eitaa logo
موسسه تبلیغی نسیم وصال
532 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
628 ویدیو
40 فایل
این کانال برای اطلاع رسانی و گزارش از برنامه های گروه تبلیغی نسیم وصال مهر می باشد. با تشکر از همراهی همه عزیزان آیدی ارتباط با روابط عمومی گروه @nasimvesal 💠 آیدی ارتباط با مدیر کانال : 🔹 @esfahani121
مشاهده در ایتا
دانلود
عظم الله اجورنا و اجورکم بمصاب الحسين عليه السلام فردی که مقیم لندن بود، تعریف می‌کرد یک روز سوار تاکسی شدم در بین راه کرایه را پرداختم. راننده بقیه پولم را که برگرداند، متوجه شدم ۲۰ پنس اضافه‌تر داده است! چند دقیقه‌ای با خودم کلنجار رفتم که ۲۰ پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و ۲۰ پنس را پس دادم و گفتم: آقا این را زیاد دادی. گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده‌شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت: آقا از شما ممنونم. پرسیدم: بابت چی؟ گفت: می‌خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر ۲٠ پنس را پس دادید، بیایم. ان‌شاءالله فردا خدمت می‌رسیم! تمام وجودم دگرگون شد، حالی شبیه غش به من دست داد. من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به ۲۰ پنس می‌فروختم! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله
 | 
ایمیل
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين عليه السلام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💢هیئت سکولار ♦️شب عاشورا وقتی در سخنرانی هیئت،واعظ در حال صحبت در مورد مسائل سیاسی روز و دشمن شناسی بود یکی هیئتی ها فریاد زد آقا جلسه را سیاسی نکن ما برای اشک بر حسین آمده ایم نه سیاسی بازی، روضه ما را خراب نکن بگذار برای غربت حسین اشک بریزیم و ضجه بزنیم! متاسفانه تعدادی دیگر هم با او همراه شدند 🔻ناگهان اول بیاد این نقل روایی افتادم: اول لهوف، سید بن طاووس روایتی را نقل میکند که در آن پیامبر اکرم در مسجد مدینه داستان شهادت امام حسین را برای مردم تعریف میکند. همه شروع میکنند به گریه کردن، بعد پیامبر همه را توبیخ میکند با این جمله تاریخی که اتبکونه و لاتنصرونه... آیا برایش گریه میکنید و یاریش نمیدهید؟ 🔻و سپس بیاد این واقعه تلخ تاریخی افتادم: ➖صحنه به دار کشیدن ۹ آزادیخواه تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس به سال ۱۲۹۰ روز عاشورا ♦️هنگامی که روس ها در حال بدار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند صدای طبل و سنج از کوچه پسکوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین علیه السلام بودند. عده ای زنجیر زن،عده ای سینه زن و عده ای قمه زن..... فرمانده روس اینگونه گفت: میترسیدم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند و در آن صورت چه بر سر ما میآمد !! ♦️اما جمعیت عظیم! مردم شیعه (سکولار)! عزادار فقط عزاداری و گریه کردند. زنجیر و سینه و قمه زدند به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود توجهی نکردند. 📌آری این است نتیجه اسلام سکولار،این است اسلام منهای سیاست و این چیزی است که شیعه انگلیسی به شدت به دنبال آن است و برای آن میلیاردها دلار هزینه میکند. 📌براستی در هیئتی که دغدغه حفظ نظام و امر به معروف و نهی از منکر مسئولان و مردم و صدور انقلاب و نفی طواغیت زمانه و مبارزه با اسرائیل و صهیونیسم جهانی وجود نداشته باشد ابن زیاد سینه میزند، شمر اشک میریزد و یزید ضجه میزند... آری این است نتیجه بی بصیرتی و هیئت سکولار! ♦️به خودمان رجوع کنیم ببینیم ثمره اشک را چه دانستیم. رهبر انقلاب فرمود اگر به اشک و ندبه است معاویه هم اهل مدح و مرثیه بر امیرالمومنین بود. ♦️سید بن طاووس در لهوف نقل می کند که وقتی اهل بیت به کوفه رسیدند، اهل شهر به پهنای صورت اشک می ریختند. ولی مورد عتاب و نفرین حضرت زینب قرار گرفتند پس اشک به تنهایی نشانه ولایت نیست و بشرطها و شروطها که همان تبعیت از ولایت است این اشک یگانه کیمیای عالم میشود! ♦️برخی تلاش می کنند، خرجی می دهند، کار و فعالیت دیندارانه هم دارند، اما کار امام شان را پیش نمی برند. مثل اینکه امام در کربلا باشد و ما در مدینه اهل مجلس علم و خدمت رسانی به نیازمندان و سفره انعام و غیره باشیم، شوخی نیست؟ نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله
 | 
ایمیل
