✳️ چرا آیت الله بهجت نماز شب را ترک کردند!؟
ارزش و اهمیت جایگاه پدر و مادر در اسلام به گونه ای است که غیر از واجبات و محرمات، امر و دستور پدر در باقی اعمال لازم الاجراست و آه مادر زندگی فرزند را به تباهی می کشاند و سراغ نداریم کسی را که بدون احترام گذاشتن به والدین خود به مراتب رفیع رسیده باشد.
💠 آیه:وَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا احقاف/15
انسان را به نیکی کردن به پدر و مادر سفارش کردیم
💠 حکایت؛ زمانیکه آیت الله بهجت(ره) در نجف مشغول تحصیل و تهذیب نفس بودند عده ای که مطالب عرفانی را قبول نداشتند نامه ای برای پدر آقای بهجت می فرستند و در مورد ایشان بدگویی می کنند و می گویند ممکن است فرزندت از درس و بحث، خارج شود.
پدر بزرگوار ایشان نامه ای برای آقای بهجت می نویسد که من راضی نیستم جز واجبات، عمل دیگری انجام دهی، حتی راضی نیستم نماز شب بخوانی، آقای بهجت می فرماید: وقتی نامه ی پدرم به دستم رسید، خدمت آقای قاضی رسیدم و نامه را به ایشان نشان دادم، ایشان فرمودند: شما مقلد چه کسی هستید؟ گفتم : من مقلد آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) هستم، فرمودند: باید بروید از مرجع تقلیدتان بپرسید.
آقای بهجت می فرماید: من نزد آقا سید ابوالحسن اصفهانی (ره) رفتم و از ایشان کسب تکلیف کردم، ایشان فرمودند: باید حرف پدرت را اطاعت کنی، از آن موقع به بعد آقای بهجت سکوت می کنند و چیزی نمی گویند.
در سکوت مطلق فرو می روند و حتی برای خرید، از خادم مدرسه تقاضا می کنند تا این کار را برای ایشان انجام دهد؛ چرا که سخن گفتن از واجبات نیست و کار و فعل مباحی می باشد حتی ایشان خیلی کم در کوچه و خیابان رفت و آمد می کردند و تمام این کارها به خاطر این بود که می خواستند از دستور پدرشان اطاعت کنند1
هرآن پسر که پدر، زان پسر بود خشنود
نه روز او بد باشد، نه عیش او دشوار 2
📚 پی نوشت :
1. با اقتباس و ویراست از کتاب پرده نشین
2. فرخی
(خبرگزاری حوزه)
#کلام_وحی
https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام علی علیه السلام به کمیل فرمودند: یا کُمَیْلُ! اِنَّ ذُنُوبَکَ اکْثَرُ مِنْ حَسَناتِکَ، وَ غَفْلَتَکَ اَکْثَرُ مِنْ ذِکْرِکَ، وَ نِعَمَ اللهِ عَلَیْکَ اَکْثَرُ مِنْ عَمَلِکَ؛ اى کمیل! خطاهایت، از کارهاى خوبت بیش تر، و غفلتت از حضور قلبت فزون تر، و نعمت هاى پروردگار از قدرت شکرگزارى تو بیش تر است(1).
شرح حدیث:
در تفسیر جملات سه گانه فوق باید به این نکات توجّه کرد:
1ـ این که نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شکرگزارى انسان هاست مطلبى واضح و بدیهى است. به عنوان مثال، اگر نعمت بسیار ارزشمندِ چشم از انسان گرفته شود، چه مصیبت بزرگى رخ مى دهد! اگر انسان بخواهد تا آخر عمر تنها شکر همین یک نعمت را بجا آورد، آیا قادر خواهد بود؟ چشمه جوشانى که در چشم انسان ها وجود دارد و دائماً سطح چشم را مرطوب نگه مى دارد، و اگر نباشد پلک ها چشم را آزار خواهند داد و در مدّت زمان کوتاهى بینایى انسان را از بین خواهند برد، و چاه فاضلابى که اضافه آب چشم را جذب مى کند و اگر نباشد انسان دائماً گریان و صورتش خیس خواهد بود! آیا این ها نعمت هاى بزرگ الهى نیستند؟ اگر یکى از این ها نبود (چشمه جوشان، یا چاه فاضلاب) چه مى شد؟ گاهى از اوقات نعمت هایى داریم که در طول زندگى متوجّه آن نمى شویم! حقیقتاً که نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شکرگزارى ما انسان هاست.
2ـ امّا جمله دوم: «وَ غَفْلَتَکَ اَکْثَرُ مِنْ ذِکْرِکَ»، با یک محاسبه ساده آن را هم تصدیق خواهیم کرد. در طول شبانه روز چقدر به یاد خدا هستیم؟ تمام نمازهاى شبانه روزى ما چقدر طول مى کشد؟ در مدّتى که مشغول خواندن نماز هستیم، چقدر به یاد خدا هستیم؟ اگر به یاد خدا باشیم، همه گمشده ها را در نماز نمى یابیم! کیست که دائماً متوجّه خدا باشد؟ آیا در حال خواب و کار به یاد خدا هستیم؟ بله، اولیاء الله در حال خواب هم به یاد خدا هستند، ولى آن ها انگشت شمار هستند. نتیجه این که مدّت زمان غفلت از یاد خدا، بیش تر از زمان حضور قلب است.
3ـ امّا جمله سوم: «اِنَّ ذُنُوبَکَ اکْثَرُ مِنْ حَسَناتِکَ»، نیز با قدرى تفکّر روشن مى شود. متأسّفانه بسیارى از گناهان را گناه نمى شمریم! دروغ ها، تهمت ها غیبت ها، ناشکرى ها، شایعه سازى ها، نقل شایعات، تمسخر دیگران و مانند آن. یا برخى کارها شایسته شخصیّت انسان نیست، ولى انجام مى دهیم! مثل پرگویى، نماز بى حضور قلب، نمازى که شک بین 3 و 4 و 5 مى کنیم، اتلاف وقت و مانند آن. و گاهى حسناتى را انجام مى دهیم که به ظاهر حسنه است، ولى هنگامى که در آن دقیق مى شویم مى بینیم که عبادت نیست. بنابراین گناهان ما از حسنات ما بیش تر است.
سؤال: هدف حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) از این جملات سه گانه چیست؟
پاسخ: هدف حضرت این است که مبادا ما خود را از خداوند طلبکار بدانیم، بلکه باید همواره خویش را بدهکار پروردگار حساب کنیم و به فکر جبران باشیم. یکى از رموز تکامل همین است که خود را ناقص بدانیم. آن کس که خود را کامل مى داند، اوّل بدبختى و توقّف اوست.
📚پی نوشت:
1. بحار الانوار، جلد 74، صفحه 415.
منبع: ۱۱۰ سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، مؤلّف: حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى، تهیّه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى.
#شرح_حدیث
#روایت
https://eitaa.com/moballeghan
💠آیا مى توان غسل جنابت را در حال حیض انجام داد؟
✍همه مراجع (به جز امام خمینى و آیت الله خامنه اى):
آرى، غسل جنابت در حال حیض، صحیح است و از جنابت پاک مى شود.
امام خمینى و آیت الله خامنه اى:
✍امام: در حالت حیض صحّت غسل جنابت خالی از اشکال نیست.
✍آیت الله خامنه ای : در حالت حیض صحّت غسل جنابت، محل اشکال است.
✍ بنابر احتیاط واجب غسل جنابت در حال حیض صحیح نیست.
📚آیت الله مکارم، استفتاءات، ج 1، س 87، آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 163 و آیت الله تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 233، احکام الحائض آیت الله خامنه اى، اجوبة، س 175 وامام خمینى، تعلیقات على العروة، ج 1، م 43، احکام الحائض،سایت ودفتر مراجع.
#احکام
https://eitaa.com/moballeghan
💠 چرا خداوند زن را مثل مرد مستقل نيافريد؟ به طوري كه شنيدهام از پهلوي سمت راست مرد، زن را خلق كرد.
آيا اين تحقير زن نيست؟!
پاسخ : برخلاف تصور عمومي، خلقت زن به صورت مستقل انجام شده است. از قرآن و روايات استفاده ميشود كه زن و مرد از يك ذات و گوهر خلق شده اند و زن فرع بر مرد نيست، بلكه خداوند اولين زن را از ذات و اصلي آفريد كه همه مردها را از همان اصل خلق كرد.
قرآن مجيد در اين باره ميفرمايد: "او است كه شما را از نفس واحدي آفريد و همسر او را نيز از جنس او آفريد". اعراف (۷) آيه ۱۸۹.
منظور آيه آن است كه خداوند همسر آدم را از جنس بشر آفريد، نه از اعضاي بدن وي. البته در روايات غير معتبر آمده كه حوا از يكي از دندههاي آدم آفريده شد كه در تورات اين موضوع مطرح گرديده است.
اما از نظر بزرگان اين روايات از لحاظ سند و يا دلالت نارسا و ناتمام اند.
از طرفي در روايتي كه از امام صادق (ع) نقل شده، اين مطلب به صراحت رد شده است زراره ميگويد: از امام صادق عليه السلام سؤال كردم: مردمي هستند كه ميگويند خداوند حوا را از بخش نهايي ضلع چپ آدم آفريد. حضرت فرمود: "خداوند از چنين نسبت هم منزه است و هم برتر از آن است... آيا خداوند توان آن را نداشت كه همسر آدم را از غير دنده او خلق كند؟! خداوند بعد از آفرينش آدم، حوا را به طور نوظهور پديد آورده آدم عليه السلام بعد از آگاهي از خلقت وي از پروردگارش پرسيد: اين كيست كه قرب و نگاه او مايه انس من شده است؟ خداوند فرمود: اين حوا است. آيا دوست داري كه با تو بوده و مايه انس تو شده و با تو سخن بگويد؟ ". (علل الشرايع، ج ۱، ص ۲۹. )
پس خلقت حوا از ضلع و دنده چپ آدم نيست.
#شبهات
https://eitaa.com/moballeghan
❇️انقلابی ماندن به سبک شیخ عبدالکریم جزائری
مسلمانان باید همواره اقتدار و عظمت اسلام را حفظ کنند و به این دستور فقهی و سیاسی اسلام که تسلط کفار بر مومنین را حرام می داند، جامه عمل بپوشانند ومانع هر گونه تفوذ و سلطه اجانب و اغیار به جامعه اسلامی گردند.
💠آیه: و لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً النساء/141
خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است
💠حکایت؛ مرحوم شیخ عبدالکریم جزائری با یکی از شیوخ بزرگ عرب رفاقت و دوستی داشت و همه ساله بر منزل آن شیخ وارد می شد و مورد احترام و اکرام قرار می گرفت، شیخ عرب نیز کمک مالی شایانی به آن مرحوم می کرد بطوری که تا مدت یک سال مرحوم جزائری و شاگردانش از کمک او استفاده می کردند.
زمانی که انگلیس به کشور عراق تجاوز کرد، آن شخص عرب جهت مصلحت شخصی خود موافقت کرد انگلیس در عراق بماند. مرحوم جزائری همینکه از جریان آگاه شد، دیگر به خانه او نرفت تا آنکه شیخ برای مرحوم جزائری نامه نوشت و علت نیامدن او را جویا شد.
مرحوم جزائری در جواب نوشت: فرق بین من و تو همان اسلام و کفر است و دیگر ارتباطش را با آن شیخ قطع کرد مرحوم جزائری به خاطر دین از آن همه منافع صرف نظر کرد تا آنکه عاقبت انگلیس ها آن شیخ عرب را در زندان پهلوی در ایران به قتل رساندند.1
📚 پی نوشت :
1.با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهائی از علماء
#کلام_وحی
https://eitaa.com/moballeghan
💠پاسخ امام سجاد علیه السلام به دشنام دهنده
شیخ مفید از محمد بن جعفر و دیگران روایت کرده است که مردی از خویشاوندان امام زین العابدین علیه السلام در برابر آن حضرت ایستاد و به فحش و ناسزا و دشنام پرداخت. امام پاسخی نداد. بعد از رفتن آن مرد، حضرت به همراهانش فرمود: شما گفتههای این مرد را شنیدید، اکنون دوست دارم با من بیایید تا پاسخ مرا نیز بشنوید، عرض کردند: میآییم، ما نیز دوست داریم وی را پاسخ گوییم و ما هم حرفمان را به او بزنیم.
امام کفشش را پوشید و به راه افتاد. در بین راه این آیه کریمه را تلاوت میفرمود: ... والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین.(1)
«آن کسانی که خشم خویش را فرو میخورند و از خطای مردم در میگذرند (نیکوکارند و) خدا نیکوکاران را دوست دارد.»
ما (با خواندن این آیه) دانستیم که برخورد امام با آن شخص آن طور که ما فکر میکردیم نخواهد بود. حضرت رفت تا به در خانه آن مرد رسید و فرمود: به صاحب خانه بگویید علی بن الحسین (علیهماالسلام) بیرون در ایستاده! وی در حالی که آماده شرارت بود از خانه بیرون آمد و شک نداشت که امام برای تلافی آمده است.
اما امام سجاد علیه السلام با نرمی فرمود: برادر! تو اندکی پیش نزد من آمدی و آنچه خواستی گفتی، اگر آنچه گفتی در من هست من هم اکنون از خداوند آمرزش میطلبم و اگر در من نیست از خدا میخواهم تو را بیامرزد. آن مرد (شرمنده و خجل زده) میان دو چشمان حضرت را بوسید و عرض کرد: من چیزهایی را گفتم که در شما نبود و خودم بدانچه گفتم سزاوارترم.
راوی حدیث میگوید: آن مرد حسن بن الحسن (یعنی حسن مثنی) بوده است.(2)
حضرت علی علیه السلام: العَفوُ زَکاةُ الظَّفَرِ.(3)
زکات پیروزی، گذشت است.
📚 پی نوشت :
1- آل عمران /134.
2- ارشاد مفید، ج 2، صص 145- 146.
3- نهجالبلاغه، ترجمه شهیدی،
#در_محضر_اهلبیت
https://eitaa.com/moballeghan