کربلایی حسین طاهریa-madar-deltangam.mp3
زمان:
حجم:
12.01M
مادرمی میشه مگه برات آروم گریه کنم؟😭💔
کاش در صحرای محشر وقتی خدا پرسید :
بندهی من روزگارت را چگونه گذراندی ؟!
مهدیِ فاطمه برخیزد و بگوید . .
منتظرِ من بود . .💔:)
آقا جان هر جای دنیایی دلم آنجاست .
#اللهمعجللولیکالفرج
بی مقدمه سلام آقا . .
نه حالش را دارم و نه زبانم به زمینه چینی میچرخد . .
بی پرده میگویم و سر راست ، دلم گرفته و بغضی میان گلویم جا خوش کرده ، غریبه نیست اما این بار قوی تر از هربار است ، این بار عزم کرده برای بریدن نفسم:)
نه حرف میشود و نه اشک و من خوشبخت ترینم تا زمانی که نگفته میفهمی و ننوشته میخوانی حرف دلم را .
جایی حوالی سینه ام تیر میکشد ، همانی که نام قلب را یدک میکشد . .
این روز ها بهانه گیری هایش بیش از پیش شده ، ناز میکند برای ساز زدن و ناکوک شده سازش . .
میدانم حرفش چیست !
میدانم چه میخواهد و بی قراریش از برای چیست !
میدانم اما . .
اما قرار نیست همیشه دنیا بر خواستش بچرخد .
قرار نیست هر چه میخواست همان شود .
قرار نیست بر تمام خواسته هایش مهر تایید زده شود .
علاجش را هم میدانم . .
علاجش رسیدن به خواستش نیست .
علاجش را میدانی جانم به قربانت . .
میدانی ساعتی حضور در روضهی مادر به اندازه سالها ، آرامش تزریق میکند به رگ به رگش:)
میدانی چای روضه جان میبخشد به بیجانیش🙃.
میدانی آقای من . .
میدانی صاحب الزمانم . .
میدانی صاحب قلبم . .
حال که عالِمی به احوالات این حقیر ، محرم بدان و دعوتش کن تا حتی شده برای دقیقهای پای روضهی مادرت نفس تازه کند .
بگذار بیاید تا بلکه کوک شد ساز ناکوک قلبش .
راضی نباش به بی نفس شدنش دور از روضه🥲.
راضی نباش که به جنون برسد از این که لایق حضور در مجلس عزای مادرت نیست . .😭💔
دست ما را به مجلس عزای مادر سادات برسانید فقط . .
ـ اندر احوالاتِ دوری از مجلس عزای مادرسادات و گِله به مولا:) ـ
#مـأوا_نوشت
اگر آتش میان پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
اگر مهرِ علی در سینهات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری . .