eitaa logo
نشریات تبلیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
946 فایل
ارتباط با: مسئول نشریات تبلیغی @alireza31359 دبیر مقالات ماهنامه مبلغان @m_khalil ارتباط با سردبیر ماهنامه سفیر امین @Msafiramin مدیر اجرایی فصلنامه علمی مطالعات تبلیغ دینی @salek61 سردبیر ماهنامه خانواده مبلغان @esfahani_ess
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
چهارده جلسه بیان احکام.pdf
650.7K
💠 ماه محرّم فرصت مناسبی برای بیان احکام (اعم از حلال و حرام) و نکات متناسب با آنهاست. از این‏رو، چهارده مجلس بیان احکام و نکته‏های قابل توجه را خدمت مبلغان عزیز مطرح می‌نماییم. 📎 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب @BayaneNab 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
انا لله و انا الیه راجعون طلبه فاضل و ولایی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین در مسیر تبلیغ دچار سیل شده و در شب اول محرم به اتفاق همسر مکرمه‌اش به رحمت حق پیوست. عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد... مصطفای عزیز از شاعران خوش‌قریحه و آینده‌دار جریان شعر آئینی و جبهه هنری انقلاب اسلامی بود که سروده‌های بلندش تا همیشه صدقه جاریه‌ای خواهد بود.انشالله اهتمام در امر تبلیغ دین و رسيدگی به امور محرومین نیز وجهه بارز زندگانی او بود. برای شادی روح این عزیز سفر کرده و همسر محترمه اش همچنین تسلی و تسکین قلب خانواده های داغدار ایشان حمد و صلوات و خیرات تان را دریغ نفرمایید
۹ روایت در خصوص ثواب زیارت سیّدالشهدا (ع) در عاشورا در کربلای معلّی یکی از پرفضیلت‌ترین احکامی که در روایات ما به تواتر به آن توصیه شده است، زیارت امام حسین (ع) روز عاشورا در کربلاست. ۱. قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام لِیَوْمِ عَاشُورَاءَ وَ]أَوْ[ بَاتَ عِنْدَهُ کَانَ کَمَنِ اسْتُشْهِدَ بَیْنَ یَدَیْهِ.[۱] حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس روز عاشورا، قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند و (یا) نزد قبرش تا صبح بیتوته کند، مانند کسی است که نزد حضرتش شهید شده باشد. ۲. عَنْ حَرِیزٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه السلام یَوْمَ عَاشُورَاءَ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ.[۲] حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس حسین بن علی را روز عاشورا زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. ۳. عَن الصّادِقِ علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه السلام یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ وَ اَوجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّهُ.[۳] حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس روز عاشورا، حسین بن علی علیه السلام را در حالیکه به حقّ او آگاه است، زیارت کند، گویا مانند کسی است که خداوند را در عرش الهی زیارت کرده است و خداوند بهشت را برای او واجب می کند. ۴. عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ.[۴] حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس روز عاشورا قبر حسین بن علی علیه السلام را در حالیکه به حقّ او آگاه است زیارت کند، گویا مانند کسی است که خداوند را در عرش الهی زیارت کرده است. ۵. عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَهُ یَوْمَ عَاشُورَاءَ فَکَأَنَّمَا زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ.[۵] حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس روز عاشورا، حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند، پس گویا خداوند را در بالای عرش الهی زیارت کرده است. ۶. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ الْعَمِّیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْهُمْ علیهم السلام قَالَ: مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه السلام یَوْمَ عَاشُورَاءَ کَانَ کَمَنْ تَشَحَّطَ بِدَمِهِ بَیْنَ یَدَیْهِ.[۶] از ائمه علیهم السلام روایت شده است که فرمودند: هرکس روز عاشورا، حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند، مانند کسی است که در برابر وی در خون خود غلطیده باشد. ۷. عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ زَارَهُ (الْحُسَیْنَ علیه السلام) یَوْمَ عَاشُورَاءَ حَتَّى یَظَلَّ عِنْدَهُ بَاکِیاً حَزِیناً کَانَ کَمَنِ اسْتُشْهِدَ بَیْنَ یَدَیْهِ حَتَّى یُشَارِکَهُمْ فِی مَنَازِلِهِمْ فِی الْجَنَّهِ.[۷] حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس روز عاشورا حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند و نزدش گریان و اندوهناک گردد، مانند کسی است که در مقابلش به شهادت رسیده باشد و در منازل ایشان در بهشت شریک خواهد بود. ۸. رُوِیَ أَنَّ مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه السلام فِی یَوْمِ عَاشُورَاءَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ.[۸] روایت شده است که هرکس حسین بن علی علیه السلام را در روز عاشورا زیارت کند، خداوند گناه گذشته و آینده اش را می آمرزد. ۹. رُوِیَ أَنَّ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَقْضِیَ حَقَّ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله وَ حَقَّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ حَقَّ فَاطِمَهَ علیهماالسلام فَلْیَزُرِ الْحُسَیْنَ علیه السلام یَوْمَ عَاشُورَاء.[۹] روایت شده است که هرکس می خواهد حقّ رسول خدا صلّی الله علیه وآله، حقّ امیرالمؤمنین و حقّ فاطمه علیهماالسلام را به جای آورد، روز عاشورا، حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند.   امین اوحدی منبع برگرفته از کتاب همراه با محرم و صفر
هدایت شده از سایبان مهر
آفرین به این هیئت که چشم خود را روی مسئله روز جامعه نبست و گره زد آنرا با عزاداری محرم ۱۴۰۱. پ.ن. شعار امسال دهه اول محرم 👌 "از کار (هوشمندانه و عالمانه) برای حجاب خسته نشوید".
هدایت شده از سایبان مهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سربازان ظهور سرود جدید جمع خوانی مادران یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه) من عهد میکنم فرزند من شود نذر قیام تو یا امام زمان(علیه السلام): فرزندانی که هر سال در محرم در روزی که به نام حضرت علی اصغر علیه السلام فرزند اباعبدالله الحسین علیه السلام جد غریبتان از سال۹۰ توسط مادرانشان نذر قیامتان کردند همان دهه نودی چ‌های امروزند...😭 فرزندان ما را در قیام نزدیکتان بپذیرید 🙏🏻 @sayehbanemehr
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
«انا لله و انا الیه راجعون» طلبه فاضل و ولایی جناب «حجت الاسلام و‌ المسلمین مصطفی نصیری» در بر اثر دچار حادثه شده و در شب اول به اتفاق به رحمت حق پیوست. 🏴اربعین خواست حرم باشد و مولا زِکَرم زودتر می‌طلبد عاشق شیدایش را🏴 از شاعران خوش قریحه و آینده‌دار جریان شعر آئینی و جبهه هنری انقلاب اسلامی بود که سروده‌های بلندش تا همیشه صدقه جاریه‌ای برای ایشان خواهد بود. اهتمام در امر تبلیغ دین، از حضور در دورافتاده‌ترین تا فعالیت تبلیغی در و رسیدگی به امور محرومین نیز وجهه بارز زندگانی او بود. برای شادی روح این عزیز سفر کرده و همسر محترمه‌اش همچنین تسلی و تسکین قلب خانواده‌های دغدار ایشان و و خیرات را دریغ نفرمایید. 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از بیان ناب
نامه_هاى امام حسین_علیه السلام (2).pdf
744.7K
💠 از جمله كسانی كه امام حسین علیه السلام را از رفتن به عراق باز داشت «مسوَر بن مخرمه» بود. او نامه‌ای به این شرح نوشت: «مبادا با نامه‌های مردم عراق، مغرور شوی و سخن عبداللَّه بن زبیر را بپذیری و به عراق بروی، مبادا از مكّه دور شوی، اگر مردم عراق واقعاً به شما احتیاج دارند، زیر بغلهای شتر بزنند و خود را به زحمت بیندازند تا به خدمت شما رسیده، آن گاه با قدرت و امكانات خارج شوید.» 🍃 امام حسین علیه السلام در پاسخ مسوَر یك جمله نوشت: «اَسْتَخیرُ اللَّهِ فی ذلِكَ؛ در این رابطه از خداوند طلب خیر می‌كنم تا [آنچه مصلحت من است، همان را عملی سازد] .» 📎 📎 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از بیان ناب
حق_الناس در اسلام.pdf
821.2K
💢 روز دوم ماه محرم الحرام کاروان امام حسین علیه السلام وارد سرزمین کربلا شد و در روز سوم محرم، امام حسین‌ علیه السلام در آنجا مستقر شدند و عمر بن سعد نیز با لشکریان خود وارد صحرای کربلا شد. از اتفاقاتی که روز سوم در صحرای کربلا رخ داده است، خرید زمین کربلا توسط امام حسین علیه السلام است. 📎 📎 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از بیان ناب
شایعه‌سازی دشمنان دین در کربلا و تبلیغات امروز.pdf
829.6K
💢 امروزه وسعت عملیات روانی و سرمایه‏گذاری کلان دشمنان ملتهای آزاده و اسلامی در این پیکار بر کسی پوشیده نیست؛ امروز 2500 شبکه ماهواره‏ای در ایران قابل دریافت است که مستقیماً توسط سازمانهای اطلاعاتی غربی، صهیونیستی اداره می‏شوند و با کمک کارشناسان مجرّب با آخرین فنون رسانه‏ای به تضعیف اعتقادات مردم و اعتماد آنان نسبت به نظام مشغولند. ⬅️ جنگ روانی برای تضعیف ارادۀ ملتها طراحی شده و با کمک 170 تکنیک که امروز در دانشگاه‏های معتبر دنیا تدریس می‏شود، سعی می‏کند یک ملت را بدون درگیری فیزیکی به زانو درآورد. 📎 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از بیان ناب
متن روضه ورود کاروان به کربلا ـ مرحوم آقامجتبی تهرانی.pdf
905K
💢 در تاریخ می‌نویسند وقتی قاصد حسین علیه السلام رسید، موقعی بود که همه داشتند غذا می‌خوردند. یکی از اطرافیان زهیر می‌گوید پیام‌آور حسین علیه السلام آمد و گفت «یا زهیر ! اَجِب ابا عبدالله». یعنی ای زهیر! حسین تو را خواسته است. می‌گوید فضای خیمه را سکوت فرا گرفت و یک حالت بهتی به ما دست داد که لقمه ها در دست ما ماند. 📎 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از بیان ناب
ورودیه به کربلا.pdf
607.5K
◾️ مبهوت و مات گشته دل از کار کربلا حیران همیشه مانده از ایثار کربلا در خلسه ای عمیق فرو رفته آسمان غرق غرور و غیرتِ سرشار کربلا 📎 📎 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
یکی از مداحان تعریف میکرد چای ریز مسجدمون فوت کرد ، سر مزارش رفتم گفتم یه عمر نوکری کردی برای ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ...، بیا بهم بگو ارباب برات چه کرد ...! ایشان میگفت دو سه شب از فوتش گذشته بود خوابش رو دیدم گفتم مشت علی چه خبر؟ گفت الحمدلله جام خوبه ارباب این باغ و قصر رو بهم داده دیدم عجب جای قشنگی بهش دادن. گفتم بگو چی شد؟ چی دیدی ؟ گفت شب اول قبرم امام حسین علیه السلام آمد بالای سرم ، صدا زد آقا مشهدی علی خوش آمدی .. مشهدی علی توی کل عمرت ۱۲ هزار و ۴۲۷ تا برای ما چایی ریختی ... این عطیه و هدیه ما رو فعلا بگیر تا روز قیامت جبران کنیم ... میگفت دیدم مشت علی گریه کرد . گفتم دیگه چرا گریه میکنی ؟ گفت : اگه میدونستم ارباب این قدر دقیق حساب نوکری من رو داره برای هر نفر شخصا" هم چایی میریختم ، هم چایی میبردم ... عزیزانم : نوکری خود را دست کم نگیرید... چیزی در این دستگاه کم و زیاد نمیشود... و هر کاری ولو کوچک برای حضرت زهرا سلام الله علیه و ذریه مطهرش انجام دهیم (حتی کپی این متن کوتاه برای گروه ها و کانالها) چنان جبران میکنند که باورمان نمی شود...
آیینه دار زینب و زهرا رقیه کوچکترین انسیة الحورا رقیه پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر می گفت اول یا رقیه خورشید در منظومه‌ی عشق حسینی صد سال نوری راه دارد تا رقیه جا داشت روی شانه‌ی کعبه اباالفضل جا داشت روی شانه‌ی سقا رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر می خواند تا بالا سرش لالا رقیه پا بر مغیلان می نهد اما محال است روی سر موری گذارد پا رقیه این طفل بی آزار را آزار دادند زجر بدی را دید در دنیا رقیه زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه مقتل که می خواندم شبی با خویش گفتم پیدا نمی شد کاش در صحرا رقیه وقتی که پیدا شد خمیده راه می رفت شد پیرتر از زینب کبری رقیه حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست جز دست گرم و بوسه‌ی بابا رقیه دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد تنها سر آمد دیدنش اما رقیه... حیرت زده پرسید عمه این سر کیست؟ یاللعجب نشناخت بابا را رقیه! خود را مرتب کرد تا در چشم بابا باشد همان دردانه‌ی زیبا رقیه از بوسه اش جان میگرفت، اینبار اما جان داد با بوسیدن لب ها رقیه شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دستت کجاست تا که بگیری به بر مرا یا لطف کن بگیر به بر یا بِبَر مرا آن سنگدل که خواست سرت را جدا کند ای کاش کشته بود ز تو زودتر مرا آن طایرم که واشدن پر ندیده ام صیّاد دون شکست همه بال و پر مرا مرهون عمه هستم اگر زنده ام هنوز هر جا رهاند بعد تو از هر خطر مرا هر جا که خواست خصم زند تازیانه ام می گشت عمه با همه نیرو سپر مرا  با آب چشم خون ز رخت پاک می کنم یاری اگر کند ز وفا چشم تر مرا من مفتخر به عالم و شرمنده از توام کاین‌گونه با سرت زدی از لطف سر مرا هر طفل جا به دامن لطف پدر کند "افکنده ای چو اشک چرا از نظر مرا" شاعر: استاد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️️ سوال یک مادر بعد از ۶ سال : پیکر پسرم چجوریه ... 🔹اعلام خبر شناسایی و بازگشت پیکر مطهر طلبه شهید مدافع حرم محمد امین کریمیان به خانواده‌ی ایشان 🔹وصیت شهید خطاب به پدر و مادرش: من شمارا خیلی دوست دارم، اما بودن در کنار امام حسین برای من ارزوست، ارزوی دیدار شمارا دارم، اما دیدار امام حسین (ع) تمام هستی من است.
🕌 روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح ♥️ بردن نام حسین بن علی می‌چسبد♥️ 🌹السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🌹و عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بعضی وقت هاست که زبون کودک بند میاد ... 🔹روضه حضرت رقیه در ویژه برنامه تلویزیون؛ روایت تلخ از جانباختن همسر و فرزند مجری برنامه در سانحه رانندگی ماه گذشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نوحه زیبا. وبه یاد ماندنی دوران جنگ تا قیامت در خاطره ها خواهد ماند . سال 1367 حسینه مصلای عتیق یزد / التماس دعا🤲
حضرت رقیه گل‌سر نیست ولی موی سرم هست هنوز تن من آب شد اما اثرم هست هنوز جای سیلی زروی گونه من پاک نشد! رد شلاق به روی کمرم هست هنوز می‌توانم بخدا با تو بیایم بابا جـان زهـرا کمـی از بـال و پـرم هست هنوز گفتم ای دختر شامی برو و طعنه نزن سایه رحمت بابا به سرم هست هنوز من که از حرمله و زجر نخواهم ترسید دختر فاطمه هستم جگرم هست هنوز همه دم ناز کشید و به دلم تسکین داد جای شکر است که عمه به برم هست هنوز خاطرت هست که قنداق علی خونی بود؟ همه خاطره‌ها در نظرم هست هنوز غصه معجر من را نخوری بابا جان پاره شد معجرم اما به سرم هست هنوز پ. صفایی *** همبازیانم نیستند، امشب کنار بسترم قاسم، عمو عبّاس، عبدالله، داداش اکبرم یادت می‌آید من چقدر آسوده می‌خوابیدم آن شبها که می‌خندید در گهوارۀ خود اصغرم؟ بر گونه‌ام جای چهار انگشت می‌سوزد عمو! زخم است، تاول تاول است انگشتهای لاغرم بابا لبش را بسته و دیگر نمی‌بوسد مرا دیـگر نمی‌گویـد به من «شیرین زبانم، دخترم» من دختر خوبی شدم آرام می‌خوابم فقط امشب نمی‌دانم چرا هی درد می‌گیرد سرم مصطفی متولی *** مـن و سحـر، مـن و عمـه، مـن و سـر پدرم چه خواندني شده امشب كتاب مختصرم سلام، تازه ز راه آمده كجا بودي؟ نشسته بر سر و رويت غبار، همسفرم هميشه در پي خورشيد، ماه مي‌آيد كجاست سورۀ والشمس من، سرقمرم؟ شكست اگر ز فراق برادرت كمرت شكسته در غم شش ماهۀ حرم كمرم لبي نمانده برايت كه بوسه‌اي بزنم سري نمانده برايت كه گيرمش به برم از آن شبـي كـه مـرا زجـر، زجر داد و كشيد نه دست من به كمر مي‌رسد نه موي سرم تنـم سبك شده و گوش من شده سنگين بـه ضربـه‌اي همه جا تيره گشته در نظرم نه موي شانه كشيده، نه صورتي سالم چنين شكسته، بيا پيش مادرت مَبَرم سید محمد جوادی *** طفل ویرانه شدن زار شدن هم دارد قد خم دست به دیوار شدن هم دارد تا صداي لبت آمد لبم از خواب پريد سر تو ارزش بيدار شدن هم دارد عقب افتادن این چند شب از عاطفه‌ات این همه بوسه بدهکار شدن هم دارد بـی‌سبب نیسـت که با دست به دنبال توام چشم خون لخته شده، تار شدن هم دارد علي اكبر لطيفيان *** نمكِ طعنه به زخم جگرم نگذارید به زمین خوردم اگر، پا به پرم نگذارید چقدر سنگ به لبهای كبودش زده‌اید ! گریه‌ام را به حساب پدرم نگذارید یادتان رفته مگر تشنه بریدید سرش!؟ كاسۀ آب دگر دور و برم نگذارید نان خشك صدقه، پیشكش سفره‌يتان آنقدر یك سره منت به سرم نگذارید عمر این عمۀ دل خسته، به مویی بند است به تماشا، سر كوی و گذرم نگذارید *** خنده بر پاره گریبانی‌مان می‌کردند خنده بر بی سر و سامانی‌مان می‌کردند پشت دروازۀ ساعات معطل بودیم خوب آمادۀ مهمانی‌مان می‌کردند از سر کوچۀ بی‌عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی‌مان می‌کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می‌خواندیم بیشتر شک به مسلمانی‌مان می‌کردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طرب‌خوانی‌مان می‌کردند علی اکبر لطیفیان *** آمدم سمت تنت اما سرت نیست ببخش چهره‌ام دیگر مثال خواهرت نیست ببخش بغض سنگینی گلویم را گرفته یا حسین زینبت مانده و لیکن دخترت نیست ببخش محسن روشنایی
شب سوم: حضرت رقیه بر روی زخمم جز نمک مرهم ندیدم خیری از این دنیا و از عمرم ندیدم با اینکه از این دشمنان بد دهانت حرف بد و بی احترامی کم ندیدم... اما به من آموخت عمه تا بگویم "من غیر زیبایی در این ماتم ندیدم" مانند مادر در کنارم بود عمه... تا بود عمه در کنارم غم ندیدم از ازدحامی که به دورت بود بابا... یک گوشه‌ای از پیکرت را هم ندیدم هر چه صدایت می‌زدم: بابای خوبم... چیزی به غیر از سیلی محکم ندیدم حالا که از راه آمدی کنج لبت کو...؟ هر چه سرت را پشت و رو کردم ندیدم! یاسین قاسمی *** سخن آغاز کنم از دهنم یا گوشم؟ که در اینجا دهنم زخم شد آنجا گوشم چار انگشت که مردانه و نامحرم بود پلی از درد زده از دهنم تا گوشم نبض دارد همۀ صورتم از کثرت درد شده از شدّت خون قلب من امّا گوشم پای تا سر همه از شوق تو چشمم امّا به نسیم سر زلف تو سراپا گوشم شده حسّاس‌تر از پیش به گرما چشمم شده حسّاس‌تر از قبل به سرما گوشم ارث پهلوی شکسته که رسیده است به من من هم انگار که رفته است به زهرا گوشم *** دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود گوشه ویرانه جای بلبل زهرا نبود جان بابا خوب شد بر ما یتیمان سر زدی هیچ‌کس در گوشه ویران به یاد ما نبود دخترم روزی که من در خیمه بوسیدم تو را ابر سیلی روی خورشید رخت پیدا نبود جان بابا، هر کجا نام تو را بردم به لب پاسخم جز کعب نی، جز سیلی اعدا نبود دخترم وقتی که دشمن زد تو را زینب چه گفت عمه آیا در کنارت بود بابا، یا نبود جان بابا، هم مرا، هم عمه‌ام را مي‌زدند ذره‌ای رحم و مروت در دل آنها نبود *** کودک کوچکتان حال مکدر دارد کنج ویرانه نگاهی به عقب‌تر دارد به زمانی که نگهبان حرم عباس است دور و اطراف خودش قاسم و اکبر دارد چه خیالی است اگر آب ندارد خیمه لااقل در بغلش حضرت اصغر دارد نه دویده است نه خاری به کف پایش هست نه شباهت به رخ نیلی مادر دارد ترسی از لشکر دشمن به دلش نیست هنوز چون پدر هست هنوزم به تنش سر دارد محسن روشنایی *** پلکی مزن که چشم ترت درد می‌کند پر وا مکن که بال و پرت درد می‌کند ‏آن تن که بود خسته این راه درد داشت ‏حتما که قلب خسته ترت درد می‌کند ‏می‌دانم این که بعد تماشای اکبرت ‏زخمی که بود بر جگرت درد می‌کند ‏با من بگو که داغ برادر چه کار کرد ‏آیا هنوز هم کمرت درد می‌کند؟ ‏مانند چوب خواهش بوسه نمی‌کنم ‏آخر لبان خشک و ترت درد می‌کند لبهای تو کبود تر از روی مادر است ‏یعنی که سینه پدرت درد می‌کند می‌خواستم که تنگ در آغوش گیرمت یادم نبوت زخم سرت درد می‌کند با سر چرا به دیدن این دختر آمدی؟ ‏پای تو مثل همسفرت درد می‌کند؟ کمتر به اسب نیزه سوار و پیاده شو! ‏از هجمه‌های سنگ سرت درد می‌کند *** برگ و برت دست كسی برگ و برم دست كسی بال و پرت دست كسی بال و پرم دست كسی خیرات كردن مال من خیرات كردن مال تو انگشترت دست كسی انگشترم مال كسی نه موی تو شانه شود نه موی من شانه شود موی سرت دست كسی موی سرم دست كسی بابا گرفتارت شدم از دو طرف غارت شدم آن زیورم دست كسی این زیورم دست كسی رختت به دست حرمله رختم به دست حرمله پیراهنت دست كسی و معجرم دست كسی *** میل پریدن هست اما بال و پر نه هرآنچه می‌خواهی بگو اما به پر نه حالا که بعد از چند روزی پیش مایی دیگر به جان عمه‌ام حرف سفر نه یا نه اگر میل سفر داری دوباره باشد برو اما بدون هم‌سفر نه با این کبودی‌های زیر چشمهایم خیلی شبیه مادرت هستم مگر نه از گیسوان خاکیم تا که ببافی یک چیزهایی مانده اما، آنقدر نه دیشب که گیسویم به دست باد افتاد گفتم بکش باشد ولی از پشت سر نه علی اکبر لطیفیان
میگفت : از هیئت اومدی بیرون چشمت بھ نامحرم خورد سرت رو ننداختی پایین، باختی ! رفقا تو این شبا که هیئت میریم خیلی حواسمون به نگاهمون باشه. نکنه ثواب این اشکایی که واسه ارباب میریزیم بخاطر یه نگاه حرام دود بشه بره هوا.. 🚶‍♂️ خـلاصه حواسـا جمع-!