"شعر در قلمرو داستان: به بهانهی درگذشت ابراهیم گلستان"
بخش دوم
در جریان داستان معاصر، کمتر نویسندهای را میتوان از منظر شاعرانگی زبان داستان با ابراهیم گلستان مقایسه کرد. او احتمالا شاخصترین داستاننویسِ شعرگرای فارسی است که برخی منتقدان او و جلال را صاحب سبکترین نویسندگان فارسی در دو جریان نثر گفتاری و نوشتاری دانستهاند. (بنگرید به کتاب سبکشناسی؛ نظریهها و رویکردها، محمود فتوحی)
ابراهیم گلستان در معدود آثار داستانیاش، بیتوجه به سلایق رایج روزگار خود، کوشیده زبانی خاص خود بیافریند؛ البته در کنار زبان شاعرانه، نوع بهرهگیری او از سینما در داستان نیز، آثار او را متمایز با همنسلان کرده است.
هرچند، بسیاری زبان او را شبیه نویسندگان آمریکایی چون: همینگوی و استاین (نویسنده و شاعر) دانستهاند؛ گلستان همواره، با اعتماد نفسی عجیب، سبک نویسندگی خود را خاص و غیرتقلیدی و متفاوت با آنان دانستهاست. (بنگرید به مصاحبههای او)
آنچه از زبان او میتوان دریافت؛ تاثیری است که آثار سعدی بهویژه گلستان، بر زبانش نهاده است. گویی ابراهیم گلستان چون بسیاری از نویسندگان شیرازی، کوشیده است که سنت زبان پیراسته و شاعرانهی ادب شیراز را در زبانش منعکس کند، ویژگیای که در آثار دانشور نیز گهگاه دیده میشود.
کارکرد ایجازی زبان و نوع بازی با افعال و حرفها در داستانهای کوتاه او، یادآور سعدی و هنر زبانی اوست. گلستان همچنین در بسیاری از کتابهایش، از سجع و آوای واژهها و تناسبات آنها برای تقویت فرم غیرروایی اثرش بهره برده است. روایت چندصدایانهی آثارش، بیش از خردهروایتها در خدمت خردهآواهایی است که سمفونیای داستانی/شاعرانه را خلق میکند.
از دیگر جنبههای شاعرانه در داستانهای گلستان، استفاده از سطرهای موزون و حتی مقفّی است؛ برای مثال در بخشی از داستان ماهی و جفتش، از سطرهایی در وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل استفاده کرده است:
چگونه همچنان خواهند رقصید/ از اینجا تا کجا خواهند رقصید
البته در دیگر جایگاه این داستان؛ از ارکان "فاعلاتُ" هم برای خلق سطرهای دیگر بهره میگیرد.
این نوع کارکرد موسیقایی از طریق او به آثار دیگر نویسندگان شعرگرا هم راه یافته چنانکه نشانههایی از آن را در رمان "جای خالی سلوچ" دولتآبادی هم میتوان دید.
در داستان "درختان کاج"، وزنگرایی گلستان به اندازهای شده است که کل داستان را _ از آغاز تا پایان_ روایتی موزون در بر گرفته است؛ هرچند از منظر منتقدان، نگاه افراطی او به وزن، سببشده که برخی ظرایف داستانی در آثارش به حاشیه رانده شود.
باری، ابراهیم گلستان فارغ از جنبههای مثبت و منفی زندگی و نویسندگیاش، از تاثیرگذاران داستان نوین ایران بوده و خواهد بود. خدایش بیامرزاد.
پ.ن. سید ابراهیم تقوی شیرازی(گلستان. ۱۳۰۱_ ۱۴۰۲). از آثار شاخص او میتوان به آذر، ماه آخر پاییز، شکار سایه، مدّ و مه، جوی و دیوار و تشنه، اسرار کنج دره جنی و خروس اشاره کرد.
#شعر
#داستان_موزون
#نقد
@mmparvizan