنوشان آن شرابِ پاکِ صافی را
*
به دنبال نگاهت: صفحهصفحه، واژه در واژه
تصوّر میکنم: "تهذیب" و "استبصار" و "کافی" را
تو بیتی در غزل بنویس و آن را ساده کن، تا کی
به دوش خود بگیرم بار سنگین قوافی را؟
*
دچار ِ دردِ بیدردی شدم، از کوچهمان رد شو
روایت کن دوباره داستانِ "بشرِ حافی" را
#امام_کاظم
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
« پیامبر(ص) و ویس و رامین فخرالدين اسعد گرگاني»
فخرالدين اسعد گرگانی از نخستین منظومهسرایان ادبیات عاشقانهی فارسی است که «ویس و رامین» او، بر عاشقانههای نظامی بهویژه «خسرو و شیرین» تاثیر گذاشته است.
در ابیات نخستین این منظومه، شاعر گرگانی ابیاتی شکوهمند در ستایش نبی مکرم(ص) سروده است. او در آغاز مدح خود، به توصيف شرايط تاريك و گمراهي حاكم پيش از مبعث آن حضرت پرداخته و سپس از ایشان با القابي چون: «آفتاب راستگويان، خجسته رهنماي راهجويان، چراغ دين، ابوالقاسم محمد(ص)، رسول خاتم، ياسين، احمد، سيد فرزند آدم و رهنماي خلق عالم» ياد کرده است.
در خلال ديگر ابيات اين نعت، فخرالدین اسعد به پيوند رسول اکرم(ص) با واژههای قرآن، بدر، خيبر و ماجرای فتح مكه اشاره کرده و در پايان از شفاعت حضرت مصطفي(ص) سخن گفته است. سادگی بیان و کهنگی واژگان از ویژگیهای این شعر دینی است که حدود هزارسال از زمان سرایش آن میگذرد:
كنون گويم ثناهاي پيمبر
كه ما را سوي يزداناست رهبر
چو گمراهي ز گيتي سر برآورد
شب بيدانشي سايه بگسترد...
به فضل خويش يزدان رحمت آورد
ز رحمت نور در گيتي بگسترد
برآمد آفتاب راستگويان
خجستهرهنماي راهجويان
چراغ دين ابوالقاسم محمد(ص)
رسول خاتم و ياسين و احمد
به پاكي سيّد فرزند آدم
به نيكي رهنماي خلق عالم
خدا از آفرينش آفريدش
ز پاكان و گزينان برگزيدش
نبوّت را بدو داده دو برهان
يكي فرقان و ديگر تيغ برّان
سخنگويان ازو خيره بماندند
هنرجويان بدين جان بر فشاندند
...چو بشنيدند فرقان از پيمبر
بديدندش به جنگ بدر و خيبر؛
بدانستند كان هر دو خدايياست
پذيرفتنش جان را روشنايياست...
به نور دين زدوده گشت ظلمت
وز ابر حق فروباريد رحمت
بشد كيشِ بت، آمد دين يزدان
زمين كفر بستد تيغ ايمان
سپاس و شكر ايزد چون گزاريم؟
مگر جان را به شكر او سپاريم
بدين دين همايون كاو به ما داد
بدين رهبر كه بهر ما فرستاد
رسول آمد رسالتها رسانيد
جهاني را ز خشم او رهانيد
چه بخشاينده و مشفق خدايياست
چه نيكوكار و چه رحمتنمايیاست
كه بر بيچارگي ما ببخشود
رسولي داد و راه نيك پيمود...
