eitaa logo
علی ، غدیر، مباهله
158 دنبال‌کننده
55 عکس
69 ویدیو
2 فایل
اطلاع رسانی در خصوص فعالیت های مرتبط با اعیاد سعید غدیر و مباهله اشعار با موضوع غدیر و مباهله (قدیم و معاصر) ارتباط با ادمین ؛ @alirezaghorbankhan
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر از ؛ محمّد، با خودش آورد، محبوبش، حبیبش را حسن، آن باغ حُسنش را، حسین و عطر سیبش را زنی از راه می‌آید، که مریم دارد آرزو،  به رویش وا کند، یک لحظه چشمان نجیبش را کنار نفسِ خود، دارد می‌آید احمد و ساقی فقط داند، دلیلِ مستی و حال عجیبش را رسید از راه، روح‌الله و سرّالله و سیف‌الله شنید از آسمان، عیسی‌ابن‌مریم هم، نهیبش را نگاهی می‌کند یعسوب و می‌ترسند ترسایان چه کس، این‌گونه بیرون کرده از میدان، رقیبش را؟ بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید: چه خواهد شد اگر حیدر، کِشد تیغ مهیبش را «پدر» با ما، «پسر» با ما، دَمِ «روحُ‌القدس» با ماست بگو در پای حیدر، افکنَد ترسا، صلیبش را به پای «ایلیا» اُفتند یا در نار، می‌بخشد قسیمُ النار والجنت، به هر نفسی، نصیبش را فقط «دست خدا» کافی است، بی‌تیغ دودم، حتی به آنی رو کند، دست کلیسا و فریبش را چه می‌فهمد؟ زبانِ آن‌که بخشیده است، جانش را کلیسایی که با انجیل، پر کرده‌ست، جیبش را نبودی یا رسول الله! آن روز و در آن کوچه ببینی، حال و روزِ حیدر و یاس غریبش را نبودی با علی، آن روز بر بالین بانویش که آمینی بگویی، یا امین! «أمّن یُجیب»ش را خدا تنها خبر دارد، چه حالی دارد، آن وقتی که بیند عاشقی، بیمار در بستر، طبیبش را https://eitaa.com/mobahelerey
شعر از ؛ این پنج نور، علت زیبای خلقتند  اسرار پنج حرفِ حروف «کرامت»ند  این خانواده اشرف اولاد آدمند  اینها طبیب درد طبیبان عالمند  این پنج تن خلاصه‌ی احساس خالقند  اندازه دل همه‌ی خلق، عاشقند  خاکی شدند تا ره افلاک وا کنند  «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»  زیباترین سپاه به میدان رسیده بود پای ابوتراب به نجران رسیده بود  آنان که لاف، پیش شه لافتی زدند  تا چشمشان به هیبتش افتاد، جا زدند  یک اخم مرتضی علی و ختم غائله  اینگونه‌ شد خلاصه‌ی روز مباهله  https://eitaa.com/mobahelerey