eitaa logo
مبلغان نور 🌍
2.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
203 فایل
سلام و احترام بهرمان هستم، دانش پژوه‌ دکتری‌ مدرسی‌معارف‌اسلامی/دارای ۷دیپلم/۳مربیگری ورزشی بین المللی لینک گروه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2751726503C8d5853eac1 لینک کانال 👇👇👇 @mobaleghanenor .
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا شبکه ملی اطلاعات به معنای ایجاد محدودیت در اینترنت جهانی است؟ پس از قطع دو هفته‌ای اینترنت و لمس ساز و کار فعالیت شبکه ملی اطلاعات از سوی کاربران این تصور به وجود آمد که قرار است با سرعت گرفتن توسعه شبکه ملی، اینترنت جهانی قطع شود اما معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی شورای ملی فضای مجازی گفت: هیچ رابطه‌ای بین شبکه ملی اطلاعات و محدودیت در اینترنت جهانی وجود ندارد. امیر خوراکیان در ادامه اظهار داشت: مدتی قبل به دلیل شرایط خاص کشور، محدودیتی برای اینترنت به وجود آمد. متاسفانه‌ مسئله باعث شکل گرفتن این احساس شد که شبکه ملی اطلاعات به معنای ایجاد محدودیت در اینترنت جهانی است. من صریح و جدی می‌گویم که چنین برداشتی نه درست است و نه دقیق. وی افزود: هیچ‌ فرد یا مقامی در کشور دنبال محدودیت اینترنت نیست و هدف از توسعه شبکه ملی اطلاعات این است که خدمات داخلی در شرایطی امن، پایدار و دور از دسترس بیگانگان ارائه شود و تبادلات مالی و خدمات مختلف در زمینه‌های گوناگون که مورد نیاز عموم جامعه است در داخل کشور و در یک چرخه ارتباطی امن صورت بگیرد. معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی شورای ملی فضای مجازی تاکید کرد: هیچ رابطه‌ای بین شبکه ملی اطلاعات و محدودیت در اینترنت جهانی وجود ندارد و هیچ کس دنبال محدودیت چنین فضایی نیست. مسئله مورد تاکید پایداری سرویس‌های داخلی، تکیه بر امکانات و زیرساخت داخلی و امن بودن خدماتی است که در این چرخه انجام می‌پذیرد. او با تاکید بر این که با تعابیر نادرست نباید به مفهوم پیشرفته و ارزشمند شبکه ملی اطلاعات ظلم شود، گفت: یکی از مشکلاتی که کشور این روزها با آن درگیر شده مسئله فیشینگ ( Phishing به تلاش برای بدست آوردن اطلاعاتی مانند نام کاربری، گذرواژه، اطلاعات حساب بانکی و مانند آنها از طریق جعل یک وبگاه، آدرس ایمیل و مانند آنها گفته می‌شود) که هر روز اخبار آن را در رسانه‌ها می‌خوانیم. اگر مبادلات مالی از بسترهای داخلی انجام شود، چنین افرادی هیچ‌وقت نمی‌توانند دست به چنین اعمالی بزنند، چون به سرعت شناسایی می‌شوند. خوراکیان با اشاره به این که تمام دستگاه‌ها به این که سرویس‌های بومی در کشور از پایداری و امنیت برخوردار باشد اهتمام دارند گفت: مشکلات این‌چنینی در بسترهایی صورت می‌گیرد که فرد در آن هویت درستی ندارد و نا امنی‌ها از این مسیر جلو می‌رود. eitaa. com/meyarpb مبلغان نور(به ما بپیوندید) http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وظیفه رهبری در این مملکت چیه؟( خود آقا توضیح میدن ) @ etehadieh_amariyon مبلغان نور http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
با سلام قابل توجه افراد فعال و تحصیلڪرده جویای ڪار درمحلات 🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♀🧚‍♀🧚‍♀🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♀🧚‍♂🧚‍♀ شهرداریهای مناطق تهران و شهر ری درصدد واگذاری مدیریت سراهای محلات به افراد فعال همان محله هستند . متقاضیان فقط. تا 27 اذرماه فرصت دارند در سایت ذیل ثبت نام ڪنند 🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♂🧚‍♀🧚‍♂ 🔺 فراخوان انتخاب مدیران محله های تهران 🔺 همه شهروندان علاقه مند می توانند برای ڪسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به نشانی اینترنتی www.mahalle.tehran.ir مراجعه نمایند. @GhebleyeTehran
📌کسی که در راه کمال و پیشرفت خود می کوشد از شنیدن نقص و عیب خود ناراحت نمی شود. ✅ اگر به مسافری بفهمانند که در راهی اشتباه حرکت میکند راهنمای دلسوز خود را سپاس خواهد گفت. 🔶 آنان که عیب ما را از خودمان می پوشانند و مارا از خطایمان آگاه نمی کنند به ما خدمتی نمی کنند. مبلغان نور http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
