eitaa logo
ره توشه مبلغین
3.7هزار دنبال‌کننده
450 عکس
22 ویدیو
351 فایل
📋📄کانال مخصوص محتوای تخصصی تبلیغ 🎤✔ 🎤سخنرانی های کوتاه⌛⏰ 📕 محتوای مناسبتی... سبکی متفاوت در ارائه ی محتوای تبلیغی... مدیر کانال جهت نظرات و پیشنهادات و تبادل و ... @abdolmahdi70 👆👈👈لطفا قبل از ترک کانال علت ترک را به مدیر بگویید🌟⭐
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🔶《السَّلامُ عَلَیكَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ》🔶🔸 ✅طبق نقل مقاتل، در روز عاشورا بر راس دو شهید کربلا ضربه محکمی کوبیدند : 1⃣حضرت علی اکبر(علیه السلام) : درباره حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛ 📋《..ثُمَّ ضَرَبَهُ مُرّةُ بنُ مُنقِذِِ عَلَى مَفرَقِ رَأسِهِ ضَربَةً صَرَعَتهُ》 ♦️مُرّة بن مُنقِد با شمشیر بر سر على اکبر(ع) کوبید، و سر مبارکش را شکافت.(۱) 2⃣حضرت عباس(علیه السلام) : درباره حضرت عباس(ع) آمده است که؛ 📋《..وَ ضَرَبَهُ مَلْعُونٌ بِعَمُودِِ مِن حَدِيدِِ》 ♦️مردى از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارک حضرت(ع) کوبید.(۲) در روز عاشورا حضرت علی اکبر(ع) را غافل و ناخودآگاه زدند. نقل شده است که؛ 📋《فَطَعَنَهُ مُرَّةُ بْنُ مُنْقِذٍ اَلْعَبْدِيُّ عَلَى ظَهْرِهِ غَدْراً فَضَرَبُوهُ بِالسَّيْفِ》 ♦️مُرّة بن منقذ عبدی، غافل با نیزه به پشت او زد و سپس با شمشیر بر علی اکبر(ع) زد.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : سر نیزه تنت را چه به هم ریخته اند  ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند  سنگها روی لب خشک تو جا خوش کردند  این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند  وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی  سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند  تابه حالا نشده بود جوابم ندهی  وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند  چشم من تار شده به چه مداواش کنم  یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند  عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد  پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند  ابروان تو حسینی ست و چشمت حسنی ست  این حسین و حسنت را چه به هم ریخته اند  👤لطیفیان  📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۴ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۱ ۳)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۲۵۷ @AsnadolMasaeb
🔹🔷《اَلسّلامُ عَلیک یا أبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ بْنَ أمِیرِ المُؤمِنِینَ(ع)》🔷🔹 ✅نقل است که؛ در روز عاشورا یاران و اصحاب امام حسین(ع) یکی پس از دیگری، به شهادت رسیدند، تا اینکه نوبت جانبازی حضرت عباس(ع) رسید. پس خدمت امام(ع) رسید و اذن میدان خواست و گفت : 📋《يَا أَخِي! هَل مِن رُخصَةِِ؟》 ♦️برادر! آيا رخصت جهاد به من مى دهى؟ اما امام(ع) ابتدا به او اجازه میدان رفتن نداد. تا اینکه عباس(ع) عرضه داشت : 📋《قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ》 ♦️عباس(ع) عرضه داشت : مولای من! سينه ام تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. بعد از اصرار زیاد، امام(ع) موافقت کرد. در این هنگام؛ 📋《فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ : العَطَشَ! اَلعَطَشَ!》 ♦️ناگاه شنيد كه كودكان فرياد مي زنند : العطَش! العطَش!  پس امام حسین(ع) فرمود : 📋《فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاء》 ♦️پس مقدارى آب براى اين كودكان تهیه کن.(۱) در این هنگام؛ عباس(ع) به سوی شریعه فرات حرکت کرد، در حالی که این گونه رجز می خواند : 📋《أُقْسِمْتُ بِاللَّهِ الأَعَزُّ الأَعْظَمِ وَبِالْحُجونِ صادِقاً وَزَمْزَمِ‌ وَبِالْحَطیمِ وَالْفَنَا الْمُحَرَّمِ لِیَخْضِبَّنَ الْیَومِ جِسْمی‌ بِدَمی‌ دُونَ الْحُسَینِ ذِی الفِخارِ الأَقْدَمِ إِمامِ أَهْلِ الْفَضْلِ وَالتَکُّرمِ‌》 ♦️سوگند راستین به خدای بزرگ و ارجمند و به حجون و زمزم و به حطیم و آستانه آن خانه ‌ای که‌ مورد احترام است؛ هر آینه تن خود را به خون خود رنگین می‌سازم و در راه دفاع از حسین(ع) که پیوسته با افتخار بوده و پیشوای اهل فضل و کرم است.(۲) در مقاتل آمده است که؛ 📋《فَأَحَاطَ بِهِ أَربَعَةُ آلَافِِ مِمَّن كَانُوُا مُوَكِّلِينَ بِالفُرَاتِ》  ♦️تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند، عباس(ع) را محاصره كردند.  📋《وَ رَمَوُهُ بِالنِبَالِ فَكَشَفَهُم》 ♦️او را تير باران می کردند، ولى او لشكر را شكافت. سرانجام، توانست محاصره دشمن را بشکند و خود را وارد شریعه برساند. سپس مشک را پر از آب کرد، در حالی که خود نیز تشنه بود، وقتی خواست آب بنوشد : 📋《ذَکَرَ عَطَشَ الحُسین(ع) وَ أهلِ بَیتِه(ع) وَ قالَ : وَ اللهِ لَا أَشرِبُهُ》 ♦️او به یاد تشنگی حسین(ع) و همراهان و کودکان او افتاد، و گفت : به خدا سوگند! آب را نمی نوشم. 📋《وَ رَمَی المَاءَ عَلَی المَاءِ》 ♦️سپس آب را روی آب ریخت.(۳) و در نقلی دیگر آمده است که عباس(ع) در این لحظه بر خود خطاب کرد و فرمود : 📋《یا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَیْنِ هُونِی، وَبَعْدَهُ لا کُنْتِ أَنْ تَکُونِی، هذا حُسَیْنٌ وارِدُ الْمَنُونِ، وَتَشْرَبینَ بارِدَ الْمَعینِ، هَیْهاتُ ما هذا فِعالُ دینِی، وَلا فِعالُ صادِقِ الْیَقینِ》 ♦️ای نفس! بعد از حسین(ع)خواری و ذلت بر تو باد و بعد از حسین(ع) تو نباید باشی تا زنده بمانی، حسین(ع) در آستانه مرگ قرار گرفته و تو آب خنک و گوارا می نوشی؟ به خدا قسم این کار دین و آیین من نیست.(۴) آنگاه فریاد برآورد : 📋《وَاللهِ لَا اَذُوقُ المَاءَ وَ سَیِّدِی الحُسَینِ(ع) عَطشَانُ》 ♦️به خدا قسم آب نمی نوشم در حالی که آقای من حسین(ع) تشنه است.