اگر شمشير بارد بر سرِ ما
جز اين ديني نباشد در خور ما
نگه داريم دين تا روح داريم
به يزدان روح و دين با هم سپاريم
خدايا آنچه بر ما بود كرديم
تن و جان را به فرمانت سپرديم
ز پيغمبر پذيرفتيم دينت
بيفزوديم شكر و آفرينت
... مزن كردار ما را بر سر ما
مكن پاداش ما را درخور ما
كه ما بيچارگان تو خداييم
هميدون ز امّتان مصطفاييم
اگرچه با گناه بيشماريم
به فضل و رحمتت اميدواريم
تو را احسان و رحمت بيكران است
شفيع ما هميدون مهربان است
چو پيش رحمتت آيد محمّد
اميد ما ز فضلت كي شود رد؟
(ویس و رامین، صص ۷تا ۱۰)
#شعر_دینی
#سیمای_پیامبر
#ویس_و_رامین
https://eitaa.com/mmparvizan
"تجلی"
هوا هوای تجلّی است، دوستان! صلوات!
به شکر مقدم آن یار مهربان، صلوات!
به دیدهبوسی باران، درختها! لبخند!
به پایکوبیِ خورشید، آسمان! صلوات!
شهابی از وسط چشمههای نور گذشت
ستارههای گهرریزِ کهکشان! صلوات!
وزید باد بهار آی شاخههای جوان!
به چشمروشنی باغ و باغبان صلوات!
دوباره رو به چمن کرد شاهِ قبّهی گل
به یمن خندهی شمشاد و ارغوان، صلوات!
بر این دقایق زرّین و رنگرنگ درود!
بر این ترنّم و آن شورِ ناگهان صلوات!
تمام دشت شکوفاست از شقایق سرخ
رسیده موسم آن رستخیزِ جان صلوات!
هوا هوای تجلّی است، دوست آمده است
به "میم" اول "معشوق" عاشقان صلوات!
#عید_مبعث
#پیامبر
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"چند نکته دربارهی مجموعهی نقطهضعف؛ سرودهی مجتبی خرسندی"
بخش اول
مجتبی خرسندی (۱۳۷۲) از شاعران جوان سنتیسرای روزگار ماست که تاکنون چندمجموعه از او منتشر شده و برخی اشعارش در فضای مجازی و محافل مذهبی زبانزد شده است.
در کنار فضای غالب مذهبی در کارنامهی شاعری او، مجموعهی "نقطهضعف" دربرگیرندهی ۴۰ غزل عمدتا عاشقانه است که نخستبار در سال ۱۳۹۹/ ۲۷سالگی شاعر انتشار یافته و پس از آن دوبار تجدید چاپ شده؛ همچنین نامزد جایزهی قیصر امینپور (کتاب سال شعر جوان) شده است.
ویژگیهای این مجموعه و سبک سرودههای شاعر را در چند گزارهی کوتاه، میتوان اینگونه معرفی کرد:
۱_ فضای سبکی اشعار گاه بیانگر پیوند شاعر با سرودههای عراقی است و بیش از آن، جلوههای شعر وقوعی و آمیختگی آن با سبک اصفهانی را در آن میتوان دید. سرودهها، ادامهای از جریان آمیختهی سبک غزل تهرانی (نواحی مرکزی) است که در شعر دوران قاجار، هویت یافته و در جریان غزل سنتی و نیمهسنتی روزگار ما ادامه دارد و از اصلیترین شاخههای غزل سنتگرا در دو دههی اخیر بوده است.
۲_ از نظر طول غزلها، اشعار بیش از اینکه زاییدهی عاطفی شاعر و احساسات پیشروندهاش باشد؛ برآمده از کشف و تلاش برای مضمونسازیهای شاعرانه است. ایننکته سببشده تا غزلها همه در دایرهی ۵ تا ۷ بیت قرار گیرد که از آن میان، ۲۹ غزل ششبیتی بوده است. این ویژگی موید تمایل شاعر به جریان شعر نوسنتی مضمونگرا در روزگار ماست که بسیاری از شاعران پس از دههی هشتاد به آن متمایلند.
