"ناصرخسرو و ستایش حضرت صدیقه"
از میان شاعران سدهی پنجم هجری، بر اساس ابیات و اسناد موجود، ناصرخسرو بیش از دیگر شاعران به ستایش حضرت زهرا(س) توجه کرده است.
او به دلیل گرایش به آیین اسماعیلیه و پیوند با فاطمیان مصر، بارها از نام و نشان حضرت فاطمه، در تبلیغ آیین خود بهره برده است:
فاطمیام فاطمیام فاطمی
تا تو بدرّی ز غم ای ظاهری
فاطمه را عایشه مارندر*ست
پس تو مرا شیعتِ مارندری
شیعت مارندری ای بدنشان
شاید اگر دشمن دختندری
دیوان، ص۵۶
او حضرت فاطمه(ع) را "حور عین" پیامبر و قرین علی و مادر حسنین(علیهمالسلام) معرفی میکند:
قرین محمد که بود؟ آنکه جفتش
نبودی مگر حور عین محمد
ازین حور عین و قرین گشت پیدا
حسین و حسن، سین و شین محمد
دیوان، ص ۱۲۹
او از نخستین شاعرانی است که به ماجرای فدک اشاره کرده (دیوان، ص ۲۳۶ و ۹۴)؛ حبّ آل زهرا را کلید بهشت دانسته (همان، ص ۴۹۷) و به آن حضرت شفاعت جسته است:
آن روز در آن هول و فزع بر سر آن جمع
پیش شهدا دست من و دامن زهرا
دیوان، ۶
در دیوان ناصرخسرو، به تصحيح نصرالله تقوی نیز قصیدهای ثبت شده که در اغلب نسخ دیوان نیست و تفاوتهایی با شعر ناصرخسرو دارد؛ اما از منظر زبانی و سبکی نسبتا کهن است و میتواند از نخستین ستایشهای مستقل آن حضرت در ادبیات فارسی باشد:
آوخ ز دست این کره وز کارش
وین دایرهی بلا و ز پرگارش
...
شمس وجود احمد و خود زهرا
ماه ولایتاست ز اطوارش
دخت ظهور غیب احد احمد
ناموس حقّ و صندُق اسرارش
هم مطلع جمال خداوندی
هم مشرق طلیعهی انوارش
هم از دمش مسیح شود پرّان
هم مریم دسیسه ز گفتارش
هم ماه بارد از لب خندانش
هم مهر ریزد از کف مهبارش
این گوهر از جناب رسولالله
پاک است و داور است خریدارش
کفوی نداشت حضرت صدّیقه
گر مینبود حیدر کرارش
جنات عدن خاک در زهرا
رضوان ز هشت خلد بود عارش
باکش ز هفت دوزخ سوزان نی
زهرا چو هست یار و مددکارش
دیوان، ص ۲۰۹
*مارندر و دختندر: همسرِ پدر، دخترِ همسر
#ادبیات_فاطمی
#شعر_شیعی
#ناصر_خسرو
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan