eitaa logo
پرویزن
510 دنبال‌کننده
204 عکس
15 ویدیو
76 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
"نقد شعر" ( 1359)، از شاعرانی است که در سال‌های اخیر به دلیل خوانده‌شدن برخی ترانه‌هایش، شهرت یافته و علاوه بر ترانه، در قالب‌های غزل و سپید نیز طبع‌آزمایی کرده است. در سال 96، مجموعه‌غزلی از او به نام و به کوشش نشر نیماژ منتشر شده که این اثر، با توجه به شهرت پیشین شاعر، مورد توجه مخاطبان سطح میانه قرار گرفته و به همین دلیل، در چند سطر کوتاه به معرفی برخی از ویژگی‌های این مجموعه، پرداخته شده است. در نگاه اول، غزل‌های او از منظرهایی چون: "تکثر واژه‌ها، زبانی با خطاهای دستوری کم در مقایسه با هم‌سلکانش، توجه به فردیت و تشتت مدرن در مضامین و تصاویر، گسستگی ذهنی و ساختاری، آمیختگی نوعی سوررئالیسم و ناتورالیسم در دو طرف تصاویر و شیء شدگی یا جانورپنداری انسان در بسیاری از اشعار و..."، فضایی نو را به مخاطب عرضه می کند.   آنچه در این نقد کوتاه به آن پرداخته می‌شود، اشاره به آشکار در اشعار او، شبیه اغلب شاعران نوگرا است که در ادامه به معرفی برخی از این کلیشه‌های اصلی پرداخته می‌شود. الف_ کلیشگی قالب: خلاف پندار برخی از مخاطبان که قالب اشعار حسین صفا را تازه می‌پندارند، باید گفت که اصرار او در سرودن اشعار دو لَختی و سه لختی، چیزی تازه در شعر فارسی نیست. او در اشعار سه لختی‌اش بسیار به قالب مسمط مثلث نزدیک شده که از دیرباز در شعر فارسی معمول بوده و سه لختی‌های او با الگوی مستزادهای سه تکه‌ای دوران قاجار نیز شباهتی واضح دارد. علاوه بر آن، قالب‌هایی این‌گونه یا شبیه به این را چه در شعر عصر مشروطه و چه در سروده‌های شاعران پیرو نیما می‌توان دید. ایراد اصلی در این گونه غزلسرایی، اصرار شاعر بر تکرار این کلیشه است که سبب شده، غزل‌هایش در چند شکلِ قابل پیش‌بینی، تکرار شود. ب_ کلیشه‌ی وزن: صفا عمدتا  از برش‌های وزنی کوتاه استفاده می‌کند که گویا برآمده از پس‌زمینه‌ی ترانه‌سرا بودن اوست. در ۲۹ شعر دفتر منجنیق، دوازده بار از رکن سازنده‌ی فاعلاتن مفاعلن‌ فع‌لن استفاده شده که  کاملا به یک کلیشه‌ی عروضی در اشعار او بدل شده است. کلیشه‌هایی چون: مفاعلن فعلاتن فع و مفعول فاعلات مفاعیلن نیز در این دفتر فراوانی مشخصی دارد و چنانکه بارز است، وزن‌های غزل‌های او کاملا تفننی و تکراری انتخاب شده است. ج_ کلیشه‌ی قافیه و ردیف: ردیف‌ها در اشعار او عمدتا فعلی و در خدمت روایت غالب بر اشعار است؛ اما قافیه‌های میانی اشعار او بر اساس چند کلیشه تکرار می‌شود. تکرار سه‌گانه به صورت مسمط، تکرار دو گانه به صورت پیاپی و یا یک درمیان، کلیشه‌هایی است که گویی از شعر نیمایی به سروده‌های او راه یافته است. د_ کلیشه‌ی روایت: در اغلب اشعار صفا نوعی کلیشه‌ی روایتی دیده می‌شود. روایت اساس شعر است و در خلال پی‌رنگ کلی شعر، پی‌رفت‌هایی جزیی نیز دیده می‌شود. راوی شعر عمدتا اول شخص است و در بسیاری از اشعار، شاعر در مرکز شعر ایستاده و با فردی در بیرون شعر سخن می گوید. ه_ کلیشه‌های زبانی: نو‌آوری‌های زبانی در اشعار صفا نسبتا فراوان است. این نوآوری‌ها یا به سنت شعر معاصر، در ساخت ترکیب‌های انتزاعی استعاری_ تشبیهی یا پارادوکسی شکل گرفته یا در دستور کلام دیده می‌شود. یکی از این ساخت‌شکنی‌های کلیشه شده، اصرار شاعر بر نوع متمایز استفاده از ضمایر منفصل به جای دیگر ضمایر است که بارها در اشعار نمود دارد. و_ کلیشه‌ی تصاویر: اشعار صفا متشکل از تصاویر و تشبیهات متعدد است؛ اما این تصاویر از مجموعه‌ای محدود انتخاب شده است. مثلا بسیاری از تصاویر شی یا حیوان‌شدن انسان را نشان می دهد. به همین دلیل بارها در اشعار او، سخن از موجوداتی چون: لاک پشت، جلبک، اسب آبی، عروس دریایی، گاو، و ... به میان می‌آید. او می‌کوشد لحظات زندگی خود را از طریق پرداختن به تصاویر روزمره و سازگار با جهان مخاطب در شعر نمود بخشد و در بسیاری از موارد نیز موفق بوده؛ اما گاه در اشعارش با تصاویر و تعابیری روبه‌روییم که به اساس شعر ضربه می‌زند: چه حکمتی است در این مردن / در عاشقانه‌ترین مردن/ و مغز را به فضا بردن/ و گریه را به خلا بردن؟ یا مرده بودی و من در آغوشت/ طفل بی‌مادری که چشمانش/ تا ابد مثل پوشکش تر بود هرچند که از نظر دستوری، فعل بود مناسب قید ابد نیست، ایرادهایی از این دست در اشعار صفا کمتر دیده می‌شود؛ اما تصاویر نازیبا یا بی‌منطق شعری، در آثار او به‌فراوانی دیده می‌شود. ز_ کلیشه‌ی طول: اشعار حسین صفا بندمحور است و این ویژگی از جنبه‌های تمایز آن است. طول این اشعار تقریبا در تمام موارد، شش تا ده بند است و این نکته، نشان‌دهنده‌ی نوعی دیگر از کلیشه‌شدگی در اشعار اوست. علاوه بر کلیشگی، در شعر او فقر اندیشه‌ی جمعی، پوچ‌نمایی سطحی و غیر فلسفی، غلبه‌ی لفظ و نوآوری بر اندیشه و تکرار الفاظ و مضامین، سبب می‌شود، مخاطب با خواندن چند شعر موفق و زیبا، رغبتی به خواندن دیگر اشعارش نداشته باشد. @mmparvizan
"نقد شعر" ( 1359)، از شاعرانی است که در سال‌های اخیر به دلیل خوانده‌شدن برخی ترانه‌هایش، شهرت یافته و علاوه بر ترانه، در قالب‌های غزل و سپید نیز طبع‌آزمایی کرده است. در سال 96، مجموعه‌غزلی از او به نام و به کوشش نشر نیماژ منتشر شده که این اثر، با توجه به شهرت پیشین شاعر، مورد توجه مخاطبان سطح میانه قرار گرفته و به همین دلیل، در چند سطر کوتاه به معرفی برخی از ویژگی‌های این مجموعه، پرداخته شده است. در نگاه اول، غزل‌های او از منظرهایی چون: "تکثر واژه‌ها، زبانی با خطاهای دستوری کم در مقایسه با هم‌سلکانش، توجه به فردیت و تشتت مدرن در مضامین و تصاویر، گسستگی ذهنی و ساختاری، آمیختگی نوعی سوررئالیسم و ناتورالیسم در دو طرف تصاویر و شیء شدگی یا جانورپنداری انسان در بسیاری از اشعار و..."، فضایی نو را به مخاطب عرضه می کند.   آنچه در این نقد کوتاه به آن پرداخته می‌شود، اشاره به آشکار در اشعار او، شبیه اغلب شاعران نوگرا است که در ادامه به معرفی برخی از این کلیشه‌های اصلی پرداخته می‌شود. الف_ کلیشگی قالب: خلاف پندار برخی از مخاطبان که قالب اشعار حسین صفا را تازه می‌پندارند، باید گفت که اصرار او در سرودن اشعار دو لَختی و سه لختی، چیزی تازه در شعر فارسی نیست. او در اشعار سه لختی‌اش بسیار به قالب مسمط مثلث نزدیک شده که از دیرباز در شعر فارسی معمول بوده و سه لختی‌های او با الگوی مستزادهای سه تکه‌ای دوران قاجار نیز شباهتی واضح دارد. علاوه بر آن، قالب‌هایی این‌گونه یا شبیه به این را چه در شعر عصر مشروطه و چه در سروده‌های