eitaa logo
- معانقه -
354 دنبال‌کننده
443 عکس
74 ویدیو
1 فایل
معانقه؟ در اغوش کشیدن یار(: https://harfeto.timefriend.net/17079924437366
مشاهده در ایتا
دانلود
من یکیو میخوام که آخر شبش واسه من باشه، اونقد چت کنیم که باهم گیج شیم و وسطش چرت بزنیم. یکیو میخوام که حتی اگه از هم دلخور شدیم، شب بخیر و صبح بخیر گفتنشو یادش نره، وقتی دلش تنگ میشه زنگ بزنه و منتظر نباشه تا من بهش پیام بدم، اونقد حرفامون پیوسته باشن که وقت نکنیم به هم بگیم سلام و خدافظ! من یکیو میخوام که اون خلاء ها رو پر کنه، وگرنه عادی رفتار کردن رو که همه بلدن.
چشمانت کتاب بودند و من هم عاشق مطالعه؛!
-
قالت: و ما أخبار قلبك؟ قلت: يذكرك كثيراً.
- معانقه -
قالت: و ما أخبار قلبك؟ قلت: يذكرك كثيراً.
‏گفت: از قلبت چه خبر؟ گفتم: بسیار از تو یاد می‌کند...
ولی ترسناک‌ترین قسمت فاصله اونجاست که نمیدونی قراره دلش برات تنگ شه یا قراره فراموشت کنه.
وقتی میخندی خوشگل تر میشی؛!
-
مرا آتش زد و از من دوری کرد که نسوزد.
عضو های معانقه چقدر کمه :// یکم ممبر بیاد بیزحمت :')🔦 - https://eitaa.com/moaneghe - 💸
چن سال بود که می شناختمش، خیلی سال بود که رفیق بودیم، تنها کسی بود که من رو بهتر از خودم می شناخت؛ تو تمام این سال ها هیچ وقت ندیدم با کسی تو رابطه باشه. از اون دخترایی بود که می گفت تو تنهایی راحت ترم.. می گفت کدوم عشق ؟ کدوم دوست داشتن؟ همیشه تو جمع ما همه جفت بودن و اون تک... چند وقتی بود که بدجور تو خودش بود. یه روز کشیدمش کنار و گفتم چته دختر؟ شنگول نیستی؟ گفت نه خوبم... چپ چپ نگاش کردم ، خندید. ’ فهمیدم مبتلا شده به جذاب ترین ویروس، به زیباترین درد ... ” زدم رو شونه ش و گفتم بگو ببینم حالا کدوم بیچاره ای هست؟ یه گاز از بازوم گرفت و گفت حوصله شوخی ندارم لعنتی... خندید و رفت. از اون شب فکرم موند پیشش... وقتی خاطرخواه میشی هیچی بدتر از سکوت کردن نیست ولی اون سکوت می کرد. یه چاه تو دلش کنده بود و همه چی رو همون جا دفن می کرد. چند ماه بعد بورسیه ی تحصیلی گرفت. قبل از اینکه بره اومد خونه م برای خداحافظی، دروغ چرا هنوز نرفته دلم براش تنگ شده بود، از اون رفیق هایی بود که صد تا رفیق هم جاش رو پر نمی کنن، وقتی بغلش کردم بغضش رو احساس کردم، بهش گفتم آخرش لو ندادی طرف کی بود. بگو برم بهش تبریک بگم چون خطر از بیخ گوشش رد شده... آخرین گازش رو از بازوم گرفت و گفت : بماند.. تو چشماش زل زدم و گفتم دلم واست تنگ میشه رفیق قدیمی، گفت تو که سرگرم این یار و اون یاری، اصلا بعید میدونم اسم من یادت بمونه. قبل از رفتن یه صندوق بهم داد و گفت این رو نگه دار، برگشتم ازت می گیرم. گفتم یعنی نبینم چی داخلشه ؟ گفت دیگه فرقی نداره، خواستی ببینی ببین. شب صندوق رو باز کردم، پر از عکس بود، تمام عکس هایی که تو تمام این سال ها تو جمع های مختلف گرفته بودیم. فقط یه فرق بزرگ داشت. عکس همه ی آدمایی که کنارمون بودن رو با قیچی بریده بود. تو تمام عکس ها فقط خودم بودم و خودش...پشت همه ی عکس ها یه متن مشترک نوشته شده بود... « عکسِ دو نفره نداشتیم»
یه وقتایی به طرفتون بگین: " آره میدونم گاهی آدم جالبی برات نیستم، میدونم یه وقتایی عصبیم حرفای مزخرفی میزنم، میدونم یه وقتایی تنهات میزارم، میدونم گاهی چقدر بدم، اما خب "دوست دارم؛ خیلی هم دوست دارم و میخوام بدونی من همیشه کنارتم ."