اولین شاعری که درخصوص واقعه مباهله شعر گفته است در قرن چهارم ؛
#کسایی_مروزی
فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین
فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین
فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست
فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین
فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا
کآفریدش خالق خلق آفرین از آفرین
ای نواصب ، گر ندانی فضل سرّ ذوالجلال
آیت قربی نگه کن و آن ِ اصحاب الیمین
قل تعالو ندع بر خوان ، ور ندانی گوش دار
لعنت یزدان ببین از نبتهل تا کاذبین
لا فتی الّا علی برخوان و تفسیرش بدان
یا که گفت و یا که داند گفت جز روح الیمین ؟
آن نبی ، وز انبیا کس نی به علم او را نظر
وین ولی ، وز اولیا کس نی به فضل او را قرین
آن چراغ عالم آمد ، وز همه عالم بدیع
وین امام امت آمد ، وز همه امت گزین
آن قوام علم و حکمت چون مبارک پی قوام
وین معین دین و دنیا ، وز منازل بی معین
از متابع گشتن او حور یابی یا بهشت
وز مخالف گشتن او ویل یابی با انین
ای به دست دیو ملعون سال و مه مانده اسیر
تکیه کرده بر گمان ، برگشته از عین الیقین
گر نجات خویش خواهی ، در سفینه نوح شو
چند باشی چون رهی تو بینوای دل رهین
دامن اولاد حیدر گیر و از طوفان مترس
گرد کشتی گیر و بنشان این فزع اندر پسین
گر نیاسایی تو هرگز ، روزه نگشایی به روز،
وز نماز شب همیدون ریش گردانی جبین
بی تولّا بر علی و آل او دوزخ تو راست
خوار و بی تسلیمی از تسنیم و از خلد برین
هر کسی کو دل به نقص مرتضی معیوب کرد
نیست آن کس بر دل پیغمبر مکّی مکین
ای به کرسی بر ، نشسته آیت الکرسی به دست
نیش زنبوران نگه کن پیش خان انگبین
گر به تخت و گاه و کرسی غرّه خواهی گشت ، خیز
سجده کن کرسیگران را در نگارستان چین
سیصد و هفتاد سال از وقت پیغمبر گذشت
سیر شد منبر ز نام و خوی تگسین و تگین
منبری کآلوده گشت از پای مروان و یزید
حق صادق کی شناسد وانِ زین العابدین ؟
مرتضی و آل او با ما چه کردند از جفا
یا چه خلعت یافتیم از معتصم یا مستعین ؟
کان همه مقتول و مسموم اند و مجروح از جهان
وین همه میمون و منصورند امیرالفاسقین
ای #کسایی ، هیچ مندیش از نواصب وز عدو
تا چنین گویی مناقب دل چرا داری حزین ؟
https://eitaa.com/mobahelerey
#شاه_نعمت_الله_ولی در ترجیع بندی که با مطلع ذیل شروع می شود ؛
تا لوای حیدری بر طارم خضرا زدند
کوس عزش بر فراز عالم اعلا زدند ...
در اشاره ای به آیه مبارکه ی مباهله این گونه بیان می دارد که ؛
روح اعظم جان عالم عقل کل از جان و دل
در امامت اين امام انس و جان جانان اوست...
نفس خيرالمرسلين است و ولي کردگار
لافتي الا علي لاسيف الا ذوالفقار...
https://eitaa.com/mobahelerey
علی ، غدیر، مباهله
نماهنگ #مباهله #عبدالرضا_هلالی https://eitaa.com/mobahelerey
شعر نماهنگ #مباهله
فرشته ها با هلهله اومدن یه قافله
تا بگن خدا برا علی چه شأنی قائله
توی آیه ی مباهله
خدا خدای سبحان
تو آیه های قرآن
تو شرح آل عمران
سند آورده واسه ی ولایت علی و بچه هاش
همون جا که تو قرآن مسیحیان نجران
شدن سراپا حیران
برای تا همیشه از ابهت علی و بچه هاش
رسیده اند تا اگه عیسی رو پسر برای خدا معرفی کنند
کسی که لم یلد و لم یولد است را مسیحا معرفی کنند
کم بها معرفی کنند
ندا رسید ای محمد امین
فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ هم چنین
نِسَاءَنَا ، نِسَاءَکُمْ بعد از این
نفس های ما و نفس هایتان نزد رب العالمین
ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ
علی علی ناخدای کشتی نجات و با خدا علی
علی علی ای که لحظه ای نبوده از تو حق جدا علی
علی علی ای همیشه ابتدا و انتهای ماجرا علی
علی علی ای صدای هر کسی که خسته می شود علی
علی علی ای کلید هر دری که بسته می شود علی
علی علی ای پناه هر که دل شکسته می شود علی
علی علی ای همیشه ابتدا و انتهای ماجرا علی
https://eitaa.com/mobahelerey
شعر #مباهله از ؛
#مرضیه_عاطفی
محمد آمد و نورٌ علی نور است همراهش
علی یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش
حسن محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش را
قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش
خدا دلدادۂ این پنج تن بود و سفارش کرد
که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش
مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند
پیمبر بود و خانوادۂ از غیب آگاهش
هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس
ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش
علی بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست
که عیسی می رسد بیتاب و سرگردان به درگاهش
خدا داده به زهرا آنچنان اعجاز که والله
به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش
پسرهای علی هم که اگر نفرین کنند ای وای…
زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش
مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود
امان از ذوالفقارِ مرتضی و خشم گهگاهش!
https://eitaa.com/mobahelerey
47.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شکستهاند قلمها و بستهاند دهانها
نشستهاند قدمها و خستهاند توانها
نبرده راه به جایی خیال از تو سرودن
چه ساکناند زمانها، چه الکناند زبانها
چه حاجتی به بیان است آنچه را که عیان است
که شرح عمر کمت نیست در توان بیانها
کم از شکوه تو گفتند راویان احادیث
نشسته داغ عظیمی میان سینۀ آنها
کسی که حرز تو را بسته است بر سر بازو
کشیده خط سیاهی به دور خط و نشانها
یکیست لطف و عتابت هر آن که دور شد از تو
چشیده است بلاها و دیده است زیانها
تویی که مرجع حلُالمسائل است نگاهت
به ما نگاه بینداز در هجوم گمانها
همیشه قصۀ تو میخورد گریز به گودال
درست لحظۀ آخر بریده است امانها
رضا شدهست علیاکبر و شدی تو حسینش
عوض شدهست فقط جای پیرها و جوانها
دوباره راهی مشهد شدیم و توشۀ ما شد
پر از عریضۀ حاجت شبیه نامهرسانها
غریبزاده! قریبِ به اتفاق سپردند
که حاجت از تو بخواهیم ای امام جوانها!
#سید_جواد_صفی
https://eitaa.com/mobahelerey
❤️ پیوند آسمانی ❤️
شعر ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیه از ؛
#خلیل_کاظمی
طی شد دگر روز غم و چشم انتظاری
میکرد حیدر از شعف ساعت شماری
آمد ز بهر فاطمه او خواستگاری
با صد امید و ذوق و شوق و بی قراری
کوبید تا بیت النبی ساقی کوثر
آمد ندای ادخلی از سوی داور
در خانه ختم رسل داماد آمد
شاداب تر از شاخه ی شمشاد آمد
بر دیدن شیرین خود فرهاد آمد
شاگرد عقل کل بر استاد آمد
داماد با پیغمبر آن دم رو به رو شد
از بهر کار خیر گرم گفت و گو شد
ای کاش این وصلت به شادی سر بگیرد
نخل ولایت تا قیامت بر بگیرد
عرش الهی تا ابد زیور بگیرد
مرغ سعادت بهر آنها پر بگیرد
الحق دعای حوریان آن دم اثر کرد
بانگ مبارک باد را جبریل سر کرد
هان سفره ی عقدی به شادی گستراندند
داماد را نزد عروس خود نشاندند
با هلهله گل بر سر آنها فشاندند
ختم رسل با جبرئیلش خطبه خواندند
از پرده ی دل فاطمه بهرش بلی گفت
او یا علی و یا علی و یا علی گفت
او یک بلی گفت و به دنبالش بلا دید
او یک بلی گفت و پی اش صد ماجرا دید
او یک بلی گفت و جفا دید و جفا دید
او یک بلی گفت و چها دید و چها دید
او با بلی ها شد بلا گردان مولا
تا پای جان بنمود جان قربان مولا
بردند روی دست خود غلمان جهازش
دیدند حوران با لب خندان جهازش
کردند سیاهه ز امر یزدان جهازش
جان بود و جانان بود و یک قران جهازش
همچون عروسی در جهان دیگر نباشد
داماد مثل حیدر صفدر نباشد
شد سوی بیت بخت خود زهرا روانه
با یک جهان ایثار و مهرو عاشقانه
میریخت یکسر اشک سرخ و دانه دانه
بگرفت آندم بهر مامش او بهانه
در آن زمان جای خدیجه بود خالی
بیند عروس خویش با مولی الموالی
در حجله با چشمان گریانش پیمبر
بگذاشت دست فاطمه در دست حیدر
گفتا که او از بهر تو نیکوست همسر
هستی تو هم از بهر او فرزانه شوهر
بر پای یکدیگر الهی پیر گردید
با درد و داغ خویشتن تفسیر گردید
https://eitaa.com/mobahelerey
#طاهره_ابراهیم_نژاد
نه تنها جبرئیل از شوق راهی زمین می شد
که مهمان علی امشب خود عرش برین می شد
ملائک مژده رحمت به عرش و فرش می دادند
امیرالمومنین داماد ختم المرسلین می شد
https://eitaa.com/mobahelerey
نام اثر:
#مَرَجَ_البحرین
(به معنی تلاقی دو دریا)
اثر: #استاد_روح_الامین
موضوع: ازدواج حضرت علی ع و حضرت زهرا س
عشق زیبا می شود دریا به دریا می رسد
طبق دستور خدا زهرا به مولا می رسد
دیدنی تر می شود پیوند ماه و آفتاب
معنی نورّ علی نور است این پیوند ناب
فاطر و تطهیر و کوثر، فتح و نور و عادیات
این چنین زیبا به هم پیوند خورده مُحکمات...
#ناصر_دوستی
#برشی_از_یک_مثنوی_بلند
https://eitaa.com/mobahelerey