eitaa logo
مباحثات
1.7هزار دنبال‌کننده
211 عکس
99 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
12.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین رهدار درباره نواندیشی در حوزه/1 🔹فقیه ما الان چنین می‌اندیشد که می‌تواند داخل قم باشد و شیراز را مدیریت کند، گه گاهی با هواپیما یا اتوبوس می‌رود یا با تلفن و اینترنت محیط را می‌بیند. فقیه گذشته ما چون این امکانات را نداشت، به خود محیط می‌رفت بخش اول گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/21748 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️هسته مشترک مناسک شیرازی‌ها «دیگری‌سازی» است 🔸پایان‌نامه‌های حوزوی | سیمین همتی، فارغ‌التحصیل علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتگو با مباحثات: 🔹من برای اینکه بتوانم جریان شیرازی را بشناسم، چند گزینه داشتم، حوزه زنان، حوزه آقایان، رسانه و برخی موارد دیگر. اینکه چرا حوزه زنان را انتخاب کردم، یک دلیل ساده آن این است که من زن بودم و آنها هم زن بودند، ارتباط گرفتن چندان آسان که نه، اما در هر صورت امکان‌پذیر بود. چون در هر صورت ارتباط خانم با آقایان و صحبت با آنها در فضای حوزه سخت‌تر است. 🔹دلیل دیگر این بود که این حوزه یک فرق اساسی با حوزه‌های دیگر دارد، اینکه هدف و دروسی که برای رسیدن به آن هدف تدوین شده است، جهت تربیت مبلغ است، یا همان تیپی که به عنوان «خانم جلسه‌ای» می‌شناسیم، نه یک شخص نخبه کاملا مجزا از عامه، بلکه زنانی که دائما در حسینیه‌ها و مجالس خانگی با عامه مردم در ارتباط هستند و از این جهت بسیار تاثیرگذارند. این هم موردی بود که برای من خیلی مهم بود. 🔹اما در کل، میان انتخاب‌هایی که وجود داشت، زن بودن جامعه تحقیق خیلی مهم بود، به این دلیل که عمده مطالعات دین مردانه است و من می‌خواستم از این پیله مردانه خارج شوم. یعنی در حوزه مطالعه خودم بخواهم بگویم هر صدایی هم که از «شیرازی‌ها» شنیده شده، مردانه بوده. در واقع زنان این جریان کاملا غایب ماجرا هستند. 🔹آن چیزی که درباره شیرازی‌ها توجه من را به خودش جلب کرده بود، یکی جنس مناسکی بود که به آن پایبند هستند و برای آن تبلیغ می‌کنند. مناسکی که اگر بخواهیم هسته مشترکی در بین آنها پیدا کنیم، از نظر من در آن محور اصلی، بحث «دیگری» و فرایند «دیگری‌سازی» بود. دیگری به معنای غیر خودی که من خودم را در تمایز با او می‌شناسم، تمایزی که در آن سعی می‌کنم برتری خودم را حفظ کنم. من حس می‌کردم که این هسته اصلی این نگاه است. 🔹چیزی که من در برخوردم با این دوستان دیدم و جالب بود، این بود که اینها با وجود اینکه خیلی سفت و سخت به یک سری عقاید سنتی دینی پایبند بودند، اما به شدت روی فعالیت اجتماعی تاکید داشتند، این نکته خیلی برای آنها مهم بود، حتی جایی که مجبور بودند به خاطر خانواده، این مساله را کم کنند، آن را نوعی تنزل و سقوط می‌دانستند، این برای من خیلی جالب و جذاب بود. صرف وجود چنین حوزه‌ای با تاکید بر فعالیت اجتماعی زنان به نظر من نشانه یک نوع تحول است. 🔹من راجع به مناسک از آنها سوال می‎کردم، اینکه چه ایامی را در طول سال دوست دارند؟ چه مناسکی را دوست دارند؟ و اصلا چرا اینها را دوست دارند؟ در واقع از میان پاسخ‌ها و صحبت‌های آنها، سوالات بعدی‌ام را شکل می‌دادم. مثلا آنها به بحث وحدت اشاره می‌کردند، که از نظر آنها این بحث پذیرفته شده نیست، بحث تولی و تبری را مطرح می‌کردم، در واقع بیراه نیست اگر بگویم دیگری‌سازی به زبان «خودی» یعنی به زبان جامعه تحقیق من بسط یافته همان بحث تبری است. طی این بحث‌ها من پاسخ سوالاتم را می‌گرفتم. 🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21885/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️تحوّل‌خواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۳) 🔸تحوّل حوزه و اقامۀ دین الهی 🖊مهدی برزگر 🔹هدف نهایی و وظیفه اصلی همه پیامبران و امامان در یک کلمه خلاصه می‌شود که عبارت است از اقامۀ دین، چرا که خدای متعال می‌فرماید: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَ مَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لاَ تَتَفَرَّقُوا فِيهِ …» بنابراین رسالت اصلی حوزه‌های علمیه نیز – به عنوان امتداد خط مبارک و نورانی رسالت و امامت – باید اقامه دین باشد. 🔹 یک زمان اقامه دین و حفظ آن به قیام بر ضد طاغوت پهلوی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی منجر به استقرار نظام جمهوری اسلامی و تحقق نظریه ولایت مطلقه فقیه و مرم سالاری دینی گردید. امّا فرایند تحقّق اهداف اسلامی و اقامه دین الهی هرگز در این حدّ متوقف نمی‌شود، بلکه افق‌های بلندتری در برابر ماست و همّت‌ها را باید عالی‌تر نمود. 🔸تحقق این اهداف متعالی و اقامه دین توسط حوزه‌های علمیه در گرو دو اقدام است: یکم: تحکیم پایه‌های دینی نظام 🔹باید آن قدر پایه‌های دینی نظام اسلامی مستحکم شود و نظریه ولایت فقیه و ابعاد گوناگون آن مورد بحث و کنکاش علمی دقیق قرار گیرد که دیگر هیچ کس نتواند با تمسّک به برخی توجیهات سست در اصل نظریه ولایت مطلقه فقیه تردید افکنی کند. دوم: ادامه فرایند تحقّق اهداف اسلامی 🔹یعنی تلاش برای تحقّق دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدّن اسلامی. ناگفته پیداست که حرکت در این راستا کار ساده‌ای نیست، بلکه عملیاتی بسیار بزرگ و خطیر و از سنخ کارهای پیامبران و امامان است. دولت اسلامی زمانی محقّق می‌شود که اوّلاً مدیران کشور افرادی شایسته، متدیّن و دارای نصاب قابل قبولی از عقاید و رفتار اسلامی و تقوای مدیریتی – که تراز آن بسیار بالاتر از تراز تقوای فردی است – باشند و ثانیاً ساز و کارها و ساختار اداره کشور به گونه اسلامی طرّاحی و نوسازی شوند. 🔹تا زمانی که هنوز عمده دروس خارج ما مربوط به مسائل فردی و غیر مبتلا به جامعه و نظام است، کتاب‌های درسی اصلی ما سنخیتی با زمان حاضر و جذبه‌ای برای طلاب جوان ندارند و عمر و جوانی طلاب عزیز صرف فهم عبارات پیچیده و مغلق آن‌ها می‌شود، نظام پژوهش ما ضعیف و موضوع محور است، نظام آموزشی حوزه طولانی و فرسایشی است، علوم انسانی ما ترجمه متون دهه‌های گذشته غرب است، تنوّع استعدادها در حوزه لحاظ نمی‌شود و همه تا «ده سال» محکوم نظام آموزشی واحدند، عموم طلاب گرفتار مشکلات شدید معیشتی هستند و … نمی‌توان حوزه را حوزه‌ای انقلابی و تحوّل‌خواه نامید و از آن توقّع داشت در برابر امواج سهمگین پسا مدرن تمدّن غرب بایستد و دم از تمدّن‌سازی اسلامی بزند. 🔹چنین رویکردی است که از آن تعبیر به «سکولاریسم حوزوی» می‌شود که خطرش از سکولاریسم غربی بیشتر است، چرا که سکولاریسم تجدّد‌خواه غربی یک جریان عریان است و به صراحت می‌گوید دین هیچ ربطی به زندگی دنیایی ما ندارد، بلکه فقط مربوط به رابطه فردی ما با خدا است. 🔹امّا سکولاریست‌های حوزوی از یک سو مدّعی‌اند اسلام کامل‌ترین دین است و دینی فرازمانی و فرامکانی است و پاسخ همه نیازهای انسان را تا قیامت خواهد داد، ولی از سوی دیگر وقتی از آنان در عرصه‌های گوناگون زندگی تقاضای برنامه اسلام را می‌کنید، هم دستشان خالی است و هم هیچ تلاش درخوری برای نیل به پاسخ در آنان نمی‌بینید. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21978/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