(۵) پس عباس(ع) بند مشک را بر دوش خود انداخت و قصد بازگشت به سمت خیمه ها را کرد. در مقابل، دشمن نیز در لابه لای نیزارها و پشت نخلستان شریعه به کمین او نشسته بودند. همین که عباس(ع) سوار بر مرکب خود شد و از شریعه بیرون آمد، او را محاصره کردند و راه را بر او بستند. در این هنگام، فردی به نام حکیم بن طفیل که پشت نخلی کمین کرده بود، بیرون آمد و دست راست او را قطع کرد و عباس(ع) دلاورانه با دست دیگرش در حالی که این گونه رجز می خواند، جنگید : 📋《وَاللهِ اِن قَطَعتُمُ یَمینِی، انِّی اُحَامِی ابَداً عَن دِینِی، وَ عَن اِمَام صَادقِ الیَقیِنی، نَجْلِ النَبِّی الطاهرِ الاَمینِ》 ♦️به خدا سوگند! اگر دست راستم را هم قطع كنيد، هرگز از ياري دينم دست برنخواهم داشت. و از امامم حمایت می کنم که فرزند پیامبر(ص) پاک و امین است، حمایت خواهم کرد.(۶) عباس(ع) جنگ نمایانی کرد تا ضعف بر او چیره شد. در این هنگام، فردی به نام نوفل ازرقی از این فرصت استفاده کرد و کمین کنان، خود را نزدیک عباس(ع) رساند وضربتی دیگر بر دست چپ او فرود آورد و عباس(ع) در این هنگام، چنین رجز خواند : 📋《یَا نَفْسَ لَا تَخْشِی‌ مِنَ الْکُفَّارِ وَ أَبْشِری‌ بِرَحْمَهِ الْجَبَّارِ مَعَ الْنَّبی‌ السَّیِّدِ الْمُختَارِ قَدْ قَطَعُوا بِبَغْیِهِم یِسَارِی‌ فَأصْلِهِمْ یَا ربِّ حَرِّ النَّارِ》 ♦️ای نفس! از کافران هراسی نداشته باش و به رحمت ایزد بزرگ؛ و همنشینی با پیامبر اکرم(ص) بشارت بده، اینان به ستم دست چپم را بریدند؛ پروردگارا ایشان را به آتش شرر بار دوزخ درافکن!(۷) @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
امام سجاد(ع) در طی روایتی می فرماید : 📋《رَحِمَ اللهُ عَمّی العَبَّاسَ فَلَقَد اَثَرَ وَاَبلَی وَ فَدَی اَخاهُ بِنَفسِهِ حَتَّی قَطَعَت یَدَاهُ》 ♦️خدا رحمت کند عمویم عباس(ع) را که حثیثت ایثار و جانبازی نمود و جانش را فدای برادر نمود تا آنجا که دستهایش قطع شد.(۸) پس دستور تیراندازی مجدد داده شد و از هر ناحیه تیری سمت عباس(ع) حواله می شد. 📋《فَجَاءَه سَهمُ فَأَصَابَ القُربَةَ وَ أَريِقَ مَاؤَهُا》 ♦️ناگاه تيرى به طرف او آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت. 📋《ثُمَّ جَاءَهُ سَهمُ آخَرُ فَأَصَابَ صَدرَهُ》 ♦️سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت! در این هنگام؛ مردى از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارکش زد. 📋《فَانقَلبَ عَن فَرَسِهِ》 ♦️پس عباس(ع) از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد. 📋《وَ صَاحَ إِلَى أَخِيِه الحُسَينِ(ع) أَدرِكنِي!》 ♦️در حالی که فرياد می زد : ای برادر مرا دریاب!(۹) امام(ع) بعد از شنیدن صدای عباس(ع) خود را نزد او رساند. لشکر دشمن، با آمدن امام(ع) پا به فرار گذاشتند. 📋《فَلَمَّا أَتَاهُ رَآهُ صَرِيعَاً فَبَكَى》 ♦️وقتى امام حسين(ع) آمد و عباس(ع) را ديد كه از پاى در آمده است، گريان شد و فرمود : 📋《الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي》 ♦️هم اکنون پشتم شكست و راه چاره ام اندك شد.(۱۰) حسین(ع) اکنون نظاره گر، عباسی است که توسط دشمن قطعه قطعه شده بود. عباسی که در وصف حالات جسمانی او گفته شده که؛ 📋《یَرْکَبُ الفَرَسَ المُطَّهَمَ وَ رِجْلاهُ تَخُطَّانِ فِی الأرِض》 ♦️او بر اسب تناوری سوار می شد، در حالی که پاهایش به زمین می رسید.