کاش یه برنامه ای درست میکردن میتونستیم اشتباهی زنگ بزنیم به اونی که قایمکی دوسش داریم.
درسته که حرف زدن باهات آخرین چیزیه که میخوام ولی اینو هم میدونم که تو این ساعت و دقیقه تنها چیزی که حوصلشو دارم تویی؛
کاش یه برنامه ای درست میکردن میتونستیم اشتباهی زنگ بزنیم به اونی که قایمکی دوسش داریم.
من تو رو با همون باره اولی که دیدمت به شفافی فهمیدم نمیتونی تصادفی باشی من میدونستم روحِمن خیلی قبلتر از اینا روحِتو رو برای جان پناه گرفتن توی این دنیا انتخاب کرده و خودتم خوب میدونی چیزی که بین ماست ما رو به هم وصل کرده و هیچ موقع از بین میره حتی اگه ماهیا توی ابرا شنا کنند و ماه کف دریاچه غرق بشه؛ چه اهمیتی داره؟ من تورو دارم و این عشق به من چیزی میده که نمیزاره هیچ وقت از هیچچیز به ترسم.
تو قشنگی مثل شکلهایی که ابرا میسازن مثل اولین لبخندی که عاشقا به هم میزنن مثل نشستن اولین قطره بارون روی گونه مثل کاشتن یه بوسه شیرین روی پیشونی بعد از یه روز خسته کننده و طولانی میمونی؛ برای همینه همیشه میگم ذخیره تمام نشدنی ارامش اگه ادم بود قطعا شکل محبوب من میشد! میخوام بدونی من هیچ وقت نمیرم و هیچ موقع هم نمیذارم که تو بری؛ چون چیزی که بین ماست اتصالیه که هیچ وقت قطع نمیشه.
یه روز یه کسی پیدا میشه که با هیچکدوم از معیارات جور نیست ولی تو به شکل دیوانه واری میخوایش ..
ولی جمله ی "نترس من کنارتم" رو وقتی تو بهم میگی، انگار قوی ترین مُسکِن دنیا بهم تزریق شده، انگار تو یه خونه آهنی و محکم که هیچ چیز بدی نمیتونه بهش نفوذ کنه نشستم، انگار داره سیل میاد ولی من یه سایهبون محکم بالاسرمه، انگار همه جا تاریکه ولی دورِ من روشنه، انگار همه رفتن ولی ینفر که بهترینه توو دنیا کنار من مونده. وقتی همچین حرفایی بهم میزنی احساس میکنم امن ترین جای دنیا نشستم ، کنار امن ترین آدم ، بدون هیچ ترسی.
من حساس نیستم؛ من فقط به حرفات و رفتارات توجه و فکر میکنم، چون برام مهمن، چون ازت انتظار دارم، چون تو فرق داری، چون تو مهمی، چون دوست دارم.
همیشه آدمای مغرور رو دوست داشتم؛
چون گفتن دوستت دارم خیلی واسشون سخته ولی وقتی میگن عجیب به دلت میشینه؛
میدونی چرا؟ چون مطمئنی از سر عادت نگفته؛
چون مطمئنی تیکه کلامش نیست.
چون مطمئنی واسه گفتنش پا روی همهی غرورش گذاشته.
چون مطمئنی وقتی میگه “دوستت دارم”، یعنی واقعا دوستت داره.