"به بهانهی یادروز سعدی"
سعدی شیرازی، آنچنان جایگاهی در فرهنگ و ادب پارسی دارد که هیچکس را یارای همنامی با او نیست؛ گرچه در سدههای اخیر افرادی در این کرهی خاکی زندگی خود را با نام او مزین کردهاند. مشهورتر از همه #سعدی_کارنو رئیس جمهور فقید #فرانسه است یا افرادی که هماینک در شیراز، نام فرزندان خود را سعدی میگذارند؛ هرچند این سنت پسندیده، بیشتر متعلق به پدران ما در این دیار بودهاست.
شاعرانی نیز با نام، تخلص یا شهرت او در قلمرو زبان فارسی زیستهاند؛ از آنجمله سعدی(سعدای) اردستانی، سعدی قرهباغی(؟)، سعدی لکهنویی، سعدی مشهدی، سعدی زمان تبریزی و ... که کمتر کسی نامی از ایشان شنیده است.
همنامی با سعدی دلیل شباهت با او نیست؛ چنانکه پس از شیخ، اشعاری به بهانههای مذهبی و غیرمذهبی یا از روی سهو و خطای کاتبان و گردآورندگان، به او منسوب شده که در جوهرهی شعری؛ هیچ اشتراکی با جهان و زبان سعدی ندارد.
برای مثال، غزلی را در ادامه میآوریم که در بیاضی موجود در کتابخانهی کنگرهی شمالی (قرن ۱۱) به نام شیخ سعدی ثبت شده است. شعری شیعی که چون دیگر اشعار از این دست؛ احتمالا برای انتساب سعدی به مذهب تشیع به نام او ثبت شده و از نظر نسخه و سبک؛ هیچ پیوندی با سعدی شیرازی ندارد. انتسابهایی مردود که در تذکرهها و جنگهای سدههای دهم به بعد، بهفراوانی دیده میشود و بعید نیست، این غزل، سرودهی یکی از دیگر سعدیهای گمنام روزگار باشد:
جلای آینهی خاطرم ز مهر علی است
محبتی که مرا هست با علی، ازلی است
هزاربار تو را بیش گفتم ای عاقل
که جانشین رسول خدا علیّ ِ ولی است
دهان من چو صدف در سخن دُرافشان است
دلم چو بحر پر از دُرّ مهر آل علی است
کسی که در دل او مهر آل حیدر نیست
مدام رویسیاهاست و کار او دغلی است
منوش می که ترشرو شوی ز تلخی او
شراب مهر علی خور که طعم او عسلی است
گمان مبر که من از بادهی عنب مستم
که مستی می "سعدی" ز جام لمیزلی است
#محمد_مرادی
#یادروز_سعدی
https://eitaa.com/mmparvizan