ادامه دارد
#مجتبی_خرسندی
#نقطه_ضعف
#شعر_جوان
#غزل
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"چند نکته دربارهی مجموعهی نقطهضعف؛ سرودهی مجتبی خرسندی"
بخش دوم
۳_ در این دفتر، از یازده وزن متفاوت استفاده شده که تنوعی نسبی را در موسیقی بیرونی نشان میدهد. ۱۶ غزل در وزن مشهور "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن" سروده شده که فضایی نزدیک به کلیشگی را در شعر شاعر نشان میدهد. به ترتیب ۷ و ۶ غزل نیز در وزنهای "مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن" و "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" سروده شده و دیگر وزنها کاربردی اندک دارد. فضای کلی اوزان دفتر، آمیختهای از موسیقی شعر اصفهانی و وقوعی را نشان میدهد که به شیوهی شاعران جریان نیمهسنتی معاصر نیز نزدیکی دارد.
۴_ در کلِّ دفتر، حتی یک شعر بدون ردیف نمیتوان سراغ گرفت. ویژگیای که با مضمونگرایی غزلها سازگاری دارد. از آن میان ۱۱ غزل، ردیفهایی دو کلمهای با ترکیب اسم و فعل دارد و ردیف پنج غزل نیز چندکلمهای است. همچنین هشت غزل به طور جدا ردیفهای تکاسمی و هشت غزل ردیف تکفعلی دارد و بهندرت از ردیفهای چندکلمه اسمی یا تکهجایی استفاده شده است.
چارچوب معنایی ردیفها فاصلهگرفتن از روایت و حرکت به سمت کشفهای مرسوم در شعر دههی نود را نشان میدهد. گویا یکی از شگردهای اصلی شاعر، ایجاد رابطهی کشفی بین ردیف و قافیه است که اساس شاعرانگی اغلب ابیات این دفتر بوده است:
هرکسی در زندگی همراه پیدا کرده است
"لااله"ی بود و "الا الله" پیدا کرده است
*
منی که بار سفر بسته بودم از آغاز
نگاه خویش به در بسته بودم از آغاز
*
از خوشی هرچند کم دارم هنوز
غم ندارم چونکه غم دارم هنوز
در کنار ردیفهای سادهی ترکیبی، در برخی اشعار، هندیگرایی آشکار را در انتخاب ردیف میتوان دید:
تا همه سرمایهی ما در دو دنیا حسرت است
سهم ما امروز حسرت بود و فردا حسرت است
*
خودش چون باعث درد است حاشا میکند گریه
که شب تا صبح حالم را تماشا میکند گریه
برخی ردیفها نیز سازگار با فضای روزمرّگی زبان و ادب معاصر است؛ چنانکه در نمونههای زیر میتوان دید:
به یک ارزن نمیارزند ایمانهای امروزی
که کافر بهتر است از ما مسلمانهای امروزی
*
اسیر پنجهی گرگ غمند آدمها
که در کنار هم و بیهمند آدمها
*
عصری است عصر ما که هر انسان، دروغگوست
کافر دروغگوست، مسلمان دروغگوست
*
هستم ولی نباشی اگر نیستم پدر
من بیتو غیر هیچ، مگر چیستم پدر
از ردیفهای خاص که با ساخت مجموعه کمتر سازگاری یافته، واژههایی چون: "مَی" و "گیسو" است که در دو غزل از این دفتر کاربرد دارد.
۵_ زبان اشعار، نسبتا یکدست و برآمده از پیوند همزمان ذهن شاعر با ادبیات کهن و معاصر است؛ هرچند وسواس زبان شاعران کهن کمتر در این دفتر دیده میشود.
استفاده از عبارت "نقطهضعف" در پیشانی مجموعه و تکرار آن در چند غزل، نشاندهندهی تمایل شاعر به بهرهگیری از زبان ساده و اصطلاحات عامیانه است:
در حقیقت اختیار مملکت در دست اوست
هر وزیری نقطهضعف از شاه پیدا کرده است
استفاده از فعل "فهمیدن" به معنی "درککردن" در جایگاه ردیف دو غزل، نشانهای دیگر از همین نگاه گرتهبردارانه است:
دل افسرده را تنها دل افسرده میفهمد
که روح سرخ را هرکس که سیلی خورده میفهمد
قرارگرفتن شاعر روی لبهی تیغ زبان کهن و عامیانه، سبب شده است در برخی موارد؛ دودستگی به زبان شعر راه یابد؛ برای مثال در نمونهی زیر و در کاربرد "بندازم" هرچند تمهید "گناه واضح" در خوانش دوم کمی از میزان این دودستگی کاسته است:
خداست شاهد و ناظر، چگونه بندازم؟
گناه واضح خود را به گردنی دیگر
در نمونهی زیر هم شاعر کوشیده، تضاد واژهها را با بار معنایی شعر سازگار کند:
فقط شوق مدرنیته است در تجدید سنتها
به نوعی جمع اضدادند انسانهای امروزی
اما در نمونهی زیر تلفظ نشدن "ها" در کلمهی "گره" برای قافیه شدن با "خاطره"، بهآشکارا ناخوشایند است:
بیا که باز کنی بغض کور هر گره را
بخند و زنده کن از نو هزار خاطره را
یا در بیت زیر که به ضرورت وزن، "منرا" خارج از سیاق مرسوم استفاده شده است:
نقاط ضعف منرا دیده آن نقاش رندی که
کمان را میگذارد جای ابروی تو ای گیسو
کاربرد همزمان اگرچه/اما_ولی، از دیگر حشوهای دستوری است که بارها در مجموعه تحربه شده است. (بنگرید به صفحات: ۱۵ و ۱۸ و ۱۹ و ۷۵ و ۷۹)
ادامه دارد
#مجتبی_خرسندی
#نقطه_ضعف
#شعر_جوان
#غزل
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"چند نکته دربارهی مجموعهی نقطهضعف؛ سرودهی مجتبی خرسندی"
بخش پایانی
۶_ از منظر تخیّل، این دفتر آمیختهای از ترکیبسازیهای وقوعی_عراقی، نمادگرایی شعر نیمایی، تصویرگری غزل نو، توصیفهای تغزلی_رمانتیک و مضمونگرایی شعر اصفهانی_هندی است؛ هرچند نگاه مضمونگرایانه بیش از دیگر شگردها در دفتر برجستگی دارد:
چالههای زندگی هم حکمتی دارد که مصر
یوسفش را از میان چاه پیدا کرده است
*
اگر ابر محبت آسمانش را بپوشاند
در آنصورت هوای شهر خواهد شد کمی تازه
از مضامین شاعرانه در این دفتر، بازی با واژهی "دم" است که در برخی اشعار تکرار شده است:
به بازدم برسد یا نه، اعتباری نیست
همان خوش است از اول به دم بسنده کنم
*
یکدم دل از نصیحت او بر نداشتند
آنان که خیرهاند دمادم به آینه
همچنین متاثر از شاعران سبک اصفهانی، اسلوب معادله در پیشانی برخی غزلها کاربرد یافته است:
غنی محبت درویش را نمیفهمد
که گرگ درد دل میش را نمیفهمد
۷_ هنر مجتبی خرسندی، بیش از همه سرودههای مذهبی اوست. شاید به همین دلیل است که یکی از موفقترین اشعار این دفتر مضمونی دینی دارد و با این مطلع سروده شده است:
نباید گفت در پروندهی آدم گناهی نیست
که در دیوان عالم "بیگناهی" کم گناهی نیست
با اینحال، این مجموعه بیشتر، بر بیان حالات و اندیشههای روزمرهی شاعر در زندگی تمرکز یافته است. توصیف معشوق مقدس یا نیمهمقدس، از مفاهیم اصلی این مجموعه است. در کنار آن، شاعر کوشیده، زندگی و روزمرگیهای آن را توصیف کند:
چونکه هرروز غمانگیز تر از دیروز است
غم امروز همان شادی فردا شده است
*
دلم گرفته و از دست زندگی عصبی است
شبی که خواب بیاید به چشم من چه شبی است؟
البته شاعر گاه تلاش میکند، به روزمرگی اشعارش، رنگی فلسفی و درنگوار بخشد؛ ویژگیای که در برخی از اشعار نشانههایی از آن نمود دارد:
وجود حاصل جبر است، اختیار کجاست؟
چگونه دم بزند آدم از عدم دیگر؟
*
گریبان مرا هرلحظه میگیرد غمی تازه
که هردم میروم از عالمی در عالمی تازه
*
وقتی نماندم زیر بار منت دنیا
در حشر هم گردن نمیگیرم گناهم را
از دست آدمها که کاری بر نمیآید
طوفان مگر یکروز بردارد کلاهم را
۸_ آخرین نکته دربارهی دفتر "نقطهضعف"، ارتباط بینامتنی آن با سنت ادبی کهن و معاصر است که گاه خود را در تلمیح به شخصیتهای تاریخی و اساطیری نشان داده و بیش از آن، در تاثیرپذیریهای شاعر از دیگر سخنوران و اشاره به سرودههای آنان منعکس است.