⚫️ چرا در عزاداری شرکت نمی‌کنید؟ ◾️مرحوم آیت الله حق شناس تهرانی می‌فرمودند:یک روز بنده در دهه اول محرّم، در یکی از حُجره های مسجد جامع تهران نشسته بودم با یکی از رفقا قرار گذاشته بودیم که درسی را مباحثه کنیم و بعد هم در مراسم عزاداری شرکت کنیم. ◾️همین که مشغول مطالعه شدم، چُرتم گرفت، آبی به صورتم زدم اما باز خوابم گرفت. در همین حال دیدم که دیوار حجره شکافته شد و هفت خانم که در مقابل آن‌ها، بانوی محترمهِ رشیده‌ای بود، وارد شدند. ◾️تشخیص دادم که ایشان حضرت زینب کبری هستند. حضرت به بنده فرمودند: ◾️چرا در عزاداری شرکت نمی‌کنید؟عرض کردم:هم مباحثه می‌کنیم و هم در عزاداری شرکت می‌کنیم، فرمودند: ◾️در این دهه مباحثه را تعطیل کنید و فقط در عزاداری شرکت کنید! در این هنگام به طرفِ در حرکت کردند و قبل از این که به آن برسند، کلونِ در افتاد و در، باز شد. ◾️حجره من در طبقه دوم بود. در این حال دیدم کفِ مسجدِ چهل ستون بالا آمد و با کفِ حجره، هم سطح شد و آن‌ها رفتند و در مجلس عزاداری شرکت کردند. وقتی از خواب بیدار شدم دیدم دو تن از دوستان مشغول عزاداری هستند. ◾️در عزاداری اباعبدالله شرکت کنید! حسین است!عزیزِ خداست، داداش جون! مبادا نسبت به این مجالس کوتاهی کنید! نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله | ایمیل
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين عليه السلام مرحوم کوثری فرمود: محرم از خانه خارج شدم به قصد رفتن به مراسمات و روضه خوانی، در راه کودکانی اصرار کردند در موکب کوچکشان برایشان درحد چند بیت روضه بخوانم. اول صرف نظر کردم و پس از اصرارشان رفتم و چند بیت روی منبرِ آجری شان خواندم. تمام که شد برای پذیرایی چای برایم آوردند که در خانه یا جای دیگری چنین چایی هرگز نمیخوردم، برای اینکه کودکان دلخور نشوند، یواشکی چای را گوشه‌ای ریختم و تشکر کردم و رفتم به مراسمات سنگینی که داشتم برسم. شب که آمدم خانه از خستگی به خواب رفتم. در خواب مادرسادات را دیدم. فرمود: فلانی، تنها روضه ای که از تو قبول شد همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی، و اینکه آن چای را که ریختی در کناری، من آن چای را با دستِ خودم برایت ریخته بودم... در این حال از خواب بیدار شدم و فهمیدم روضه هایی که ما تحویلشان نمیگیریم، اهل بیت حواسشان هست! نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله
 | 
ایمیل
هدایت شده از نسیم وصال
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين عليه السلام مرحوم کوثری فرمود: محرم از خانه خارج شدم به قصد رفتن به مراسمات و روضه خوانی، در راه کودکانی اصرار کردند در موکب کوچکشان برایشان درحد چند بیت روضه بخوانم. اول صرف نظر کردم و پس از اصرارشان رفتم و چند بیت روی منبرِ آجری شان خواندم. تمام که شد برای پذیرایی چای برایم آوردند که در خانه یا جای دیگری چنین چایی هرگز نمیخوردم، برای اینکه کودکان دلخور نشوند، یواشکی چای را گوشه‌ای ریختم و تشکر کردم و رفتم به مراسمات سنگینی که داشتم برسم. شب که آمدم خانه از خستگی به خواب رفتم. در خواب مادرسادات را دیدم. فرمود: فلانی، تنها روضه ای که از تو قبول شد همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی، و اینکه آن چای را که ریختی در کناری، من آن چای را با دستِ خودم برایت ریخته بودم... در این حال از خواب بیدار شدم و فهمیدم روضه هایی که ما تحویلشان نمیگیریم، اهل بیت حواسشان هست! نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله
 | 
ایمیل
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين عليه السلام هیئت حاج مهدی سلحشور یا هیئت صافکار سرکوچه؟ دیشب تو قم قصد هیئت فاطمیون رو کردم. هیئت حاج مهدی سلحشور که خدا بر عمرشان زیاد کنه اول خیابان مون که رسیدم، دیدم صافکاری سر خیابان، جمع کرده و دهه محرم تبدیلش کرده به خیمه‌گاه سیدالشهدا همونجا ماشین رو بغل زدم و هیئت امشبم را تغییر دادم. از همان ورودی هیئت مشخص بود که تفاوت‌های ظاهری مهم و زیادی با هیئت حاج مهدی سلحشور داره. نمونه‌اش مردی که ورودی هیئت ایستاده بود و مدیریت می‌کرد. مردی با سبیل پر پشت و بلند و ریش‌های اصطلاحاً سه تیغ کرده که بعد فهمیدم مسئول هیئته، کمی ظاهرش با مسئول هیئت‌های معمول متفاوت بود. شاهد مثال دیگش تمثال‌های ائمة علیهم السلام، بود که بر در و دیوار هیئت خودنمایی می‌کرد. و ما شاید نپسندیم. هیئت پر از نوجوان‌هایی بود که سروصدا شون اجازه شنیدن سخنان سخنران را نمی‌داد. اما هیچ اشکالی ندارد. بچه‌ها باید تو فضای هیئت باشند. صرف حضور تو فضای هیئت سازنده است. نوجوان هایی که موقع سینه‌زنی لخت شده بودند و بعضی‌ ها شون اندام‌ ها شون رو به دوستشون نشون میدادند. ظاهر عزاداران هم حاکی از وضعیت نسبتا نامطلوب محله بود.