(۱۱) اما حسین(ع) اکنون نظاره گر، عباسی است که توسط دشمن قطعه قطعه شده بود. نقل شده است که؛ 📋《وَ قَطَعوا يَدَيهِ ورِجلَيهِ حَنَقَاً عَلَيهِ، ولِما أبلى فيهِم وقَتَلَ مِنهُم》 ♦️دشمن، دست ها و پاهاي عباس(ع) را از سرِ كينه ورزى با او و به سبب گرفتارى هايى كه برايشان به وجود آورده بود و كُشتارى كه از آنها كرده بود، قطع كردند.(۱۲) پس به این ترتیب از آنجایی که دشمن بدن عباس(ع) را قطعه قطعه کرده بود، امام(ع) نتوانست بدن را حرکت دهد. 📋《فَوَضَعَهُ فِی مَکَانِه وَ رَجَعَ اِلَی الخَیمَةِ》 ♦️پس بدن عباس(ع) را رها کرد و و خود به سمت خیمه ها بازگشت.(۱۳) سپس حضرت(ع) دیگر سوار مرکب نشد، گویا طاقت نداشت، عنان مرکب را به دست گرفت و به سوی خیمه ها حرکت کرد و وقتی زنان و دختران دیدند امام(ع) می آید، از همه زودتر حضرت سکینه(س) به جانب پدر آمد و گفت : 📋《أَبَتَا هَل لَکَ عِلمٌ بِعَمِّی العَبّاسِ(ع)؟!!》 ♦️پدر جان! از عمویم عباس(ع) خبر داری؟ امام حسین(ع) با شنیدن سخنان حضرت سکینه(س) گریه کرد، سپس فرمود : 📋《یَا بِنتَاهُ! اِنَّ عَمَّکَ قَد قُتِل!》 ♦️دخترم! همانا عمویت عباس(ع) کشته شد.(۱۴) تا زمانی که عباس(ع) زنده بود، دشمن جرات حمله ور شدن را نداشت. تا جایی که در مقاتل آمده است : 📋《لَمّا قُتِلَ العَبّاسُ(ع) تَدافَعَوُا الرَّجالُ عَلی الحُسَینِ(ع) و اَصحَابِهِ》 ♦️هنگامی که عباس(ع) کشته شد، مردان دشمن از هر سو بر امام حسین(ع) و یارانش حمله شدند.(۱۵) و در آخر اینکه وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا، بدن غرقه به خون عباس(ع) را دید، به وسیله جمله ای کوتاه، تفسیری بلند از شجاعت عباس(ع) ارائه می دهد و در سروده ای منسوب به خود می فرماید: 📋《اَلیَومَ نَامَتْ اَعْیُنٌ بِکَ لَمْ تَنَمْ، وَ تَسَهَّدَتْ أُخْری فَعَزَّ مَنَامُهَا》 ♦️چشم هایی که دیشب از ترس تو نخوابیده بودند، امشب به خواب خواهند رفت.(۱۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : چرا ای غرق خون از خاک صحرا بر نمی خیزی  حسین آمد به بالینت تو از جا بر نمی خیزی  نماز ظهر را با هم ادا کردیم در مقتل  بُوَد وقت نماز عصر از جا بر نمی خیزی  خیام کودکان خالی ز آب است و پر از افغان  چرا سقای من از پیش دریا بر نمی خیزی  عدو از چار سو آهنگ یغمای حرم دارد  چرا آخر برای دفع اعدا برنمی خیزی  منم تنها و تنهای عزیزانم به خون غلطان  چرا بر یاری فرزند زهرا بر نمی خیزی  شکست از مرگ تو پشتم برادر مرگ تو کشتم  که می دانم دگر از خاک صحرا بر نمی خیزی  به دستم تکیه کن برخیز با من در بر زهرا  چو می بینم ز بی دستیست کز جا بر نمی خیزی  👤موئد 📚منابع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۱ ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۴ ۳_۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۲ ۵)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۵۸ ۶_۷)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۸ ۸)امالی شیخ صدوق، ص۴۶۲ ۹)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۲ ۱۰)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۷، ص۲۸۵ ۱۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۳۹ ۱۲)شرح الأخبار نعمان مغربی، ج۳، ص۱۹۳ ۱۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۰ ۱۴)ترجمه مثیر الاحزان ابن نمای حلی، ص۲۶۰ ۱۵)مقتل الحسین(ع) مقرّم، ص۳۴۰ ۱۶)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ص۲۵۹  @AsnadolMasaeb
🔹🔷《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَا اَبٰاعَبْدِاللهِ الحُسَینِ(ع)》🔷🔹 ✅طبق نقل مقاتل، شهادت حضرت عباس(ع) در برخی موارد، مشابه شهادت امام حسین(ع) بود. 1⃣هر دو توسط دشمن تیر باران شدند، به نوعی که بدن آنان مانند خارپشت شد. ۱)در مورد امام حسین(ع) آمده است؛ در روز عاشورا که امام حسین(ع) تنها مشغول جنگ کردن بود، دستور تیر باران حضرت(ص) را دادند. 📋《وَ رَمَوُهُ بِالنِبَالِ.. لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ(ع) بِالْجِرَاحِ وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ》 ♦️او را تير باران می کردند، و هنگامی که بر امام حسین(ع) جراحات بسیاری وارد گردید، همانند خارپشت شد.(۱) ۲)در مورد حضرت عباس(ع) نیز آمده است؛ 📋《وَ اَحَاطُوا بِهِ مِن کُلِّ جَانِبِِ فَحَارَبَهُم مُحَارِبَةَ الاَبطَالِ فَاَخَذُوا يَرمُونَهُ بِالنِّبَالِ مِن کُلِّ جَانِبِِ حَتَّی صَارَ دَرعُهُ کَالقُنفُذِ مِن کَثرَةِ السِّهَامِ》 ♦️دشمن سر راه او قرار گرفت و مانع از رسيدن عباس(ع) نزد امام حسين(ع) شد و او را محاصره کردند. عباس(ع) هم با قهرمانانی که نامدار بودند و از خيل دشمنان محسوب مي‏ شدند، درگير شد. دشمنان دسته جمعی او را تيرباران کردند به حدی که زره او مانند خارپشت شد.(۲) 2⃣هر دو از شدّت جراحات، از روی مرکب به روی زمین افتادند! ۱)در مورد امام حسین(ع) آمده است؛ 📋《طَعَنَهُ صَالِحُ بْنُ وَهْبٍ الْمُرِّیُّ عَلَى خَاصِرَتِهِ طَعْنَةً فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ(ع) عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ》 ♦️ملعونى به نام صالح بن وهب ضربتى سخت با نیزه بر ران مبارک امام حسین(ع) زد که امام حسین(ع) به سبب آن ضربت، از روى اسب با گونه راست مبارک بر زمین افتاد.(۳) ۲)در مورد حضرت عباس(ع) آمده است؛ هنگامی که ملعونی از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارک حضرت عباس(ع) کوبید. 📋《فَانقَلَبَ عَن فَرَسِهِ》 ♦️سپس عباس(ع) از بالاى اسب خود، به روی زمين افتاد.(۴) اما فرقی که بین فعل (سَقَطَ) و (اِنقَلَبَ) هست، این است که (سَقَطَ) به معنای افتادن می باشد، اما (اِنقَلَبَ) به معنای واژگون شدن است. و این تعبیر شاید به خاطر این باشد که عباس(ع) دست در بدن نداشت و از افتادن ایشان، به این عبارت تعبیر شده است. {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد 👤مُقبل کاشانی 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۵۰ ۲)مناهج البكاء حويزی، ص۱۴۰ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۵۰ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۱ @AsnadolMasaeb
🔸🔶《السَلَامُ عَلَی الحُسَینِ(ع) الَذَّی قُتِلَ بِکَربَلاءَ عَطشَانَاً》🔶🔸 ✅امام سجاد(علیه السلام) در طی روایتی می فرماید : 📋《جَاءَ أَهْلُ الْكوفَةِ إِلَى عَلِي(ع) فَشَكوْا إِلَيهِ إِمْسَاك الْمَطَرِ وَ قَالُوا لَهُ : اسْتَسْقِ لَنَا! فَقَالَ لِلْحُسَينِ(ع) : قُمْ وَ اسْتَسْقِ!》 ♦️در کوفه خشکسالی آمده بود، بزرگان و مشایخ اهل کوفه خدمت حضرت علی(ع) رسیدند و از کمی آب و نباریدن باران، شکایت کردند و گفتند : یا علی(ع)! مدتی است خدا باران رحمتش رو از ما سلب کرده است. پس برای ما دعا کن و از خدا بخواه که برای ما باران بفرستد. [تا از خشکسالی نجات پیدا کنیم.] امیرمؤمنان(ع) به امام حسین(ع) فرمود : حسین(ع) جان! برخیز و دعا کن و از خدا بخواه که باران بفرستد. 📋《فَقَامَ وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِي(ص) وَ قَالَ : اللَّهُمَّ مُعْطِي الْخَيرَاتِ وَ مُنْزِلَ الْبَرَكاتِ أَرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَينَا مِدْرَاراً وَ اسْقِنَا غَيثاً مِغْزَاراً وَاسِعاً غَدَقاً مُجَلِّلًا سَحّاً سَفُوحاً فِجَاجاً تُنَفِّسُ بِهِ الضَّعْفَ مِنْ عِبَادِك وَ تُحْيي بِهِ الْمَيتَ مِنْ بِلَادِك آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ》 ♦️حضرت سیدالشهداء(ع) دست به دعا برداشت، حمد و ثنای پروردگار را به جای آورد و بر پیامبر اکرم(ص) درود و سلام فرستاد و دعایی در مورد درخواست باران برای مردم، از حق تعالی نمود و فرمود : بارالها! اى بخشنده خیرات و فرود آورنده بركات! باران سرشار بر ما بباران و ما را با بارانى فراگیر، انبوه، پردامنه، پیوسته و مستمر، روان و فرو رونده در زمین عطا فرما كه ناتوانى را از بندگانت برداشته و زمین هاى مرده خود را زنده سازى. آمین اى پروردگار هستى! 📋《فَمَا فَرَغَ مِنْ دُعَائِهِ حَتَّى غَاثَ اللَّهُ تَعَالَى غَيثاً بَغْتَةً وَ أَقْبَلَ أَعْرَابِي مِنْ بَعْضِ نَوَاحِي الْكوفَةِ فَقَالَ : تَرَكتُ الْأَوْدِيةَ وَ الآْكامَ يمُوجُ بَعْضُهَا فِي بَعْضٍ》 ♦️هنوز دعای امام حسین(ع) تمام نشده بود که ابرها، آسمان را فرا گرفتند و باران شروع به باریدن کرد. به طوری که مردی که از بیرون کوفه وارد شهر می‌شد، گفت : از بیابان می‌آمدم دیدم آب بر روی تپه‌ها موج می‌زد. سپس مردم، خدمت حضرت اباعبدالله(ع) آمده و از ایشان، از اینکه از خشکسالی نجات یافته بودند، تشکر کردند.(۱) اما مگر به فرموده خداوند متعال؛ 📋《هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؟》  ♦️آيا پاداش نيکی و احسان، جز نيکی است؟(۲) 🏴در مقاتل آمده است که؛ در روز هفتم محرم، عبیدالله بن زیاد، نامه ای به نزد عمر بن سعد فرستاد و نوشت : 📋《حُلْ بَینَ الحُسَینِ(ع) وَ أَصحَابِهِ وَ بَینَ المَاءِ فَلَایَذُوقُوا مِنهُ قَطرَةً!》 ♦️حسین(ع) و یارانش را از آب فاصله بیانداز! نباید یك جرعه آب بنوشد.(۳) در پی این دستور، عمر بن سعد، عمرو بن حجاج را با پانصد سوار در کنار شریعه ی فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام(ع) و یارانش به آب شد، و این اتفاق سه روز قبل از شهادت امام حسین(ع) صورت گرفت. در روز عاشورا، عبدالله بن حصین ازدی خطاب به امام حسین(ع) فریاد کشید و گفت : 📋《يَا حُسَيْنُ(ع)! أَلَا تَنْظُرُ إِلَى الْمَاءِ كَأَنَّهُ كَبِدُ السَّمَاءِ؟! وَ اللَّهِ لَا تَذُوقُونَ مِنْهُ قَطْرَةً وَاحِدَةً حَتَّى تَمُوتُوا عَطَشاً!》 ♦️ای حسین(ع)! آیا این آب را که در صفا و زلالی بسان رنگ آسمانی است، نمی بینی؟ به خدا سوگند، که قطره ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!(۴) خوارزمی نقل می کند که وقتی امام حسین(ع) در قتلگاه افتاده بود. 📋《أَنَّهُ جَاءَ إِلَيِهِ شِمرُ بنُ ذِي الجُوشَنِ وَ الحُسَينِ(ع) بِآخَرِ رَمَقِِ يَلوكَ بِلِسَانِهِ مِنَ العَطَشِ وَ یَطلُبُ المَاءَ، فَرَفَسَهُ شُمرُ بِرِجلِهِ! وَ قَالَ : يَابنَ أَبِي تُرَابِِ! أَ لَستَ تَزعَمُ أَنَّ أَبَاكَ عَلَى حَوضِ النَّبِی(ص) يَسقَي مَن أَحَبَّهُ؟ فَاصبِر حَتَّى تَأخُذَ المَاءَ مِن يَدِهِ ثُمَّ حَزَّ رَأسَهُ》 ♦️شمر به سراغ امام حسین(ع) آمد، در حالی که در آن وقت تشنگى آن حضرت(ع) به نهايت رسيده بود و زبان شريفش را از نهايت عطش مى‏ خائيد و آب طلب می کرد. در این هنگام شمر با پا به حسین(ع) لگد زد و گفت : اى فرزند ابوتراب! تو ادعا مى‏ كنى كه پدرم ساقى حوض كوثر است؟ صبر كن تا پدرت تو را با دستش آب دهد! سپس سر مبارک امام حسین(ع) را از تن مطهّر ایشان جدا کرد.(۵) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : از آب هم مضايقه کردند کوفيان، خوش داشتند حرمت مهمان کربلا! 👤محتشم کاشانی 📚منابع : ۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۱۸۷ ۲)سوره رحمن، آیه ۶۰ ۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۱۸۰ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷ ۵)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۴۱ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فیش احکام 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
احکام نماز(۹۴) احکام مقدمات نماز(۹۳) احکام طهارت(۹۳) احکام مطهـــرات(۴۹) جایی را که انسان نمی داند از ظاهر بدن است یا باطن آن، اگر نجس شود لازم نیست آب بکشد اگر چه آب کشیدن احوط است کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
احکام نماز(۹۵) احکام مقدمات نماز(۹۴) احکام طهارت(۹۴) احکام مطهـــرات(۵۰) اگر گرد و خاک نجس به لباس و فرش و مانند اینها بنشیند، چنانچه هر دو خشک باشند نجس نمی شود و اگر گرد و خاک يا لباس و مانند اینها تر باشد باید محل نشستن گرد و خاک را آب بکشند. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
احکام نماز(۹۶) احکام مقدمات نماز(۹۵) احکام طهارت(۹۵) احکام مطهـــرات(۵۱) بول و غائط حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده نجس است و اگر بخواهند پاک شود باید آنرا استبراء کنند، یعنی تا مدتی که بعد از آن مدت دیگر نجاستخوار به آن نگویند نگذارند نجاست بخورد و غذای پاک به آن بدهند و بنا بر احتیاط واجب باید 🐫 نجاستخوار را چهل روز و 🐄 را بیست روز و 🐑 را ده روز و 🦢مرغابی را پنج روزو 🐓مرغ خانگی را سه روز ، از خوردن نجاست جلوگیری کنند و غذای پاک به آن بدهند. 💠مکارم:واجب است این کار انجام شود 💠صافی و سیستانی:بنا بر احتیاط مستحب 💠مکارم،صافی:گاو سی روز 💠صافی،سیستانی،نوری:مرغابی هفت یا پنج روز 💠شبیری:بول و غائط و عرق حیوان نجاست خوار نجس است 👈اگر بعد از این مدت هم به آنها نجاست خوار بگویند باید تا زمانی که این عنوان از آنها برداشته شود غذای پاک به آنها داد 👈هرگاه حیوان سایر نجاستها را (غیر از مدفوع انسان) بخورد باعث نجاست بول و مدفوع او نمی شود، گوشت او هم حرام نیست، مگر حیوانی که از شیر خوک تغذیه کرده و به وسیله آن رشد و نمو نموده باشد که گوشتش حرام است. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
شخصى محضر امام زين العابدين رسيد و از وضع زندگيش شكايت نمود. امام فرمود: بيچاره فرزند آدم هر روز گرفتار سه مصيبت است كه از هيچكدام از آنها پند و عبرت نمى گيرد. اگر عبرت بگيرد دنيا و مشكلات آن برايش آسان مى شود. مصيبت اول اينكه، هر روز از عمرش كاسته مى شود. اگر زيان در اموال وى پيش بيايد غمگين مى گردد، با اينكه سرمايه ممكن است بار ديگر باز گردد ولى عمر قابل برگشت نيست . دوم : هر روز، روزى خود را مى خورد، اگر حلال باشد بايد حساب آن را پس ‍ بدهد و اگر حرام باشد بايد بر آن كيفر ببيند. سپس فرمود: سومى مهمتر از اين است . گفته شد، آن چيست ؟ امام فرمود: هر روز را كه به پايان مى رساند يك قدم به آخرت نزديك شده اما نمى داند به سوى بهشت مى رود يا به طرف جهنم . بحار الانوار ج ۷۸ ص ۱۶۰ کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
شیوه های مواجهه با بلا.pdf
836.6K
🔖فیش منبر کامل 🔖 علیه السلام 📕موضوع 👇👇📕 💠 شیوه های مواجهه با حوادث و بلایا در سخن و سیره امام سجاد علیه السلام 💠 📩دانلود فــیــــش منبر و مرثیه👇 ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
آثار تربیتی گرفتاری.pdf
730.3K
🔖فیش منبر کامل 🔖 علیه السلام 📕موضوع 👇👇📕 💠آثار تربیتی گرفتاری ها در زندگی از نگاه امام سجاد علیه السلام 💠 📩دانلود فــیــــش منبر و مرثیه👇 ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 1208.mp3
8.29M
🎙من آن گلم كه خفته به خون باغبان من... 🔻روضه (ع) ⏱ | 12:06 👤 استاد 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 1207.mp3
11.81M
🎙خیمه هم داشت از تبش می‌سوخت... 🔻روضه (ع) ⏱ | 12:50 👤کربلایی سید 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبهات محرم 👇👇👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌پاسخ به شبهات محرم 🏴مگر امام حسین(ع)نمی‌داند اگر به کربلا بیاید شهید خواهد شد؟ اگر نمی‌داند پس چطور میگویید علم غیب دارد؟ اگر میداند پس خودکشی کرده است 📽️پاسخ از حجت الاسلام محمد رضا ترک @rahe_hagh0
30.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌پاسخ به شبهات محرم ✨پاسخ به ادعاهای پوچ و بی اساس مانی بهروز آتئیست تازه به دوران رسیده ✍️عنوان شبهه:دروغ های عاشورا قسمت اول:تشنگی روز عاشورا 📽️پاسخ از حجت الاسلام محمد رضا ترک
28.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌پاسخ به شبهات محرم 🏴چرا هر سال واسه عرب هایی که دشمن ایران و ایرانی بودن عزا میگیرین؟ دشمنی امام حسین با ایرانی ها(قسمت دوم) 📽️پاسخ از محمد رضا ترک