eitaa logo
ره توشه مبلغین
3.7هزار دنبال‌کننده
452 عکس
23 ویدیو
351 فایل
📋📄کانال مخصوص محتوای تخصصی تبلیغ 🎤✔ 🎤سخنرانی های کوتاه⌛⏰ 📕 محتوای مناسبتی... سبکی متفاوت در ارائه ی محتوای تبلیغی... مدیر کانال جهت نظرات و پیشنهادات و تبادل و ... @abdolmahdi70 👆👈👈لطفا قبل از ترک کانال علت ترک را به مدیر بگویید🌟⭐
مشاهده در ایتا
دانلود
فیش منبر و روضه وفات حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
 سیره و روش زندگانی زینب کبری(س) در خود حاوی شاخص‌ها و عناصری است که نه تنها برای جامعه زنان، بلکه قاطبه مردان نیز نیازمند آن ویژگی و خصوصیات برتر انسانی و اخلاقی هستند. زندگی سیاسی و اجتماعی زینب کبری(س) به گونه‌ای است که در بردارنده‌ی درس‌های آموزنده و انسان سازی برای تمام انسان‌ها است. در این نوشتار به گوشه‌هایی از شاخص‌های برتر سیاسی و اجتماعی زینب کبری(س) اشاره خواهیم کرد. شاخص عبودیت و بندگی حق تعالی: در رأس ویژگی و خصوصیات دینی و اخلاقی زینب کبری(س) می‌بایست، عبودیت و بندگی زینب را سرلوحه کارها قرار داد، آنچه از فلسفه خلقت در آیات قرآن استفاده می‌شود، اهمیت و ارزش عبودیت حق تعالی در زندگی است؛ کما اینکه باری تعالی در این خصوص می‌فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند(و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!»، با نگاهی اجمالی در سیره زینب کبری(س) بخصوص در واقعه عاشورا متوجه می‌شویم، در آن شرایط بحرانی و آشوب، بخصوص بعد از جنایتی که بر خاندان عصمت و طهارت روا شد و زینب کبری(س) به اسارت برده شد، ایشان ذره‌ای در انجام تکالیف دینی خود کوتاهی نکردند. نقل شده است امام سجاد (ع) که فرموند: «إِنَّ عَمَّتِی زَیْنَبَ کَانَتْ تُؤَدِّیَ صلواتها مِنْ قِیَامٍ، الْفَرَائِضُ وَ النَّوَافِلِ عِنْدَ سَیْرُ الْقَوْمِ بِنَا مِنَ الْکُوفَةِ إِلَى الشَّامِ، وَ فِی بَعْضِ الْمَنَازِلِ کَانَتْ تُصَلِّیَ مِنْ جُلُوسٍ. فَسَأَلْتُهَا عَنْ سَبَبِ ذَلِکَ ؟ فَقَالَتْ: أُصَلِّی مِنْ جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الْجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلَاثِ لَیَالٍ ، لِأَنَّهَا کَانَتْ تُقْسَمُ مَا یُصِیبُهَا مِنَ الطَّعَامَ عَلَى الْأَطْفَالِ، لِأَنَّ الْقَوْمَ کَانُوا یَدْفَعُونَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنَّا رَغِیفاً وَاحِداً مِنَ الْخُبْزِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ»؛ عمه‌ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مى‌نمود و در بعضى منازل نشسته نماز می‌گزارد! سؤال شد چرا نشسته نماز می‌خواند؟ امام فرمود: نماز نشسته بخاطر شدت گرسنگی و ضعف در سه شبانه روز بود. و ایشان طعام خود را بین اطفال تقسیم می‌کرد، چون مقدار غذایی که دشمنان می‌دادند، یک قرص نان برای هر نفر در طول شبانه روز بوده است.» اوج این بندگی را می توان در شب عاشورا مشاهده کرد، حادثه عاشورا واقعه‌ای نیست که انسان عادی به راحتی بتواند تاب و تحمل مصیبت و اضطراب آن را داشته باشد، با این حال در منابع روایی در خصوص بندگی زینب کبری(س) در آن شب پر اضطراب از فاطمه بنت الحسین(ع) این چنین نقل شده است: «عمه‌ام زینب در تمام شب عاشورا در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه می‌کرد. در آن شب هیچ یک از ما نخوابید و صدای ناله ما قطع نشد.» شاخص صبر و استواری: از جمله ویژگی‌هایی که هر انسان مسلمان، باید آن را زیبنده زندگی خود کند، شاخص صبر و استقامت است. صبر بر آرمان‌ها و ارزش‌های دینی و اسلامی از جمله زیباترین و با ارزش‌ترین ویژگی‌هایی است که به زندگی انسان رنگ و بوی قرآنی و الهی می‌بخشد. خدای متعال در قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) و یارانش را این چنین به صبر و استقامت رهنمود ساخته است: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ؛ پس همانگونه که فرمان یافته‌اى، استقامت کن و همچنین کسانى که با تو بسوى خدا آمده‌اند(باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام می‌دهید مى‌بیند!» بنابراین، بی‌شک زینب کبری(س) یکی از بارزترین و برجسته‌ترین اسوه‌های صبر و شکیبابی در مسیر پایبندی بر اصول و ارزش‌های دینی و اسلامی است. نمونه‌ای از صبر زینبی(س) را می‌توان در مجلس ابن زیاد مشاهده کرد، زمانی که با کینه و نیش زبان خطاب به زینب کبری(س) گفت: «کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِک؛ کار خدا را با برادر و خانواده‌ات چگونه یافتی؟» حضرت زینب(س) با آرامش و متانت کامل فرمودند: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا؛ جز زیبایی چیزی ندیدم.» شجاعت و جرأت: از جمله شاخص‌ترین ویژگی‌های زینب کبری(س) که آن نیز در واقعه عاشورا به ظهور رسید، شجاعت و قهرمانی زینب کبری(س) است، این بانوی با فضیلت با وجود اسیر بودن، نه تنها در مقابل سربازان سفّاک و حیوان صفت ابن زیاد، هیچ گاه سستی و ترس به خود راه نداد، بلکه در مجلس ابن زیاد نیز با شجاعت غیر قابل توصیفی خطاب به آن ملعون این چنین فرمودند: «وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَیَّ الدَّوَاهِی مُخَاطَبَتَکَ إِنِّی لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَکَ وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِیعَکَ وَ أَسْتَکْثِرُ تَوْبِیخَکَ لَکِنَّ الْعُیُونَ عبْرَى وَ الصُّدُورَ حَرَّى أَلَا فَالْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللَّهِ النُّجَبَاءِ بِحِزْبِ الشَّیْطَانِ الطُّلَقَا
ءِ فَهَذِهِ الْأَیْدِی تَنْطِفُ مِنْ دِمَائِنَا وَ الْأَفْوَاهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنَا؛ گرچه پیشامدهاى ناگوار روزگار، مرا به سخن گفتن با تو کشانده، ولى در عین حال ارزش تو از نظر من ناچیز و سرزنشت بزرگ و ملامتت بسیار است، ولى چه کنم که چشم‌ها پر اشک و سینه‌ها سوزان است، که افراد نجیب حزب خدا، در جنگ با احزاب شیطان، که بردگانِ آزاد شده بودند، کشته می‌‌شوند و خون ما از سرپنجه‌هاى شما مى‌ریزد و گوشت‌هاى ما از دهن‌هاى شما بیرون مى‌افتد. از این رو، عبودیت و بندگی باری تعالی، شجاعت و دلاوری، صبر و استقامت از جمله زیباترین شاخص‌های اخلاقی هستند، که می‌توانند در سخت‌ترین شرایط انسان را به خوبی یاری کنند. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
روضه حضرت زینب(سلام الله علیها) کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
هدایت شده از ره توشه مبلغین
پیری زمین گیرم… صبوری ناخوش احوال یادم نرفته گیر کردی بین گودال…. از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم هایی تار از گودال رفتم  از حال و روزم بی خبر بودم برادر با شمر و خولی همسفر بودم برادر با دست خالی جنگ آن اغیار رفتم با چادر خاکی سر بازار رفتم زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم از ازدحام کوچه ها ترسید زینب از هم محلی کم محلی دید زینب همسایه ای داغ دلم را تازه میکرد چادر نمازم را سرش اندازه میکرد خاکستر غم بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه رفتم برای ماندن اسلام رفتم با آستینی پاره شهر شام رفتم از شعله ها خاکسترت را پس گرفتم از خیزران آخر سرت را پس گرفتم  از راه های سخت و بی برگشت رفتم کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طنز سیاسی دکترسلام
▪️رفيق گلستان باشيم @Drsalaam
منبر و روضه شهادت امام کاظم(علیه السلام) #اهل_بیت #امام_کاظم #روضه کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
بسم الله الرحمن الرحیم 💠شرح حدیثی از امام کاظم(علیه السلام)💠 قال موسی بن جعفر(علیهماالسلام): وَاللّهِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان. بحارالأنوار، ج. ۶، ص. ۲۸، ح. ۲۹ ✅ شرح قسمت اول:حسن ظن و امیدواری به خدا برخی فکر می کنند خدا با اینها پدر کشتگی دارد.همیشه اتفاقات زندگی را منفی می بینند.تا کنار هم مینشینند همه چیز را گردن خدا می اندازند که خدا بچه بود به من داد؛خدا به ما خوشی نداد،خدا برای ما نخواست و... چرا؟چون به هر دلیلی کمی زندگی بر وفق مراد و گاها زیاده خواهی آنها نشده است. نشانه ی این افراد این است که هی میگویند:شانس ما رو ببین!مردم بچه دارند منم بچه دارم!و... ولي بشری که خوش بین به خداست زندگی برایش زیبا می شود.اگر ورشکست شد،زندگی به مشکل خورد،اینها فحش به خدا نمیدهند حجت الاسلام دانشمند تعریف میکرد شخصی را دیدم دست و پا فلج و کج،پشت او را سه تا قوز بزرگ،لب پایین نداشت وقتی مرا دید گفت شیخ من آیت خدا هستم خدا را شکر مرا اینطور کرد تا مردم مرا ببینند و بگویند الحمدلله که من بدن سالمی دارم. به خدا سوء ظن نداشته باشیم بزرگترین گناه گناه ناامیدی است بعد از شرک به خدا دومین گناه نا امیدی از رحمت خواست لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ (سوره یوسف آیه۸۷) کفار فقط از رحمت خدا نا امید می شوند شیخ صدوق(ره) به سند معتبر از عبدالله بزاز نیشابوری روایت كرده كه گفت: در میان من و حمید بن قحطبه طوسی معامله ای بود. در سالی به نزد او رفتم. چون خبر آمدن مرا شنید در همان روز ورود، مرا طلبید پیش از آن كه جامه های سفر را تغییر دهم و آن هنگام وقت زوال از ماه مبارك رمضان بود . چون بر او وارد شدم، دیدم حمید در خانه ای نشسته است كه نهر آبی در میان آن جاری است. چون سلام كردم و نشستم، آفتابه و لگن آوردند. دستهای خود را شست و مرا نیز امر كرد كه دستهای خود را بشویم . آنگاه خوان طعام او را حاضر كردند. از خاطر من محو شده بود كه ماه رمضان است و من روزه دارم. چون دست به جانب طعام بردم روزه را به خاطر آوردم، دست كشیدم. حمید گفت: چرا طعام نمی‌خوری؟ گفتم: ماه مبارك رمضان است و من بیمار نیستم علتی و مرضی ندارم كه موجب افطار باشد، آن پلید گفت: من نیز علتی ندارم و بدنم صحیح است. این بگفت و بگریست. چون از خوردن طعام فارغ شد گفتم: ایّها الامیر( ای امیر!) سبب گریه شما چه بود؟ گفت: سببش آن است كه در وقتی كه هارون در طوس بود، شبی از شبها در میان شب مرا طلبید، چون به نزد او رفتم، دیدم شمعی به نزد او می سوزد و شمشیر برهنه نزد او گذاشته است و خادمی پیش او ایستاده. چون مرا دید گفت: تا چه اندازه دراطاعت من حاضری؟ گفتم: به جان و مال تو را مطیع و فرمانبردارم. پس ساعتی سر به زیر افكند. آنگاه مرا رخصت برگشتن داد. چون برگشتم باز پیك او به طلب من آمد و این مرتبه ترسیدم و گفتم: انالله و انا الیه راجعون گویا اراده قتل مرا كرده است. چون بر او داخل شدم، باز پرسید كه چگونه است اطاعت تو نسبت به من؟ گفتم: فرمانبرداری می كنم به جان و مال و فرزند و عیال. پس تبسمی كرد. باز مرا رخصت بازگشتن داد. همین كه داخل خانه خود شدم ، دیگر بار رسول او آمد و مرا به نزد او برد. چون بر او وارد شدم سخن سابق را تكرار كرد. این دفعه من جواب گفتم: اطاعت می‌كنم تو را به جان و مال و فرزند و دین خود. رشید چون این جواب را شنید، بخندید و گفت: این شمشیر را بگیر و آنچه این خادم تو را بدان امر می‌كند بجای آر.  پس خادم شمشیر را به دست من داد و مرا به خانه ای برد كه در آن خانه مقفّل بود. خادم در یكی از آنها را گشود. در آن حجره بیست نفر دیدم از پیران و جوانان و كودكان كه گیسوان داشتند و در بند و زنجیر بودند و همگی از فرزندان علی و فاطمه (علیهماالسلام) بودند. آن خادم گفت: خلیفه تو را امر كرده است كه اینان را گردن زنی. پس یك یك را بیرون می آورد و من در كنار آن چاه ایستاده بودم و آنان را گردن می زدم. تا آن كه تمام آنان را كشتم. پس سرها و تن‌های ایشان را در آن چاه افكند و حجره دیگر را گشود. در آن حجره نیز بیست نفر از اولاد علی و فاطمه زهرا (علیهماالسلام) مقیم بودند. خادم گفت: خلیفه امر كرده كه اینان را نیز مقتول سازی. پس یك یك را من گردن می زدم و او سرها و بدنها را در چاه می افكند. پس در حجره سوم را گشود. در آن حجره نیز بیست نفر از سادات علوی و فاطمی محبوس و در قید و بند بودند و گیسوها كه علامت سیادت بود داشتند. خادم گفت: خلیفه امر كرده كه اینان را هم گردن بزنی. پس یك یك را بیرون آورد و من آنها را گردن زدم؛