نیازی به توضیح ندارده. اما، اما.. غیرت تو چشما شون موج می‌زد. نمونه‌اش اونکه در روضه هر وقت مداح به نام بانوان کربلا میرسید،همه خودزنی می‌کردند.😭😭😭😭😭 خلاصه اینکه شاید این هیئت در نگاه ما،هیئت مطلوبی نباشه. اما جدای از صفا،خلوص‌ و عشقی که داشت،چیز مهم دیگری داشت که احتمالاً در هیئت حاج مهدی پیدا نمی‌شه. اون هم این که "تکه مهمی از مردم" اونجا بود برشی از مردم که بیشتر در هیئت های پایین شهر دیده می‌شوند. اما من حقیقتاً این مردم را فارغ از افکار و ظاهرشان، خیلی دوست دارم... اما اصل بحثم اینجاست.بنظر باید گاهی اوقات هیئت صافکاری سرکوچه را بر هیئت سلحشور ترجیح بدیم. قطعا حس و حال هیئت حاج مهدی را نداره اما لازم است اینجا باشیم. برا خودمان برا دلمون نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله
 | 
ایمیل
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين عليه السلام 🚩 قاسم بن الحسن دفاع مقدس که بود؟ 🔸در بین نیروهای گردان از میان ۴۰۰ نفر رتبه پنجم تیراندازی را کسب کرد اما چون فقط ۱۲ سال داشت از رفتن به جبهه منع شد! به هر دری‌ که زد او را نبردند! با آن سن کم خود را از چای گرمیِ اردبیل به تهران رساند و ده روز در مقابل دفتر رئیس جمهور ماند تا او را ببیند اما موفق نشد! 🔸روز یازدهم ماجرا را به رئیس جمهور آیت الله خامنه ای گفتند! ایشان دستور می دهد که وی را به نزد او بیاورند! خواسته اش را مطرح اما ایشان نیز به دلیل سن کمش مخالفت خود را با اعزامش اعلام کرد! 🔸در آن لحظه گریه کرد و گفت: حالا که نمی گذارید به جبهه بروم، به روضه خوان ها بگویید از این پس روضه حضرت قاسم را نخوانند چون او هم در هنگام شهادت فقط ۱۳ سال داشت! آیت الله خامنه ای همان لحظه در کاغذ مهر شده ای که به وی تحویل داد نوشت «او بدون هیچ محدودیتی می تواند به جبهه اعزام شود.» 🔸پایش به جبهه باز شد. شهید حمید باکری در سخنرانی‌های خود جهت بالا بردن روحیه نیروها از رشادت های او می گفت. هرگاه که در مرخصی بود و به اردبیل می آمد، با دعوت امام جمعه در خطبه ها حاضر و مردم را به رفتن به جبهه و دفاع از اسلام دعوت می کرد. 🔸او نه در پشت جبهه، بلکه در مقدم‌ترین خط مقدم، یعنی گردان تخریب حضور پیدا کرد و در شب های عملیات مین ها را خنثی و به شهیدان حمید و مهدی باکری می گفت که سریع گردان را به جلو بیاورید! او کسی نبود جز شادی روحش صلوات نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله
 | 
ایمیل
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين عليه السلام وقتی به چیزی اعتقاد داشته باشی در حال که باشی انجامش میدی حتی در پمپ بنزین... نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله | ایمیل
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين عليه السلام ✅یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امام علی علیه السلام در یکی از دعاهاي نهج البلاغه است. ✨اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی✨ " خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی ، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری" 😭یعنی نکند قبل از آنکه جانم را بگیری ، شرفم،انسانيتم، عدالتم،و.... گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری. و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیداکنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم. 📚نهج البلاغه ،خطبه۲۱۵ نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله
 | 
ایمیل
هدایت شده از نسیم وصال
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين عليه السلام ☕️ به نیت من هم چند استکان بشوی... 🔸شهید بابایی در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی (رحمةالله) رسید و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی‌خورد، مرخصی خواستند. 🔸وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن پرسیدند شهید بابایی گفت: من در دهه‌ی اول محرم برای شستن استکان‌های چای عزاداران به هیأت‌های جنوب شهر که من را نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم. 🔸امام خمینی (رحمةالله) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه‌ی مرخصی می‌دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی... 🔗 منبع: پرتال امام خمینی، برگرفته از نشریه شاهد، سال ۷۸ نسیم وصال تلگرام | تویتر | اینستاگرام | ویراستی | ایتا | بله
 | 
ایمیل