"بهبهانهی زادروز قیصر"
اگر از منظر تکرار و اهمیت کمّی به سرودههای قیصر امین پور بنگریم، توجه به عشق، کاربردیترین مفهوم در سرودههای اوست. از ۳۰۵ قطعه شعر موجود در مجموعه اشعار او، ۱۰۳ شعر با عشق و گونههای آن پیوند دارد؛ هرچند نوع تلقی امینپور از مفهوم عشق، در ادوار مختلف شاعریاش، تحول یافته است.
این مفهوم در دفترهای "در کوچهی آفتاب" و "تنفس صبح" به دلیل غلبهی فضای آغاز انقلاب، تاحدودی در حاشیه قرار گرفته؛ هرچند در بسیاری از جنگسرودههای او، به جذابیت کلام حماسی شاعر و عمق یافتنِ مرثیههای او کمک کرده است.
عشق عرفانی در این دست از اشعار قیصر، راهی برای عروج روح شاعر است. در این سرودهها، عشق مفهومی مقدس و مستقل است که در کنار آن، کمتر به معشوق توجه شده است.
در دفتر "آینههای ناگهان دوم" که در زمان جنگ سروده شده، عشق حضوری کمرنگ دارد؛ اما در دفتر نخست از این مجموعه، با پایان جنگ، عشق رنگی روزافزون یافته است. در این اشعار، عشق زبان شاعر برای بیان دردها و حسرتهاست.
عشق، در دو دفتر آخر قیصر، نمودی چشمگیر یافته؛ از جمله در "گلها همه آفتابگردانند" که بیش از نیمی از اشعار، مربوط به مفهوم عشق است. در این دفتر، عشق هویت پایدارانهی خود را از دست داده و بُعدی فردی و گاه اینجهانی یافته است. در دفتر "دستور زبان عشق" نیز، چنانکه از نام مجموعه مشخص است، مفهوم عشق به کلیدیترین واژه در سرودهها تبدیل شده است. در این دفتر، علاوه بر عشق، معشوق نیز حضوری بارز یافته و در مواردی، شاعر کوشیده که از مفهوم زمینی عشق به ساحت عرفانی آن نزدیک شود؛ هرچند نوع نگاه عرفانی در این مجموعه، کاملا متمایز با بافت ایدئولوژیک آن در دفترهای نخستین امینپور است.
#امین_پور
#عشق
#شعر_انقلاب
@mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"بهبهانهی زادروز قیصر"
اگر از منظر تکرار و اهمیت کمّی به سرودههای قیصر امین پور بنگریم، توجه به عشق، کاربردیترین مفهوم در سرودههای اوست. از ۳۰۵ قطعه شعر موجود در مجموعه اشعار او، ۱۰۳ شعر با عشق و گونههای آن پیوند دارد؛ هرچند نوع تلقی امینپور از مفهوم عشق، در ادوار مختلف شاعریاش، تحول یافته است.
این مفهوم در دفترهای "در کوچهی آفتاب" و "تنفس صبح" به دلیل غلبهی فضای آغاز انقلاب، تاحدودی در حاشیه قرار گرفته؛ هرچند در بسیاری از جنگسرودههای او، به جذابیت کلام حماسی شاعر و عمق یافتنِ مرثیههای او کمک کرده است.
عشق عرفانی در این دست از اشعار قیصر، راهی برای عروج روح شاعر است. در این سرودهها، عشق مفهومی مقدس و مستقل است که در کنار آن، کمتر به معشوق توجه شده است.
در دفتر "آینههای ناگهان دوم" که در زمان جنگ سروده شده، عشق حضوری کمرنگ دارد؛ اما در دفتر نخست از این مجموعه، با پایان جنگ، عشق رنگی روزافزون یافته است. در این اشعار، عشق زبان شاعر برای بیان دردها و حسرتهاست.
عشق، در دو دفتر آخر قیصر، نمودی چشمگیر یافته؛ از جمله در "گلها همه آفتابگردانند" که بیش از نیمی از اشعار، مربوط به مفهوم عشق است. در این دفتر، عشق هویت پایدارانهی خود را از دست داده و بُعدی فردی و گاه اینجهانی یافته است. در دفتر "دستور زبان عشق" نیز، چنانکه از نام مجموعه مشخص است، مفهوم عشق به کلیدیترین واژه در سرودهها تبدیل شده است. در این دفتر، علاوه بر عشق، معشوق نیز حضوری بارز یافته و در مواردی، شاعر کوشیده که از مفهوم زمینی عشق به ساحت عرفانی آن نزدیک شود؛ هرچند نوع نگاه عرفانی در این مجموعه، کاملا متمایز با بافت ایدئولوژیک آن در دفترهای نخستین امینپور است.
#امین_پور
#عشق
#شعر_انقلاب
@mmparvizan
"به دخترانم که چراغ جان منند"
بگو: "شادی"، بگو: "هستی"، بگو: "دنیا"، بگو: "دختر"
بگو: زیباتر از زیباتر از زیبا، بگو: "دختر"
اگر غمگینترین، غمگینترین، غمگینترین... باباست
بگو! تنها دوای غصّهی بابا... بگو: "دختر"
بخوان! از عشق و از آزادی و از نور و از خوبی
بخوان! از شعر و در ابیات آن، تنها بگو: دختر!
*
اگر گفتهاست سعدی، صدغزل در حُسن و شیرینی
تو شیرین کن به شوق زندگی لب را... بگو! دختر!
اگر خوانده است حافظ از نگاه و چشمِ آهویی
بچرخان در حیاط خانه سر... شیدا بگو دختر
ببین خسرو... بخوان وامق... بدان مجنون... بگو: بابا
ببین شیرین... بخوان عذرا... بدان لیلا... بگو: دختر
مگو رود و زلالی... برتر از اینها... بگو: دریا
مگو یاس و شقایق... گلتر از اینها... بگو دختر!
*
به جز جان تحفهای قابل ندارم، ماهِ شیرینم!
چه میخواهی ازین عاشقترین بابا؟
بگو دختر!
#روز_دختر
#ًضحا
#سنا
#عشق
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
غمهای پر از ادامهات را بردار!
وقت سفر است، جامهات را بردار!
باید که به چشمهای او رای دهیم
ای عشق! شناسنامهات را بردار!
#عشق
#انتخاب
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan