اختصاصی مباحثات
دستخط نامه تسلیت حضرت آیتاللهالعظمی سیستانی خطاب به رهبر معظم انقلاب در پی شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی
این نامه در دیدار و عرض تسلیت حضوری نماینده ایشان حجتالاسلام والمسلمین شهرستانی تقدیم حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای شد.
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/
بینظیرترین اجتماع مردمی در قم
ساعت ۱۶ و دوساعت پس از زمانی که به عنوان آغاز مراسم اعلام شدهاست همچنان سیل جمعیت به سوی پیامبر اعظم روانهاست.
در این بین ضعف فعالیت مراکز تبلیغی کاملا مشهود است.
از چهارراه فاطمی(بیمارستان) تا ابتدای بلوار پیامبراعظم ازدحام جمعیت وجود دارد اما هیچ بلندگوئی برای راهنمایی وحتی شعار و عزاداری وجود ندارد و گروههای مردمی درحال عزاداری هستند!
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔸اختصاصی مباحثات
سخنان آیتالله سیدعلی محقق داماد در ابتدای درس خارج خود پیرامون شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی
انا لله و انا الیه راجعون.
🔹 شهادت آقای مرحوم سلیمانی حادثه بسیار تلخی بود. مرد خوبی بود و خدمات بسیاری هم انجام داد که شاید بعضی از قسمتهایش الان در تریبون های عمومی به ملاحظاتی قابل ذکر نباشد. سوریه را او نجات داد. و اگر خدمت او نبود، دیگر کشوری به نام سوریه وجود نداشت، و این کشور بین قدرتمندانی که برای بلعیدن آن دهان باز کرده بودند، تقسیم شده بود. بشار اسدی زنده بود یا نبود، کشور سوریه از دست رفته بود. سوریه با زحمات این مرحوم زنده شد و باقی ماند.
🔹به نظر بنده اجرهای خاصش هم هم همین شد که شهادتش به این وضع واقع شد. والا در این هفت هشت ده ساله، هر روز به طرق مختلف در معرض شهادت بود. اگر در آنجاها شهید می شد، در ایران تشییع می شد، او هم یکی از مدافعین حرم بود، که نظیر آن را هم زیاد داریم. ولی نه، خدا خداست که اینگونه و پر سر و صدا واقع بشود که در همه دنیا اثر بگذارد، حتی در خود آمریکا. اینها از نوادر است.
🔹 واقعا اجری است که خدا به او داد. بلا تشبیه، حضرت اباعبدالله الحسین، به کربلا هم نیامده بود، در مدینه کشته می شد، یا در مکه کشته می شد، چون در مکه تعدادی مامور بودند و زیر احرامشان شمشیر بسته بودند، که حضرت را در حال طواف شهید کنند، ولی وقتی ایشان به کربلا تشریف آوردند، شهادتش برای همیشه در نیای اسلام غوغایی به پا کرد، یک وجه شباهت در جریان سردار سلیمانی هم همین نکته است.
ایشان هر روز در معرض شهادت بود، هر روز منتظرش بود، یعنی می توانست به نحوی بی سر و صدا واقع شود، فقط در تاریخ ذکر شود، یا در لیست شهدای سپاه ذکر شود، و امثال اینها. ولی خدا خداست که اینگونه نامش برای همیشه پایدار شود.
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡روحانیت و بحران!
🔹 اعلام رسمی چگونگی سقوط هواپیمای اوکراینی ناگهان شوک بزرگی وارد کرد. از ساعات اولیه صبح روز شنبه بهت خاصی بر کشور حاکم است.
در گام نخست بهتر است واکنشهای مختلف را بررسی کرده و سپس بیاندیشیم روحانیت و حوزههای علمیه چه نقشی در این فضای بحرانی میتوانند ایفا کنند.
🔸 بخشی از جامعهی ایران به صورت کامل و همه جانبه حامی نظام و انقلاب هستند. این گروه اگرچه با شنیدن خبر خطای انسانی و پرتاب موشک خودی به هواپیما شدیدا مغموم شدند اما بلافاصله با توجه به هجمههای مختلف- که بعدا خواهیم پرداخت- روحیهي خود را بازسازی کرده و علیرغم انتقاد از این اشتباه، مجددا اقدام به حمایت از نظام و نهادهای انقلابی از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نمودند
🔸 بخشی از جامعه در چند دههی اخیر به دلایل مختلف مخالف نظام هستند. این عده در وقایع گوناگون همیشه تلاش کردهاند از روشهای مختلف در مقابل نظام بایستند. در دههي اخیر حضور میدانی این گروه رسمیت پیدا کردهاست و در دو روز گذشته نیز شاهد تجمعات مختلفی از سوی آنان هستیم
🔸 اما بخش سوم جامعه که به جرات میتوان آنان را اکثریت نامید در سطوح و درجات مختلف حامی نظام هستند اما برخلاف بخش نخست که نام بردیم این حمایت تحت تاثیر عملکرد حاکمیت افت و خیز دارد.
🔹 در این نوشتار به وظایف حوزویان در این بحران روانی حاکم بر جامعه میپردازیم
باید به دقت بررسی کرد گروه هدف و مخاطب اصلی حوزیان کدام یک هستند؟ به نظر میرسد اصلیترین مخاطب حوزویان گروه سومی است که به عنوان اکثریت مردم از آنان نام بردهشده است.اما در بحران اخیر با چه رویکرد و استراتژی با این طیف باید مواجه شد؟
🔸 درک تاثر عمیق و حتی عصبانیت: مردم ما نسبت به این حادثه شدیدا متاثر و عصبانی هستند. اما فراموش نکنیم جنس این تاثر و عصبانیت مانند حادثهی اسفباری است که برای یکی از اعضای خانواده پیش آمده است. همین طیف قبلتر، از شهادت سردار سلیمانی متاثر بودند. پس تاثر و حتی عصبانیت و بالاتر از آن رفتارهای ظاهرا تنشزا را تحمل و درک نمائیم.در سخنان و پاسخهایی که میدهیم آنان را بخاطر این تاثر و عصبانیت ذیحق بدانیم و تلاش کنیم درک متقابل خودمان را به خوبی به آنان منتقل کنیم.
🔸 خودداری از ارائهي توجیهات تخصصی و فنی: هماکنون در شبکههای مختلف از سوی طیفهای گوناگون نظرات ظاهرا فنی و کاملا کارشناسی شده! ارائه میشود که هرطیفی براساس سلیقه و خوشایند خود این نظرات را ارائه میدهد. طبیعتا بعد از مدت کوتاهی این نظرات مورد خدشه قرار میگیرد. با توجه به چند وجهی و کاملا تخصصی بودن چرائی این واقعه اولا از بازنشر یا ارائهی نظرات کارشناسی خودداری کنیم و ثانیا در قبال برخی مطالب ظاهرا تخصصی طیف مقابل تاکید کنیم تابع نظراتی خواهیم بود که به صورت رسمی از سوی مراجع ذیصلاح اعلام خواهد شد
🔸تلاش برای بازگرداندن اعتماد مردم: یکی از اصلیترین بخش واقعهی سقوط هواپیمای اوکراینی تاخیر در اطلاعرسانی است. این تاخیر اگرچه از سوی مسئولان امر بدیهی و ناگزیر اعلام شده اما باعث خدشهدار شدن اعتماد مردم شدهاست. این خدشه در صورتی که جبران نشود تاثیرات بسیار عمیق و غیرقابل جبرانی در تعامل حاکمیت با مردم خواهد گذاشت. اگرچه حوزویان نیز هنوز اطلاع دقیقی از چرائی این تاخیر ندارند اما لازم است به صورت کلی تلاش کنند اعتماد خدشهدار شدهی مخاطبان را ترمیم نمایند.یکی از بهترین راههای بازسازی اعتماد مردم یاداوری خدمات چهلسالهی سپاه در عرصههای مختلف نظامی، سازندگی و اجتماعی است
🔸 خودداری از گره زدن اختلافات سیاسی و حزبی به بحران اخیر: همانگونه که پیشترگفته شد خارج شدن بخش زیادی از حوزویان از رسانههای فراگیر باعث شدهاست این گروه عملا از فضای تبلیغی رسانههای معاند نیز بیاطلاع باشند. خط اصلی تبلیغات معاندان و برخی از عوامل داخلی آنان بیاعتمادی مردم به شاکلهی کلی حکومت جمهوری اسلامی است. در این بین ممکن است عدهای بدون اطلاع از این خط تبلیغی یا روحیات خاصی که دارند تلاش کنند همان اختلافات سیاسی داخلی را در این بحران پیگیری کنند. این اقدام دستوپا زدن در یک حوض کوچکی است که در کنار اقیانوس و موجهای سهمگین آن ساخته شدهاست.
🔸 تاکید بر خانوادهی بزرگ ایران علیرغم همهی اختلافات: پس از درک و به رسمیت شناختن تاثر و ناراحتی مردم لازم است با استدلال و ادبیان مناسب با مخاطب بر این نکته تاکید کنیم که جامعهی ایرانی علیرغم همهی مشکلات و اتفاقات ناگواری که تجربه کردهاست خانوادهای خونگرم است که میتواند دوباره بر مشکلات مختلف غلبه کند. تذکر و یاداوری پیروزیهای بزرگ ایران پس از برخی مصائب بسیار موثر است
مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22550
🔻🔻🔻
@mobahesat
May 11
🔹اختصاصی مباحثات
هماکنون جلسه مشترک تعدادی از اساتید سطوح عالی با آیتالله حسینی بوشهری دبیر شورای عالی حوزه علمیه قم در حال برگزاری است.
این جلسه پیرامون مسائل آموزشی حوزه است. پیش از این نیز جلسات مختلف هماندیشی شورای عالی حوزه با اساتید برگزار شده است.
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/
🔹با انتشار خبر حادثهی ناگوار برای آیتالله العظمی سیستانی موجی از نگرانی در عراق و ایران حاکم شد. خوشبختانه با اطلاعرسانی سریع از سوی محافل خبری و گزارش رسمی تیم پزشکی نگرانیها مرتفع گردید.
🔹هماکنون ایشان در بیمارستان «الکفیل» کربلا که تحت تدابیر شدید امنیتی قرار گرفته بستری هستند و امید است به زودی مرخص گردند.
از خداوند متعال برای همهی خادمان مکتب اهلبیت بویژه مرجع عالیقدر آیتاللهالعظمی سیستانی صحت و عافیت مسئلت داریم.
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ نقدی بر مباحث آقای اکبرنژاد پیرامون «لباس روحانیت»
✏ علی رمضانی
🔹 از ابتداییترین شرایط هرگونه نظریهپردازی و اظهار نظر در فضای علمی، «بررسی پیشینهی پژوهشی و علمی» موضوع مورد بحث است. در باب لباس روحانیت تاکنون دهها کتاب، پایاننامه، مصاحبه و نشریه و. . . منتشر شده است که سابقهی نگارش برخی بیش از ده سال پیش بوده که چندین بار هم تجدید چاپ شدهاند و موضوعاتی از قبیل ضرورت لباس روحانیت، فواید، شرایط، تاریخچه، کارکردها، بایدها و نبایدها، مشکلات و موانع و. . . به طور مفصل و با زبان علمی در آنها بیان گردیده است.اولین اشکالی که به آقای اکبرنژاد وارد است، همین بیخبری و ندیدن پیشینهی علمی این مباحث است. چیزی که به وضوح در سرتاسر سخنان ایشان مشخص است.
🔹 فرض کنیم با آیه و دلیل ثابت کردیم که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) لباس متمایز نداشتند و همان لباس رایج زمان خود را میپوشیدند. ثم ماذا؟ از کجای این دلیل وجوب چنین کاری اثبات میشود؟ چگونه میتوان استنباط کرد که داشتن یک لباس متمایز خلاف شریعت است؟ اگر ترک هر فعلی توسط معصومان مساوی با حرمت آن است، پس انجام هر عملی هم توسط معصومان دال بر وجوب آن است. بنابراین، چطور است از فردا همگی سوار شتر شویم؟ یا مثلا پیامبر(ص) هیچگاه نان گندم نخورد و هیچگاه شکمش از نان جو سیر نشد، آیا ایشان ملتزم به حرمت خوردن نان گندم میشوند؟ آیا هیچ فقیهی به چنین حکمی ملتزم است؟
🔹 مع الاسف بحثهای مختلفی که تحت عنوان بررسی جامعهشناختی لباس روحانیت، از سوی آقای اکبرنژاد مطرح شده، فاقد هر دو شرط است، یعنی نه دادههای آماری مطمئن و قابل اثباتی دارد و نه تحلیل و آسیبشناسی صحیحی صورت میگیرد. هر مطلبی در این بخش عنوان میشود صرفا برداشتهایی شخصی است که از دریچه ذهنی و از زاویهی دید شخصی ایشان حاصل شده است. ایشان میتوانستند این مباحث را تحت عنوان «تجربهی زیسته» شخصی خود مطرح کنند. همان کاری که مدتها پیش جناب آقای دکتر الویری، مدیر گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم انجام دادند و با تشکیل کارگاهی به بیان این تجربیات که ثمرهی سالها سفرهای داخلی و خارجی و حشر و نشر با بزرگان بود پرداختند که از قضا عمدهی این تجربیات هم بر خلاف تجربیات ایشان است و همواره تاکید بر لزوم آمادگی برای تلبّس دارد و از آثار و فواید بیشمار و شیرینیهای آن حکایت دارد. به نظر میرسد طرح این مباحث با عنوان مباحث جامعهشناختی از سوی ایشان لقمهی بزرگتر از دهان است.
🔹 برخی اظهارنظرها از سوی مدعیان تحول، به قدری شتابزده، سطحی و بدون ضابطه است که بیشتر به هرج و مرج میماند و این گمان را در ذهن مخاطب برمیانگیزد که شاید صاحبان آن از کمبود سوژهی تحول به چنین سخنانی روی آوردهاند. شاید چون از ابتدا خود را متولی تحولگرایی معرفی کردهاند، امروز ناچارند به هر نحوی که شده، حضور خود را اعلام کنند.اجازه دهید این تحولخواهیها در یک فضای عقلانی و با آرامش شکل بگیرد. از تهییج احساسات بپرهیزید. تحول اگر به ضرب و زور شانتاژ تبلیغاتی مثل ساختن کلیپ و مصاحبه با مردم، پوشش نظرات کاربران موافق و… شد، نتیجهای جز دلسرد کردن طلبه و خانوادهی او ندارد.
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22526
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مباحثات/ شبکههای اجتماعی
🔹حجتالاسلام کمیل نظافتی از طلاب فعال در برنامههای اجتماعی از مشارکت خودجوش حوزویان و دانشگاهیان در امدادرسانی به مناطق سیلزده سیستان و بلوچستان گزارش میدهد
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔷کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالم غرب،تفکر و فرهنگ،علومانسانی و تمدن اسلامی و تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس فلسفه ی تاریخ و اندیشه ی ناب اسلامی ارائه می شود.
🔰🔰🔰
پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/kanooneQarbshenasiAndisheIslami
پیام رسان سروش
https://sapp.ir/qarb_islam
پیام رسان گپ
https://gap.im/Qarb_Islam
⚡ درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری
✏ سیّد محمّدمهدی هاشمی
🔹 جو حوزه علمیه به دلیل مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به جایی رسیده است که بعضی از افراد در سطح منبری و بالاتر سعی بر این دارند که با نظریات و کلامهای عوامپسند، مخاطبین و طرفداران بیشتری را در میان اقشار مختلف جامعه جذب کنند و در این معرکه که گرفتاریهای متعدد در مسائل مختلف سیاسی و اقتصادی دامنگیر جامعه مسلمانان بوده و بزرگان را به خود مشغول کرده است و فرصتی برای درگیریهای فکری و عقیدتی با درون ندارند، به افراد سوء استفادهکننده این مهلت را داده است که با وجود فضای شبهه در مسائل دینی، عقیدتی و فقهی، بر این موج سوار شده و بخواهند به هر نحوی سردمدار جریانهای به اصطلاح روشنفکری دینی در جامعه باشند.
🔹 سخنانی که چند صباحی بر زبان ایشان جاری میشود، با وجود تحصیلات ایشان در حوزه نشان دهنده این است که از مسلمات دین و شریعت عبور کردهاند و به نقطهای رسیدهاند که جایی برای احکام الهی و تشریع و نبوت حضرت محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلّم نگذاشتهاند.
🔸 ایشان در این بیان میگوید که احکامی که در قرآن بر آنها تصریح شده است برای هزار و چهارصد سال پیش بوده و امروز کاربردی ندارد.
به حجاب، دیه و قصاص اشاره میکند. جای سؤال است که آیا دین اسلام خاتم ادیان الهی نیست؟ آیا اکمل و اتم دینها نیست؟ اگر نیست، لازمهاش ادامه ارسال رسُل از جانب خداوند متعال است؟و هدایت بندگان. اگر هست، پس احکامی که خدا در قرآن کریم صادر کرده است برای همه ازمنه لازم الاجرا است، چراکه براساس حکمت الهی برنامه سعادت بشر در آن تنظیم شده است. نه اینکه مدتی به آن عمل کرده و بعد آن را رها کنند!!! و اگر قرار بود تغییری در آن حاصل شود، باید از جانب خود خداوند و یا امامان علیهم السلام این تغییرات ایجاد شود، نه اینکه ما به دلخواه خود تغییر حاصل کنیم. آیا این موجب وهن و به سخره گرفتن دین نمیشود؟
🔸 آیا درس خواندن، در اجتماع بودن وغیره منافاتی با حجاب دارد؟ مگر زنان در عصر پیغمبر(ص) و ائمه(ع) در اجتماع نبودند؟ مگر حکم حجاب چیزی طاقت فرسا و فوق تحمل بشری است؟چرا احکام الهی را به صورت وحشتناک برای مسلمانان جلوه میدهید؟
حجاب منافاتی با آزادیهای شرعی زن ندارد. زنان مسلمان در حیطه شرع آزادیهای اسلامی دارند که به موجب احکام الهی به آنها داده شده است؟اگر این حجاب اسلامی را نمیپذیرید، مطلوبتان چیست؟ اگر غیر از این باشد، حجابی باقی نمیماند که بر سر آن بحث کنید و باید مروج پوشش زنان در جوامع غیر اسلامی باشید.
🔸 آقای حیدری که خود را مرجع میخواند، چرا در أخذ وجوهات شرعیه تابع روز نیستند و حکم ۱۴۰۰ سال پیش را بدون کم و کاست اجرا میکنند و از قبول وجوه امتناع نمیکنند.
🔸 این سخنان خندهدار ایشان در نسخ احکام و عدم اجرای احکام الهی در این زمان و منافات داشتن احکام امروز با گذشته حاکی از انحراف عقیدتی ایشان است و مرتبط به فقه نیست.مجموع دین اعم از عقائد، احکام و اخلاق به گونهای است که اگر بخشی از آن را ملتزم نشویم به بقیه آن نمیتوان پایبند بود.اگر علم الهی و به تبع، علم و عصمت معصومین(ع) را قبول نداشته باشیم، میتوانیم از نص قرآن و کلام معصوم(ع) هم دست بکشیم و آن را رها کنیم.
🔹 اگر ایشان مثال به نسخ بزنند، در جواب میگوییم نسخ از جانب خدا بوده است، مگر شما به مقام الوهیت رسیدهاید که به شرایط هر روز حکمی را جعل و حکمی را نسخ کنید؟! آیا شما اولین نفری بودید که به این کشف علمی در تاریخ رسیدید؟همگی باید بدانند که چرا در طول این همه سال کسی از بزرگان و علمای شیعه از شیخ کلینی، صدوق و شیخ طوسی تا فقهای بزرگ همچون علامه حلی و نراقیها(رحمهم اللّه) هیچکدام در کتبشان حتی به عنوان قول نادر و شاذ به این قبیل سخنان اشاره نکردهاند. متاسفانه این افرد برای خود سپرهایی همچون ولایت فقیه و حمایت از نظام درست کردهاند که در امان باشند.
🔹 حوزویان و مسئولین حوزه باید متوجه باشند که نظریات ایشان در میان قشرهایی که دنبال اینگونه سخنان برای ایجاد فضای تبلیغاتی برای اهداف خود هستند، اثری سوء گذاشته و میگذارد. لذا، اینجا است که مسئولیت دینی و شرعی اقتضاء میکند در مقابل منحرفکنندگان جامعه شیعه بایستند.
(مباحثات آمادگی دارد پاسخهای وارده به این یادداشت را منتشر نماید)
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22473
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات
⚡ درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری ✏ سیّد محمّدمهدی هاشمی 🔹 جو حوزه علمیه به دلیل مسائل س
🔹پاسخ وارده به «درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری»/۱
🔻عرض سلام
خواهشا در کانال مباحثات ، انشا منتشر نفرمایید.
نوشتار انتقادی به افکار سیدکمال حیدری خیلی ابتدایی است.
اینکه دین اسلام خاتم است و احکامش ابدی ، پاسخ داده شده! آنهم صد سال پیش توسط اقبال لاهوری. البته شهید مطهری تعریضی به استدلال اقبال دارند. اقبال میگوید خاتمیت اسلام بدین معناست که عقل به درجه از بلوغ رسیده که می تواند احکام اجتماعی بر مبنای دیدگاه الهی و عدل صادر کند.
خاتمیت اسلام منافاتی با تبدل ظاهر احکام ندارد. آنچه مهم است فلسفه حکم است که در تمام زمانها باید ملاک باشد.
مثلا هدف از حجاب عفاف است ، ولی آیا ابزار مطلق عفاف ، حجاب است؟! می تواند کسی حجاب نداشته باشد ولی عفیف باشد.
قطع ید سارق ، حکم بازدارنده بوده است. اگر حقوق جزایی به مرحله ای از بلوغ برسد که بدون قطع ید از سرقت جلوگیری کند ، عقل کدام را انتخاب می کند؟ ان الله یامر بالعدل و الاحسان به کدام حکم می کند؟
دین مبین اسلام ، منافاتی با بروزرسانی احکام اجتماعی ندارد..
شاید اینها را من و شما زیاد درک نکنیم.
ولی جوان مسلمان ساکن در غرب ، احکام عقلایی را خوب می فهمد.
هدف تمام ادیان ، دوری از شرک و توجه به خدای لاشریک له و اخلاقمداری در مسیر توحید است.
احکام اجتماعی در مسیر همزیستی مسالمت آمیز باید باشد...
مشکل ما حاکمیت چند صد ساله اخباری گری است که به فرمایش شهید مطهری بالاترین مصیبت بر شیعه بود
پاینده باشید
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔹پاسخ وارده به «درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری»/۲
تاملی در نوشتار سید محمد مهدی هاشمی
بنده نه مولف را میشناسم و نه مطلبی را که به آقای سید کمال حیدری نسبت داده است شنیدم و دیده ام. ای کاش مستندشان را ارائه میکردند. اما روی سخن بنده با همین متن آقای هاشمی است و نه چیز بیشتر.
🔸پاراگراف اول ایشان تماماً خطابه و مصداق همان سخنان منبری و عوام پسندی بود که ایشان اشاره کردند لذا نیاز به نقد و تحلیل ندارد.
🔸 درباره مسلمات دین و شریعت، خوب بود جناب هاشمی، معیار دقیقی از مسلمات دین ارائه میکردند. متاسفانه شیوه رایج برخی حوزویان این شده است که بدون ارائه تعریف و معیار دقیق و منضبط از مفاهیم، به عرصه صدور حکم وارد می شوند و دیگران را به انکار مسلمات متهم می کنند.
🔸خاتمیت اسلام مورد انکار کسی نیست اما ملازمه ای هم با ابدی بودن همه آنچه در «متون مقدس» آمده ندارد و آقای هاشمی باید این مدعا را اثبات نماید.
🔸اینکه نوشتند لازمه ابدی بودن اسلام اجرای همه احکام قرآن در همه ازمنه است نیازمند تحلیل و بررسی است. چه چیزی از احکام قرآن لازم الاجراست؟ اصل حکمِ الزامی آن ؟ مصادیق حکم الزامی؟ روح حکم الزامی؟ آقای هاشمی بدون اینکه هیچ تحلیلی از این مباحث دقیق و فنی ارائه بدهد صرفا عباراتی خطابی و بدون دلیل ارائه کرده است. آیا ایشان معتقدند بر اساس آیه 60 انفال، جامعه اسلامی موظف و مکلف است برای ارتش و نیروی نظامی خود «اسب های ورزیده[رباط الخیل]» فراهم کند؟! بعید است پاسخ ایشان مثبت باشد و قاعدتاً معتقدند اسب بعنوان مثال ذکر شده است که مطابق فرهنگ و شرایط زمانه نزول قرآن بوده است. اگر همین یک مورد را بپذیریم - که تقریبا همه پذیرفته اند- پس می توان مدعی شد یک مورد از آیات قرآن اجرا نشده است. جناب هاشمی هر پاسخی به این عدم اجرای آیه بدهند درباره دیگر آیات قرآن هم بعنوان یک احتمال عقلایی مطرح است. پس نمی توان سخن منسوب به آقای حیدری را - بر فرض صحت- بدیهی البطلان فرض کرد.
🔸اتهام ایشان به انحراف عقیدتی وقتی مجاز است که با دلیل و برهان و مستندات کافی و محکمه پسند مواجه باشیم نه با سخنان خطابی و احساسی که به مکتوبات شاعرانه بیشتر شبیه است تا مطالب علمی و فنی و دقیق. بهتر است جناب هاشمی بجای پیروی از سیره و سنت بزرگان حوزه در اتهامات بی اساس به دیگران و تهیه تکفیرنامه و حکم به خروج زید و عمرو از دایره اسلام و تشیع، سخنان خود را مستدل و مستند کنند و از شعار و هیجانی شدن پرهیز نمایند.
🔸نوشته اند:«اگر ایشان مثال به نسخ بزنند، در جواب میگوییم نسخ از جانب خدا بوده است، مگر شما به مقام الوهیت رسیدهاید که به شرایط هر روز حکمی را جعل و حکمی را نسخ کنید؟! » اینها شاهد سستی مبانی علمی نوشتار آقای هاشمی و هیجانی بودن این مکتوب است زیرا ایشان مطلع نیستند که نسخ قرآن به سنت متواتر ، مورد پذیرش همه است با این حال کسی برای پیامبر و اهلبیت مقام الوهیت قائل نیست.
🔸در پایان به ایشان و همه منتقدان، توصیه اکید میکنم بجای برافراشتن چماق تکفیر و تضلیل دیگران و اتهام زنی های بی اساس و بی سند و شاهد و ادعاهای بی دلیل و منطق و فاقد استدلال و قضاوت دیگران بر اساس عقاید کلیشه ای خود (که غالبا موروث دوران کودکی است) به تامل و تحقیق بیشتر بپردازند و عرصه علم و تحقیق و پژوهش را با ادبیات شایسته و مناسب آن ارائه بدهند.
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از سهم تو از مهربانی
خدمت رسانی و کمک به مردم سیل زده منطقه بلوچستان
موارد مورد نیاز
پتو ،کنسرو، غذا ،لباس گرم ، و...
به دلیل طولانی بودن مسافت اقلام در شهر های همجوار تهیه خواهد شد
چشمان هم وطنان منتظر همدلی شماست
#کنارتم_هموطن
شماره کارت :
۶۱۰۴۳۳۷۶۰۱۵۵۵۱۲۹
بنام موسسه رسالات
#سیل_بلوچستان
🌐@resalat_zabol
⚡ اخلاص، میرات شیخ عباس قمی
به مناسبت ۱بهمن سالروز رحلت
🔹 شیخ عباس دلبستهٔ احادیث و روایات بود. او تمامی عمر خود را به تفحص در این وادی گذرانده بود. او در احادیثِ معصومین، شفابخشی میدید؛ نه تنها شفای باطنی که حتی شفای ظاهری را هم در همین احادیث جستوجو میکرد. فرزند ایشان نقل کرده است: «زمانی پدرم چشمدرد سختی داشت که اطبای قم از علاجش عاجز شده بودند. پدر روزی به مادرم گفت کتاب شریف اصول کافی را نزد من بیاور! مادر کتاب را به دست پدر داد. پدر گفت: این کتاب منبع واقعیات الهیه و سراسر حکمت و هدایت و نور است و شفای هر درد… . نمیشود این کتاب بیاثر باشد. کتاب را یکی دو بار به چشم خود کشید، یکی دو ساعت بعد از آن، از درد چشم خلاص شد»
🔹 مواجهٔ او با روایات اگرچه از روی اخلاص و طینت پاک وی بود، اما شاید همین امر سبب شد که در پارهای از روایات، سهم عقل را به جای نیاورد و روایاتی را نقل کند که بیشتر، سویههای اسطورهای دارد. کتاب منتهی الأمال، یکی از آثار مرحوم شیخ عباس است که با بسیاری از احادیث غیر عقلانی آمیخته است. مواجههٔ شیخ عباس قمی با واقعهٔ عاشورا نیز انتقادات شهید مطهری و شیخ صالحی نجف آبادی را به همراه داشت.
🔹 شیخ عباس قمی در بیان مِهر و علاقهٔ خود به تحقیق و کتاب خوانی گفته بود: زمانی که در قم تحصیل میکردم، خیلی تنگدست بودم. یک قِران و دو قران جمع میکردم تا اینکه مثلا سه تومان میشد، آن را برداشته از قم تا تهران پیاده میرفتم و با آن کتاب خریده، به قم برمیگشتم و به تحصیل ادامه میدادم.
🔹 شیخ عباس قمی را باید عالمی حدیثگرا نامید. از همین روست که او را محدث قمی نیز نام نهادهاند. احادیثی که او نقل کرده است، اگر چه بعضاً سویههای عقلانی کمتری دارد، اما گویی از پشتوانهای نصیب میبرد که در خانههای اغلب شیعیان و در دل آنها نفوذ میکند؛ پشتوانهای از اخلاص، که شیخِ قم آن را به ارث گذاشته است.
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/2149
🔻🔻🔻
@mobahesat
💥اختصاصی مباحثات
🔹جمعی از فضلا و استعدادهای برتر طی دو جلسه با حضرت آیتالله حسینیبوشهری دبیر شورای عالی حوزههای علمیه برخی از مسائل آموزشی حوزه های علمیه را به بحث گذاشته و دیدگاههای خود را مطرح نمودند .
لازم به ذکر است اولین جلسه هفته گذشته ۲۶ دی و دومین جلسه امروز ۱ بهمن ۹۸ در محل دبیرخانه شورای عالی حوزه علمیه برگزار شد.
همچنین در این جلسه حجتالاسلام والمسلمین آقای رحیمیان مسئول دبیرخانه و کارشناسان دبیرخانه شورای عالی نیز حضور داشتند.
🔻🔻🔻
@mobahest
مباحثات
⚡ درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری ✏ سیّد محمّدمهدی هاشمی 🔹 جو حوزه علمیه به دلیل مسائل س
🔹پاسخ وارده به «درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری»/۳
بنام خدا
۱. باید تاسف خورد که عده ای متنی پر از خشونت ورزی و مشحون از تخریب و اتهامات و برچسب زنی را به نام "نقد" منتشر می کنند.
گویا قرار نیست ما حوزویان بیاموزیم که فقط دلیل مخالف را نقد کنیم؛ یعنی تنها دلیل را در مقابل دلیل قرار دهیم، و از هر گونه برچسب زدن و ورود به حریم نیات و انگیزه های افراد احتراز کنیم.
نثار الفاظ و برچسب هایی همچون منحرف،شبهه افکن،معرکه گیر،عوام فریب و غیره به مخالفین،نشان دهنده میزان سطح فکری،سعه صدر و آزادندیشی صاحب آن است!
۲. مشخص است که نویسنده هیچ درک صحیحی از اصل مدعای آیت الله حیدری نداشته و بدون تصور صورت مساله،در مقام تکذیب آن برآمده!
وی آن قدر به خودش زحمت نداده که ابتدا اصل مدعای صاحب نظریه را از طریق دروس کامل ایشان متوجه بشود، و سپس در مقام نقد آن بر آید؛لذا مطالبی را بیان نموده که هیچ ربطی به مدعای آیت الله حیدری نداشته و معلوم نیست نویسنده چه کسی را مورد حمله و تخریب قرار داده است!
آری وقتی کسی یک کلیپ کوتاه را منبع قضاوت و داوری خود درباره یک مساله علمی بسیار مهم قرار می دهد،انتظاری جز نگارش نوشته هایی با این سطح نمی رود!
۳. نویسنده خوب است بداند که آیت الله حیدری در هیچ کجا نفرموده حجاب واجب نیست!!
بلکه بر اساس قاعده "وحدة المفهوم و تعدد المصداق" -که یقین دارم این اصطلاح تا به حال به گوش نویسنده هم نرسیده است -،اصل حجاب را به عنوان یک حکم که ریشه قرآنی دارد، واجب، واحد و ثابت می داند،اما مصادیق آن را بسته به شرایط زمانی و مکانی و فرهنگی متفاوت در جوامع گوناگون، متغیر می داند.
حقیقت و روح حجاب،واحد و ثابت (غیر قابل تغییر) است،اما مصادیق آن می تواند متغیر باشد و باید باشد.
پس بحث بر سر وجوب اصل حجاب نیست، بلکه همه بحث مربوط به مصادیق و مظاهر حجاب است.
طبیعی است کسی که این قاعده را نشنیده، بین مفهوم و مصداق حجاب خلط کند!
با توسل به قاعده راهبردی"وحدة المفهوم و تعدد المصداق" که از ابداعات تفسیری و هرمونتیکی آیت الله حیدری است،فهم صحیح و عمیق بسیاری از آیات و روایات تسهیل می گردد.
بر اساس این قاعده، حقیقت و روح حجاب واجب و ثابت است، اما مصادیق آن در جامعه ای می تواند چادر باشد، در جامعه و محیطی دیگر مانتو،در کشوری دیگر همچون مالزی مقنعه های رنگی،در اروپا لباس و کلاهی که پوشاننده باشد و غیره.
اصل حجاب و عفاف در همه این مصادیق، موجود و محقق است، بلکه فقط نمودها،مصادیق و مظاهر آن است که بسته به شرایط زمانی و مکانی و فرهنگی مختلف،تغییر می یابد.
۴. طبق این نظریه، هم وجه ثبات احکام الهی تامین می شود، و هم وجه تغییرپذیری، پویایی و نوشوندگیِ وجود انسان، و تفاوت و تنوع جوامع بشری مد نظر قرار می گیرد. هر نظریه ای که فاقد دو وجه ثبات و تغییرپذیری آموزه های دینی به نحو توامان باشد، به تدریج از متن زندگی انسان ها رخت بر بسته و به حاشیه خواهد رفت!؛ چرا که این دو، اقتضای فطرت بشری است.
۵. به امید روزی که نقدهایی خالی از هرگونه اتهام زنی و برچسب پراکنی و منحرف خواندن مخالفین را شاهد باشیم؛ نقدهایی که در آن ها فقط تقابل دلیل با دلیل را شاهد باشیم و بس!
۶. عامل اصلیِ کمال پنداری و خود را حق و در صراط مستقیم پنداشتن، و مخالفین را منحرف و باطل قلمداد کردن، ناآشنایی با دانش معرفت شناسی است که در نتیجه آن، شخص توهم میکند فهم و برداشت او لزوما و صددرصد مطابق با واقع و عین لوح محفوظ است،حال آنکه فقط خدای متعال و معصومین(علیهم السلام)، از لوح محفوظ و نفس الامر آگاهی دارند،و مادون ایشان - هر کس که باشد -، فقط با ظواهر سر و کار دارد؛ لذا ممکن است نظرش مطابق با واقع باشد، و یا نباشد (جهل مرکب!).
۷. و یک گله نسبت به روش انعکاس اخبار، از سوی سایت مباحثات.
انتظار می رود مسئولین سایت، هر نوشته ای را به اسم نقد انعکاس ندهند! نقد، پدیده ای بسیار ارزشمند است که چنانچه به خوبی صورت گیرد، بستر آزاداندیشی، پویایی افکار و نهایتا هم افزایی برای موافقین و مخالفین را فراهم می آورد، اما همین نقد از آداب و قوانینی برخوردار است که چنانچه فاقد آن باشد، به یک ضد ارزش تبدیل شده و آلوده شدن فضا، سوء تفاهم و وارونه شدن حقایق را پدید می آورد.
چرا مسئولین سایت مباحثات، به متنی که در آن، به صاحب یک نظریه، نسبت های ناروا هچون منحرف، شبهه افکن، عوام فریب و غیره داده شده است، اجازه نشر می دهد؟!
پیشنهاد بنده آن است که در موارد مشابه، از نویسنده بخواهند نقد خود را از تخریب ها و ادبیات توهین آمیز بپیراید، و سپس فقط اصل مدعا و دلیل او را در معرض قضاوت و ارزیابی اهل علم قرار دهند.
آیا از راه تخریب و منحرف خواندن مخالفین، و جایگزین کردن بدگویی و ورود به حریم نیات اهل علم، به جای تمرکز بر دلیل و منطق، می توان فضای آزاداندیشی و تبادل سالم آراء را پدید آورد؟!
⚡ انتخابات خبرگان آزمونی برای حوزویان!
🔸 انتخابات میاندورهای مجلس خبرگان تقریبا همزمان با انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی و ریاستجمهوری در استانهای مختلف برگزار میشود. این انتخابات را در چند استان پیشرو خواهیم داشت که انتشار خبر تعداد ثبتنامیهای اولیه، انصراف دهندگان و تایید شدگان نهائی از استان قم مورد توجه افکار عمومی قرار گرفتهاست.
براساس اعلام فرماندار قم از این استان 57 نفر ثبتنام کردند که از این تعداد 29 نفر انصراف داده، 26 نفر رد صلاحیت وصلاحیت دو نفر تایید شدهاست.
🔸 حضور تنها دونفر در قم برای کسب یک کرسی و رقابت یک طلبهی جوان با آیتالله یزدی مورد توجه، نقد ویا بهانهی تخریب خبرگان توسط برخی رسانهها شدهاست، اما نکتهی مورد توجه این یادداشت چرائی رسیدن به این وضعیت است.
🔸 انتخابات مجلس خبرگان براساس موضوع آن و شرایط کاندیداهای این مجلس امری کاملا حوزوی و فقهی است. خوشبختانه بررسیکنندگان صلاحیت کاندیداها هم نه از جنس وزارت کشور بلکه توسط جمعی از فقهای شاخص در شورای نگبهان صورت میگیرد. با این اوصاف چرا باید قم به عنوان شهر علم و فقاهت اینگونه دچارفقرمجتهد برای حضور در انتخابات خبرگان باشد؟
🔻 در این زمینه چند نکتهی مهم قابل توجه است:
🔹 براساس برخی شنیدهها بیش از نیمی از ثبتنام کنندگان، متولدین دههی 60 یا در برخی موارد دههی هفتاد بودهاند.بدین معناست که طلاب نسبتا جوان انگیزهی بالایی برای حضور در این عرصه را دارند. برای کاندیداتوری طلاب نسبتا جوان در مجلس خبرگان انگیزههای مختلفی مطرح است؛ از جمله دریافت تاییدیه اجتهاد از سوی فقهای شورای نگهبان. اگرچه از جهتی این اشتیاق قابل توجه و مثبت قلمداد میشود اما با توجه به هنجارهای حوزوی، سبقت برای اثبات جایگاه علمی و فقهی امری مذموم شمرده میشود. چه آنکه در دورههای قبلی نیز برخی طلاب بسیار جوان موفق به کسب این تاییدیه شدند و البته باعث تعجب وانتقاد جامعهی حوزویان نیز قرار گرفت.
استقبال طلاب جوان برای کاندیداتوری در مجلس خبرگان با توجه به دو بعد مثبت و منفی آن قطعا باید مورد مطالعه و چارهاندیشی دلسوزان حوزوی قرار گیرد.
🔹 بخشی از جامعهی حوزوی براساس رفتار شورای نگهبان دررد صلاحیت تعدادی از فقها بویژه رد صلاحیت – براساس شاخص مسائل سیاسی- برخی از کاندیداهایی که قبلا مورد تایید قرار گرفته بودند، ترجیح میدهند وارد گردونهی صلاحیتسنجی نشوند. این عدم اقبال قطعا به نفع حوزههای علمیه و در ابعادی بزرگتر به نفع حاکمیت نیست و باید دید آیا شورای نگهبان چه میزان به آن توجه داشته و چه برنامهای برای آن دارد.
🔹 اما تعداد قابل توجهی از اساتید انقلابی و طراز نخست در حوزه نیز در این عرصه حضور ندارند. این گروه سالها کرسی تدریس داشته و براساس شواهد می توان تایید صلاحیت آنان را محتمل یا مسلم دانست. اما آنان علیرغم آنکه حمایت و همراهی نظام جمهوری اسلامی ایران و جایگاه ولیفقیه را واجب عینی و تکلیف دینی و سیاسی میدانند اما از ادای تکلیف در این عرصه خودداری میکنند.
نکتهی مهم آن است که بخاطر شرایط خاص فقهی که برای نمایندگان مجلس خبرگان وجود دارد، ادای تکلیف برای این گروه از اساتید طراز نخست حوزوی عینی است. اما علیرغم علم به این موضوع شاهد آن هستیم که در همین دوره نیز بخاطر عدم حضور این سطح از اساتید عملا انتخابات خبرگان از شهر علم و فقاهت محصور در دو کاندیدا شدهاست!.
دلایل مختلفی برای استنکاف از ادای تکلیف عینی میتوان برشمرد از جمله تردید در احراز صلاحیت علمی و یا دونشأن دانستن برای ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی!
چنانچه هریک از دلایل فوق صادق باشد باید همچنان این گروه از حوزویان را مورد عتاب و سوال قرار داد که چرا برای باشکوه شدن انتخابات خبرگان و مهمتر از آن ادای تکلیف دینی و سیاسی حاضر به گذشت از آبرو یا جایگاه خود نیستند؟
جالب اینجاست که همیشه ادبیات و منطق حاکم بر این طیف بازخواست سایر اقشار یا تفکرات سیاسی در چرائی ضعف و سستی حمایت از نظام اسلامی است.
به صورت کلی باید گفت پائین آمدن سطح فقهی و وزانت علمی و شخصیتی کاندیداهای مجلس خبرگان تهدید بزرگی برای این نهاد عالی است و هیچ نهاد و سازمانی جز حوزههای علمیه صلاحیت رسیدگی و حل این مشکل را ندارند.
http://mobahesat.ir/22570
🔻🔻🔻
@mobahesat
💥«اين عصر را بايد عصر امام خميني ناميد و ويژگي آن عبارتست از پيدايش و جرأت و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگويي ابر قدرتها و شكستن بت هاي قدرت ظالمانه و بالندگي نهال قدرت واقعي انسان ها و سر بر آوردن ارزش هاي معنوي و الهي»
(مقام معظم رهبری)
🔹آغاز دههی فجر و ایامالله پیروزی انقلاب اسلامی ایران را گرامی میداریم.
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ سیاستورزی مرجعیت نجف در اعتراضات اخیر عراق؛ چگونگی و چرایی
✏ دکتریاسر قزوینی حائری/ عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران
🔹 آیتﷲ سیستانی در شیوه سیاستورزی خود بیش از هر مرجع دیگری، میراثدار آیتﷲ خوئی باشد تا زعیم دیگر آن روزگار حوزه علمیه یعنی آیتﷲ سید محسن حکیم. آیتﷲ سیستانی سیاستورزی حداقلی و سیاستورزی در موقعیتهای ضروری و حساس را در عراق پس از ۲۰۰۳ در پیش گرفته است؛ با این تفاوت که بیشک مسائل حساس و ضروری در این دوره بیش از گذشته بود.
🔹 سیاستورزی پدرانه و حفظ فاصلهای معنادار و یکسان با تمام جریانها و عدم دخالت مستقیم روحانیون در سیاست و بسنده کردن به راهنمایی و نظارت و البته توجه به نماز جمعه در صورتی که به وحدت کلمه منجر شود، از جمله شاخصهایی هستند که در مجموعهای از استفتائات از سوی آیتﷲ سیستانی در روزهای ابتدایی اشغال عراق مطرح شد. با توجه به این منطق، کنشگریهای نهاد باثبات مرجعیت میتوانست و میتواند عراق را از افتادن در پرتگاههای مهلک نجات دهد.
🔹 از مهمترین کنشهای سیاسی مرجعیت پس از ۲۰۰۳ ، تأکید بر نگارش قانون اساسی توسط عراقیها و همهپرسی آن و در سالهای بعد، دعوت به دفاع کفایی در مقابل داعش و شکلگیری حشدالشعبی، است که میتوان آنها را ازجمله موارد سیاستورزی موقع ضرورت تلقی کرد. در اینگونه سیاستورزی، کمیت و کیفیت رابطهای معکوس با یکدیگر دارند و به نظر میرسد راز فراگیر بودن و نفوذ کلام مرجعیت همین امر باشد. موضع آیتﷲ سیستانی در موضوع نگارش و همهپرسی قانون اساسی، آمریکاییها را سخت در تنگنا قرار داد و گروههای شیعه را با یکدیگر متحد ساخت که در پاسخ به استفتاء از ایشان صورت گرفت. از سوی دیگر در مواضع آیتﷲ سیستانی که شیخ مهدی کربلائی و سید احمد صافی -نمایندگان ایشان در کربلا- در نمازهای جمعه بیان میکردند، بیشتر بر اتحاد بین گروهها، دوری از نگاههای حزبی و گروهی و توجه به رنج مردم تأکید میشد.
🔹 مرجعیت با وجود آگاهی به برخی جریانهای آرام رسانهای و غیر رسانهای علیه نهاد دین، نگاه سیاسی مبنایی و تاریخی خود را در اولویت دادن به رضایت عمومی و ایستادگی در برابر ظلم و ستمی که در هزارتوی فاسد عراق دور از انتظار هم نبود، گذاشته است. از همینرو کفه ترازوی حمایت مرجعیت از تحرکات مردمی، سنگینتر از هشدارها نسبت به خطراتی است که در کمین این تحرکات قرار داشته و دارد. این در حالی است که نگاه عمومی در جمهوری اسلامی در برخورد با دوگانه «توطئه» یا «رضایت مردم و تظاهرکنندگان» سهم بیشتری به سامان دادن نگاه خود بر مبنای توطئه داده است. این امر در گفتمان رسمی، بیش از پیش با ایجاد ارتباط بین ناآرامیها در ایران و عراق و حتی گاهی لبنان دنبال میشود.
🔹 اما سیاست مرجعیت در این مسئله را میتوان در ادامه سیاستورزی وقت ضرورت تلقی کرد. به نظر میرسد مرجعیت با توجه به پیچیدگی و عدم ثبات و بغرنج بودن اوضاع، وظیفه خود میداند که بیش از هر زمان دیگری به ایفای نقش بپردازد؛ چراکه مرجعیت در وقت ضرورت، خود را بین انتخاب «وضعیت خوب» یا «وضعیت بد» مخیر نمیداند؛ بلکه خود را بر سر دو راهی «وضعیت بد» و «وضعیت بدتر» میبیند. میتوان گفت نظریه توطئه در رویکرد سیاسی مرجعیت در مقایسه با فراهم آمدن زندگی کریمانه برای مردم از اولویت کمتری برخوردار بوده است..
🔹 با توجه به آنچه آمد به نظر میرسد اختلاف نظر بین سیاست رسمی در ایران و نهاد مرجعیت پیرامون مسائل عراق، از یکسو به سنتهای متفاوت حاکم بر آن دو در ابعاد کلان باز میگردد و از سوی دیگر و با توجه به ابعاد خرد به تفاوت در اولویتهای دو طرف بستگی دارد. در این بین و با توجه به پیچیدگی مسئله، وجود چنین اختلاف دیدگاه الزاماً نباید به سیاه و سفید شدن فضا بینجامد، بلکه میتواند در یک فضای چالشی، به نتایج پختهتری برسد.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22598
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ تحوّلخواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۶)
ضرورت استعدادسنجی طلّاب
✏ مهدی برزگر
🔹 از بدیهیترین اصولی که در هر ارگان و سازمانی مشاهده میشود، ضرورت تقسیم نیروها به حسب نیازها، اهداف و آرمانهایی است که آن مجموعه دنبال میکند. به دیگر سخن هر مجموعهای که در جامعه انسانی آغاز به کار کرده و برای رسیدن به اهداف خویش اقدام به جذب نیرو میکند، به خوبی میداند که همه نیروها از نظر استعداد و نیز علاقه یکسان نیستند.
🔹 نگارنده با مطالعات و تامّلهای فراوانی که در مسائل حوزوی داشتم، به این نتیجه رسیدم که بر زمین ماندن این اصل بدیهی یعنی استعدادسنجی و تفکیک نیروهای حوزوی، کلید اصلی همه مشکلات موجود و مهمترین مانع تحوّل مثبت در حوزه است.
🔹 باید گفت «امّ المصائب» حوزههای ما این است که به تنوّع استعدادهای نیروهای خویش احترام نمیگذارد و درپی همین نادیده انگاشتن تواناییهای متنوّع نیروها است که نمیتواند نظام آموزشی درستی برای تربیت آنان بچیند و متون درسی متناسب با آنان طراحی کند. نظام آموزشی کنونی حوزه اساساً برای تربیت مجتهد طراحی شده و سایر افراد را نادیده انگاشته است. به راستی چرا این پرسش را بیپاسخ میگذاریم که طلبهای که نه استعداد فقیه شدن دارد و نه علاقهای به فقه و اصول، چرا باید در نظام آموزشی حوزه مجبور به خواندن سنگینترین پژوهشها و کتابهای اجتهادی فقه و اصول مانند رسائل و مکاسب و کفایه باشد؟ آیا اگر کسی نخواهد فقیه شود، حق ندارد طلبه شود؟ اگر چنین است، چرا از همان هنگام که اقدام به جذب طلبه میکنیم این حقیقت تلخ و دردناک را به افراد متقاضی نمیگوییم و اگر چنین نیست، چرا این طلاب بیچاره را به اجبار پای درسهایی مینشانیم که نه علاقهای به خواندن آنان دارند و نه چیزی از محتوای عمیق آن میفهمند؟
🔹 امروزه دیگر پذیرفته نیست که استعدادهای طلابی که با هزاران عشق و امید و به منظور خدمت به دین مقدس اسلام و نظام اسلامی به حوزه رو میآورند، لگد مال ضعف مدیریت و نادیده انگاشتن استعدادهای گوناگون نیروها شود، به گونهای که پس از ده سال یا بیشتر تحصیل در حوزه، وقتی به خود نظر میکنند نه اسلامشناس شدهاند، نه مبلّغی توانمند، نه نیروی اجرایی کارآمد و نه هیچ چیز دیگر؛ به گونهای که حتی از تحصیل معاش خود نیز عاجزند و ناچارند رو به کارها و مشاغلی بیاورند که خلاف شؤون روحانیت است.این افراد عقدههای سنگینی به دل دارند و جوانی خود را بر باد رفته میبینند.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22592
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ مواجهه روحانیت با خود در قاب سینما و ضرورت سواد سینمایی طلاب
🔹 «مارمولک» باید تایید میشد، نه مخالفت
✏ علی ابراهیم پور
🔹 بلافاصله بعد از اکران، دوشادوش افزایش چشمگیر استقبال مردمی، موج مخالفتها نیز به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرد؛ غیر از روزنامهها، روحانیون و خطبا سخنرانیها و تحلیلهای متعددی در نقد و ردّ فیلم ارائه کردند. طلبهها و دغدغهمندانی که عموما پای خود را در سینماها نگذاشته و نمیگذاشتند، به پیروان این جریان تبدیل شدند. فضا آنچنان بحرانی شد که حتی برخی در قم به دنبال گرفتن فتوا علیه کارگردان و نویسندهی فیلم بودند و عملا مارمولک داشت به بحرانی امنیتی و غیرقابل کنترل تبدیل میشد.
🔹 شورای سیاستگذاری جشنواره «روحانیت در قاب سینما» که دبیری آن را روحانی خوشنام و نامآشنا، حجتالاسلام سرلک برعهده داشت، سال۹۳ به دیدار مراجع تقلید رفت و همزمان خدمت مقام معظم رهبری هم رسید و رهبری نیز با تایید جشنواره، بر ادامه آن تاکید کردند. شاهد دیگر اصالت حوزوی این جشنواره، حضور افرادی از شورای عالی حوزه در جلسات افتتاحیه و اختتامیه آن است. بنابراین، گزافه نیست اگر نتیجهی این جشنواره که از ارشادات مراجع بهره برد و مورد تایید رهبری بود و شخصیتهای شورای عالی در آن حاضر شدند را به عنوان فهم امروزِ روحانیت از سینما عنوان کنیم. تمام حرف اینجاست که چگونه «اهانتآمیز خواندن» یک فیلم توسط یک جامعه تا «تقدیر از او» توسط همان جامعه، تغییر میکند؟ چطور فیلمی که مصداق توهین تلقی میشد، زمانی دیگر بهلحاظ بازی، فرم و «حرفی که میزند» درست و توانمند ارزیابی میشود؟
🔹 مواجههی روحانیت با سینما از چه نظام تفسیری و رفتاری تبعیت میکند؟ به عبارتی، طلبهها چقدر تلاش میکنند، فیلم را «بفهمند» و چقدر واکنش اجتماعی خود نسبت به فیلم را منوط به «فهمیدن» فیلم میکنند؟ بهترین مورد برای مطالعه نحوه مواجهه طلاب با فیلم، هنگامی است که سوژهی فیلم، در محدودهی امور صنفی طلبهها باشند و شاخصترین این امور هم، سوژه شدن شخصیت خود روحانی است.
مهمترین راهبردی که از موردپژوهی مارمولک، برای امروز روحانیت میتوان استخراج کرد، لزوم اهتمام در افزایش سواد سینمایی و متوقف ساختن هر موضعگیری اجتماعی بر خوانشِ روشمندِ بیواسطه فیلم است.
🔹 اساسا واکنش طلاب نسبت به هر چیزی (اعم از فیلم و غیر آن)، باید تابع شناخت و فهم باشد، نه احساسات و شنیدهها. فهم هر چیزی نیز متوقف بر آشنایی با روش شناخت آن است. بنابراین، فهم و ارتباط عمیق با فیلم سینمایی نیز بر سواد سینمایی توقف دارد؛ سواد سینماییای که هم نیازمند آموزش علمی و هم انس عملی است. اساسا فهمیدن فیلم یعنی چه؟ آیا طلاب همانطور که برای فهمیدن متن سیوطی و شیخ اعظم انرژی مصرف میکنند و روش آن را میجویند و برای آموختنش تمرین عملی میکنند، برای خوانش «متن تصویری» نیز انرژی حداقلی میگذارند و روش آن را جستوجو میکنند!؟
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22573
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ گزارش هماندیشی «جهان مقاومت پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی»
🔸 تامل جامعهشناختی در عرصهی جهانی
🔹 ریاست دانشگاه باقرالعلوم(ع) حجتالإسلام شمسالله مریجی به طرح یک ایدهی تبیینی در ارتباط با مسألهی ترور سردار قاسم سلیمانی پرداخت. این ایده به چالش ایدههای روشنفکری با آنچه میتوانیم مکتب سلیمانی بنامیم، باز میگردد. به تعبیر دیگر، مکتب سلیمانی امروز باعث شده تا غرب با یک چالش جدی مواجه شود. در تاریخ نزدیک به سیصد یا چهارصد سالهی مبارزه اندیشه غربی با دین و معنویت، اکنون و در این مقطع زمانی شاهد هستیم که این سردمداران و به اصطلاح مدافعان منطق و دیالوگ رو به الگوی ناکارآمد و کهن ترور آوردهاند و همین باید نقطهی شروع تبیین ما تلقی شود.
🔹 حجتالإسلام حبیبالله بابابی با طرح یک چالشِ الهیاتی به ارائهی دیدگاهشان پرداختند. پرسش محوری مورد نظر ایشان این است که چگونه میتوانیم میان دوگانههای شجاعت و شهادت یا قربانی و قهرمانی در اندیشهی اسلامی جمع کنیم، درحالی که به نظر، شهادت یا قربانی شدن به عنوان یک امر عدمی ظاهرا نمیتوانند همراه و در دل قهرمانیت و شجاعت مطرح جایی داشته باشند. ایشان در ادامه با اشاره به تفکیک بسیار مهم استاد شهید مرتضی مطهری میان «منِ علوی» و «منِ سفلی» به ارائهی راهکاری برای فائق آمدن بر این پارادوکس پرداختند.
حجتالإسلام علیاصغر اسلامی با اشاره به یک تبیین موجود در میان متفکرین اسلامی پیرامون ماهیت اجتماع و جامعه، به ارائهی دیدگاههای خود پرداختند. در این تبیین که از فارابی و تا دوران معاصر در اندیشههای حضرت آیتالله جوادی آملی مشاهده میشود، الگوی رفتار در یک جامعهی متمدن براساس احسان و ایثار توضیح داده میشود. در هر یک از مراحل تمدنی انسان وحشی، انسان اجتماعی و انسان متمدن بالفطره، الگوهای رفتاری خاصی حاکم است. اما اوج شکوفایی عقلانیت و احساس را در مرحلهی سوم یعنی انسان متمدن بالفطره شاهد هستیم.
🔹 سخنران دیگر این نشست آقای محمدرضا قائمی، در ابتدای گفتار خود توجه مخاطبین را به این نکته جلب کردند که شهادت سردار قاسم سلیمانی را در زمینهی حرکتِ اساسی انقلاب اسلامی باید تبیین و تشریح کنیم. انقلابهای بزرگ أخیر در سطح جهان که مهمترین آنها انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و انقلاب اسلامی ایران است را باید دارای مشابهتهایی با یکدیگر در نظر گرفت. حرکتِ انقلاب روسیه پس از تسبیط انقلاب و در صدور اندیشهی ضدسرمایهداری و انقلاب کارگری و پرولتاریا به گونهای بود که اندیشههای مارکسیستی در غرب روسیه تا دل کشورهای اروپایی و در شرق تا چین و ژاپن را تحت استیلای خود قرار داد.
🔸 مشاهده متن کامل گزاش:
http://mobahesat.ir/22612
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ گزارش هماندیشی «جهان مقاومت پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی»/۲
🔸 تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر احمد رهدار مباحثِ خود را بهعنوانِ تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت معرفی کرد. ایشان با اشاره به اینکه یکی از مقدماتِ موردِ نیاز در این بحث، معرفیِ اجمالیِ نظریههای هویت است، مختصری دربارهی نظریههای معاصر دربارهی هویت به ایرادِ نظر پرداختند.
🔹 پس از انقلاب است که مثلا ما شاهدِ پیدایش دیدگاهِ عرفان حماسی مطرح شده از سوی برخی متفکرین اسلامی هستیم که حتی عرفان نیز به صورت اجتماعیِ پس از انقلاب تفسیر میشود. برخلاف سنت اخلاقی گذشته که ایدهآل اخلاقی شدن به اصطلاحِ یک پروسه بود و فرد میکوشید تا به مرور زمان ایدهآل اخلاقی را کسب کند، چنین عرفان و اخلاقی دیگر یک پروسه و فرآیند نیست بلکه یک فعل متعمدانه و به اصطلاحِ یک پروژکت است. اگر از این منظر متوجه به تاریخ اندیشهی اخلاقی باشیم، انقلاب 57 ما را به تأملات عمیقتری درباب اخلاق و فردیت و عناصر هویت رهنمون میکند. به تعبیر دیگر تنها در همین زمینه و زمانهی پس از انقلاب است که در اخلاق و عرفان ما به دنبالِ مهندسیِ بشر برای عرصههای ورایِ خود هستیم.
🔹 مقاومت و شهید سلیمانی را نه بهعنوانِ دستآوردها یا تولیدهای یک اجتماع بلکه بهعنوانِ واقعیتها یا فکتهایی که خودشان اجتماعساز و گفتمانساز هستند تبیین و تفسیر کنیم. اکنون میتوانیم بگوئیم که سردار سلیمانی فراتر از هویتشخصیاش و بهعنوانِ نمادِ مقاومت اسلامی باید تفسیر شود و لذا جامعه و اجتماع امروز نسبت به ادایِ دینِ این واقعیتِ اجتماعساز مسئولیت دارد. بنابه همین تعبیر است که میتوانیم از شهید سلیمانی به عنوانِ یک هویتِ منتشر در اجتماعِ اسلامی تعبیر کنیم.
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر هاشمیان در ابتدا به این نکته اشاره کردند که بحثِ کوتاهی در حوزهی خطِمشیگذاریِ عمومی و چالشِ حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در برههی کنونی تاریخ انقلاب اسلامی مطرح خواهند کرد. به تعبیر دیگر مسألهی حکمرانی و چالشهایِ آن در دنیایِ کنونی یکی از دغدغههایِ مهم حکومتهای مختلف محسوب میشود.
🔹 بنده معتقدم که وجودِ عزیزِ شهید سلیمانی بسیاری از این چالشها را حل کرده و میانِ بسیاری از این تقابلهای مطرح شده جمع کردند. ایشان نشاندادند که هم میتوانیم به مبانی پایبند باشیم و هم در میدان ملی و فراملی و به اصطلاح در سطح تمدنی نیز منشاء اثر باشیم، مثلا به چالش کشیدن داعش و حذف آن هم برای امنیت ملی ما تأثیرگذار بود و هم در راستایِ منافع و امنیت امت اسلامی. در سطح ساختار نیز مشاهده کردیم که هیچ ساختار و پیچشِ بروکراتیکی نتوانست مانع رسیدن ایشان به اهدافشان باشد و ایشان بهعنوانِ عامل هیچگاه در جبر ساختار گرفتار نبود.
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر حسین سوزنچی با اشاره به اینکه پدیدهی حاج قاسم مایهی اعجاب و حیرت همگان شد، در ابتدا این پرسش اصلی را مطرح کردند که آیا جامعهشناسی صلاحیت و توانایی ورود به بحث و تبیین این پدیده را دارد یا خیر؟
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر علیاصغر اسلامی شهادتِ سردار سلیمانی را فرصتِ بینظیری برایِ آزمودنِ کفایتِ نظریههای غربی در تبیین پدیدههای اجتماعی و فرصتی برای تولید علومِ انسانیِ اسلامی معرفی کردند. ایشان با اشاره به این که جامعهشناسیِ غربی توانایی تبیین چنین پدیدهای را ندارد، به این نکته اشاره کردند که نهاییترین کوشش چنین تبیینی تقلیلِ شهادت سردار سلیمانی به یک مرگ و تحلیل آن است. در برابر این رویکرد، در جامعهشناسی اسلامی علیرغمِ وجود بنیانهای هستیشناختیِ ضروری برای تبیین پدیدهی شهادتِ حاج قاسم، متأسفانه شاهدِ گنگی یا به تعبیرِ ملایمتری لکنت زبانِ جامعهشناسیِ اسلامی هستیم.
🔸 مشاهده متن کامل گزاش:
http://mobahesat.ir/22637
🔻🔻🔻
@mobahesat
🌷 متن کامل پرسش هفته دوم گروه مباحثه پرسش های تحول از محضر فاضل گرامی؛ جناب حجت الاسلام احمد نجمی :
❓با عنایت به تلاش های سایت مباحثات برای گسترش تفکرات و تحلیل های جدید حوزه های علمیه؛ بفرمائید چرا پرونده قابل توجهی درباره مبانی نظری نظام سازی دینی و نظریات کاربردی این حوزه در سایت مباحثات منتشر نشده است؟
#بانک_پرسش_های_تحول
#ثبت_پرسش_های_جهت_ساز
#گفتمان_نظام_سازی
https://eitaa.com/joinchat/3365142563Ccec7187426
@fegh_porsesh
⚡ آیتالله محسن فقیهی در گفتوگو با مباحثات تبیین کرد:
🔻 مرجعیت اعلای عراق تلاش میکند خروج اشغالگران از طرق قانونی و مطالبهی عمومی محقق شود
🔹 یکی از مباحث مهم این است که سیره عملی فقها در مواجهه با اشغالگران چیست؟ نمیتوان بحث را به گروه خاصی اختصاص داد و گفت که مملکت خاصی در اینجا مطرح است. بحث را باید به طور کلی مطرح کرد. کشوری که افراد آن مسلمان هستند، اینها در مقابل دشمنان و اشغالگران چه وظیفهای دارند؟ چه اشغالگر روس باشد، انگلیس یا امریکا باشد. اصولاً چه وظیفه شرعی برای اینها وجود دارد؟ دیدگاه علما در این رابطه چگونه بوده است؟ عملکرد علما هم در این رابطه چگونه بوده است؟
🔹 بحث دیگری که در اینجا مطرح است، وجوب دفاع میباشد و مساله جهاد نیست. وقتی دیگران وارد مملکتی میشوند و میخواهند که آنجا را اشغال کنند، دیگر بحث جهاد مطرح نیست. چون جهاد شرایط خاص خود را دارد. برخیها قائل شدهاند که جهاد باید در زمان امام معصوم باشد، ولی بحث دفاع اینگونه نیست و شرط ندارد. شرایطی مانند اینکه جهاد بر مرد واجب است و بر زن واجب نیست و شرایط جهاد ابتدایی، شرایط خاصی است، اما این شرایط دیگر در دفاع وجود ندارد.
🔹 به نظر میرسد که لزوم دفاع از ضروریات فقه است و کسی در آن اشکال نکرده است، برخی از مباحث فقهی مورد اختلاف است، مثلا جهاد ابتدایی مورد اختلاف بین علما است. اما مساله دفاع اصلا مورد اختلاف نیست. یک عالمی وجود ندارد که بگوید دفاع واجب نیست. عقل و شرع هم در این زمینه حکم می کند.
🔹 درست است که به خاطر برخی مصالح، ما تعهدات بینالمللی را میپذیریم، گاهی مصلحتها را در مجموع محاسبه میکنیم، مثلا در مجموع اگر در سازمان ملل حضور داشته باشیم، به مصلحت ما است. ولو اینکه در آنجا خلاف و ظلمهایی انجام میشود، و ما در مقابل این ظلمها میایستیم. توانمان این مقدار باشد که بتوانیم مبارزه کنیم که مبارزه میکنیم، ولی وقتی که توان نداریم، چه کار میکنیم؟ حضور ما در مجامع بینالمللی مصلحت است، ولی ما در همانجا هم باید با ظلم مقابله کنیم. ممکن است که نتوانیم ظلم را از جهان ریشهکن کنیم، اما باید در حدّ توان مبارزه کنیم.
🔹 برای اخراج امریکا از عراق باید دلایلی پیدا شود. باید پارلمانی تشکیل شود و این بحث را قانونی کنند که این کار را هم کردند. مراجع نجف هم این را تایید کردند. الان هم زمینه فراهم شده است، علمای اسلام هم از نظر مذهبی و هم از نظر سیاسی باید توجه داشته باشند، موقعیتها را بسنجند. اگر میتوان کاری را از طریق قانون انجام داد، بهتر است که از طریق قانون انجام شود، شاید مراجع نجف هم این محاسبه را کردهاند، اینکه خود دولت این کار را بکند، خیلی بهتر از این است که مثلا کسی که عراقی نیست و عرب نیست، به ما دستور میدهد که باید فلان کشور از عراق خارج شود. این ممکن است باعث تنشهایی شود و مخالفان بهانههایی بیاورند. اما وقتی که دولت و حکومت پذیرفت که امریکا باید اخراج شود، مراجع هم این را تایید و بیان کردند.
🔸 مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/22643
🔻🔻🔻
@mobahesat