⚡ ضرورت حفظ هویت جمعی صنفی
پیشنهادی به مدیران و تصمیم گیران حوزه
✒️حجتالاسلام محمد لیاقت
🔹چند سال پیش به شوخی پیشنهادی مطرح کردم؛ پیشنهادی مبنی بر «طراحی یونیفرم و لباسهای متفاوت برای تیپ های مختلف شخصیتی حوزوی»؛ با این توضیح که پوشش های مختلف یا رنگ های مختلف برای لباس طلبگی روحانیون با دستگاه فکری متفاوت، طراحی شود.
همانطور که مثلا در گذشته ای نه چندان دور (و یا حتی الان) نجفی ها(؛ دستگاه فکری نجفی) عمامه ی نجفی می بستند یا فیلسوف ها به گونه ای دیگر و زهّاد از روحانیت پوشش خاص خود را داشتند.
🔹 در آن روزها، اشتراک هویتِ صنفی که در قالبِ اتحاد عنوان روحانی و لباس متحد الشکل برای همه روحانیون عالَم، نِمود پیدا می کرد، به شدت فکرم را مشغول خود کرده بود چرا که در مسائل مختلف، نه تنها در روحانیون، اتحاد فکری و رفتاری نمی دیدم که در پاره ای از مسائل بسیار مهم و اساسیِ اجتماعی اتفاقا اختلافات جدّی و اثر گذار بر اظهارنظرها و کنش های اجتماعیِ آنها را از نزدیک مشاهده می کردم
برخی در پایه های معرفت شناسی اشعری مسلک
ــ برخی نسبت تقابلی با انقلاب اسلامی
ــ برخی اخباری متحجّر
ــ برخی روشنفکر غرب زده
ــ برخی حتی شاید روزی یک دقیقه هم مطالعه ندارند
ــ برخی کانتکس ذهنیشون در تحلیل وقایع اجتماعی، روی سال بعثت تنظیم شده
ــ برخی نسبت به اشخاص به شدت مطلق گرا
ــ برخی اساسا طیف دیگری از روحانیت را کافر می پندارند
ــ برخی گویا هیچ گونه تامل و تفکری در عمر خویش نسبت به سازمان متبوع خویش نداشتند
🔹 آن ایام، مسئله ی من این شده بود که اگر فردا روزی، مفتخر به لباس روحانیت شدم، با این اشتراک ظاهریِ هویتِ سازمانی، با خیل گسترده ای از طلاب که مردم ـ به اشتباه و البته در بستر شانتاژ رسانه ای موجودـ رفتارهای هر فرد را به کلِّ این مجموعه تعمیم میدهند،چه می شود کرد؟
🔹 ممکن است فرد یا جریانی از این سیستمی که من علقه ی سازمانی به آن دارم، مواضعی نامعقول و ناپسند داشته باشند و رفتار آن ها، خود به خود اعتماد، وزانت و آبروی تمامی افرادِ این مجموعه را زیر سوال ببرد؛ آبرویی که سرمایه ی ارتباط با مخاطبینِ تبلیغِ دینی است و نتیجتا در اثر این نقیصه، باب خدمت در راستای رسالت طلبگی، برای سایر اعضاء منسدّ شود
چاره چیست؟ چه کار باید کرد؟
🔸مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22765
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/شبکههای اجتماعی
🔹مستندی متفاوت از خدمات جهادی طلاب:
⚡️گفتوگو با یکی از خواهران طلبه که مشغول تغسیل و تکفین فوتشدگان کرونایی است
https://www.instagram.com/tv/B-NXS2npzSV/?igshid=t7vb01obb5di
🔻🔻🔻
@mobahesat
1395122116470884710245694.jpg
78.3K
مباحثات/
درگذشت آیتالله سیدجعفر کریمی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و هیات استفتائات دفتر امام و بعثه مقام معظم رهبری را تسلیت عرض میکنیم.
🔹به گفته منابع مطلع درگذشت ایشان بر اثر بیماری قلبی بودهاست.
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡️کرونا، برخورد نزدیک با اندیشههای دور
🖋فریدالدین فریدعصر، پژوهشگر حوزه دین و فلسفه
🔹از پیامدهای شیوع ویروس کرونا در ایران، یکی هم داغ شدن نزاع طب اسلامی و پزشکی جدید است. کسانی که با مباحث فلسفه علم آشنایند، به فراست دریافتهاند که ورود این نزاع از سطح مباحثه نظری به کارزار عملی در همین یکی دو ماه اخیر، چه تجدیدنظرهایی را در باب علم اسلامی موجب خواهد شد. بسیاری از فرضیهها یا نظریههایی که در زمان عافیت و بیعملی در محافل علمی، بیرقیب طرح و ترویج میشوند، با وقوع طوفانهایی مانند کرونا به سختی در معرض امتحان و بازپرسی قرار میگیرند.
🔹 این نوشته تلاش میکند تا با تشخیص و تحریر محل نزاع در اختلاف طب اسلامی و پزشکی مدرن، ریشههای فکری را که خاستگاه دو طرف نزاع بوده، واکاود و تناقضهای رفتاری این روزها را یادآوری کند.
🔹 در این راستا به دو مساله «منشاء یا خاستگاه علم» و نیز «روش علمی بودن» توجه شده است و متناسب با طرفین اختلاف، باورهای رایج در پس هرکدام تبیین اجمالی شده است.
🔹 ممکن است گفتهشود که باورهای مورد اشاره در این نوشتار مورد اتفاق همه اهل علم در حوزه و دانشگاه نیست. اما اگر به پیشفرضها و بنیانهای باورها توجه شود، زود روشن خواهد شد که طیفی از این باورها به نحو مشکّک در جامعه ایمانی از یک سو و در فرهنگ مدرن از سوی دیگر حضور دارد.
🔹ماجرای این نزاع زمانی به اوج میرسد که بدانیم امروز مخاطب این هر دو اندیشه، انسان پسامدرن است. انسانی که اگر هم دیندار باشد نه سنتی است و نه مدرن. او سنت را به مثابه یک نوستالژی جذاب مزه مزه میکند، اما در عین بیاعتمادی به علم مدرن، به آن تن میدهد.
🔸مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22773
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/
🔹اینفوگرافی بخشی از کمکهای نقدی و غیرنقدی دفتر حضرت آیتاللهالعظمی وحید خراسانی برای جامعه پزشکی و مراکز خدمات رسانی به بیماران مبتلا به کرونا
🔹گفتنی است مراجع عظام تقلید از نخستین روزهای انتشار خبر شیوع بیماری، از طرق مختلف نقش موثری در هدایت جامعه برای مقابله با این ویروس داشتهاند.
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات
مباحثات/ درگذشت آیتالله سیدجعفر کریمی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و هیات استفتائات دفتر امام و ب
مباحثات/
🔹جمعی از علما و فضلای برجسته حوزه علمیه قم در پیامی مشترک، درگذشت آیت الله سید جعفر کریمی مسئول شورای استفتائات مقام معظم رهبری و عضو شاخص جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را تسلیت گفتند.
🔹در این پیام آمده است: درگذشت فقیه بزرگوار، مرحوم آیة الله آقای حاج سیّد جعفر کریمی رضوان الله تعالی علیه، قلب دوستداران و ارادتمندان این عالم بزرگ را به درد آورد.
🔹پیام افزوده است: این عالم بزرگوار در روزگار تبعید امام خمینی (ره) و اقامت ایشان در نجف اشرف، از افراد برجسته و پرتلاش حلقه درسی و علمی ایشان بود. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز به حکم امام خمینی(ره) در شورای عالی اقتصاد، و نیز ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات، ایفای نقش کرد.
🔹در پیام علما و فضلای حوزه علمیه قم آمده است: آیت الله کریمی همچنین در مجلس خبرگان قانون اساسی و نیز دو دوره در مجلس خبرگان رهبری عضویت داشت و در همه این مدت، به تحقیق و تدریس و پاسخ دهی به استفتائات شرعی اهتمام جدی گماشت. ایشان همچنین چندین دهه، عضو اصلی شورای استفتائات رهبری و نیز بعثه مقام معظم رهبری در حج بودند و به خدمات ارزشمند خود در این عرصه استمرار بخشیدند.
🔹پیام تاکید کرده است که اینک و در آستانه هفتمین روز درگذشت آن عالم خدمتگزار، ضایعه رحلتش را به ساحت حضرت ولی عصر (عج)، مقام معظم رهبری، حوزه مقدسه علمیه، شاگردان گرامی و خانواده معزّز ایشان تسلیت عرض نموده، و رحمت و مغفرت و علوّ درجات آن فقید سعید را از خدای رحمان مسئلت می کنیم.
🔹در پایان این پیام، دعای"فرحمه الله رحمة واسعة، و أسکنه فی أعلی علّیین مع أجداده الطاهرین، صلوات الله علیهم أجمعین" در حق این عضو جامعه مدرسین ذکر شده است.
⚡️حضرات آیات و حجج اسلام، ابراهیم امینی، سید جواد شهرستانی، محمد محمدی ری شهری، رضا استادی، علی اکبر مسعودی، سید مصطفی محقق داماد، مرتضی مقتدایی، احمد مروی، علیرضا اعرافی، محمود محمدی عراقی، شیخ مصطفی هرندی، سید عباس صالحی، سید محمد غروی، محمد جواد فاضل، سید عبدالفتاح نواب، محسن فقیهی، سید علی قاضی عسکر، شیخ علی کورانی، سید محمدرضا حسینی جلالی، حسین ملکا، مرتضی جوادی آملی، احمد واعظی، حمید پارسانیا، محمدعلی مهدوی راد، محمد مهدی معراجی، مهدی مهریزی، احمد عابدی، محمد حسین فلاح زاده، رضا مختاری، مهدی نجف، محمد حسن مظاهری، محسن الویری، محمد تقی سبحانی، رضا برنجکار، سید محمد کاظم طباطبایی، عبدالهادی مسعودی و رسول جعفریان از صادرکنندگان این پیام هستند.
🔻🔻🔻
@mobahesat
یادداشت وارده/
دفاع بیدردسر وهجمه کمخاصیت
🖋سید محمود مظلومی/استاد حوزه علمیه قم
🔹چندی پیش در سالروز میلاد قمر منیر بنیهاشم گزارش خبرنگار محترمی از قاب جادوئی تلویزیون پخش شد که علیالظاهر به اشتباه جملهای را گفت که مورد انتقاد بهحق مدافعین حریم ولایت اهلبیت علیهمالسلام قرار گرفت. ایشان در آن بیان بجای تعبیر به تبعیت ابالفضل علیهالسلام از «امام زمان خویش» تعبیر به تبعیت از «ولیفقیه زمان خویش» مینماید، که ناگفته پیدا است تعبیر بسیار نادرستی است و همانطور که حضرات منتقدین هم اشاره فرمودهاند طبق بیان امیرالمؤمنین علیهالسلام «لایقاس بآل محمد من هذهالامة احد».
لکن خود مستحضرید که برد منفی این بیان در حد گفتار در همان لحظه یا نهایتا یک گفتمانسازی بعیدالطریقی بود که شاید بسنده کردن به یک تذکر مختصر هم کفایت میکرد.
🔹اما غفلت عمومیای که در بین حضرات مدافعین حریم اهلبیت علیهمالسلام و اعزه وطلاب گرانسگ (ادامالله عزهم) فراگیر شده غفلتی نابخشودنی و خوابی بمانند خواب چوپان در کنار گرگهای درنده است که اگر دیر به داد آن برسند جز ذلت دنیا وسرافکنی عُقبی در محضر چهرههای نورانی آلالله نتیجهای نخواهد داشت.
🔹چندی است در مشهد مقدس شخصی به تعبیر خودش صوفی مسلک و همفکراناش تمام سرمایههای تشیع را به سخره گرفته و مُدرس عقاید شیعه در میان طلاب و حتی دانشآموزان گشته بطوری که اداره امور جوانان آستان مقدس رضوی علیه افضلالتحیة والسلام در اختیار اینان است.
🔹یادم هست در اوان جوانی به فلسفه علاقهای وافر داشتم وبدین منظور و جهات دیگر از مشهد به قم هجرت نمودم تا فلسفه را بیطرفانه بفهمم و قضاوت کنم، وبه نصایح بزرگان کمتر گوش دادم که این جمله را در گوشم زمزمه میکردند که طبق فرمایش علی علیهالسلام در تمثیل برای استفاده از بیانات آلالله علیهمالسلام «یردونه ورود الهیم العطاش»، باید همانند تشنه بر استخر ولایت ایستاد تا سیرابت کنند (کنایه از اینکه اگر خودت را جای دگر سیر کردهای حتی دریای اهلبیت برایت مفید نیست).
لکن از همان اوان که گفتند اصالةالوجود، نفهمیدم اصالت یعنی فرش، یعنی عرش، یعنی پدر، یعنی مادر، یعنی چه. گفتند عرض بدون جوهر نمی شود، گفتم خب جوهر هم بدون عرض نمیشود و شکل نمیگیرد و دهها سؤال انباشه وبیپاسخ دیگر. اما بالاخره ما را اینگونه توجیه کردند که لسان فلسفه لسان مبارزه با ملحدان و آتوئیستها و در یک کلمه دینناباوران است، تا با شمشیر برهان و استدلال و مغلطه و سفسطه و ... دهان یاوهگویان ضد دین را ببندند و در مخاصمه روانی و رسانهای غالب گردند، که سلمنا قبول کنیم و دین مبین اسلام را نعوذ بالله عاجز از تسلیم کردن بیدینان بدانیم و مناظرات عقائدی ائمه مظلوممان را نعوذ بالله به تاریخ پیوسته بپنداریم.
🔹ولی این آقایان مشارالیه چندی است در مشهد کارگاه دوره معارف کاربردی را در حد وسیع و در اردوگاه های اطراف مشهد (در میان مکاتب عقائدی بی خاصیت مشهد) بهپا کرده و زیرکانه بجای بحث نبوتشناسی یا امامتشناسی آن را تبدیل به راهنماشناسی نمودهاند. اینان نبوت را تقسیم به تشریعی وانبائی، وبرای راه یافتگان خود مقام تشریع قائلند و با نوشتن کتبی چون تطهیرالشیعة عن حدیقةالشیعة، شهید عارف و ... فقهای ما همچون مقدس اردبیلی وشهید اول (رض) را به مسلخ کینهتوزانه و جاهلانه خود میبرند.
🔹در خود آستان مقدس رضوی دوره کشوری تربیت استاد عقائد اسلامی برگزار و از میان هزاران داوطلب 170 طلبه جوان با دل پاک ولی از همهجا بیخبر را در کام اژدهای جهل خود میریزند و آنها را بر دامن جوانان پاک شیعه می نشانند.
🔹راستی در دوره عقائد اسلامی غیر از فلاسفهی مطرح عقائد شناس دیگری وجود نداشت؟! آیا اسمی از تراث کلامی شیعه به نحو صحیح در آن دوره ها برده میشود؟ راستی مگر قرار نبود این به ظاهر اساتید فلسفه فقط بیدینان را به صراط دینداران دعوت کنند، از کی استاد عقائد شدهاند ما خبر نداریم؟!
🔹اینجاست که با کمال خجلت از طرف خودم و همه کسانی که در کوچکترین مضال مدافعان ولایتاند از محضر ثامنالحجج علیهالسلام پوزش میطلبم و شرمندگی خودم را از طلبه بودن و سرباز درگاه آن بزرگواران ابراز مینمایم.
به امید ظهور آن کسی که به تعبیر امیر علیه السلام «يَعْطِفُالْهَوَى عَلَىالْهُدَى إِذَا عَطَفُواالْهُدَى عَلَىالْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَىالْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَىالرَّأْيِ»
💥توجه: این یادداشت لزوما دیدگاه مباحثات نیست و آماده دریافت نظرات مخاطبان هستیم.
http://mobahesat.ir/22778
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ دستگاه روحانیت و ضرورت موضعگیری در قبال الهیات کنونی
✏ محمد فروزمند(طلبه سطح عالی حوزه)
🔹 شاید اولین و اصلیترین سوال در حوزه الهیاتی این باشد که آیا اساسا قائل به نوعی از بحران در حوزه الهیات کنونی هستیم یا خیر؟ آیا میپذیریم که بعد از انقلاب و مخصوصا در دو دهه ی اخیر الهیات ما نتوانسته جوابگوی پرسشگری های عقول پرسشگر و تامین کننده نیازهای دینی و دنیایی نیازمندان باشد؟ آیا همانگونه که برخی از سیاسیون و اندیشهورزان حوزه سیاست قائل به انسداد سیاسی در حوزه حکمرانی جمهوری اسلامی شدهاند ما هم می پذیریم که در حوزه الهیات دچار انسداد شدهایم و یا اینکه به انسدد قائل نیستسم و بحرانهای الهیاتی را به یکسری از خلاءها، خطاها و احیانا کمکاری ها نسبت میدهیم. در فرض دیگر هم میتوانیم وضعیت کنونی را بحرانی ندانیم و در مجموع نمره الهیات موجود را در نسبت با هجمه های معرفتی عقیدتی و فشارهای مادی معیشتی تمدن غرب نمرهی قابل قبولی بدانیم.
به هر حال به نظر میرسد بحران کرونا با ظهور و شدت بیشتری که دارد موجب شده که ما موضع خود را در قبال الهیات پس از انقلاب مشخص کنیم و در قدم بعد به آسیبشناسی، باز خوانی، بازیابی و احیانا در افکندن طرحی نو در این زمینه بپردازیم.
🔹 به نظر نگارنده چگونه پرداختنِ به مسائل الهیاتی از قبیل نقش خدا در نظام هستی، جبر و اختیار، اراده انسانی، مسئله علم و دین، مسئله شرور، عدل الهی، قضا و قدر و … بستگی به موضع اختیار شده در قبال الهیات جاری دارد.
🔹 متاسفانه علیرغم اینکه حوزه و دستگاه روحانیت به عنوان متولیان رسمی دین مسئول اصلی پرداختن به چالشها و مسائل الهیاتی موجود هستند در طی این مدت کمتر به بحث و ارائه نظر در این موارد پرداخته و اغلب به دادن نسخه و تجویزاتی برای دفع این بحران بسنده کردهاند و درمقابل اصحاب علوم انسانی در دانشگاهها بیشترین نقش را در ارائه تحلیل و پرداختن به اینگونه مسائل داشتهاند. چرایی این عدم توجه و کمتر پرداختن روحانیت به مسائلی از این دست ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد و از جمله دلایل آن همانگونه که ذکر شد مشخص نکردن موضع و عدم تصور صحیح از نسبت خود با الهیات موجود و فهم بازخوردهای آن در جامعه است.
🔹 در بحران اخیر و در میان اصحاب علوم انسانی جریان مدعی روشنفکری دینی اصلیترین جریانی است که در تلاش است تا با تفسیر و قرائت خاص خود از دین، پروژه اصلی خود را که همانا اثبات امکان دینداری در قالب درانداختن الهیاتی جدید و متناسب با اقتضائات عصر مدرن است را به پیش برد. بنابراین این جریان علیرغم اینکه از یکسو اختلافات بنیادین و مبنایی با قرائت رسمی حاکم از دین دارد اما از سوی دیگر مدعی به ظهور آوردن الهیاتی است که تا حدی جوابگوی نیازهای انسان مدرن خواهد بود و بحرانها و مشکلات الهیات کنونی را نخواهد داشت. قابل توجه است که این جریان موضع خود را در مواجه با الهیات حاضر کاملا مشخص کرده است.
🔹 تا زمانی که حوزه و روحانیت به عنوان متکفل و متولیان رسمی بسط و اشاعه دین برآورد صحیحی از نسبت کارکرد الهیات کنونی در قبال جامعه نداشته باشند و موضع خود را مشخص نکنند عملا وارد فضای نقد و تبادل نظر نخواهند شد و در چنین وضعی نه تنها راه به روی هر گونه اصلاح احتمالی بسته خواهد شد بلکه فضا برای به صحنه آمدن گفتمان های الهیاتی رقیب باز شده و بیش از پیش مرجعیت دینی روحانیت از دست خواهد رفت.
🔹 نکته دیگر اینکه در این بزنگاه فرصتی پدید آمده تا نهاد حوزه بار دیگر نسبت خود را با جریاناتی نظیر روشنفکری، نو اندیشی و اصلاحگری دینی به عنوان مطرحترین جریانات مدعی بسط و اصلاح تفکر دینی مشخص کند و در صورت به رسمیت شناختن آن ها در یک فضای آزاد و به دور از پیش فرضهای عقیدتی سیاسی وارد دیالکتیک و گفتگو شود. البته قبل از آن لازم است به این سوال پاسخ دهد که آیا اساسا این جریانات را رقیب و مانعی در برابر اشاعه فرهنگ و تفکر دینی میداند و یا اینکه ظهور و بروزشان را از جهاتی – و نه الزاما به تمامه – موجب رشد و شکوفایی دین و به طور کلی الهیات حال حاضر تلقی میکند.
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/ بازنشر پرونده به مناسبت 19 فروردین سالروز شهادت شهید محمدباقر صدر
🔹 گفت و گو با دکتر عبدالله نصری
هرمنوتیک اجتهاد در آرای شهید صدر
🔻
http://mobahesat.ir/8107
///////////
🔹 بر اساس روایت شیخ علی کورانی؛
حزب الدعوة، حزب نجفیها
🔻
http://mobahesat.ir/5516
//////////
🔹 در همایش «اندیشه سیاسی شهید صدر» بیان شد:
از نگاه شهید صدر، دولت در متن دین و پدیدهای وحیانی است
🔻
http://mobahesat.ir/13915
//////////
🔹 شهید سید محمدباقر صدر و طراحی نظام معرفتی اسلامی
🔻
http://mobahesat.ir/6962
//////////
🔹 انديشههای حكمی و اجتهادی شهيد صدر منتشر شد
🔻
http://mobahesat.ir/1421
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡️کدام امید و کدام ناامیدی؟!
✒️سید محمدامین درخشانی (طلبه حوزه علمیه قم)
🔹"تا این امیدتان ناامید نگردد فرج امام زمان فرا نمیرسد! " شاید شما هم بارها این جمله را شنیده باشید. غالب این افراد چنین میپندارند که" اگر امید همین چند مجاهد هم از تلاش برای اقامه قسط و داد ناامید شود" آنگاه همه یک صدا حجة بن الحسن را صدا خواهند زد و منجی خواهد آمد.
🔹پیامبر اکرم میفرمایند: افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله. (کمال الدین ج2، ص 644) فرج و گشایش در هنگام وقوع در سختی و مضیقه است، یعنی کسی تا احساس تنگنا نکند، به دنبال گشایش نمیگردد. گشایش مطرح در حدیث الهی و ربانی است نه عادی و معلولی. پس در مفهوم انتظار فرج هم ناامیدی و احساس تنگنا از شرایط فعلی وجود دارد هم امید به آیندهای گشوده از تنگناها.
🔹این "ناامیدی و احساس عجز" و "امید فرج الهی" مطرح در حدیث کاملا مطلوب و باعث رشد و سعادت بشر و ظهور منجی است، اما ممکن است کسی مصداق دیگری را جایگزین کند و بین امید و ناامیدی مطلوب و نامطلوب خلط کند، در این نوشتار سعی بین تفکیک همین دو مقوله میباشیم.
🔹 میتوانیم تمام افراد انسانی در زمان خویش را چنین دسته بندی کنیم:
الف. انسانهای که از شرایط حاضر جهان (=عصر غیبت) احساس سختی ندارند، (=امیدواری نامطلوب) که خود دو گروه هستند:
🔸 انسانهای که بالفعل احساس سختی ندارند، یعنی مرفهان اعم از مقدس و غیر مقدس. (مرفهان مقدس اولین گروه قاعدین هستند.)
انسانهای که بالقوه احساس سختی ندارند، یعنی اگرچه دارای مشکلات مادی-روحی است و تا حدی احساس نارضایتی دارد، اما معتقد است که اگر نظم حاکم بر جهان فعلی که همان تمدن غربی است، به صورت کامل اجرا شود، او نیز از مشکلاتش رها خواهد شد، به عبارت دیگر نسخههای موجود در دنیای غیرالهی فعلی را درمان دردهای خود میداند. این گروه طیفی وسیعی از مذهبی و غیر مذهبی را شامل میشود و نقطه مشترک همه اینها این است که تغییرات را دوست دارند و تغییر مورد نظر آنها توسعه یافتگی به مفهوم غربی آن است،(امید نامطلوب) البته طیف غیر مذهبی این گروه به دنبال تغییرات فقط با روشهای عادی است ولی طیف مذهبی این گروه برخی به روشهای عادی امید دارند، و برخی دیگر چنین تغییر اساسی در کل جهان را فقط به دست منجی ممکن میدانند و به همین خاطر چندان تلاشی نمیکنند و دیگران را از تلاش بیهوده منع میکنند.
تمرکز بر گروه اخیر بسیار مهم است، این افراد قسمت عمدهی قاعدین را شکل میدهند(گروه دوم از قاعدین)، یعنی کسانی که به شرایط فعلی و تمدن مدرن بسیار خوشبین هستند ولی تحقق چنین چیزی را فقط به دست منجی میدانند. اینها همان کسانی هستند " در غرب اسلام را میبینند ولی مسلمان نمیبینند" پس به منجیای نیاز دارد که اسلام(=تمدن غربی) را در جهان پیادهسازی کند و کافرانی که به اسلام عمل میکند را مسلمان کند!
ب. انسانهای که از شرایط حاضر جهان (=عصر غیبت) احساس تنگنا دارند،(= ناامیدی مطلوب) اینها نیز چند گروه میشوند:
🔸کسانی که آیندهای روشن پیش روی خود نمیبینند، پس برای تغییر تلاشی نمیکنند. اینها نیز گروه دیگری (سوم) از قاعدین زمان ما هستند. (=ناامیدی نامطلوب)
🔸 کسانی که به واسطه امید به ظهور شخص امام زمان آینده جهان را روشن میبینند ولی با تلاش مخالف هستند و میگویند همه باید به عجز و ناامیدی برسند تا امام زمان ظهور کند. اینها نیز گروه دیگری (چهارم) از قاعدین زمان ما هستند. (ناامیدی از شراطی فعلی مطلوب ولی نه چندان عمیق و شدید)
3. کسانی که به فرج الهی ایمان دارند و برای وصول به آن تلاش و مجاهدت میکنند. عدالتطلبان و مصلحان معتقد به مهدویت در این قسم جای میگیرند. (ناامیدی از شراطی فعلی مطلوب ولی نه چندان عمیق و شدید)
🔹نکته مهم مقایسه این دو گروه اخیر است: این دو گروه اگرچه هر دو از شرایط فعلی ناامید هستند ولی گروه اول از حیث نظری فقط با بنبستهای جهان معاصر روبرو میشود و احساس عجز عمیق در وجود او شکل نمیگیرد ولی گروه دوم هم به صورت نظری و هم عینی با بنبستهای جهان حاضر روبرو میشود و احساس ناامیدی از شریط فعلی به شکلی عمیق در وجود او احساس میشود، پس مجاهدان بیشترین ناامیدان از زمانهی خویش و امیدواران به آینده روشن هستند.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22791
🔻🔻🔻
@mobahedat
⚡ کرونالوژیِ تصویرِ برساختهء رسانهها از دین و روحانیت
✏ حسینعلی رحمتی(استاد حوزه و دانشگاه)
🔸 جستار حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که به رغم دیدگاههای متفاوت و گاه متضادی که از سوی روحانیون، به عنوان مبلغان دین، درباره کرونا (و موضوعاتی شبیه آن) بیان می شود، چرا برخی گروه ها و کانال های موجود در فضای مجازی یا شبکه های ماهواره ای فارسی زبان عمدتا سخنان کسانی را برجسته سازی رسانه ای می کنند که از پشتوانه منطقی و عقلی ضعیف تر، و ظرفیت تحقیر و تمسخر بالاتری برخوردار است. این در حالی است که اخلاق رسانه ای اقتضا می کند درباره یک موضوع، انواع دیدگاه کامل و درست بیان، و سپس نقد شود. نگارنده با بهره گیری از «مغالطه پهلوان پنبه» (Straw-man Fallacy) تلاش می کند یکی از دلائل یا انگیزه های چنین رفتاری را بیان کند..
🔹 وقایع کروناییه این ایام در کنار مصایب و مشکلاتی که برای جامعه ما ایجاد کرد، و امیدوارم هرچه زودتر پایان یابد، در عرصه دین و دینداری مباحثی را موجب شد که به احتمال بسیار زیاد حتی پس از دفع این ویروس نیز ادامه خواهد یافت، و از این منظر شکل گیری شاخه ای از دین پژوهی که من عنوان «مطالعات دینی کرونا-محور»را برای آن پیشنهاد می کنم، بعید نیست (البته کرونا در این جا می تواند استعاره ای از حوادث طبیعی یا غیر طبیعی فراگیر باشد، نه صرفا یک ویروس خاص که در چند ماه اخیر منتشر شده است)..
🔹 برای آسیب شناسی نگاهِ رسانه های فوق به گفتار و رفتار مبلغان دین، و نهایتا به خود دین، باید دو ساحت را از یکدیگر متمایز کرد: یکی «واقعیتِ موجود» و دیگر «واقعیتِ برساختهء رسانه ها». بی توجهی به این تفکیک موجب می شود که مخاطبِ غافل از نقشِ «حقیت-ساز» (Truth-Maker) رسانه، تصویر ناقص یا دست کاری شده ای از واقعیت را به جای تصویر واقعی بپذیرد و تحت تاثیر «قیومیّت و هژمونی رسانه» اولا شالوده معرفت شناسانه باورهای دینی خود را مورد تردید یا تغییر قرار دهد، ثانیا بر اساس این تصویر جدید، نوع رفتار خود با دیندارانی که همسایه، همشهری، هم دین، یا هم وطن او هستند را بازتعریف کند؛ رفتاری که بر اساس سامانه های ارزشی پیشین او ممکن است حتی غیراخلاقی به شمار آید. به عنوان مثال بنگرید به میزان خشونت های کلامی و توهین و تمسخرهای منتشر شده در شبکه های اجتماعی درباره مردم قم یا درباره طلاب و روحانیون؛ خشونت هایی که در مواردی در فضای حقیقی نیز بازتولید شد.
🔹 در حالی که «اخلاق حرفه ای» (Professional Ethics) و «اخلاق رسانه» (Media Ethics) اقتضا می کند که در انتقال خبر، واقعیت و صداقت مراعات شود، مشاهده می شود که در برخی شبکه های اجتماعی یا شبکه های ماهواره ای از قبیل «من و تو» یا «صدای آمریکا»، از بین نظرات متنوع روحانیون، دیدگاه گروه اول، که معقول و منطقی تر است، یا اصلا مطرح نمی شود یا به صورت ناقص منتشر می شود، اما دیدگاه های گروه دوم که برای مخاطب «نامعقول تر»، «غیرقابل دفاع تر» و حتی «تمسخرآمیزتر» است به صورت پررنگ تر مطرح می شود.
🔹 چرا این تصویر گزینشی یا مخدوش ارائه می شود؟ دلایل متعددی را می توان مطرح کرد که به نظر نگارنده، «یکی» از آنها ترس از تردید مخاطب این رسانه ها نسبت به تصویر نادرستی است که آنان پیش تر و در طول زمان از دین و دینداران ارائه کرده اند. رسانه ای که (به دلائل مختلف که در جای خود باید بررسی شود) به طور مستقیم و غیرمستقیم در طی چند سال از یک سو دین را برای مخاطبان خود به عنوان امری مربوط به زمان های گذشته و عامل عقب ماندگی جوامع، و از سوی دیگر، دین داران (و به طور خاص مبلغان دین) را انسان های غیرمنطقی، بی سواد، خرافاتی و دین ستیز معرفی کرده است، حالا اگر بخواهد سخنان روحانیونی را منتشر کند که معقول و منطقی سخن می گویند، یا باید از مدعای پیشین خود دست بکشد یا باید به نقد علمی این دیدگاه ها بپردازد.
🔹 و نکته آخر: در برابر این واقعیت سازی و فریب رسانه ای چه باید کرد؟ این موضوعی است که جداگانه و به طور مفصل باید بررسی شود ولی در این جا به طور مختصر باید گفت مبلغان دینی برای ایفای هرچه بهتر مسئولیت خود در عصر حاضر لازم است اولا دفاع معقول و منطقی از دین را وجهه همت خود سازند، ثانیا با تحولات فکری و فرهنگی و اجتماعی جامعه امروز ایران که متاثر از عوامل گوناگون، به ویژه گسترش شبکه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای است، بیش از پیش آشنا شوند. البته مخاطبان رسانه ها نیز اخلاقا موظفند ضمن توجه به تنوع دیدگاه های دینی، با تقویت سواد رسانه ای، به کارگیری عقل انتقادی، و مراجعه به منابع متعدد، خود را از افتادن در دام مغالطه های رسانه ها نجات دهند.
مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22815
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ سراشیبی فقاهت به روزنامهنویسی
✏احمد صادقنیا
🔹 حجتالاسلام والمسلمین استاد سروش محلاتی در چند فایل صوتی و با معیار قرار دادن خاطرات دهه هفتاد مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی به برخی نتایج بسیار مهم و مبنایی در حکمرانی جمهوری اسلامی ایران رسیده است. «نظام خطابه محور»، «نظام خودسری پذیر»، «نظام مدیریت دوگانه»و... از جمله آنان است.
🔹 همه کسانی که در متن نظام جمهوری اسلامی ایران بودهاند، از جایگاه خاص و کاملا تاثیرگذار مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی آگاه و بدان معترف هستند. در این بین خاطرات روزنگاشت ایشان نیز یکی از اسناد مهم وقایع چهل ساله جمهوری اسلامی ایران است. اما آنچه که انگیزه اصلی نگارش این نقد شده است اقدامی دور از مبانی تحقیقی و منصفانه در چند فایل صوتی اخیر توسط استاد سروش محلاتی است. یکی از اصول و روشهای مهم برای نتیجهیابی کلی درباره مجموعه رفتارهای حاکمیتی، نگاهی جامع به همهی دیدگاههای مختلف است. اساسا معیار قرار دادن تک خاطره بدون حتی درصدی احتمال خطا در دیدگاه و روایت، اقدامی دور از انصاف و دور از شأن و ساحت محققین و اندیشمندان است. بنده نگاه کاملا منفی درباره روایت و خاطرات مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی را دور از انصاف میدانم و به همین میزان نیز اعتماد مطلق را هم کاملا نادرست. اقدامی که متاسفانه جناب سروش محلاتی در این مجموعه مطالب مرتکب شده است.
🔹 ایشان بدون ذرهای احتمال خطا در روایت، یا نادرستی در دیدگاههای راوی خاطرات، به نتایج کلی حکمرانی در جمهوری اسلامی دست یافته است. از جناب سروش محلاتی جای تعجب است که ندانند عرصه سیاسی توأمان با رقابت، همیشه دیدگاهها و روایتهای بازیگران این عرصهها را تحتالشعاع قرار میدهد. منافع سیاسی، حزبی، اقتصادی و... قدرتمندان باعث میشود واقعیات را آنگونه که مطابق منافع خودشان است، ببینند و روایت کنند.
🔹 برای نمونه در فایل نخست به ماجرای هشدار رهبری در خصوص «ثروتهای بادآورده»پرداخته شده است. آنگونه که آقای هاشمی روایت کرده است مسئولان مختلف با گرایشهای سیاسی گوناگون در گفتوگو با ایشان از تاثیرات نامطلوب این مواضع ابراز نگرانی کرده و آن را تهدیدی بر سرمایهگذاری و رشد اقتصادی دانستهاند. این در حالی است که همگان بر نوع نگاههای اقتصادی و مبانی عدالتی مرحوم آقای هاشمی واقف بوده و مخالفت ایشان با نظر رهبری در این زمینه را به خوبی میدانند. طبیعی است که -حتی ناخواسته- زاویه دید ایشان در نوع دریافت دیدگاهها و روایت آن تاثیر مستقیم داشته باشد. اما از یک پژوهشگر فقهی جای تعجب است که حتی احتمال چنین تاثیرپذیری را ندانسته و روایتهای مطرح شده را تمام واقعیت موجود انگارد.
🔹 اگرچه خارج از موضوع بحث است، اما خطای بعدی استاد سروش محلاتی این است که هنوز متوجه نشده است که مفاسد اقتصادی و هزاران اختلاس و مانور ثروت در دههی اخیر، حاصل سه دهه بیتوجهی به رانتبازی اربابان ثروت و قدرت است -از دولت آقای هاشمی گرفته تا احمدینژاد- و اگر از همان اواسط دهه هفتاد این هشدارها جدی قلمداد میشد، امروزه مفاسد اقتصادی در این حد گسترش نمییافت. گویا جناب سروش محلاتی در فضایی دیگر از مردم ایران زندگی میکنند و متوجه نیستند این مفاسد مردم را چگونه به ستوه آورده است!
🔹 با عرض پوزش و تاسف باید نکتهای را صراحتا بیان کرد. اگرچه تصور نمیکردم به این زودی زمان بیان آن فرا رسیده باشد! بسیاری از خوانندگان نخبگانی آثار استاد سروش محلاتی-از طیفهای مختلف حوزه و دانشگاه با گرایشهای گوناگون سیاسی- معتقد بودند مبانی ورود ایشان به مسائل و زاویه دید و مبنای نقد، براساس کینهی خاصی است که ایشان نسبت به برخی افراد یا جایگاههای حاکمیتی دارند.
🔹 جالب اینجاست که این درک و فهم از شخصیت ایشان با انتشار فایلهای اخیر و مورد بحث، از سطح نخبگانی به سطح عمومی هم گسترش یافته و حتی یک مخاطب با سطح اطلاعات عمومی هم میتواند به خوبی منشأ این نگاه را درک کند. به اعتقاد بنده خیلی زود بود که استاد سروش محلاتی جایگاه خود را از یک محقق حوزوی به یک ستوننویس روزنامه تقلیل دهد. در واقع خود ایشان باعث شدهاند نامشان از لیست محققین به گزارشنویسان ساده و پرغلط منتقل شود و نباید در آینده از بیتوجهی به آثار و سخنان خود گلهمند باشند.
http://mobahesat.ir/22824
🔻🔻🔻
@mobahesat