هم‌اکنون مراسم بزرگداشت علامه جعفرمرتضی در حرم حضرت معصومه(س) 🔹متاسفانه علیرغم حضور گسترده مراجع, علما و حوزویان، بی‌نظمی و سوء مدیریت در برگزاری مراسم حاکم است. جادارد چنین برنامه‌هایی به‌گونه‌ای برگزار شود که شأن صاحب مجلس و حضار رعایت گردد. 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️آیت الله قاضی طباطبایی، شهادت در راه آرمانی انقلابی 🔸بازنشر | به مناسبت سالروز شهادت اولین شهید محراب 📎http://mobahesat.ir/5305/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات/آیت‌الله حسینی بوشهری دبیر شورای عالی حوزه علمیه و عضو مجلس خبرگان رهبری که دچار عارضه قلبی شده‌است ظهر امروز جهت انجام مراقبت‌های پزشکی به تهران منتقل شد. برای صحت و شفای عاجل ایشان دعا می‌کنیم 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️پیش‌قراول طلاب شیعه لبنان در حوزه علمیه قم 🖊یادداشت شفاهی استاد یوسفی غروی به مناسبت درگذشت علامه سید جعفرمرتضی عاملی 🔹مرحوم آسید جعفر مرتضی عاملی لبنانی از خانواده‌ای اهل علم بود، گرچه پدر ایشان ملبس نبود، اما از طلاب فاضل معمم چیزی کم نداشت، دارای کتابخانه بسیار مفصلی بوده و اهل مطالعه بود. لذا، توانسته بود که رضایت دو فرزندش را برخلاف محیط زمانی و مکانی آن زمان لبنان به دست آورد. به ویژه در دوره قبل از پیروزی انقلاب و پیش از آنکه مشوقاتی فراهم شود. 🔹طلاب لبنان یا به خصوص طلاب جبل عامل لبنان از میان دو حوزه قم و نجف، مایل به حوزه نجف بودند، چون زبانشان، زبان عربی است و غالبا در حوزه نجف، اساتید و مدرسین بیشتر به زبان عربی هستند، دیگر برایشان ضرورت ندارد که حتما مثلا بر زبان فارسی مسلط باشند، حتما در درس‌های غیر عربی حاضر شوند. طلاب می‌توانند در میان همشهری‌ها یا لااقل هم زبان‌هایشان، اعم از اینکه همشهری آنها باشند یا نباشند، وارد شوند. اما باید توجه داشت اوایلی که این دو برادر، البته یکی پس از دیگری، مایل به اشتراک در حوزه علمیه شیعه شدند، بعثی‌ها در عراق سر کار آمدند و بر سیاست و حکومت مسلط شدند. 🔹هنوز بیرون کردن طلاب ایرانی عراق و نجف اشرف – سال پنجاه هجری- رخ نداده بود که مرحوم آقای آسید جعفر مرتضی به ایران آمدند. در آن زمان مدرسین به زبان عربی در ایران خیلی کمیاب بودند. به یاد دارم که مرحوم آسید جعفر مرتضی در آن ایام به فارسی مسلط نبودند، ایشان مرحوم علامه آیت الله سید محمدمهدی روحانی را پیدا کرده بودند که برای آسید جعفر درس‌های حوزوی را تدریس کند و حتی تا کفایتین مرحوم محقق آخوند خراسانی را برای ایشان تدریس می‌کردند. 🔹خود مرحوم آقای آسید جعفر برای من نقل کرد که پدرم که جهت مسافرت به قم آمده بودند، از اینکه چرا من مشغول به تاریخ شدم، گله‌مند است، توقع دارد که من بیشتر در همان رشته فقه و اصول مشغول باشم و مقصد اجتهاد باشد و نه کارهای دیگر یا درس‌هایی که در نظر حوزه غالبا به عنوان درس‌های جانبی به شمار می‌آیند. بنابراین، ایشان مدتی بنا به رعایت نظر مرحوم پدرشان، آماده کردن درس‌های تاریخ را کنار گذاشتند و مشغول درس‌های اصلی حوزه شدند. 