شاعران پیرو نیما می‌توان دید. ایراد اصلی در این گونه غزلسرایی، اصرار شاعر بر تکرار این کلیشه است که سبب شده، غزل‌هایش در چند شکلِ قابل پیش‌بینی، تکرار شود. ب_ کلیشه‌ی وزن: صفا عمدتا  از برش‌های وزنی کوتاه استفاده می‌کند که گویا برآمده از پس‌زمینه‌ی ترانه‌سرا بودن اوست. در ۲۹ شعر دفتر منجنیق، دوازده بار از رکن سازنده‌ی فاعلاتن مفاعلن‌ فع‌لن استفاده شده که  کاملا به یک کلیشه‌ی عروضی در اشعار او بدل شده است. کلیشه‌هایی چون: مفاعلن فعلاتن فع و مفعول فاعلات مفاعیلن نیز در این دفتر فراوانی مشخصی دارد و چنانکه بارز است، وزن‌های غزل‌های او کاملا تفننی و تکراری انتخاب شده است. ج_ کلیشه‌ی قافیه و ردیف: ردیف‌ها در اشعار او عمدتا فعلی و در خدمت روایت غالب بر اشعار است؛ اما قافیه‌های میانی اشعار او بر اساس چند کلیشه تکرار می‌شود. تکرار سه‌گانه به صورت مسمط، تکرار دو گانه به صورت پیاپی و یا یک درمیان، کلیشه‌هایی است که گویی از شعر نیمایی به سروده‌های او راه یافته است. د_ کلیشه‌ی روایت: در اغلب اشعار صفا نوعی کلیشه‌ی روایتی دیده می‌شود. روایت اساس شعر است و در خلال پی‌رنگ کلی شعر، پی‌رفت‌هایی جزیی نیز دیده می‌شود. راوی شعر عمدتا اول شخص است و در بسیاری از اشعار، شاعر در مرکز شعر ایستاده و با فردی در بیرون شعر سخن می گوید. ه_ کلیشه‌های زبانی: نو‌آوری‌های زبانی در اشعار صفا نسبتا فراوان است. این نوآوری‌ها یا به سنت شعر معاصر، در ساخت ترکیب‌های انتزاعی استعاری_ تشبیهی یا پارادوکسی شکل گرفته یا در دستور کلام دیده می‌شود. یکی از این ساخت‌شکنی‌های کلیشه شده، اصرار شاعر بر نوع متمایز استفاده از ضمایر منفصل به جای دیگر ضمایر است که بارها در اشعار نمود دارد. و_ کلیشه‌ی تصاویر: اشعار صفا متشکل از تصاویر و تشبیهات متعدد است؛ اما این تصاویر از مجموعه‌ای محدود انتخاب شده است. مثلا بسیاری از تصاویر شی یا حیوان‌شدن انسان را نشان می دهد. به همین دلیل بارها در اشعار او، سخن از موجوداتی چون: لاک پشت، جلبک، اسب آبی، عروس دریایی، گاو، و ... به میان می‌آید. او می‌کوشد لحظات زندگی خود را از طریق پرداختن به تصاویر روزمره و سازگار با جهان مخاطب در شعر نمود بخشد و در بسیاری از موارد نیز موفق بوده؛ اما گاه در اشعارش با تصاویر و تعابیری روبه‌روییم که به اساس شعر ضربه می‌زند: چه حکمتی است در این مردن / در عاشقانه‌ترین مردن/ و مغز را به فضا بردن/ و گریه را به خلا بردن؟ یا مرده بودی و من در آغوشت/ طفل بی‌مادری که چشمانش/ تا ابد مثل پوشکش تر بود هرچند که از نظر دستوری، فعل بود مناسب قید ابد نیست، ایرادهایی از این دست در اشعار صفا کمتر دیده می‌شود؛ اما تصاویر نازیبا یا بی‌منطق شعری، در آثار او به‌فراوانی دیده می‌شود. ز_ کلیشه‌ی طول: اشعار حسین صفا بندمحور است و این ویژگی از جنبه‌های تمایز آن است. طول این اشعار تقریبا در تمام موارد، شش تا ده بند است و این نکته، نشان‌دهنده‌ی نوعی دیگر از کلیشه‌شدگی در اشعار اوست. علاوه برآن، در شعر او فقر اندیشه‌ی جمعی، پوچ‌نمایی سطحی، غلبه‌ی لفظ و نوآوری بر اندیشه و تکرار الفاظ و مضامین، سبب می‌شود، مخاطب با خواندن چند شعر موفق و زیبا، رغبتی به خواندن دیگر اشعارش نداشته باشد. https://eitaa.com/mmparvizan