#جرعه_ای_از_دریا
❇️ بحث شیعه و سنی ربطی به خارجیها ندارد.
🔹️ خاطرهای از #میرزای_شیرازی(ره):
یک وقت در #سامرا بین #شیعه و #سنی اختلاف شدیدی میشود و فیالجمله کشتاری هم اتفاق میافتد. اوضاع اینقدر آشفته بود که مرحوم آقای مجتهدی تبریزی از قول حاج شیخ #عبدالکریم حائری نقل میکرد: «باری در #سرداب بود که قرار بود بالا بیاورند تا به جای دیگر منتقل شود. هرچه به یکی از حمالهای #سامرا گفتیم برو این بار را بالا بیار حاضر نشد و میترسید که اگر به سرداب رود گرفتار شود و او را بکُشند». خلاصه اوضاع در آن زمان اینقدر آشفته بود.
🔹از طرف #انگلیسیها پیش میرزای #شیرازی میآیند و برای کمک به ایشان میگویند: «هرچه امر بفرمایید در اختیار شما قرار میدهیم و از شما اطاعت میکنیم!». میرزا میفرماید: «بحث ما یک بحث داخلی و خانوادگی است. دو تا برادر با هم یک مسئلهای دارند. این صحیح نیست که غیر بیاید مداخله کند. خود ما حل میکنیم و مسئلهای نیست که شما بخواهید دخالت کنید».
📚جرعهای از دریا، ج ۱، ص ۱۱۹
"┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
🌐 کانال "مباحثه فقاهت"
🆔 @mobahathah_ir
#حکایت_خوبان
❇️ زهد فوق العاده آیت الله شیخ عبدالکریم حائری(ره)
◾️ مرحوم آیتالله شیخ #عبدالکریم حائری از آن زُهادی بودند که خادم ایشان نقل کرده است که من در زمستان سرد منقل را آتش کردم که برای ایشان ببرم؛ تا بردم داخل اتاق ایشان، فرمودند که من هنوز نتوانستم برای #طلاب زغال تهیه کنم، چون پول نرسیده، لذا من نمیتوانم خودم را گرم کنم!
◾️در اواخر ایام حیاتشان برای حوزهی علمیهی قم پنجاه هزار تومان بدهکار بودند. #پنجاه_هزار_تومان آن موقع نمیدانم چند میلیارد تومان امروز میشود. این مقدار #بدهکار بودند، نه برای شخص خودشان، بلکه برای حوزهی علمیهی #قم.
◾️ بعد فرموده بودند من از قرض داشتنم نگران نیستم؛ از این نگرانم که خدای متعال بفرماید ما به تو #آبرو داده بودیم، چرا بیش از این #قرض نکردی که خرج حوزه کنی؛ یعنی این آبرو هم یک ماآتاکالله است.
◾️ در روایات هم هست همانطور خدا زکات مالتان را بر شما واجب کرده، زکات #وجاهت شما را هم لازم کرده است.
📚کتاب پندهای سعادت جلد یک ص ۲۲-۲۰ (آیت الله شب زنده دار)
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
🌐 کانال "مباحثه فقاهت"
🆔 @mobahathah_ir