"چند یادآوری دربارهی مازندران و شاهنامه"
که مازندران شهر ما یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد
که در بوستانش همیشه گل است
به کوه اندرش لاله و سنبل است
دیار مازندران، یکی از مکانهای مهمّ در داستانهای شاهنامه است که حکیم توس، بارها از آن یاد کرده؛ اما فارغ از اهمیت اساطیری_ تاریخی این نام در شاهنامه، میتوان دربارهی آن چند نکته مطرح کرد.
۱_ عمدهی پژوهشگران، مازندران اسطورهای_پهلوانی را با مازندران تاریخی یکی دانستهاند؛ بر این اساس داستان هفتخوان در بستر همین اقلیم رخ داده؛ حال آنکه اندکی از محققان، کوشیدهاند تفسیری دیگر از مکان مازندران شاهنامه ارائه کنند؛ تا آنجا که مکان این مازندران را هند یا یمن یا حتی شام و مصر دانستهاند که روایتهای اخیر، به دلایل ادبی و متنی دور از مقام تایید و اقناع، به نظر میرسد.
۲_ در اشعار شاعران قرنهای چهارم تا هفتم، علاوه بر فردوسی، از مازندران در جایگاه همین مکان تاریخی یادشده و این نکته میتواند تاییدکنندهی نظر غالب محققان باشد. شاعران در مدح ممدوحان بارها به داستانهای رستم و مازندران در جایگاه همین مکان تاریخی اشاره کردهاند و از آن برای ستایش ممدوحان منتسب به این دیار بهره بردهاند.
۳_ در شعر شاعران سدههای نخستین، بیش از توجه به طبیعت مازندران، به پیوند این دیار و دیوان و امور جادویی و شگفتانگیز اشاره شده است؛ ویژگیای که به تلقی شاهنامه از مازندران (سازگار با فرهنگ پیش از شاهنامه) و تاثیر آن بر ادبیات پس از آن بیارتباط نیست. اما چیزی که باید به خاطر داشت؛ تفاوت علت تلقی از دیو در منظومهی فکری ایرانیان اسطورهای_ باستانی شاهنامه در مقایسه با تلقی عصر ماست. قاعدتا دیوان و جادوان مازندران، ساکنان کهن این دیار یا شاید نمایندگان اقوام و نژادهای کهن ساکن این دیارند که فردوسی در شکل دیو آنان را توصیف کرده است. امور جادویی آنان قاعدتا مربوط به آیینهای مذهبی ساکنان کهن این دیار و تضاد آن با آیین راویان داستانهای پهلوانی است که در فرایند تغییر مذهبی در ایران، به آن تاخته شده است.
۴_ داستان هفتخوان (سازگاری مرحلهمرحله بودن آن با ویژگیهای دوردست و اقلیمی مازندران) و تاریکی و جادوانگی آن نیز کاملا سازگار با وضعیت جغرافیایی این محدوده، فضای مهآلود و جنگلی_ کوهستانی_ دریایی این دیار و دشواری تصرف آن، توسط ایرانیان ساکن مرکز یا شرق فلات ایران بوده است. رعب و وحشت حاکم بر فضاها و تضاد فضای ابری و تیرهی کوهساران و جنگلهای آن با جایگاه مقدس و روشن "مهر" در آیینهای ایرانی، از دیگر علل احتمالی نگاه منفی به مازندران در شاهنامه است.
پ.ن: به بهانهی زادروز جلال خالقی مطلق.
#مازندران
#شاهنامه
@mmparvizan