💠معارفی از جزء نوزدهم قرآن کریم
🔸راه تبدیل سیئات به حسنات
مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیَِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا(70- فرقان)
آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، که خدا بدیهایشان را به خوبیها تبدیل میکند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
این آیه بشارتی است شگفت به کسانی که گناه کردهاند و از گذشته خود پشیمانند. در این فراز سخن از عفو بخشش نیست بلکه گامی فراتر و لطفی بیشتر به چشم میخورد و آن تبدیل گناهان به حسنات است. اگر گنهکاری واقعاً از کرده خود پشیمان شد و در عقیده و عمل خود بازنگری کرد و راه جبران و صلاح را پیش گرفت خداوند به او وعده داده که گناهانش را تبدیل به حسنات خواهد کرد.
خلاصه نظر علامه طباطبایی(ره) در چگونگی تبدیل سیئات به حسنات
گناه آن اثری است که با ارتکاب نهی خدا در نفس ایجاد شده و در آن باقی میماند. و نیز تا ذات کسی شقی و یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمیشود و گناه و اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است. حال اگر چنین ذاتی با توبه؛ ایمان و عمل صالح تبدیل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از خباثت شد؛ لازمه این تبدیل این است که آثاری هم که در سابق داشت به نام گناه، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس پاک و طیب متناسب باشد و آن این است که عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد.(1)
(1) المیزان ج15 ص 243
#جزء_نوزدهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠معارفی از جزء نوزدهم قرآن کریم
🔸یک نفر کشت؛ اما خدا همه را عذاب کرد
وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ(156) فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُواْ نَادِمِینَ(157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فیِ ذَالِکَ لاََیَةً وَ مَا کاَنَ أَکْثرَُهُم مُّؤْمِنِینَ(158)
پیامبرشان حضرت صالح ع به آنها گفت این کاری به این شتر نداشته باشید که اگر آسیبی به او رساندید گرفتار عذابی سخت خواهید شد. اما آنها گوش نکرده و آن شتر را کشتند و بعد که عذاب قطعی را دیدند پشیمان شدند که سودی به حالشان نداشت و عذاب آنها را فراگرفت.
نکته قابل توجه در این آیه این است که قاتل آن شتر فقط یک نفر بود؛ اما همانطور که ملاحظه میکنید خداوند متعال نفرمود «فعقرها احد منهم؛ یکی از آنها شتر را کشت»؛ بلکه فرمود « فَعَقَرُوهَا » همه او را کشتند و بعد هم نفرمود فقط آن یک نفر عذاب شد بلکه فرمود همه آنها به عذاب الهی گرفتار شدند .
حال سوال این است که چرا خداوند گناه یک نفر را به همه نسبت داد و همه را گرفتار عذاب کرد؟
پاسخ این سوال را امیرالمؤمنین علیهالسلام دادهاند آن حضرت میفرماید:
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا(1) ؛ ای مردم، جز این نیست که خشنودی و خشم است که مردم را بر محوری جمع میکند. همانا ناقه ثمود را یک نفر پی کرد و کشت؛ امّا عذاب خداوند همه را گرفت چون همگان #به_آن_گناه_رضایت_دادند.
(1) نهجالبلاغه خطبه 201
#جزء_نوزدهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان
#دعای_روز نوزدهم
أللَّهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِیلی إلی خَیْراتِهِ وَ لاتَحْرِمْنی قَبُولَ حَسَناتِهِ یا هادِیاً إِلیَ الْحَقِّ الْمُبِین
خدایا! در این روز بهرۀ مرا از برکاتش وافر گردان و بهسوی خیراتش، مسیرم را سهل و آسان ساز و از حسنات مقبول آن، مرا محروم مساز. ای هدایتکننده بهسوی حق آشکار!
🔹 پیامهای دعا
1- بهرۀ وافر از برکات ماه رمضان
2- آسانشدن راه خیرات
3- محرومنشدن از انجام حسنات
4- هدایت بهسوی دین حق
🔸پیام منتخب
✍️در مسير بندگی خداوند و انجام واجبات و مستحبات الهی، كارهای زيادی است كه بايد انجام دهيم؛ ولی به دلايل زيادی، همچون وسوسههای شيطانی و نفسانی، تنبلی، سستی ايمان و... انجام اين امور برای ما مشكل میشود و گاه آنها را انجام نمیدهيم. در دعای این روز، از خداوند آسانشدن مسير بندگی را طلب میكنيم تا به مدد الهی، سختی آن کارها برای ما از بین برود. وقتی حضرت موسی(ع) آمادۀ قيام عليه فرعون شد، از خدا آسانی اين كار بزرگ را خواست و گفت: «وَ يَسِّرْ لِی أَمْرِی؛ و كارم را بر من آسان كن.» (طه: 26) اگر اين آسانی در كارهای گوناگون، بهويژه در انجام اعمال عبادی شامل حال ما شود، بهطور قطع بيشتر و بهتر خدا را عبادت خواهيم كرد.
✨رسول گرامی(ص) فرمود: «برای هر حاجتی كه داريد، حتی اگر بستن بند كفش باشد، دست خواهش به سوی خداوند ـ عزوجل ـ دراز كنيد؛ زيرا تا او آن را آسان نکند، آسان نشود.»
محمدی ریشهری، محمد، ميزان الحكمه، ج 4، ص 24
https://eitaa.com/moballeghan
هدایت شده از منبر انقلابی
شب قدر 2.pdf
458.3K
💠مناسبت : #شب_قدر_2
🌀موضوع : #شب_قدر_از_خدا_چه_بخواهیم؟
🔵ماهیت : فردی از پیامبر خدا پرسید: «اگر شب قدر را دریابم، از خدا چه چیزی مسئلت کنم؟» حضرت فرمودند: #عافیت
نویسنده : حجت الاسلام #زارع
🔰دریافت سخنرانی در شبکه های داخلی #منبرانقلابی به آدرس:
@enqelabee
💠 معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
🔸سه شرط کلیدی برای اجابت دعا
أَمَّن یجُِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ (62- نمل)
آیا آن شریکان انتخابى شما بهترند(یا آنکه وقتى درماندهاى او را بخواند اجابت مىکند و آسیب و گرفتاریش را دفع مىنماید؟
قید «اضطرار» براى این است که در حال اضطرار، دعاى دعاکننده از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ زیرا تا آدمی درمانده و مضطر نشود، دعایش آن واقعیت و حقیقتی که در حال اضطرار دارد را ندارد و این خیلى روشن است.
قید دیگرى که براى دعا آورده این است که فرموده: « إِذَا دَعَاهُ ؛ وقتى او (خدا) را بخواند»، و این براى آن است که بفهماند خداوند متعال وقتى دعا را مستجاب مىکند که دعا کننده به راستى او را بخواند؛ نه اینکه در دعا رو به خدا کند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و این وقتى صورت مىگیرد که امید دعا کننده از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد؛ یعنى بداند که دیگر هیچ کس و هیچ چیز نمىتواند گره از کارش بگشاید. آن وقت است که حقیقتا متوجه خدا مىشود و در کمال صداقت تنها او را مىخواند.[1]
دو نکته ای که از آیه به دست می آید:
1-از شرایط استجابت دعا آن است که حال دعا کننده حال اضطرار باشد؛ یعنی تمام درهاى عالم اسباب به روى خود بسته شده و کارد به استخوانش رسیده بیند و یقین داشته باشد تنها کسى که مىتواند قفل مشکلات او را بگشاید و بنبستها را بر طرف سازد، تنها و تنها ذات پاک خداوند است و نه غیر او.[2]
2-سه شرط «حالت اضطرار دعا کننده»؛ «توجه و خواندن اختصاصی خداوند متعال بدون توجه به غیر او» و نیز «سوء بودن وضعیت موجود»، سه شرطی هستند که بنابر همین آیه کریمه در صورت محقق شدن هر سه آنها با هم، دعا مستجاب خواهد شد.
[1] ر.ک: المیزان ج15 ص381
[2] نمونه ج15 ص520-521
#جزء_بیستم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
🔸تعیین تکلیف برای خدا ممنوع!
فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلىَّ إِلىَ الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنىِّ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىََّّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ(24- قصص)
پس موسى، دامهای آن دو را آب داد؛ سپس به سوى سایه برگشت و گفت: پروردگارا! به آنچه از خیر بر من نازل مىكنى، نیازمندم.
وقتی موسی(ع) بعد از چند روز سفر با پای پیاده به شهر مدین رسید در بدو ورود اجتماع جمعیتی چوپان که برای آب دادن به دامهایشان بر سر چاهی تجمع کرده بودند توجه اش را جلب کرد. همانجا دو دختر جوان را دید که با فاصله ایستاده و در انتظار خلوت شدن دور چاهند تا برای گوسفندانشان آب بکشند. موسای خسته، گرسنه و بی جا و مکان برای رضای خدا به پیش رفت و برای آن دو از چاه آب کشید. بعد آمد و زیر سایه ای نشست و این جمله را به خدا عرض کرد که: «رَبِّ إِنىِّ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىََّّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ»؛ هر خیرى كه بر من فرستى به آن نیازمندم.[1]
نکته قابل توجه در این دعا این است که موسی(ع) با وجود نیازهای متعدد اعم از مسکن، خوراک، همسر و از همه مهمتر محل امنی که بتواند از دست فرعونیان در امان بماند و نیازهای دیگر؛ اما هیچ کدام از اینها را بر زبان جاری نکرد و فقط از خداوند متعال طلب خیر کرد. که یعنی خدایا تو بهتر و بیشتر از من عالم به نیازمندیهای من و توانا به برآوردن آنهایی و نیز جز خیز از تو نازل و صادر نمی شود. حال که اینگونه است من نسبت به آنچه که به خیر و صلاح من است اعلام نیاز می کنم.
ادب دعای موسی این است که یک: تقاضایی از خدا نکرد؛ بلکه فقط اعلام نیاز کرد. دو: برای خدا تعیین تکلیف نکرد به اینکه اشاره به کار خاصی کند و از خدا بخواهد که آن را برایش انجام دهد. سه: در آن اعلام نیازی هم که کرد تنها نیازمندی اش به هر آنچه که برایش خیر است را به خدا عرض کرد.
پس ادب در دعا این شد که بگوییم: خدایا! ما سراسر نیازیم و تو عالم و توانا به آن نیازها؛ گر صلاح است هر چه خیر ماست به ما عنایت کن. نکته دیگر آنکه از تعیین مصداق و اصرار بر خواسته پرهیز کنیم چرا که « عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» و حال آنکه «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»[2] اگر ما کار را به خداوند عالم خیر واگذار کردیم یقین کنیم که جز خیر نصیبمان نخواهد شد.
[1] برگرفته از نمونه ج16 ص55-58
[2] بسا چیزى را دوست دارید و آن براى شما بد است وخدا [مصلحت شما را در همه امور] مىداند و شما نمىدانید.آیه 216 سوره بقره
#جزء_بیستم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
🔸ادعای ایمان، بی امتحان نمی ماند
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْكُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ(2) وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ لَیَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِینَ(3- عنکبوت)
آیا مردم گمان كردهاند، همین كه بگویند: ایمان آوردیم، رها مىشوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمىگیرند؟ در حالى كه یقیناً كسانى را كه پیش از آنان بودند، آزمایش كردهایم [پس اینان هم بىتردید آزمایش مىشوند]، و بىتردید خدا كسانى را كه [در ادعاى ایمان] راست گفتهاند مىشناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز مىشناسد.
آیه هشدار به کسانی است که گمان می کنند به صرف گفتن شهادتین و ادعای ایمان از امتحان الهی و سختی های آن رسته اند و بی زحمت بهشت در انتظار آنهاست. این آیه خط بطلان بر چنین تصور غلطی کشیده و می فرماید: آیا مردم گمان كردهاند به صرف اینكه بگویند ایمان آوردیم دیگر با بلاها و مصیبتها آزمایش نمىشوند؟ آزمایشى كه با آن آنچه در نهان دارند از صدق و كذب آشكار شود؟
این نوشته را با جمله ای معروف از شهید چمران(ره) که متناسب با این بحث است به پایان می بریم:
«وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد شناخته می شود.»
#جزء_بیستم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
🔸روح قارونی در فرهنگ ما
قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلىَ عِلْمٍ عِندِى (78- قصص)
قارون با همان تكبرى كه ناشی از ثروت بی حسابش بود چنین گفت: من این ثروت را به وسیله علم و دانش خودم به دست آوردهام.
قرآن کریم ابتدا با ترسیم شخصیت قارون او را معرفی کرده و بعد دلیل انحراف او را بیان می کند تا ما و هر شنونده دیگر مراقب این خطر فکری بوده و خود را از آن حفظ کنیم.
در دو آیه قبل آمده: «إِنَّ قارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسىَ فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَ ءَاتَیْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتحَِهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُوْلىِ الْقُوَّةِ »؛ قارون از قوم موسی(ع) بود که بر حقوق آنها تجاوز كرد، و ما آنقدر به او گنج و ثروت دادیم كه حمل كلیدهاى آنها جماعتى نیرومند را خسته مىكرد.
آنگاه که مومنین قومش از در نصحیت وارد شده و به او گفتند: آنچه تو از مال و ثروت داری همه را خدا به تو داده و احسان و فضلى از او به توست در حالی که تو خود می دانی که استحقاق چنین ثروت هنگفت را نداشتی؛ پس تو هم با انفاق بخشی از آن به مردم نیازمند، خانه آخرتت را آباد کنی و با تكبر و طغیان در زمین، فساد نکنی.(مضمون آیه 77) او در پاسخ آنها اساس استدلال آنها را خطا خواند و گفت: به شما مربوط نیست که من با ثروتم چه می کنم. آنچه من دارم احسان خدا نیست تا در راه او خرج کنم؛ من همه اینها را من با علم و كاربلدی خود به دست آورده ام؛[1] من خودم زحمت کشیده ام، رنج بردهام، خون جگر خوردهام تا این ثروت را اندوختهام. با این منطق بود که او سر به طغیان گذاشت و ضمن اعلام بی نیازی از خدای متعال، نهایت بی رحمی را نسبت به بندگان خدا روا داشت.
فکر قارونی در فرهنگ امروز
متاسفانه این فکر قارونی که من خودم زحمت کشیدم به اینجا رسیدم؛ تاجر شدم، دکتر شدم، مهندس شدم، کاره ای شدم و ... فکر رایجی است که مبنای برخی از عملکردها قرار گرفته و عده ای آن را مجوزی برای بخشی از تصمیم های نادرست خود می دانند.
راه درمان
تمام داشته های خود را نعمت و موهبت الهی بدانیم و در دل و با زبان بگوییم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست »[2] و تلاش کنیم تا با مصرف آن نعمت در مسیری که رضای خدا در آن است شکر نعمتش را بجا آوریم که او وعده داده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ؛ اگر شکر نعمت را بجا آورید خدا افزونش می کند. »[3] و این همان نکته نابی است که فکر قارونی با آن بیگانه است و از نتایجش محروم.
[1] ر.ک به المیزان ج16 ص78
[2] قربالإسناد ص175
[3] آیه 7 سوره ابراهیم ع
#جزء_بیستم
https://eitaa.com/moballeghan
💠شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان
#دعای_روز بيستم
أللَّهُمَّ افتَح لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ وَاغلِق عَنّی فیهِ أبوابَ النَیرانِ وَ وَفِّقنی فیهِ لِتِلاوَةِ القُرآنِ یا مُنزِلَ السَّكینَةِ فی قُلوُبِ المؤمِنین
خداوندا! در این روز درهای بهشت را بر من بگشا و درهای آتش دوزخ را ببند و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما. ای فرودآورندۀ وقار و سکینه بر دلهای مؤمنین!
🔹پیامهای دعا
1- درخواست بهشت از خدا
2- درخواست توفیق الهی در تلاوت قرآن
3- خداوند ايجاد کننده آرامش در قلبهای مؤمنين
🔸پیام منتخب
✍️ سرنوشت آدمى يكى از اين دو جايگاه است: بهشت يا دوزخ. قرآن میفرمايد: «وَ إنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أجْمَعينَ لَها سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ؛ حجر، آيه 43 و 44 «بهدرستی كه جهنم، وعدهگاه همۀ آنان است. جهنم دارای هفت در است و برای هر دری، جزيی از ايشان اختصاص يافته است.»
همان دوزخی كه هفت درب دارد و برای هر دری، گروهی از پيروان شيطان تقسيم شدهاند و با گناهانی كه مرتكب شدهاند، هر گروه از دری به جهنم وارد میشوند.
با توجه به آيۀ 27 سورۀ لقمان، اين هفت درب برای كثرت بيان است و همانگونه كه گناهان انواع و اقسام متعددی دارند، دوزخيان نيز برحسب انجام معاصی، به گروههای متعدد تقسيم میشوند و هر گروهی از راهی مجزا وارد جهنم خواهند شد
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و یکم قرآن کریم
🔸عاقبت گنهکاری که توبه نکند
ثُمَّ كاَنَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَُواْ السُّوأَى أَن كَذَّبُواْ بَِایَاتِ اللَّهِ وَ كاَنُواْ بهَِا یَسْتَهْزِءُونَ(10- روم)
سرانجام كسانى كه اعمال بد انجام دادند بجایى رسید كه آیات خدا را تكذیب كردند، و از آن بدتر به استهزاء و مسخره كردن آن برخاستند.
این آیه هشداری است به کسانی که بعد از لغزش و گناه به مسیر حق بر نگشته و توبه نمی کنند. کسانی که با توبه بعد از گناه، جانشان را شستشو نمی دهند در اثر تراکم گناه بر جانشان کم کم به مرحله ای می رسند که امیدی به بازگشتشان نیست و آن زمانی است که کارشان از کذب به تکذیب برسد. اینان کسانی اند که تا دیروز برخلاف دستور دین عمل می کردند و امروز منکر اصل دین اند.
حقیقت این است که گناه بی توبه رفته رفته سر از کفر درمی آورد. برای نمونه اگر سالهای قبل روزه نمی گرفت و گناهکار بود چون توبه نکرد و این گناهان در او انباشته شد حرف امسال او این است که: «ای بابا چه دینی چه روزه ای دلت پاک باشه!» بی تردید اگر کسی این سخن را بگوید و به آن باور داشته باشد کافر است؛ کفری که محصول تجمع گناهانی به ظاهر ساده است.
آرى گناه مانند جذام به مرور روح ایمان را مىخورد و آن را از بین مىبرد تا كار به جایى مىرسد كه سر از تكذیب آیات الهى در مىآورد؛ از آن هم فراتر رفته و او را به تمسخر پیامبران و آیات الهى وامىدارد. به این مرحله که رسید دیگر هیچ اندرز و انذارى در او مؤثر نیست و جز تازیانه عذاب الهى، راهى باقى نمىماند.(1)
(1) ر.ک به نمونه ج16 ص374
#جزء_بیست_و_یکم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و یکم قرآن کریم
🔸سیل و زلزله ای که ما می سازیم
ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرَّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیْدِى النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ(41- روم)
به سبب اعمال زشتى كه مردم به دست خود مرتكب شدند، فساد و تباهى در خشكى و دریا نمودار شد تا خداوند كیفر برخى از آنچه را که انجام دادهاند به آنان بچشاند؛ شاید از گناه و طغیان برگردند.
مراد از فساد در زمین، مصایب و بلاهایى عمومى است كه منطقه ای را فرا گرفته و مردم را نابود مىكند؛ مانند زلزله، قحطى، بیماریهای واگیردار، جنگها و غارتها؛ خلاصه هر بلایى كه نظام آراسته و صالح جارى در عالم را بر هم زند و زندگی خوش انسانها را از بین ببرد. آیه شریفه می فرماید: این فساد ظاهر در زمین، بر اثر اعمال مردم است؛ یعنى به خاطر شركى است كه مىورزند، و گناهانى است كه مىكنند.(1)
چند نکته:
1. این آیه مخصوص به یك زمان و یا به یك مكان و یا به یك واقعه خاص نیست(2) در نتیجه مراد از « الْبرَّ وَ الْبَحْرِ » همان معناى معروف است كه همه روى زمین را در بر می گیرد.
2. این آیه ناظر به پیامد دنیوى گناهان و چشاندن اثر بعضى از آنها (نه همه آنها) در دنیاست و نسبت به عذاب و پیامدهای اخروى گناهان ساكت است.
3. اینكه فرمود: « بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ؛ بعض اعمالشان را» به این جهت است که خداوند متعال از بیشتر گناهان آنها صرف نظر كرد و فرمود: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ كَثِیرٍ».(3)
4. هر كار نادرست چه در مقیاس محدود و چه گسترده، عكس العمل نامطلوبى دارد مانند اینکه دروغ، سلب اعتماد مىكند و خیانت در امانت، روابط اجتماعى را بر هم مىزند و این همان رابطه گناه و فساد است که این آیه به آن اشاره دارد.(4)
5. از روایات اسلامى استفاده مىشود كه آثار شوم بسیارى از گناهان، حداقل از نظر طبیعى شناخته شده نیست؛ مثلا در روایات آمده است: قطع رحم، عمر را كوتاه و خوردن مال حرام، قلب را تاریك و زنا سبب کوتاهی عمر و کمی روزى می شود.(5)
پی نوشت :
(1) علامه طباطبایی (ره) در آیه 96/اعراف و نیز در مباحث نبوت جلد دوم المیزان، ثابت می کند که بین اعمال مردم و حوادث عالم رابطه مستقیم هست كه هر یك متاثر از صلاح و فساد دیگرى است.
(2) به دلیل به ظاهر الفاظش که عام هستند. المیزان ج16 ص195
(3) آنچه از مصائب به شما مىرسد به خاطر كارهایى است كه خودتان كردید و این در حالی است که خدا از بسیارى از گناهانتان گذشت مىكند. 30/شوری
(4) تفسیر نمونه ج16 ص456
(5) مانند این روایت که نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: فِی الزِّنَا خَمْسُ خِصَالٍ یَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ وَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ یَنْقُصُ الْعُمُرَ وَ یُسْخِطُ الرَّحْمَنَ وَ یُخَلِّدُ فِی النَّار ؛ زنا پنج ضرر دارد: آبرو را می برد؛ باعث فقر می شود؛ عمر را کوتاه می کند؛ خشم خداوند را بر می انگیزد و انسان را در جهنم جاودان می گرداند. کافی ج5 ص542
#جزء_بیست_و_یکم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و یکم قرآن کریم
🔸احترام همیشه؛ اما اطاعت تا مرز حرام
وَ إِن جَاهَدَاكَ عَلىَ أَن تُشْرِكَ بىِ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فىِ الدُّنْیَا مَعْرُوفًا (15- لقمان)
و اگر پدر و مادر تلاش كردند تو چیزى را شریك من قرار دهى كه از آن آگاهى ندارى، از آنان اطاعت مكن ولی در دنیا رفتار شایسته ای با آنها داشته باش.
از این آیه دو دستور مهم درباره رفتار با والدین دیده می شود:
1. اطاعت از پدر و مادر تا جایی رواست که نافرمانی خدا نشود. پس اگر پدر یا مادری انسان را امر به ترک واجب یا انجام معصیتی کردند انسان حق ندارد و نباید به حرف آنها گوش دهد.
2. احترام به پدر و مادر زمان و مکان نمی شناسد. بر همه لازم و واجب است که در همه حال آنها را تکریم کند و احترام بگذارد حتی در آن لحظه ای که آنها او را به ترک واجب یا انجام معصیتی امر کرده اند و سر باز می زند هم نباید کم ترین بی احترامی نسبت به آنها کند.(1)
(1) آیه 23 سوره اسراء
#جزء_بیست_و_یکم
https://eitaa.com/moballeghan
💠شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان
#دعای_روز بیستویکم
أللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَی مَرْضاتِكَ دَلِیلاً وَ لاتَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً یَا قَاضِیَ حَوَائِج الطالِبین
خدایا! در این روز مرا بهسوی رضا و خشنودی خود راهنمایی کن و شیطان را بر من مسلط مگردان و بهشت را منزل و مقامم قرار ده. ای برآرندۀ حاجات طالبان!
🔹پیامهای دعا
1- تحصيل رضای خدا
2- دوری از شیطان
3- دستيابی به بهشت جاودان
4- برآوردهشدن حاجات
🔸پیام منتخب
✍️ مردى به حضرت علی(ع)عرض کرد: خداوند مىیفرماید که بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را؛ پس چرا ما دعا مىکنیم و اجابت نمىیشود؟ حضرت فرمود: «چون دلهاى شما در8 مورد خیانت و بىوفایى میکند:
1. خدا را شناختید و حقش را آنگونه که بر شما واجب بود، ادا نکردید، 2. به پیامبر خدا ایمان آوردید و در عمل با سنت و روش او مخالفت کردید، 3. کتاب خدا را خواندید و در عمل از آن سرپیچی کردید، 4. گفتید ما از آتش دوزخ مىیترسیم و در همۀ حالات با گناهان خود بهسوى جهنم مىیروید، 5.گفتید ما به بهشت تمایل داریم و کارهایى انجام دادید که شما را از آن دور میسازد، 6. نعمتهاى خدا را استفاده میکنید و سپاسگزارى نمیکنید، 7. خداوند فرمود که شیطان دشمن شماست، او را دشمن بگیرید و شما به زبان شیطان را لعن مىکنید و درعمل از او اطاعت میکنید، 8. عیبهاى مردم را برابر دیدگانتان قرار دادید و عیبهاى خود را پشت سرانداختید. در نتیجه کسى را ملامت میکنید که خود به ملامت سزاوارتر از او هستید.
با این وضع چه دعایى از شما مستجاب گردد که راهها و درهاى دعا را روى خود بستهاید؟ تقوا پیشه کنید، کارهایتان را اصلاح کنید و امر به معروف و نهى از منکر کنید تا خدا دعایتان را مستجاب کند.
مجلسی، بحار الأنوار، ج 93، ص 376 و 377
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و دوم قرآن کریم
🔸تاثیر شخصیت در تشدید عذاب و افزایش ثواب
یَانِسَاءَ النَّبىِِّ مَن یَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَینِْ وَ كاَنَ ذَالِكَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرًا(30) وَ مَن یَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَلِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَینِْ وَ أَعْتَدْنَا لهََا رِزْقًا كَرِیمًا(31- احزاب)
اى همسران پیامبر! اگر یكى از شما مرتكب گناه آشكار مىشود، عذابش دو برابر است و این براى خدا آسان مىباشد و هر كه از شما مطیع دستورات خدا و رسول او باشد و كار پسندیده كند، به او دو برابر پاداش عطا مىكنیم و روزى پرارزشى برایش آماده مىسازیم.
این افراد دو برابر دیگران عذاب می شوند و یا پاداش می گیرند زیرا کاری که آنها می کنند در واقع دو کار است یکی در حوزه فردی و یکی در حوزه اجتماعی؛ اگر همسر پیامبر صلی الله علیه و آله مرتکب معصیت شود در واقع دو گناه کرده است؛ یکی آن فعل حرامی که مرتکب شده و دیگری تخریب چهره اسلام. در بخش طاعات و عبادات هم وضع به همین منوال است عمل صالحی که او انجام می دهد هم در حقیقت دو کار خیر است یکی همان کار و دیگری تقویت و تبلیغ اسلام است.
هر چند آیات فوق در مورد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ ولى از آنجا كه ملاك و معیار اصلى؛ همان داشتن مقام و شخصیت و موقعیت اجتماعى است؛ این حكم در باره افراد دیگر كه موقعیتى در جامعه دارند نیز صادق است.(1) بنابراین اگر فردی گناه و طاعتش تاثیری در اقبال و ادبار مردم به دین داشته باشد مشمول این حکم خواهد شد.
(1) نمونه ج17 ص284
#جزء_بیست_و_دوم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیست و دوم قرآن کریم
🔸با ناز و عشوه حرف نزنید!
فَلَا تخَْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فىِ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا(32- احزاب)
هنگام سخن گفتن صداى خود را نازك نكنید كه بیمار دلان در شما طمع خواهند كرد؛ بنابراین درست سخن بگویید.
این آیه هم به مانند آیه قبل هر چند خطاب به همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله است اما اختصاصی به آنها ندارد. این آیه به زنان دستور می دهد که در گفتگوی با نامحرم یا جایی که نامحرم بیمار دل، صدای آنها را می شنود به شکل جدی و معمولی سخن بگویند و از طنازی و نازک کردن صدا و برخی حالات که باعث می شود شنونده شهوتران به فکر گناه بیفتد جدا پرهیز کنند.
تعبیر به «الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ؛ كسى كه در دل او بیمارى است» تعبیر بسیار گویا از این حقیقت است كه غریزه جنسى در حد تعادل و مشروع عین سلامت است؛ اما هنگامى كه از این حد گذشت، تبدیل به نوعی بیمارى می شود تا آنجا كه گاه به سر حد جنون مىرسد كه از آن تعبیر به «جنون جنسى» مىكنند.(1)
این دستور یکی از اصول تربیت اسلامی و رعایت عفاف است که باید در مجالس میهمانی، برخوردهای کاری و اداری، کوچه و بازار و ... به شدت و دقت رعایت شود که غفلت از این توصیه قرآنی جز به سود شیطان صفتان نخواهد بود.
(1) نمونه ج17 ص289
#جزء_بیست_و_دوم
https://eitaa.com/moballeghan