eitaa logo
ره توشه مبلغین
3.7هزار دنبال‌کننده
452 عکس
23 ویدیو
351 فایل
📋📄کانال مخصوص محتوای تخصصی تبلیغ 🎤✔ 🎤سخنرانی های کوتاه⌛⏰ 📕 محتوای مناسبتی... سبکی متفاوت در ارائه ی محتوای تبلیغی... مدیر کانال جهت نظرات و پیشنهادات و تبادل و ... @abdolmahdi70 👆👈👈لطفا قبل از ترک کانال علت ترک را به مدیر بگویید🌟⭐
مشاهده در ایتا
دانلود
سه نكته درباره دوستى با نامحرم‏ ۱. دوستى با نامحرم از نظر قرآن حرام است، چه با اطلاع و اجازه پدر باشد و چه بدون اجازه، چه با هدف ازدواج باشد و چه نباشد، چه  دوستى با نامحرم فاميل باشد چه غريبه، چه قصد بدى در كار باشد، چه نباشد، چه با انگيزه‏ هاى خيرخواهانه باشد همچون راهنمايى ديگران، آموزش علمى، رفع افسردگى يا نباشد، چه در محيط كارى با همكاران باشد و چه در محيطهاى آموزشى و دانشگاهى. ۲. وساطت در دوستى‏ هاى نامشروع نيز حرام است. ۳. وعده و قرار با چنين دوستانى حرام است و سفر به عنوان ديدار آنها سفر معصيت محسوب مى ‏شود و بايد در چنين سفرهايى نماز را كامل خواند. قرآن مى ‏فرمايد: «لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا» پنهانى با آنها قرار نگذاريد. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
چهار نكته درباره حياء حياء عبارت است از حالت نفسانى در انسان كه مانع ارتكاب اعمال زشت مى ‏شود. ۱. ارتكاب اعمالى كه موجب از بين رفتن حياء در ميان برادران دينى نسبت به يكديگر مى ‏شود مكروه است. ۲. در انجام تكاليف شرعى حياء معنا ندارد و حياء عذر شرعى براى ترك واجب نيست. ۳. حياء نمى ‏تواند براى ماندن بر جهل به وظايف شرعى و ترك پرسش عذر به شمار آيد. ۴. به نيازمندى كه به جهت حياء از گرفتن زكات خوددارى مى ‏كند، جايز بلكه مستحب است به ظاهر تحت عنوان هديه و در واقع به قصد زكات بدهند. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
منبرک نماز #منبرک #کوتاه #نماز کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
🌹 ﷽؛ 🌸 چرا باید دائماً نماز را که یک عمل تکراری است بخوانیم؟ 🌸 ✨ 1. نماز غذای روح است غذا خوردن اگرچه تکراری است؛ ولی همیشه باید این تکرار را انجام دهیم، چون برای حیات و رشد بدن خود به آن نیاز داریم. روح ما نیز برای حیاتِ خود دائماً نیازمند غذا هست و «نماز» غذای روح ماست. ✨ 2. تکرار در کارهای هدفمند مفید است به طور کلی کارهای هدفمند گرچه تکراری باشند، مفید و گاهی نیز ضروری هستند. برای مثال بنّا هر روز کارهایی تقریباً مشابه روزهای قبل انجام میدهند و همین پیوستگی و دوام کار آنها سبب می‌شود که ساختمانی محکم و زیبا ساخته شود. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20 @namazmt
🌹 ﷽؛ 💎 ریزش گناهان 💎 🍃 سلمان، شاخه درخت را تكان داد. برگ های زرد، يك‌يك از شاخه روی زمين ريخت. سپس روی كرد به ابن عباس و گفت: ـ دیدی؟ ـ آری. ديدم. ـ دیدی چگونه برگ‌ها ريخت؟ ـ آری، ديدم. ـ نمي ‌پرسی چرا من شاخه درخت را لرزاندم تا برگ‌ های آن بريزد؟ ـ حکمتی داشت؟ 🍃 ـ بله. روزی من و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زير درختي نشسته بوديم و ايشان، همين كاري را كرد كه من اكنون كردم. سپس به من گفت: اي سلمان، از من نمي ‌پرسی چرا اين شاخه زرد را تكان دادم تا برگ ‌های آن بريزد؟ گفتم: حكمت آن چه بود؟ فرمود: آنگاه كه مؤمن براي نماز برمي‌خيزد و وضو مي‌گيرد، گناهان او مي‌ريزد، همين‌گونه كه برگ‌ های اين شاخه ريختند. سپس اين آيه را تلاوت كردند: 🍃 « وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرين؛ نماز را اقامه كن در ابتدا و انتهاي روز و در ميانه‌ های شب. چرا كه كارهای نيك (مانند نماز)، بدیها و آثار آن را محو میكند.» 📚 منبع : رضا بابایی ؛ نماز در حكايت‌ها و داستان‌ها ؛ ص 11 کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20 @namazmt
🌹 ﷽؛ 🌸 خاطره‌ای تکان دهنده از جنش تکلیف دختر ۹ ساله 🌸 🍃 در سال 1362 قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه‌ها داشت و تنها معلمي بود كه سر وقت در مدرسه با بچه‌ها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت: «بچه‌ها برای دوشنبه‌ي هفته‌ي آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.» 🍃 من همان جا غصه‌دار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمي‌شد و خبري از نماز نبود. 🍃 روزهای بعد، بچه‌ها یکی‌یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه مي‌آوردند. مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریه‌کنان از دفتر بیرون آمدم. 🍃 فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.» ولی من می‌دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست. 🍃 بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش‌کلامی برای ما سخنرانی ‌کرد و گفت: «بچه‌ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هر چه بخواهید خداي مهربان به شما می‌دهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. 🍃 به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد. 🍃 من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد. اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟! 🍃 بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد. 🍃 اذان صبح از حسینیه‌ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می‌رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه‌ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد. 🍃 پدر و مادرم هر دو مرا صدا می‌کردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کرده‌اند، با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يك‌دفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیده‌ایم.! 🍃 خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم می‌برند، می‌گفتند شما در دنیا نماز نخوانده‌اید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال مي‌كردند و ما هم گریه می‌کردیم، جیغ می‌زدیم و هر چه تلاش می‌کردیم فایده‌ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم. 🍃 خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانه‌ی این‌ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.» 🍃 آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه‌های خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آن‌ها را مورد عنايت قرار داد. این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند. 🍃 اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را می‌گذراند. 🍃 وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچه‌ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته‌اند. 🍃 یک هفته‌ای می‌شد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد. 🍃 حال من مانده‌ام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي مي‌دارم و هر سال که می‌گذرد برکت را به واسطه‌ی نماز اول وقت در زندگی خود احساس می‌کنم. خواهر کوچک شما ـ التماس دعا 📚 کتاب پر پرواز ص 122 ❇ این خاطره طولانی ولی زیبا را از دست ندهید ❇ کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
نکات قرآنی #قرآن کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
12 نکته درباره قصه های قرآنی 1 . بنا به تحقیق، 208 قطعه داستانی در قرآنی مجید آمده است که برخی ادامه برخی دیگر می باشند و بعضی از آنها نیز کامل و مستقل می باشند . 2 . 63 سوره از 114 سوره قرآن کریم، حاوی قصه و حکایتی است و این یعنی آن که بیش از نیمی از سوره های قرآن، با هنر قصه پردازی به انتقال پیام خود پرداخته اند . 3 . بیشترین قصه های قرآنی ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره می باشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد . 4 . بیشترین داستان های قرآنی درباره حضرت موسی و قوم بنی اسرائیل و فرعونیان است . پس از آن، بالاترین آمار متعلق به داستان های حضرت ابراهیم (ع) و داستان های حضرت عیسی (ع) و مادرش حضرت مریم (ع) است . 5 . هیچ یک از داستان های قرآنی براساس خیال پردازی یا شخصیت های فرضی نیست و همه قصه های قرآن واقعیت داشته اند و در واقع، روایتی الهی از یک رویداد حقیقی می باشند . 6 . گروهی از داستان های قرآن با استفهام تقدیری آغاز می شوند . این نوع استفهام، یکی از صنایع ادبی در فن داستان نویسی است که مخاطب را تشویق می کند تا قصه را پی گیری نماید; (طه/9 و ص/20) . در این روش معمولا داستان با این مقدمه آغاز می شود: «آیا این خبر را شنیده اید که ...» . 7 . گروهی از داستان های قرآنی با روش نوین (چکیده نویسی) آغاز می شود; یعنی قبل از شروع متن اصلی داستان، در جملات کوتاهی چکیده و هدف اصلی داستان می آید و سپس از ایجاد آمادگی ذهنی، به اصل مطلب پرداخته می شود . به عنوان نمونه، به آیات 10 تا 20 سوره اعراف - داستان آفرینش - مراجعه نمایید . 8 . گاهی از همین روش به صورت معکوس استفاده شده است ; یعنی ابتدا داستان اصلی آورده شده، سپس به بیان خلاصه و چکیده آن پرداخته شده است تا در جمع بندی به خواننده کمک نماید; (آل عمران/59) . 9 . شیوه قرآن در بیان قصه های عاشقانه بسیار لطیف و عبرت انگیز است . در قرآن کریم سعی شده است تا با مسائل عشقی به صورت سمبلیک و اشاره وار برخورد شود و از ارائه جزئیات یا به زبان آوردن صریح و زننده، خودداری شود . با خواندن داستان یوسف و زلیخا، این نکته را در خواهید یافت . 10 . یک نکته جالب در داستان های قرآنی، شکسته شدن حصار زمان است . گاهی حتی یک داستان در دل داستان دیگر آورده می شود; در حالی که در زمان های مختلف رخ داده اند . این خصوصیت قرآن، باعث می شود تا انسان با دقت و موشکافی، سعی در چیدن صحیح قطعات مختلف این داستان ها نماید و تمرکز بیشتری پیداکند . 11 . نکته زیبای دیگر آن که در قصه های قرآنی، جایگاه خاص زنان و نقش تعیین کننده و محوری آنان در اغلب داستان های قرآنی است; (تحریم 10 و 11) . زنان در داستان های قرآنی، به وضوح معرفی می شوند و شخصیتی مستقل دارند . 12 . قرآن در جاهایی که می خواهد الگویی عمومی ارائه کند و یا اندرزی فراگیر در داستان های خود مطرح کند، از کلمات عامی مانند مردی از خاندان فرعون (مؤمن/28) یا زن لوط و زن نوح (تحریم/10) استفاده می کند . کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 منبرک تمثیلی
💠 مثل امضاي دوم! بعضي چك‌ها دو امضا دارند و تا امضاي دوم نباشد، نقد نمي شوند؛ حتي اگر به جاي امضاي دوم تمام اهل بازار هم امضا كنند، هيچ فايده اي ندارد. بانك فقط صاحب امضا را مي‌شناسد. حال، اتفاقاتي كه براي من و تو در زندگي قرار است بيفتد مثل چك دو امضا مي‌ماند؛ يك امضاي آن خواست ماست و يك امضاي ديگرش خواست خداست؛ تا او نخواهد هيچ امكان ندارد، هر چند همه بخواهند. «در نيفتد هيچ برگي از درخت بي قضا و حكم آن سلطان بخت» پس اگر كسي تو را تهديد كرد و گفت: آبرويت را مي‌ريزم. سكه يك پولت مي‌كنم. كاري مي‌كنم كه سنگ روي يخ شوي. بلايي سرت مي‌آورم كه مرغ‌هاي آسمان به حالت گريه كنند... هيچ نترس! چون اين چك دو امضا دارد، و امضاي دوم مال خداست؛ يعني او هم بايد بخواهد تا آبروي تو ريخته شود، و او يا نمي خواهد يا اگر هم بخواهد هرچه باشد به سود توست. «هر چه آن خسرو كند شيرين بود» درست مثل آن مادر روستايي كه كنار چشمه ظرف‌هاي مسي را اول گل مالي مي‌كند و همين كار ظرف‌ها را شفاف مي‌كند. خدا هم گاهي ما را گل مالي مي‌كند؛ اما اين به خاطر آن است كه يك شفافيت و نورانيتي بدهد. پس، در هر حال سود با توست، فقط به يك شرط؛ آن هم اين كه تو از راه صحيح و صواب فاصله نگيري بلكه دقيقاً به وظيفه خود عمل كني. و به همين خاطر بود كه وجود نازنين سيدالشهدا (ع) در روز عاشورا پيوسته مي‌فرمود: «ما شاء الله» يعني هر چه خدا خواست، همان مي‌شود. يعني يزيد و هواداران او تنها حق يك امضا را دارند، و آن‌ها امضا كردند تا من خوار و خفيف شوم، اما كافي نيست؛ يعني تا امضاي دوم كه همان خواست خداست نباشد هيچ امكان ندارد. و راستي اگر همين حقيقت در زندگي ما وارد شود، چه آرامشي به دست مي‌آيد. يعني انسان باور كند كه هيچ اتفاقي در زندگي ما نمي افتد و هيچ كس نمي تواند به ما آسيبي برساند مگر آن كه خدا بخواهد. و اگر خدا بخواهد سراسر سود و سعادت است. «تا نخواهد او، نخواهد هيچ كس» 📚 مثل شاخه های گیلاس - محمد رضا رنجبر کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20