یا وارد رابطه نشو یا تا آخرش بمان .... چه عبارت عجیبی ... فقط یک عاشق می تواند تا آخر رابطه دوام بیاورد . و ابراهیم عاشق بود عاشق محبوب چه محبوبی !! محبوبی که سوزناکی آتش را برایش گلستان محبت کرد محبوبی که قلب ابراهیم را به یقین عشق رساند. و نوبتی هم باشد حالا نوبت ابراهیم بود.. باید رد عاشقی را بر سپیدی گلوی تمام هستی اش می نشاند... باید شیرین ترین میوه ممنوعه جهان را از شاخه ی دلش می برید باید هستی ابراهیم در دامانش فدای محبوب می شد.. وسوسه های دلبرهای دروغین را سنگ نفرت میزد هزاران نغمه عاشقانه میان استخوان های فرتوت ابراهیم آواز می خواند در قلبش کسی پنهان بود ابراهیم زمزمه می کرد می خواهمت جان دلم با تمام قلبم و قدم قدم به حجله محبوب می شتافت... ابراهیم برای وصال محبوب قربانی آورده بود... راه‌ها منتظر بریدن بودند ! و محبوب نظاره گر رسم عاشقی ابراهیم! و ناگه..... و ناگه محبوب عاشق شد عاشق ابراهیم ... و تمام هستی ابراهیم را به او بخشید شیرینی میوه ممنوعه را درکام او گوارا کرد و بوسه هستی را به آغوش ابراهیم بازگرداند قصه این بود چه اندازه ! تا کجا! تا انتهای جاده عاشقی... وقتی تا آخر بمانی محبوب عاشق می شود .... تکرار عاشقی ها .... و پسر به پدر می رود مثل حسین به ابراهیم ... "وَفَدَینهُ بِذِبحٍ عَظِيمٖ" #عیدقربان #زینب ⭕️━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━⭕️ ☀️ کانال مبلغان نور👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2