🔹اما چیزی نگذشت که مرحوم پدرشان به رحمت خدا رفت، دیگر پرداختن به درس تاریخ، برای پدرشان ایجاد ناراحتی نمی‌کرد. لذا ایشان به بحث تحقیق در تاریخ بازگشتند و دو یا سه کتاب از ایشان پیرامون سه معصوم به طور تحقیقی و مفصل تدوین شد. 🔹کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم» که به صورت ترجمه و تلخیص و به زبان فارسی و در ۲۰ جلد توسط آقای دکتر محمد سپهری منتشر شد. البته نسخه عربی آن نیز به ۳۶ جلد رسید. همچنین ایشان شبیه این اثر نیز در ۳۵ جلد راجع به امیر المومنین با عنوان «الصحیح من سیره المرتضی»، یا «مرتضی من سیره المرتضی» نوشتند. ایشان کتاب دیگری نیز درباره امام حسین(ع) دارند که ظاهرا بیش از ۲۰ جلد آن منتشر شده است. 🔹کتاب‌های دیگر ایشان غالبا به صورت تدریجی در ضمن همین کتاب‌هایی که توسعه پیدا کرد، مندرج شد. مثلا ایشان کتابی راجع به سلمان فارسی داشتند که کتاب نسبتا مفصلی بود، این اثر در ضمن کتاب الصحیح ایشان آمده است. البته به عکس هم می‌توان گفت که همان اخباری را که راجع‌به سلمان در ضمن الصحیح آورده بودند، اینها جمع‌آوری و به صورت کتاب مستقلی منتشر شد. 🔹ایشان کتاب دیگری نیز با عنوان «حقائق هامه حول القرآن الکریم» دارند که این اثر نیز به فارسی ترجمه شده است که حقیقت‌های مهم راجع‌ به علوم قرآن کریم بوده و کتاب نسبتا مفصلی است و حدود سیصد صفحه دارد که بسیاری از محتوای آن در ضمن کتاب الصحیح آمده و مستقلا هم چاپ شده است. 🔹آسید جعفر مرتضی از پیش قراولان طلاب شیعه لبنانی در حوزه قم بودند. به طور ویژه بعد از پیروزی انقلاب، عده زیادی از طلاب لبنانی به حوزه قم سرازیر شدند. آنهایی که پیش‌قراول و پیش‌قدم بودند، زمینه‌ساز دیگران شدند و آنهایی که بعدا وارد حوزه قم شدند، نسبت به پیش‌قدمان و پیش‌قراولان خودشان در حوزه قم چشم امید و توقع داشتند. 🔹آقای آسید جعفر مرتضی در این زمینه، یعنی تاسیس مدارس یا مراکز درسی برای این طلاب اقداماتی کردند و اسم آن را «منتدی جبل عامل» جبل عاملیان قرار دادند. منزل بزرگی در کوچه ارک-یعنی در امتداد دفتر مجله مکتب اسلام و قبل از حسینیه ارک- با سعی و تلاش آسید جعفر مرتضی خریداری شد و این به عنوان اولین مرکز درسی طلاب لبنانی بود. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22007/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
اختصاصی مباحثات 🔸ظهر امروز آیت‌الله حسینی بوشهری تحت عمل جراحی قلب قرار گرفتند و بنابر اعلام تیم پزشکی عمل جراحی ایشان موفقیت‌آمیز بوده‌است و وضعیت درمانی ایشان رضایت‌بخش است. 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️سازمان وکالت؛ زمینه‌سازی امام حسن عسکری (ع) برای غیبت 🔸به مناسبت شهادت امام حسن عسکری (ع) 🖊سیدجواد میرخلیلی 🔹شیعه در عصر امام حسن عسکری علیه اسلام به صورت پراکنده در سرزمینهای مختلف حضور داشت. با این حال امام عسکری برای اینکه با توده‌های مردم و کسانی که هوادار ایشان بودند ارتباط برقرار کنند از نماینده استفاده می‌نمودند. چنان که گفته شده در مناطق مختلفی همچون در ایران مثل نیشابور، بیهق، ری و قم، کوفه، بغداد، مدائن، مصر، یمن، حجاز و سامرا که در آنجا شیعیان زندگی می‌کردند، امام حسن عسکری از شیوه‌ای تحت عنوان «نظام وکلایی» استفاده می‌نمود و شیعیان را نیز به منظور دریافت پاسخ‌های مسائل فکری و شرعی و مسائل مالی به آن وکلا ارجاع می‌داد. 🔹نهاد و یا سازمان وکالت، به مجموعه‌ای از فعالیت‌های هماهنگ تحت یک رهبری واحد بود که از عصر امام صادق علیه السلام مطرح و ساماندهی شد که دارای وظایف مشخص و ویژگی‌های خاصی بود و در دوران امامان بعدی به تدریج بر دامنه فعالیت آن افزوده گشت.