فارغ از فضای اصفهانی_هندی مجموعه و تاثیرپذیری از صائب و بیدل و نشانههای شعر فاضلگرا در مجموعه، از جنبههای مثبت دفتر، تضمینهای آشکار و تلمیحات پنهان شاعر به دیگر شاعران است؛ برای مثال تضمینی از شهید بلخی(ف ۳۲۵) در بیت زیر:
"مرا به جان تو سوگند و صعب سوگندی"
خدا کند به همین یک قسم بسنده کنم
یا تضمین مصرعی از حافظ:
"به رغم مدعیانی که منع عشق کنند"
هنوز جمعیت عاشقان فراوان است
البته در اغلب سرودهها، این پیوند پنهان است؛ چون غزل "دلخوشی" که کاملا وامدار حافظ است و نوعی طنز و انتقاد رندانه در آن دیده میشود:
جهان همیشه به کام کسی نخواهد ماند
که خنده عیش مدام کسی نخواهد ماند
همای اوج سعادت پرندهای وحشی است
که ناگزیر به بام کسی نخواهد ماند
... در این زمانه که حتی حلال بیخیر لست
بدیهی است حرام کسی نخواهد ماند
در بیت زیر نیز شاعر گویی به داستان "پیر چنگی" نظر داشته است:
همیشه آخر قصه به توبه ختم نشد
اگرچه این دل مطرب دوباره تار شکست
یا در ابیات زیر که به صورت پنهان، بهترتیب نشانههایی از شعر شاملو و منزوی و قیصر نهفته است:
اسیر پنجهی گرگ غمند آدمها
که در کنار هم و بیهمند ادمها
*
به انتظار تو چشمم به راه میماند
پلنگ، منتظر روی ماه میماند
*
اگر که فکر حسادت نبود در دل مردم
کسی به نامهی خود مهر محرمانه نمیزد
در نگاهی یکپارچه، میتوان گفت که دفتر "نقطهضعف" باوجود برخی کاستیها چون تمام مجموعههای شعر روزگار ما، از مجموعههای درخور توجه شاعران جوان سنتیسرای متولددههی هفتاد است که خواندن آن، به علاقهمندان شعر پیشنهاد میشود.
#مجتبی_خرسندی
#نقطه_ضعف
#شعر_جوان
#غزل
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"قسمت"
جانم یقینی بیکران دارد، ذهن من از وسواسها لبریز
دینم پر از نجوای "یا قدوس"، دنیایم از خناسها لبریز
در جمعِ انبوهِ جگرخواران، وا کردهام این سفرهی خون را
زخم و نمک آماده و این بزم، از آن نمکنشناسها لبریز
این دشنهی تشنه که از پهلو، خون میمکد داغ درونم را_
میراث دیروز برادرهاست، از سودهی الماسها لبریز
*
میرویم از گل ناشکیباتر، گل میدهم از باغ زیباتر
اما لبم چون بغض، خشکیده است، رویای من، از داسها لبریز
پژمرده و رنجور و غمگینم، افسرده از صد داغِ دیرینم
قلب مرا با خویش خوشبوکن، ای عشق! ای از یاسها لبریز!
تیغی بکش ای معنیِ جانم! نشتر بزن بر روحِ ایمانم
بگذار تا جاری شود تا تو، این خونِ "از احساسها لبریز"
*
در روزگار درد و بیدردی، در لحظههای مرد و نامردی
ما را سری پر شور "قسمت" کن، از غیرت عباسها لبریز
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از محفل شعر قند پارسی
✔️آیین اختتامیه هشتمین کنگره بینالمللی «شعر ایثار» - فارس
باحضور و شعرخوانی شاعران برگزیده
از سراسر کشور
شنبه ۲۸ بهمن - ساعت ۹
شیراز
خیابان آستانه، خیابان بینالحرمین
سالن همایشهای شورای اسلامی شهر
کانال اختصاصی دوبیتی در ایتا؛
https://eitaa.com/do_beiti
هدایت شده از پرویزن
"نخستین اشعار در ستایش امام سجاد علیهالسلام"
در تاریخ ادب عربی بر اساس برخی اسناد موجود، نخستین شعر را در ستایش امام چهارم، ابوالاسود دوئلی بهمناسبت میلاد آنحضرت سروده؛ هرچند دربارهی استناد و انتساب شعر او بهمطلع "و انّ غلاماً بین کسری و هاشم" در این مجال نمیتوان اظهار نظر کرد.
در شعر فارسی هم، اقدم اشارات به علیبنالحسین، مربوط به قصیدهی مشهور کسایی است با مطلع"فهم کن گر مومنی فضل امیرالمومنین".
در ابیات پایانی این شعر که "۳۷۰ سال پس از زمان پیمبر " سروده شده، کسایی صرفا به نام امام چهارم اشاره کرده است:
منبری کآلوده گشت از پای مروان و یزید
حقّ صادق کی شناسد وآن زینالعابدین؟
(دیوان کسایی، ص ۹۶)
در کنار این دو شعر ِنخستین و در طول بیش از هزار سال اخیر، صدها شعر و شاید هزاران تلمیح دربارهی امام چهارم در شعر فارسی و عربی ثبت شده؛ بااینحال هیچ شعری، مقبولیت میمیهی فرزدق را نیافته است:
هذا الذی تعرف البطحاء وطاته
والبیت یعرفه والحلّ والحرم
دیوان فرزدق
این شعر از آثار مشهوری است که "شان و جایگاه سرودنش" در ادبیات عرب ثبت شده؛ هرچند در تعداد ابیات آن میان پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد.
#امام_سجاد
#فرزدق
#کسایی
@mmparvizan
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"همایش بینالمللی بزرگداشت علامه سیدعلیخان مدنی شیرازی"
همزمان با میلاد امام سجاد(ع)
پنجشنبه ۲۶ بهمن ساعت ۸ و ۳۰
شاهچراغ
#امام_سجاد
#بزرگان_شیراز
#ادبیات_عربی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
ktp2019-02-00275.pdf
46.02M
"شرح مخمسات منسوب به امام سجاد ع"
مجموعهی عربی
نسخهی کتابخانهی مجلس
مورخ قرن ۹
#ادب_دینی
#زبان_عربی
@mmparvizan
گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی
او سلیمانِ زمان است که #خاتم با اوست !
🛎به مناسبت روز جوان
🔶🔷عصر شعر #شبیه🔷🔶
🔸افتتاحیه خانه شعر و ادبیات خاتم
🔹محفل جوانان و اهالی شعر و ادب فارس
🎙با حضور و شعرخوانی:
💠محمد رسولی
💠محمد مرادی
💠جمعی از شاعران جوان
📆سهشنبه اول اسفند ماه ۱۴۰۲
🌙✨مقارن با شب ولادت حضرت علی اکبر(ع)
⌚️ساعت ۱۶ الی ۱۸
📌شیراز- چهارراه حافظیه
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی
تالار گفتگو