eitaa logo
پرویزن
511 دنبال‌کننده
204 عکس
15 ویدیو
76 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
نقدی بر "دفی از پوست ابلیس" بسیاری از اهالی شعر و ادب، معاصر اهل شیراز را می‌شناسند. او صاحب مجموعه‌هایی متعدد است که ازآن میان دفتر ، در سال ۱۳۹۴ از سوی نشر منتشر شده است و ۴۳ رباعی شاعر را در بر می‌گیرد. اشعار این دفتر از زوایایی قابل تحسین و از جنبه‌هایی نیز سزاوار نقدند. این زوایا گاه به زبان، تصاویر و ساختار بر می‌گردد، گاه متوجه تفنن طلبی‌های شاعر است و گاه نیز می‌توان از زاویه‌ی مضامین و اندیشه‌ی شاعر به آن‌ها پرداخت. آنچه در این یادداشت کوتاه به آن می‌نگریم و بیشتر برآمده از یک نگاه معناگراست، بررسی برخی رباعی‌های این مجموعه از زاویه‌ی نقد ایدئولوژیک است؛ شاخه‌ای از نقد و سبک‌شناسی که در بسیاری از مطالعات جدید ادبی بر آن تاکید می‌شود. علت انتخاب این زاویه‌ی نقد، تلاشی است که شاعر برای گریز از گفتمان و انقلابی، در سال‌های اخیر نشان داده و کوشیده تا خود را از سیطره‌ی ایدئولوژیک شعر رها سازد؛ حال آنکه مطالعه‌ی این دفتر و دیگر شعرهای اخیر او نشان می‌دهد، ایرج زبردست به همان اندازه که از جهان ایدئولوژیک شعر انقلاب فاصله گرفته، درگیر گفتمانی شده که کاملا به شعر او رنگ داده؛ با این تفاوت که این شعارزدگی دیگر چون برخی از اشعار سال‌های آغازین شاعری او وابسته به ایدئولوژی شعر انقلاب نیست. اصرار او بر گریز از گفتمان شعر انقلاب به اندازه‌ای است که گاه به نظر می‌رسد، شاعر را مجبور کرده تا به صورت برخی ساخت‌شکنی‌های معنایی را در شعرش به کار گیرد، تا آنجا که نشانه‌های و تبلیغ مفاهیم و مضامین درونی نشده و صرفا تفننی در بسیاری از رباعی‌ها دیده می‌شود. جالب این است که این نوع نگاه، گاه یادآور برخی شاعران مروج دیدگاه‌های است که نماینده‌ی مشهور این جریان را می‌توان در عصر رضاشاهی دانست؛ هرچند پیش و پس از او نیز این اصرار و افراط را در شعر دیگران دیده‌ایم. آنچه زبان شعر زبردست را در لایه‌های رویین(نه در عمق و لایه‌ی شناختی) ایدئولوژیک می‌کند؛ اشارات آشکار به واژه‌ها یا مفاهیمی است که مروج نقد شاعر از گفتمان مذهبی و ترویج نگاهی مغایر با گفتمان دینی است. این ویژگی در رباعی پشت جلد کتاب به خوبی دیده می‌شود: تاریخ به زیر آب فریاد کشید: کورش تو به پا خیز که ما درخوابیم منجی بودن کورش یا نیاز به حضور او، مفهوم اصلی این رباعی است؛ اما آنچه در پرداخت این رباعی به چشم می‌آید لحن شعاری است که در دو نشانه از مصراع چهارم قابل واکاوی است؛ نخست استفاده از فعل امری (که در سبک‌شناسی ایدئولوریک اهمیت دارد) و دیگر ارجاع مصراع به سخن که هر دو موید بار ایدئولوژیک قوی واژه‌ها در این رباعی است. انتخاب رباعی پشت جلد به همراه نام کتاب که خود با محوریت واژه‌ی دریافتی خاص را به مخاطب القا می‌کند از دیگر دلایل تقویت نگاه ایئولوژیک در مجموعه است. جلوه‌ی شگفت مجموعه و بزنگاه کشف لایه‌های کوششی رباعی‌ها، تضادی است که میان گفتمان معدودی اشعار و مفاهیم و شبه‌عرفانی وجود دارد. در بسیاری از این رباعی‌ها شاعر کوشیده تا برخی دریافت‌های سطحی یا عادی از مذهب یا مناسک آن را به شیوه‌ی اهل عرفان نقد کند؛ اما با دقت‌کردن بر عمق ابیات و با در نظر گرفتن تضاد نقدهای ملی و عرفانی، می‌توان دریافت که این انتقادها نه برآمده از تجربیات شاعرانه؛ بلکه زاییده‌ی مطالعات و شنیده‌های شاعر است و تنها نقطه‌ی اتصال این دو گفتمان، ایدئولوژی موید انتقاد از گفتمان حکومتی است: ای دل قدم محال بر می‌داری برگرد که خانه‌ی خدا هم سنگی است * در رباعی‌ای دیگر کعبه به طواف مادر شاعر می‌آید(ص ۱۴)؛ چون رباعی او که در آن کعبه به طواف تخت جمشید می‌آید. یا شاعر در شعری دیگر مدعی است که از راز و نیاز با خدا نیز می‌ترسد. (ص۱۵). یا از اذان گفتن مرگ در شهر سخن می‌گوید. (ص۱۸)یا شعر زیر که کاملا تکراری از اندیشه‌های عرفانی کهن است: عوعوی سگی به از مناجات من است در عبارت شطح‌گونه‌ی زیر اوج این بازی‌های مفهومی را می‌توان دید: نه نقطه نه خط نه حرف یک تشدیدم تا لاف زنم تاج سر الله‌م گویا شاعر پس از خواندن سخنانی از ، یا دیگران، بی‌تجربه‌ی معنوی شطح، به تکرار مضامین و بیان شطح‌گونه در رباعی‌هایش دل خوش‌کرده است. حاصل این نگاه را می‌توان در چند بخش زیر طبقه بندی کرد: الف_ خلاف ظاهر ایئولوژی‌گریز این مجموعه، رباعی‌های ایرج زبردست پر از نشانه‌های ایدئولوژیک است. ب_ اصرار بر برخی ساختارشکنی‌های معنایی بدون در نظر گرفتن بسترهای اندیشگانی و معنوی لازم برای شکل‌گیری آن‌ها، تصنع و شعارزدگی را وارد رباعی‌ها کرده است. ج_ نوعی تضاد بنیادین بین جهان‌بینی رباعی‌های شبه‌عرفانی و ملی در این دفتر دیده می‌شود. @mmparvizan