‏‎ البته وکالت به مفهوم عام از عصر پیامبر گرامی اسلام و پیشوایان بعد از ایشان به صورت پی در پی وجود داشت. یکی از اهدافی که می‌توان برای این سازمان و یا نهاد وکالت به معنای خاص- که از عصر امام صادق علیه السلام به منظور نمایندگی عمومی ائمه برای انجام یک سلسله وظایف خاص در میان شیعیان به وجود آمد- برشمرد این بود که مجموعه‌ای از وکیلان با برنامه‌ای مشخص را دور هم جمع کند تا در نقاط مختلف جهان به خصوص سرزمین‌هایی که تعداد شیعیان بیشتر بود به فعالیت بپردازند. 🔹از مهم‌ترین وکلای امام حسن عسکری که بعدها به منصب نیابت خاص امام دوازدهم(عج) رسید، عثمان بن سعید بود که از سوی امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) به وکالت برگزیده شده و مورد وثوق این دو امام بود و به دفعات هم بر اعتماد به وی تأکید کرده بودند.‏‎ عثمان بن سعید شغل روغن‌فروشی داشت و از این شغل، به عنوان پوشش و محلی برای ارتباطات خویش استفاده می‌کرد و اموالی توسط او به محضر امام عسکری(ع) فرستاده می شد.‏ عثمان بن سعید چنان مورد وثوق حضرات ائمه بود که در سرسلسله وکلای مورد اطمینان در دوران حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به شمار می‌رفت؛ به گونه‌ای که کارگزاران یمن به صورت مستقیم زیر نظر وی فعالیت می‌نمودند. 🔹این شیوه؛ یعنی ارتباط با واسطه و توسط وکیل، نوعی زمینه سازی برای عصر غیبت یا دوران امامت حضرت مهدی(عج) محسوب می‌شد که آن حضرت از نظرها پنهان شدند و شیعیان توسط چهار وکیل و نایب خاص، امکان ارتباط با پیشوای خود داشتند.‏ نتیجه اینکه می توان گفت ائمه اطهار علیهم السلام به طور خاص از زمان امام صادق و اوج آن در زمان امام هادی و به طور خاص‌تر امام حسن عسکری علیه السلام، برای آماده‌سازی شیعیان برای دوران جدید و رویارویی با شرایط عصر غیبت، سازمان وکالت را به مثابه الگویی برای برآورده ساختن نیازهای جامعه اسلامی تأسیس و تقویت کردند. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22035/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
💥فراخوان مباحثات/ 🔹 براساس اعلام پایگاه اطلاع‌رسانی جامعه مدرسین، در پی درخواست حضرت آیت‌الله یزدی، ریاست محترم شورای عالی جامعه مدرسین مبنی بر گزارش شورای عالی و مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه در فصل اول سال تحصیلی۹۸-۹۹ ، مدیر محترم حوزه‌های علمیه سراسر کشور گزارشی از فعالیت‌های مرکز مدیریت را در صحن شورای عالی جامعه در تاریخ ۱۷ آبان ارائه می‌کند. 🔹لذا مباحثات از عموم طلاب و حوزویان دعوت می‌کند نظرات و پیشنهادات خود درباره عملکرد پیشین مدیریت حوزه و برنامه‌های آتی را جهت بررسی جامعه مدرسین و ارائه به آیت‌الله اعرافی به این نهاد ارسال کنند. 🔹فرم ارسال نظرات در آدرس ذیل قابل مشاهده است: https://www.jameehmodarresin.org/contact-us-farsipage-2.html 🔸باتوجه به بررسی گزارش و جمع‌بندی نظرات در هفته‌های آتی، این فراخوان به مدت دوهفته آماده دریافت نظرات خواهد بود. 🔻🔻🔻 @mobahesat
اختصاصی مباحثات/ 🔹شامگاه چهارشنبه ۱۵ مردادماه جلسه مشترک اعضای شورای عالی حوزه با جمعی از اساتید سطوح عالی برگزار خواهد شد. این جلسه دومین برنامه از سلسله جلسات اعضای شورای عالی با اساتید است که به موضوع «بررسی مسائل آموزش» اختصاص دارد. 🔹گفتنی است براساس مصوبه شورای عالی جلسات مشترکی با اساتید سطوح عالی برگزار خواهد شد و درهر جلسه تعدادی از اساتید باتوجه به موضوعات انتخابی که قبلاً اعلام شده‌است حضور خواهند یافت. 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️استعفا از لباس در اینستاگرام؛ چرا؟! 🖊صادق بابایی: 🔹مرزبندی‌های هویتی انکار شده! نشانه‌هایش را هم یکی پس از دیگری می‌بینیم. چند روز پیش‌تصویر یک آخوند ملبس را دیدم که با هجده سال سابقه‌ی طبلگی، از لباس آخوندی‌اش استعفا داد، آنهم در کجا؟ در اینستاگرام؛ سلبریتیزه‌ترین اَپ اجتماعی، مکانی که از اصل و اساسش به کار قِر و فِر مانکن و مدل جماعت می‌آید و حضور جدی دیگران در آنجا، مثل یک شوخی کوچک بیشتر نیست. تنها همین پدیده‌ی منفرد کافیست تا نشان‌مان دهد که مرزهای هویتی و ارزشی پیشین رنگ باخته. استعفا از لباس! در اینستاگرام! 🔹از این که بگذریم، به چرایی می‌رسیم!؟ اساساً چرا شخصی با هجده سال سابقه‌ی طلبگی، که طبیعتاً تازه اول بازدهی و باروری علمی و مالی و… اوست، به قول خودش، فصل جدیدی از زندگی را شروع می‌کند و از رخت آخوندی به در می‌آید!؟ کاری به شخص حقیقی این فرد ندارم، این سوالی است که مصادیق فراوانش، در ذهن مخاطبِ آشنا، خودنمایی می‌کند. چرا لباس‌گریزی و بی‌میلی نسبت به لباس آخوندی، در میان کثیری از طلاب شایع شده است؟ 🔹بعقیده‌ی من، اینجا هم می‌توان سراغی از همان کلیدواژه‌ی پیشین گرفت: انکار مرزها! لباس آخوندی در قدیم معنایی داشت و اکنون نیز معنایی دارد؛ اما تا حد زیادی متفاوت با معنای پیشین. لباس آخوندی تاکنون معنایش نمایندگی دین بود، شعبه‌ای سیّار از ورثة‌الأنبیا که دوّار بطبه بود و بین مردم می‌زیست تا هدایت‌شان کند. اخیراً اما، معنای این چند تکه پارچه عوض شده و یا به تعبیری وسعت یافته است؛ امروزه این لباس، علاوه بر نمایندگی دین، نمایندگی حاکمیت سیاسی را هم به گُرده می‌کشد. تجمیع این دو رسالت سترگ، آنهم در عصر خدایی کردن تکنولوژی، نسبیت ارزش‌ها، تبادل فرهنگ‌ها و انفجار اطلاعات، بالعیان بسی سنگین خواهد نمود. 🔹هرچند! آنکه این رخت از تن می‌کَنَد، از ناتوانی در ایفای نقش اجتماعی دم می‌زند اما، پیام مخفی این کنش و حتی توجیه و توضیح صریحی که به دنبالش می‌آید، آنست که افرادی در این صنف و لباس، دیگر حاضر نمی‌شوند که بار کمرشکن دفاع از دین سنتی و حاکمیت پر‌چالش مبتنی بر آن را به گُرده‌ی خویش بکشند؛ آنها ترجیح می‌دهند که حتی در فصل شکوفایی طلبگی‌شان هم که شده، عشق و علاقه‌شان به دین و حکومت دینی را نزد خود و در پستوی دل‌شان انباشت نمایند و حیات اجتماعی‌شان را از نو و با هویتی نوین بسازند. 🔹بسیاری از آنها احساس می‌کنند، تراز ورزیدگی علمی، اخلاقی و اجتماعی که این لباس طالب آنست، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در حوزه توشه کرده‌اند. گویا که این افراد حاضر نمی‌شوند، محدودیت در سبک زندگی طلبگی و انزوای منزلتی و گفتمانی آن را توأمان تحمل کنند؛ در نتیجه ترجیح می‌دهند که در پوششی مصلحت‌اندیشانه و یا حتی صادقانه، از ابتدا ملبس به این لباس نشوند و یا در صورت تلبس، از مخاطرات آن بکاهند و یا همچون آن طلبه‌ی مزبور، این رخت گران را برای همیشه از تن به در کنند. 🔹پانوشت: گویا آن شخص طلبه، پس از اعلام عمومی، از تصمیم خودش در ترک لباس پشیمان شده که در جای خود محل تامل است؛ آنچه پابرجاست، وجود پدیده‌ی لباس‌گریزی در میان بخشی از بدنه‌ی طلاب است. 🔸لینک مطلب: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22101/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat