eitaa logo
پرویزن
534 دنبال‌کننده
287 عکس
32 ویدیو
101 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی، دانشگاه شیراز)
مشاهده در ایتا
دانلود
"شعر عاشورایی/۶" از ویژگی‌های اشعار مدحی و وصفی سده‌ی پنجم، وجود اشارات پراکنده به واقعه‌ی عاشورا در خلال قصاید است. در مجموع اشعار نیمه‌ی دوم سده‌ی پنجم، چند شاعر از جمله قطران تبریزی، ازرقی هروی، لامعی و ابوالفرج رونی، به این شیوه از واقعه‌ی عاشورا در دیوان خود یاد کرده.اند. قطران تبریزی که تا پس از ۴۶۵ زنده بوده و نشانه‌های شیعه‌گری در اشعارش دیده می‌شود، در سوگ یکی از ممدوحانش می‌سراید: رفتی ز جهان به تشنگی بیرون مانند شهید کربلا بودی نکته‌ای که شهرت داستان عطش شهیدان کربلا را در این دوره، در محدوده‌ی آذربایجان، تایید می‌کند.     قطران، از قاتلان کربلا به لفظ "کفار" یاد کرده و در بیتی دیگر از شهرت حدیث کربلا در جهان نام برده است. (ر.ک. دیوان قطران، ص ۸ و ۴۵۵) ازرقی هروی، شاعر متصل به دربار غزنویان دوم هم، به شیوه‌ی منوچهری، در توصیف طبیعت از داستان عاشورا بهره برده است: تا لاله چون حسین علی غرقه شد به خون گل همچو شهربانو، بدریده پیرهن لامعی گرگانی هم به شیوه‌ی دقیقی، در تغزل از مضمونی مربوط به ادب عاشورایی استفاده کرده است: به خون من شده مژگان او چنان تشنه که شیعیان حسین علی به خون یزید ابوالفرج رونی(ص۵۰) هم در شعری مدحی، به حادثه‌ی کربلا تلمیحی کوتاه دارد. این ابیات و اشارات باقی مانده، نشان می‌دهد، هرچند در ادبیات این سده، سرودن اشعار مستقل عاشورایی هنوز فراوانی نیافته، ماجرای شهادت امام حسین(ع) و چگونگی عزاداری بر ایشان، آنقدر در گوشه و کنار قلمرو ادب فارسی (از آذربایجان مرکز ایران تا افغانستان و آسیای مرکزی) مشهور بوده که حتی شاعران اهل سنت و ناظمان درباری هم در دیوان‌های خود به آن تلمیح کرده‌اند. @mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"شعر عاشورایی/۶" از ویژگی‌های اشعار مدحی و وصفی سده‌ی پنجم، وجود اشارات پراکنده به واقعه‌ی عاشورا در خلال قصاید است. در مجموع اشعار نیمه‌ی دوم سده‌ی پنجم، چند شاعر از جمله قطران تبریزی، ازرقی هروی، لامعی و ابوالفرج رونی، به این شیوه از واقعه‌ی عاشورا در دیوان خود یاد کرده.اند. قطران تبریزی که تا پس از ۴۶۵ زنده بوده و نشانه‌های شیعه‌گری در اشعارش دیده می‌شود، در سوگ یکی از ممدوحانش می‌سراید: رفتی ز جهان به تشنگی بیرون مانند شهید کربلا بودی نکته‌ای که شهرت داستان عطش شهیدان کربلا را در این دوره، در محدوده‌ی آذربایجان، تایید می‌کند.     قطران، از قاتلان کربلا به لفظ "کفار" یاد کرده و در بیتی دیگر از شهرت حدیث کربلا در جهان نام برده است. (ر.ک. دیوان قطران، ص ۸ و ۴۵۵) ازرقی هروی، شاعر متصل به دربار غزنویان دوم هم، به شیوه‌ی منوچهری، در توصیف طبیعت از داستان عاشورا بهره برده است: تا لاله چون حسین علی غرقه شد به خون گل همچو شهربانو، بدریده پیرهن لامعی گرگانی هم به شیوه‌ی دقیقی، در تغزل از مضمونی مربوط به ادب عاشورایی استفاده کرده است: به خون من شده مژگان او چنان تشنه که شیعیان حسین علی به خون یزید ابوالفرج رونی(ص۵۰) هم در شعری مدحی، به حادثه‌ی کربلا تلمیحی کوتاه دارد. این ابیات و اشارات باقی مانده، نشان می‌دهد، هرچند در ادبیات این سده، سرودن اشعار مستقل عاشورایی هنوز فراوانی نیافته، ماجرای شهادت امام حسین(ع) و چگونگی عزاداری بر ایشان، آنقدر در گوشه و کنار قلمرو ادب فارسی (از آذربایجان مرکز ایران تا افغانستان و آسیای مرکزی) مشهور بوده که حتی شاعران اهل سنت و ناظمان درباری هم در دیوان‌های خود به آن تلمیح کرده‌اند. @mmparvizan
"شعر عاشورایی/ ۱۴" تا پایان سده‌ی ششم و اوایل سده‌ی هفتم، فراگیری مضامین عاشورایی در زبان فارسی به‌اندازه‌ای بوده که می‌توان، نمود آن را(جدا از متون تاریخی و کلامی) در چند شاخه‌ی اصلی معرفی کرد. یکی شاعرانی که اشعاری مستقل در این مضمون سروده‌اند که برخی شیعیان زیدی و اسماعیلی و دوازده‌امامی‌اند و برخی شاعران متمایل به اهل سنت و بیش از همه شافعیان شاعر، تا آنجا که صاحب "النقض" برخی ازین سخنوران را نیز عدلی‌مذهب دانسته است. شاخه‌ی دوم، ابتدا بیشتر در نثر و سپس در شعر از پیوند عرفان و مکتب عاشورا شکل گرفته است و در شاخه‌ی سوم، همچنان شاعران به تلمیحات ادبی عاشورایی بسنده کرده‌اند؛ این تلمیحات بیش از همه در خلال مدایح درباری نمود دارد و پس از آن در تصاویر شاعرانه از طبیعت دیده می‌‌شود و به‌ندرت در تغزلات عاشقانه هم نشانه‌ی مفاهیم عاشورایی را می‌توان دید. آخرین نسل شاعران بزرگ کهن که نگاهی تلمیحی به عاشورا دارند، در اواخر سده‌ی ششم تا پایان سده‌ی هفتم ظهور کرده‌اند و به‌مرور، شعر عاشورایی مستقل، با بسامدیافتن و گوناگونی‌اش، فضای تلمیحی را به حاشیه رانده است. برای مثال اثیرالدین اخسیکتی(ف ۵۷۷) در غزلی عاشقانه به شهادت حسنین(ع) اشاره و از آنان با القاب "قتیل/ شهید" یاد کرده است: کجا رمزی دراندازد قتیلی چون حسین آرد کجا زهری برافشاند شهیدی چون حسن آرد (دیوان، ۳۵۰) از دیگر شاعران خراسان، انوری(ف ۵۸۳) در خلال مدحش، از نام و شهرت امام حسین(ع) یاد کرده(دیوان، ۷۰۶ و ۷۱۰) و در مقام شکایت، اندوه خود را به‌اغراق، با ایشان تشبیه کرده است: به من از کربت و بلا آورد که نیاورد کربلا به حسین (همان، ۳۸۱) در میان شاعران مکتب آذربایجان نیز مجیر بیلقانی(ف ۵۸۶) در شعری مدحی، از همزمانی جمعه و عاشورا در سال ۵۷۸ سخن گفته (دیوان، ۱۶۱) که اهمیت این روز را در تقویم ایرانیان آن دیار نشان می‌دهد. خاقانی (ف ۵۹۵) هم با وجود اینکه چون نظامی، در ادبیات دینی بیشتر بر ستایش پیامبر(ص) تمرکز یافته، در یکی از مشهورترین اشعار توحیدی‌اش، اینگونه به عاشورا اشاره کرده است: من حسین وقت و نااهلان یزید و شمرِ من روزگارم جمله عاشورا و شروان کربلا (دیوان، ۲) در شعری دیگر نیز به روایت سوارشدن امام حسین(ع) بر دوش پیامبر(ص)، گریز زده است: ز صدهزار خلف یک خلف بود چو حسین که نفس احمد، بختیّ رام او زیبد (همان، ۸۵۴) در دیوان شاعران مرکز ایران از جمله اصفهان نیز (در جایگاه حلقه‌ی انتقال شعر فارسی به جنوب ایران در این زمان)، مضامین عاشورایی بارها نمود داشته، از جمله جمال‌الدین عبدالرزاق (ف ۵۸۸) که در لغز آب از شهیدان کربلا یادکرده(دیوان، ۱۷) و در موضوع مرگ و شکایت از بی‌وفایی جهان نیز از شهادت حسنین(ع) سخن گفته است: خدای عزّوجل در زمین دو شاخه نشاند ز یک نهال برون آخته حسین و حسن یکی ز بیخ بکندند آب ناداده یکی به تیغ به زهر آب‌داده، اینت حزَن (دیوان، ۷۱۰) فرزند او کمال‌الدین (مقتول ۶۳۵) و مشهورترین شاعر قرن هفتم(به روایت جُنگ‌ها و سفینه‌های ادبی) نیز علاوه بر لعن یزید در قطعه‌ای (دیوان، ۶۲۸) در قطعه‌ای دیگر، اینگونه اندوه خویش را از فرارسیدن محرم بیان کرده است: چون محرّم رسید و عاشورا خنده بر لب حرام باید کرد وز پی ماتم حسین علی گریه از ابر وام باید کرد لعنت دشمنانش باید گفت دوست‌داری تمام باید کرد (همان) https://eitaa.com/mmparvizan