😊 از شیخ بهایی پرسیدند : "سخت می گذرد" چه باید کرد؟ گفت: خودت که می گویی سخت "می گذرد" سخت که "نمی ماند"! پس خدارا شکر که "می گذرد" و "نمی ماند". امروزت خوب یا بد "گذشت" و فردا روز دیگری است. قدری شادی با خود به خانه ببر. راه خانه ات را که یاد گرفت، فردا با پای خودش می آید🌹 مبلغان نور http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
164.7K
💐❤️💛💚💙💜💐 ♨️ وقتهای پنهان زندگی رو پیدا کنیم و از آن نهایت استفاده را ببریم... 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤دکتر مهدی هادی 📡حداقل برای یک👆نفر ارسال کنید http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زیبا و خواندنی😍 طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت⁉  فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : به آسمان رود و کار آفتاب کند .  پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!   وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .  فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند * به آسمان رود و کار آفتاب کند خداوندا ما را با امیرالمومنین علی علیه السلام و خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و اهل بیت علیهم السلام محشور بفرما. 💙🏵🧿💜🔰💦💙🏵🧿🔰💜🥏🎄 مبلغان نور http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
اگر خوش‌نیّت باشیم و اهل خیر رساندن و خوبی، خدا خوبی‌ها و بهتر از آن‌چه که اهلش هستیم نصیب‌مان می‌کند. 💌 ... اگر خدا در دلهاى شما خيرى سراغ داشته باشد، خیر و آن‌چه بهتر است، به شما عطا مى‌كند ... (۷۰ أنفال) مبلغان نور http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود )و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسیست؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید بمن امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟ 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند راهب خطاب به آن سه نفر(ابوبکر و عمر و عثمان)گفت این ها شیخ ها و مردان بزرگی هستند اما متأسفانه به خود مغرور شدند و قصد بازگشت به روم کرد سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع) (أمیرالمؤمنین ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسید نامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ امام (ع )فرمود (او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم) پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد امام علی (ع) پاسخ دادند: آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است (فإن ا لله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک) پس راهب با شنیدن این پاسخها کمربندش را باز کرده و روی زمین انداخت ، امام علی ع را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری ص ، پس ماجرای تو با این قوم چیست؟ سپس تمام هدایا را به امام علی ع تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد عزيزان کپی فضائل أمیرالمؤمنین (ع) توفيقيست كه نصيب هركسي نميشود.پیامبر(ص)فرمود:(هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)رادرمیان مردم نشردهد، (گناهان غیرحق الناس )اوبخشیده می شود. مبلغان نور http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
مبلغان نور http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
سلام علیکم‌✋ همچنانکه خود را به دانش مسلح نموده اید در عصر ارتباطات نیاز به یک زبان هم دارید ⭐️ ماهی یک جلسه وقت بگذارید و کم کم قفل زبان خود را بشکنید تا بتوانید به زبان عربی و لهجه عراقی صحبت کنید 👌 فضای اربعین و فضای مجازی فرصتی مناسب برای تبیین انچه یادگرفته ایم✅ هر چه زودتر بشتابید و برای آموزش زبان عربی ثبت نام کنید ⚡️ فرصت ساز باشید نه فرصت سوز⭐️ جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید @hh1366 لطفا در صورتی که قصد شرکت دارید پیام دهید 🌹 مبلغان نور http://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2